۱۲ آذر ۱۳۹۸ - ۲۰:۳۵

شما چند نفر را به سطل زباله انداخته‌اید؟!

شما چند نفر را به سطل زباله انداخته‌اید؟!
«با تجدید بیزاری از کاری که آن دو نفر کرده‌اند و با تجدید احترام به خودمان که این قدر شهروندهای حساسی هستیم، باید بگویم گاهی بین ما و بین آن دو نفر فاصله زیادی نیست و حتی خیلی شبیه به هم هستیم.
کد خبر: ۱۱۷۴۰
تعداد نظرات: ۲۲ نظر

 فرق‌مان فقط در اینجاست که از خطای آنها می‌شود فیلم گرفت و از بدشانسی فیلم‌شان هم منتشر شده اما خطای ما و اندیشه خطرناک ما قابل فیلمبرداری نیست. نمی‌شود از طرز فکرها و خواسته‌های عجیب و غریب ما کلیپ ساخت و در اینستاگرام پخش کرد؛ وگرنه آن که در کامنتش نسبت ناروا به این دو نفر و حتی بستگانشان می‌دهد با خود آنها یکی است.»

 

 روح‌الله رجایی، روزنامه‌نگار و فعال رسانه، در یادداشتی در خبرآنلاین نوشت: «انتشار ویدئوی تلخ پرت کردن کودک کار به داخل سطل زباله بی‌شک موجب یک رنج عمومی شد.

 

همه عناصر هم برای به نهایت رسیدن این تلخی وجود داشت؛ مخصوصا آن نگاه حیرت‌انگیز کودک کار در ثانیه‌های پایانی فیلم. حالا با دستگیری دو فرد خاطی ماجرا به اوج رسیده و البته چند ساعت دیگر برای همیشه فراموش خواهد شد. وقتی موضوعی در این سطح خبری می‌شود و تا این اندازه موجب رنجش عموم مردم می‌شود، طبیعی است که باید با همان تناسب برای رسیدگی به آن اقدام کرد.

 

بنابراین قابل درک است که دادستان البرز، سپاه، ستاد امر به معروف و بهزیستی به این موضوع کمک کرده باشند. اما این واکنش‌ها از جایی غیر عادی و حتی خطرناک است. در توییتر و کامنت‌های زیر خبرهای منتشر شده در سایت‌های خبری چرخی بزنید تا ببنید قضاوت‌ها تا چه اندازه غیر عادی، بی‌رحمانه و عجیب است. در توییتر (که ادمینی ندارد که کامنت‌ها را برای انتشار غربال کند!) زیر ویدئوهای منتشر شده پر است از هزار هزار فحش رکیک به این افراد. یکی نوشته باید اعدامش کنید، یکی خواسته است تا در میدان شهر یا کنار همان سطل زیاله ۲۲۰ ضربه شلاق بخورد (تعداد شلاق‌ها را چطور محاسبه کرده، نمی‌دانم!) دیگری پیشنهاد کرده در میان همان زباله‌ها یک ماه گرسنه نگهش داریم و بعد دادگاهش را برگزار کنیم.

 

این که این کامنت‌ها بازتاب اظهار خشم و ناراحتی مردم است، قبول. اما این که یاد نگرفته‌ایم خشم‌مان را کنترل کنیم، این که یاد نگرفته‌ایم توقع داشته باشیم بین جرم و مجازات نسبت منطقی باشد، این که در تمام طول سال از کنار کودکان کار بی‌تفاوت رد می‌شویم و حالا با داغ شدن یک خبر ما هم این طور جوش می‌آوریم، کم خطرناک نیست.

 

عجیب این که قبل از اقدام قانونی و تشکیل دادگاه عده‌ای کارگاه خودخوانده فضای مجازی رفته‌اند اینستاگرام این بنده خدا را پیدا کرده و عکس‌های دیگری از او را همراه با اسم و محل سکونتش را منتشر کرده و به فراخوان فحش گذاشته‌اند.

