به صبر، مژدهی فصل ظهورمان دادی
غبار فتنه ستردی و نورمان دادی
شبیه نافله از شب، عبورمان دادی
منم غلام تو، وقتی تویی غلام حسین
«هزار جان گرامی فدای نام حسین»
به نیزه رفت دوباره سر خدا آن روز
شکست حرمت سلطان کربلا آن روز
رسید پای حرامی به خیمهها آن روز
به نعل تازه، شکستند احترام حسین
«هزار جان گرامی فدای نام حسین»
به فتنه، دشت عطش، شط قیل و قال شده
شریح، لال شده... کوفه، بیخیال شده
به شوق گندم ری، قتل حق، حلال شده
شدهست مهریهی فاطمه، حرام حسین
«هزار جان گرامی فدای نام حسین»
کلاه شبهه، تب اشتباه میآید
سقیفه با خبر فتنه، راه میآید
صدای فاطمه از قتلگاه میآید
ز قتلگاه رسد عطر خون، پیام حسین
«هزار جان گرامی فدای نام حسین»
اراذلی که خیال مصاف می کردند
چو کوفه، با بُت شام، ائتلاف میکردند
به دور قبلهی صهیون، طواف میکردند
به سنگ فتنه شکستند رنگ جام حسین
«هزار جان گرامی فدای نام حسین»
غرور ذهنی ما در هجوم عینی سوخت
غروب روز دهم، خیمهی حسینی سوخت
نه خیمه، بلکه دل امت خمینی سوخت
خبر رسید نُه دی، ز بار عام حسین
«هزار جان گرامی فدای نام حسین»
همیشه شور حسینی، مرام ما بوده ست
هماره، عطر حرم در مشام ما بوده ست
حسین، فُلک نجات نظام ما بوده ست
نظام ماست چنان سایهی نظام حسین
«هزار جان گرامی فدای نام حسین»
ز هول محکمه، طاغوت بیسند شدهاند
هواپرستترین قوم نابلد شدهاند
به امتحان حسینی، خواص، رد شدهاند
شکستهاند چو کاهی به زیر گام حسین
«هزار جان گرامی فدای نام حسین»
اگرچه فتنه، مرام اراذلالناس است
همیشه غیرت ایران به روضه حساس است
علاج بیکسی ما به دست عباس است
فدای دست علمدار بامرام حسین
«هزار جان گرامی فدای نام حسین»
گذشت آنچه گذشت! از علی جدا نشویم
جدا ز قافلهی شاه کربلا نشویم
قسم به خون خدا، یار کدخدا نشویم
کلام سیدعلی نیست جز کلام حسین
«هزار جان گرامی فدای نام حسین»