از امیر سخن نقل شده که فرموده باشند: مسئولین شما شبیه به اعمال شما هستند.
شما درباره نظم مستقری صحبت میکنید که از منتخب استصوابی و غیر استصوابیش هیچگاه راضی نبودهاید.
غیر از فقدان احزاب کارا و نظامات تربیت حکمران و مدیر ، بسیاری از ما در مقام و جایگاه خودمان رسما بدترین حکمران و خائن هستیم.
اما در فضای کلان، کشور ما به سیاستمدار به معنای حرفهای اش نیاز دارد. چیزی که شاید به جز نسل اول انقلاب و نسل اول مشروطه فضای جامعه ما از تولید آن عقیم بوده است.
بعضی مانند رضا امیرخانی نفت را مجرم اول این وضع معرفی کردهاند و برخی دیگر سایر مسائل را. اما فارغ اینکه کسی انتخابات را روا میداند و یا نمیداند.
فارغ از برخی شعارهای عوام فریبانه ظاهرا جامعه معیارهای مناسبی برای ارزیابی کنشگران سیاسی نداشته است.
مسئله ما الان مطلقا معرفی اصولگرا و اصلاح طلب و مستقل نیست. مشکل جامعهای است که نمی فهمد:
۱- آنکه به یک اخم حکومت سر از رسانه دشمن در میآورد ملی گرا نیست.
۲- آنکه دو سال ناقابل سربازی زیر پرچم را با هزار ترفند و امریه پیچانده ، هر چه باشد، عدالتخواه نیست.
۳- آنکه به هر دلیلی از جایی دستور دریافت میکند برای کوبیدن یا حمایت کورکورانه از چیزی، انقلابی نیست.
۴- کسی که زیر پستهای مخالفش فحش میدهد، سیاسی که هیچ، اصلا آدم نیست.
۵- کسی که هزار رقم فساد اخلاقی دارد و به ۵۰ نفر قول ازدواج داده و درباره #حقوقبشر و مبارزه با تبعیض جنسیتی حرف میزند، اصلاح طلب نیست.
۶- جناحی که نوچههایش معمولا بعد از بلوغ کاری برای درخشیدن اپوزیسیون میشود یک ایراد بنیادی دارد
۷-احزابی که از دریچه طایفهای مسائل کشور را رصد میکنند و انتصاب و مدیریت میکند، اصولگرا نیستند.
۸- سیاستمداری که مرتب مثل کلاغ غار میزند و انتقاد میکند و مشخص نیست طرح ذهنیاش از توسعه چیست؟ اصلا سیاستمدار نیست.
۹- فلان خانم ۴۶ ساله مجرد که تمشیت امور شخصیه را هم تجربه نکرده، فعال امور زنان و خانواده نیست
۱۰- فلان نورچشمی که کنکور نداده صندلی دانشگاه را غصب کرده فعال دانشجویی نیست.
۱۱- رفیق و طرفدار فلان حقوقدان که رئیس فلان شبکه تلویزیون میشود و روبروی خواست یک ملت میایستد، حتی اگر مدیر قابلی بود قطعا مردم ستیز است.
۱۲- رفیقبازی که حتی یک فامیلش را استخدام و منصوب کرده، شخصیت سیاسی ندارد.
۱۳- کسی که بچههایش هم همه قبولش نداشته باشند، یک گیری دارد!
۱۴- غوره نشده مویز شده، عاقل نیست.
۱۵- کسانی که مزورانه در جایگاه نامزد #انتخابات وعدهها و شعارهایی دارند که ربطی به وظایف وکیل مردم ندارد.
مثلا به جای دولت وعدهی ساخت چیزی را میدهند. یا به جای قوای قضایی وعده اقامه عدالت و افشای مفسدان را میدهند.
۱۶- کسی که بخاطر رای اوردن روی گسلهای قومی قبیلهای و اطلاعات طبقه بندی شده بند بازی میکنند، نمیتواند به مصالح ملت بیاندیشد.
۱۷- کسانی که شعارهای اعتقادی غلیظ غیر قابل ارزیابی میدهند که باز هیچ ربطی به وظایف نمایندگی ندارد و به جای آنکه بگوید راه حلشان برای مشکلات چیست ؟ مکررا درباره حرفهای بیربطی مانند نوع غذا و مارک کفش و لباسشان تزویر میکنند.
۱۸- کسی که یک ساعت از عمرش را صرف مطالعه قوانین نکرده و دقیقا نمیداند در مدت نمایندگی دقیقا کدامیک از قوانین را میخواهد اضافه، کم و یا اصلاح کند.
۱۹- مجرمانی که علنا اقرار میکنند که برخی از مشکلات را به جای اقدامات واضح و ماندگار میخواهند از طریق لابی حل کنند.
۲۰- کاندیدا هایی که مرتبا با نشان دادن بدبختی مردم جلب توجه میکنند و اساسا نمیگویند، چه مرحمی بر این دردها دارند و اگر اعتقاد دارند که در جایگاه مورد کاندیداتوری امکان حل معضلات نیست ، چرا خود را نامزد کردهاند؟
۲۱- آنها که اعتقاد دارند قانون اساسی ناکارامد است. مجلس در راس امور نیست و دولت تدارکاتچی است اما وقیحانه همچنان داوطلب کسب این عناوینند.
۲۲- عدالت طلبی قلابی پادوهای احزاب و وامداران شخصیتهای بدنام و سفره نشینان مختلسین
اینها همه نشانههایی است که همیشه خیلی احساسی آن را ندید گرفتیم و وقتی کسانی را انتخاب کردیم که نه میشناختیم و نه قبولشان داشتیم و برایمان کاری کردند که نمیخواستیم به جای خودمان یقه دیگران و قانون و فرآیندها را گرفتیم.