 

با تجدید بیزاری از کاری که آن دو نفر کرده‌اند و با تجدید احترام به خودمان که این قدر شهروندهای حساسی هستیم، باید بگویم گاهی بین ما و بین آن دو نفر فاصله زیادی نیست و حتی خیلی شبیه به هم هستیم. فرق‌مان فقط در اینجاست که از خطای آنها می‌شود فیلم گرفت و از بدشانسی فیلم‌شان هم منتشر شده اما خطای ما و اندیشه خطرناک ما قابل فیلمبرداری نیست. نمی‌شود از طرز فکرها و خواسته‌های عجیب و غریب ما کلیپ ساخت و در اینستاگرام پخش کرد؛ وگرنه آن که در کامنتش نسبت ناروا به این دو نفر و حتی بستگانشان می‌دهد با خود آنها یکی است.

 

آن دو نفر در حقیقت خود ما هستیم که هر روز یکی را با بی‌رحمی تمام به سطل زباله پرت می‌کنیم. وقتی رئیس هستیم و به کارمندمان توهین می‌کنیم، وقتی راننده تاکسی هستیم، آن مسافر چاق را سوار نمی‌کنیم، وقتی همسرمان را با زبانمان آزار می‌دهیم، وقتی فروشنده هستیم و بر اساس قیافه مشتری‌مان می‌گوییم شما نمی‌توانی این لباس را بخری، وقتی رئیس بانک هستیم و درخواست متقاضی وام ازدواجی که ۹ ماه در نوبت بوده را باز هم با بی‌تفاوتی رد می‌کنیم، وقتی معلمی هستیم که بعد از پرسش بی‌ربط دانش‌آموزی توی ذوقش می‌زنیم و ... هر کدام از ما داریم یکی را که زورش از ما کمتر است، به سطل زباله می‌اندازیم. او هم با چشم‌هایی حیرت‌زده تنها به ما نگاه می‌کند و البته کسی نیست که از ما فیلم بگیرد.

 

مشکل کودکان کار، مشکل توهین به دیگران، مشکل حیوان‌آزاری و مشکلاتی مانند این با جوگیری حل نمی‌شود. اصولا آسیب‌های اجتماعی با هیاهو و کامنت دادن و شکایت کردن بهزیستی و پیگری ستاد امر به معروف حل نمی‌شوند. آن پیرمرد شریفی که جوانی موقع فروش سیب‌زمینی مسخره‌اش می‌کرد و پول خاک را می‌خواست با او حساب کند یادتان هست؟ آن شهروندی که آن وزیر به او گفته بود: «خودت بمال!» را که فراموش نکرده‌اید؟ این اتفاق‌ها هم رسانه‌ای شدند و ما در توییتر و تلگرام و اینستاگرام مطلب نوشتیم و کامنت دادیم و ابراز خشم کردیم و البته عده‌ای‌مان هم دنبال بازدید بالاتر و لایک گرفتن و فیواستار شدن بودیم ولی چیزی تغییر نکرد. البته رسانه با پرداخت به این آسیب‌ها به حل آنها می‌تواند کمک کند اما رسانه‌ای خوب است که به ما کمک کند تا فکر کنیم و بشماریم و ببینیم خودمان چند نفر را به سطل زباله انداخته‌ایم و اصلا ما با آن دو نفر فرقی داریم یا آنها فقط بدشانس بوده‌اند؟!»

