قوچ یا شیر سنگی را معمولا نمادی از سنگ قبر میدانستند، نمادی از دوره ایلخانی به بعد که وقتی پهلوانی یا فرد جنگجویی درمیگذشت شیر سنگی یا قوچ سنگی تراشیده، به عنوان سنگ قبر روی مزار او میگذاشتند؛ سنگ قبرهایی که این روزها در مناطق مختلف آذربایجان شرقی آنقدرها دیگر به چشم نمیآید و هر کسی برای انجام کاری از آنها استفاده میکند. شکستنشان برای یافتن طلا یا استفاده به عنوان سکو دیگر جای خود دارد.
سعید ستارنژاد - فعال میراث فرهنگی منطقهی شمال غرب کشور - که مدتی است برای تکمیل پروژهای در مناطق آذربایجان شرقی و اردبیل در رفتوآمد است، در گفتوگو با ایسنا از رها شدن قوچهای سنگی قدیمی و بعضا متعلق به دورههای تاریخی مختلف در این مناطق خبر میدهد.
او همچنین با اشاره به تخریب قوچهای سنگی که در برخی نقاط به عنوان سنگِ قبرهای قبرستانهای قدیمی این منطقه از کشور استفاده میشدهاند، اظهار میکند: در بازدید از گورستانهای آذربایجان شرقی مانند ورزقان، شاهد تخریب فراوان سنگ قبرها به خصوص قوچهای سنگی بودیم که کاملا مشخص است به دلیل ناآگاهی عدهای افرادِ سودجو و بیاطلاع، با هدفِ پیدا کردن طلا در داخل پیکرهها، شکسته شدهاند.
وی با اشاره به کم شدن قوچهای سنگی در مناطق شمال غربی کشور، که اغلب در روستاهای این مناطق قرار گرفتهاند، بیان میکند: در حال حاضر تعداد کمی از آنها باقی ماندهاند و متاسفانه اکثر این مجسمههای سنگی شکسته شدهاند. به عنوان مثال در حدود 40 روستای منطقه ورزقان؛ قوچهای سنگی شناسایی شدهاند که درصد زیادی از آنها در زمینهای اطراف روستاها یا قبرستانها شکسته و به حال خود رها شدهاند.
او با بیان اینکه درصد دیگری از قوچهای شناسایی شده در تبریز، مراغه و حوزهی اردبیل قرار گرفتهاند، قدمتِ این مجسمههای تاریخی را بعضا به دورههای تیموری، آقویونلوها و قراقویونلوها تا دوره صفوی مرتبط میداند و ادامه میدهد: هر چند متاسفانه در کشور زیاد دربارهی این اثر تاریخی کار پژوهشی چندانی انجام نشده، اما کشوری مانند ترکیه دربارهی آثار سنگی تاریخی تا کنون پژوهشهایی انجام داده است.
این پژوهشگر با اشاره به باقی ماندن برخی از این سنگقبرها در مناطقی مانند مراغه، تبریز و ورزقان، آذرشهر و اسکو در اطراف اردبیل، میگوید: این مجسمههای سنگی اکثرا کتیبهای نداشتهاند و در معدود مواردی آیات قرآنی یا یکسری کتیبههای اسلامی روی آنها حک شده است.
این فعال میراث فرهنگی آذربایجان؛ اما دربارهی علت تراشیدن سنگ قبرها به شکل قوچ در دورههای مختلف تاریخی، بیان میکند: مردم آن مناطق باورهای زیادی در این باره دارند، به اعتقاد برخی افراد این سنگها به نوعی نمادِ خیر و برکت و شجاعت بودهاند، همچنین در منطقهی آذربایجان به نوعی سمبل حکومتها محسوب میشدند.
به گفتهی او اما در برخی از روستاهای مناطق آذربایجان سرقوچ را به انتهای تیرک و ستون نصب میکردند، این اقدان برای اهالی روستا، نشانی از خیر و برکت و فراوانی مردم روستا محسوب میشد.
ستارنژاد اما به جمعآوری تعدادی از این سنگ قبرها و قرار دادن آنها در موزه سنگ نگارههای مراغه یا در حیاط مساجد و مدارس مناطق مختلف آذربایجان توسط روستاییان و با هدف جلوگیری از سرقت و شکستگی آنها اشاره میکند و میگوید: اما خوشبختانه هنوز در قبرستانهای برخی روستاها، این سنگ مزارهای متفاوت قابل مشاهدهاند.
برخی تحقیقات قوچهای سنگی را نمادِ قدرت و شکست ناپذیری میدانستند و به همین دلیل آنها را روی مزار پهلوانان و جنگ آوران قرار میدادند.
از گذشتههای دور مجسمه سنگی قوچ در بیشتر روستاهای آذربایجان دیده میشود، چون گوشت آن و تهیه بیشتر لوازم معیشت مانند قالیچه زیبا و لباسهای مناسب و استفاده از پوست آن قوچ را مورد توجه قرار داده است و برای پدران و نیاکانشان سمبل فراوانی و غلبه بوده است، بنابراین در بیشتر گورستانها مجسمهی قوچ بر سر قبر قهرمانان و پهلوانان گذاشته میشد و نام قهرمانان نیز با قوچ برده میشود مثل قوچ کوراوغلی ، قوچ نبی.