فضای مجازی، مانند زخم و سوختگی زمینهای مناسب برای رشد عفونتهای روحی و روانی است.
جنون لایک، عادت جلب توجه و ترحم، ظاهرسازی و ریاکاری در کنار خودشیفتگی و خودستایی چند تا از رایجترین بیماریهای این فضاست.
خطای ادراکی و شناختی، اعتیاد و ترس موبایلی( نوبوفوبیا ) ، اعتماد به نفس کاذب و توهم دانایی را نیز باید از بیماریهای کمی پیچیدهتر فضای مجازی و شبکه های_اجتماعی تلقی کرد. اما در بین عوامل پیدا و آشکار این سندرمهای ناپدید نمیتوان به عوامل تشدید کننده بیتفاوت بود.
کسی در بیماریهای شخصیتی امثال امیرتتلو ، سحرتبر ، داودهزینه ، وحیدخزایی و برخی دیگر از شاخ اینستا ها تردیدی ندارد اما نمیتوان از نقش کسانی که در تسریع درد این افراد نقش داشتند گذشت.
بیشتر بخوانید :
سحرتبر حدود ۵۰۰ هزار دنبال کننده دارد. تتلو فقط در یک فراخوان چند صد هزار کامنت دریافت میکند و هر دنائت و کار خارج قاعده از این افراد مورد استقبال بسیاری از افرادی است که اتفاقا وضع روانی بدی ندارد اما از دیدن دیوانهبازی دیگران لذت میبرند.
بیشک لایک و فالو و ارسال رفتارهای دیوانه وار این افراد برای این و آن در تسریع حال خرابشان تاثیر دارد.
بسیاری از ما با یک تایید و توصیه ساده در سرنوشت بچه های مردم دخیل هستیم و این جرم بزرگی است.
با این حساب جرم آنهایی که امثال سحر تبر را به خودنمایی بیشتر و تتلوها را به دلقکبازی و ناهنجاری گستردهتر ترغیب کردند ، خیلی کم نیست.
ای کاش امکان داشت به جای سحر و تتلو و بسیاری از قربانیان و دیوانگان این فضا معرکه گیرانی که این بچهها را از خود بیخود کردند را میشد ملاحظه و تحلیل و معرفی کرد.
جامعهای که در صفحهی مجازی حکما و علمایش اندکی و در صفحه بیماران و آسیب دیدگانش میلیونها تماشاچی وجود دارد ؛ جای خیلی امنی نیست.