 

ارسال نظرات
انتشار نظرات حاوی توهین، افترا و نوشته شده با حروف (فینگلیش) ممکن نیست.
نظرات مخاطبان
انتشار یافته: ۲۲
در انتظار بررسی: ۰
بهمن
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۷:۱۰ - ۱۳۹۸/۰۹/۱۳
سلام بابا دولتمردان هرروز تمام ملت را توی سطل زباله می کنند کسی صداش در نمی آید حالا یقه این دوتا جوان را گرفته اید بروید دنبال آقازاده ها و .....
soroush
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۸:۱۳ - ۱۳۹۸/۰۹/۱۳
روزی که مالیات ندهیم ، روزی که حق دیگران را نادیده بگیریم ، روزی که صدای مظلوم را نشنویم، روزی که منافع خودمان مهمتراز منافع گروهمان و منافع گروههمان مهمتر از منافع جامعه و ایران باشد ، نه یک کودک بلکه صدها کودک را نه یکبار بلکه چندین بار به زباله می اندازیم !
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۸:۲۶ - ۱۳۹۸/۰۹/۱۳
مغلطه نیت خوانی و تفتیش عقاید
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۸:۴۶ - ۱۳۹۸/۰۹/۱۳
آفرین!
مطالب خوبی بود
البته من تابناک را هم گاهی بسیار بی اخلاق و بی وجدان یافته ام.
امیر
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۸:۴۷ - ۱۳۹۸/۰۹/۱۳
خیلی عالی
من اولین تلنگر را به خودم می زنم و اولین ناسزا را به خودم می گویم
خدایا دست و زبان و نگاه و فکر من را وسیله کمک به دیگران قرار بده
محمد
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۲۱ - ۱۳۹۸/۰۹/۱۳
ما که کسی رو به سطل آشغال ننداخته ایم ، ولی افرادی رو در این کشور سراغ دارم که یک ملت رو با پیشینه تاریخی افتخار آمیر به قهقرا برده اند.دور نیستند
ناشناس
|
Germany
|
۰۹:۳۸ - ۱۳۹۸/۰۹/۱۳
متنش عالی بود ، یکی از معدود دلنشین متن هایی که تا به حال خواندم
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۴۱ - ۱۳۹۸/۰۹/۱۳
این کامنتها را اغلب آنهایی که سالها عقده حقارت و خشم اندوخته دارند نوشته اند. آنها کسانی هستند که مدت زیادی از عمرشان را زیر پرچمی غیر ایران با حقارت گذرانده اند و در حال حاظر به خاطر آغوش باز و دل مهربان جمهوری اسلامی وارد فضای کشورمان شده اند و عقده ها، خشونت و نژادپرستی شان را از پشت نقابها بیرون می ریزند. مردم شریف ایران باید مواظب فرهنگ شان باشند.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۵۸ - ۱۳۹۸/۰۹/۱۳
بابا من مغازه تعمیراتی دارم دور میدان . شب که میشه یه وانت میاد 30 از این بچه ها رو پیاده میکنه و میره تموم اینها ول میشن تو مغازه ها همدیگه رو دنبال میکنند . مغازه منم پر از وسیله های خطرناکه . خودشون که با سنگ میافتن به جون هم کافیه یکی از اینها یه چیزیش بشه تو مغازه من هزار تا صاحب پیدا میکنه . داد بزنی اصلا بزنی بندازی بیرون انگار مغز تو کله اینها نیست . این دولت ها هم که نمیان جمع نمیکنند اینها رو یه آموزشی مهارتی اصول زندگی چیزی یاد بدن از این حالت دربیان . خدا ما و بچه های ما رو به این روز درنیاره ولی انگار مغز تو کله اینها نیست . گرچه کار اون جوون بی ادبانه بود ولی منم وقتی سر اینها داد میزنم که برن بیرون یه جا دیگه بازی کنند آدمها ناراحت میشن . کلا یجورایی نمیدونی چه کنی با اینها
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۵۸ - ۱۳۹۸/۰۹/۱۳
خود ما هستیم؟؟؟
بنده هیچ وقت چنین کاری رو نمیکنم.
آقای نویسنده شاید شما باشی ولی من نیستیم.
خیلیهای دیگه رو میشناسم که اینطوری نیستند...
لطفا خودتون که این طوری هستین رو با بقیه مردم یکی نکنید و مقایسه نکنید...
اون دو نفر هر چی فحش شنیدن حقشون بوده....
الان هم اگر اظهار پشیمونی میکنند بخاطر این هست که اینقدر رسوا شدند..وگرنه مطمئن باشین باز هم از این کارها انجام میدادند...
پس خواهش میکنم لطفا دفاع نفرمایید
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۵۹ - ۱۳۹۸/۰۹/۱۳
مطلب بسیار جالبی بود. ممنون. لطفا مطلب آقای جعفر محمدی در عصر ایران را نیز حتما بخوانید.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۰:۰۶ - ۱۳۹۸/۰۹/۱۳
خدا میدونه خوب این شخص تو چندتا کمپین فضای مجازی سینه چاک کرده برای حمایت از این و آن و اخلاق!!!
شهروند
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۰:۰۶ - ۱۳۹۸/۰۹/۱۳
عالی بود
چه عجب ی نگارش صحیح از یکی از مشکلات اصلی جامعه در تابناک دیدیم...!؟
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۰:۳۲ - ۱۳۹۸/۰۹/۱۳
متن خيلي عاليست درود بر نويسنده.
سهند
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۰:۴۶ - ۱۳۹۸/۰۹/۱۳
سركوچه ما دو كارگر پيمانكار اداره آب بر اثر افتادن لوله و ريختن خاك جان باختند. اينقدر هم رسانه اي نشد
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۰:۵۳ - ۱۳۹۸/۰۹/۱۳
دقیقا آفرین
وحید
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۲۲ - ۱۳۹۸/۰۹/۱۳
باید مشخصات آن مسئولی که کودک را به این روز فجیع اقتصادی انداخته از اجبار برای امرار معاش بجای تحصیل زباله گردی کند پخش و ایشان اعدام شوند
یک بازنشسته
دقیقا" وهزار لایک !!!!!باید مسول بهزیستی ودادستان وامر بمعروف و.............مسولین دستگیر ومحاکمه شوند که چرا ملت با این همه سرمایه ملی در سطل زباله به دنبال نان باشند !!!!چرا باید کدکان ومردان وزنانی که تا کمر خم شده اند در سطل آسغال نمی بینید وفقط این 2جوان بی مرام را دیده اید ؟
ناشناس
طالبان !!! طالبان رو چطوری میخوای زباله گردش کنی؟
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۲۹ - ۱۳۹۸/۰۹/۱۳
این حدیث نا مکرر است
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۶:۴۹ - ۱۳۹۸/۰۹/۱۳
مطلب خوب و دقیقی بود و کاملا کارشناسی شده و جامعه شناسی و روانشناسانه بیان شده بود. مررسی. این نمونه واقعیت جامعه خشن و پرخاشگر ماست که دراین سالها توسط حکام ،شخصیت و روح مردم لگد مال شده و اینطوری بروز کرده. مگه فیلم های دست فروش هایی که توسط ماموران دولت با بدترین روش و توهین برخورد کرده اند را ندیدیم ؟؟؟ مگه حیوان آزاری را ندیدیم؟؟؟ مگه نابود کردن طبیعت و محیط زیست را ندیدیم؟؟؟ مگه برخورد خشن و قهر آمیز و تحقیر آمیزماموران دولتی با معترضین به حقوق نابود شده را ندیدیم؟؟؟ مگه گفتار بعضا توهین آمیز مقامات با مردم را ندیدیم ( خس و خاشاک و هزاران توهین دیگر)؟؟؟ و هزاران مگه دیگر که دراین سالها بر ماگذشت باعث این شد که با شکلهای مختلف که این یک نمونه اش بود بروز کند . مقصر همه ما هستیم از راس تا پایین ترین سطح جامعه که به این روز افتاده ایم . افسووووووووووس
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۰:۲۷ - ۱۳۹۸/۰۹/۱۴
نمی دانم چرا بعضیها منفی دادند. چرا مخالف این متن درست و منطقی هستند؟ چرا باور نمیکنیم که مردمانی جوگیر، موج سوار، بی انصاف و افراطی هستیم؟ واقعیت را باید پذیرفت هرچند تلخ و بدمزه است.
گزارش خطا