مصادیق خشونت خانگی چیست؟ / شاید اینها را ندانید!
به طور کلی معنی خشونت خانگی چیست و چه باید کرد؟
خشونت خانگی همان طور که از عنوان آن پیدا است هر نوع رفتار پرخاشگرانه، سلطه جویانه و خشونت آمیزی است که یکی از اعضای خانواده بر عضو دیگر اعمال کند. در تعریف کلی خشونت خانگی مردان نیز میتوانند قربانی این رفتار باشند، اما گروه زنان و کودکان بیشترین افرادی هستند که در معرض این آسیب قرار میگیرند.
از خشونت خانگی علیه کودکان به کودک آزاری نیز تعبیر شده و به طور جداگانه به مسائل آن پرداخته میشود.
همان طور که اشاره شد زنان به عنوان گروه آسیب پذیرتر در جامعه بیشتر هدف این نوع از خشونت هستند. بنا بر تعریف سازمان ملل هر نوع عمل خشونت آمیز مبتنی بر جنسیت که منجر به آسیب جسمی، جنسی و روانی به زنان شود خشونت خانگی علیه زنان محسوب میشود.
شاید بتوان خشونت خانگی را به طور کل در سه دسته جسمی، جنسی و روانی جای داد که هر کدام از این دستهها به انواع مختلف با شدتهای گوناگون تقسیم میشوند و مصادیق بیشماری دارند.
از خشونت خانگی علیه کودکان به کودک آزاری نیز تعبیر شده و به طور جداگانه به مسائل آن پرداخته میشود.
همان طور که اشاره شد زنان به عنوان گروه آسیب پذیرتر در جامعه بیشتر هدف این نوع از خشونت هستند. بنا بر تعریف سازمان ملل هر نوع عمل خشونت آمیز مبتنی بر جنسیت که منجر به آسیب جسمی، جنسی و روانی به زنان شود خشونت خانگی علیه زنان محسوب میشود.
شاید بتوان خشونت خانگی را به طور کل در سه دسته جسمی، جنسی و روانی جای داد که هر کدام از این دستهها به انواع مختلف با شدتهای گوناگون تقسیم میشوند و مصادیق بیشماری دارند.
انواع خشونت خانگی
خشونت فیزیکی
شاید پرخطرترین نوع خشونت خانگی، ضرب و شتم مهاجم باشد. اعمالی مانند مشت زدن، لگد زدن، گاز گرفتن، هل دادن و... از جمله این خشونت هاست.
قطع کردن نیازهای فیزیکی مانند تغذیه، بهداشت، کمک به درمان جراحت یا بیماری و زندانی کردن هم از خشونتهای فیزیکی شمرده میشود.
پرتاب اشیاء، شکستن و اسیب زدن به وسیلههای منزل هم از این جمله است.
در این مورد لازم است که اقدامات فوری از طریق مراکز و منابع حمایتی صورت گیرد تا از آسیبهای جدّی پیشگیری شود.
پرتاب اشیاء، شکستن و اسیب زدن به وسیلههای منزل هم از این جمله است.
در این مورد لازم است که اقدامات فوری از طریق مراکز و منابع حمایتی صورت گیرد تا از آسیبهای جدّی پیشگیری شود.
خشونت روانی
این نوع خشونت به معنای هر نوع رفتار و گفتار خشنی است که سلامت روانی شخص را با خطر مواجه مینماید. مانند انتقاد ناروا، تمسخر، توهین، تهدید به ازدواج مجدد، تهدید به طلاق، اعمال مالکیت، عدم اجازه خروج از خانه، تهدید به بچه دزدی، تهدید به تخریب دارایی، متلک گویی و اجبار به دیدن تصاویر و صحنههای خلاف عفت.
خشونت جنسی
خشونت جنسی به معنای هر نوع رفتار جنسی خشنی است که از روی قصد و نیت توأم با زور و بی رضایتی و یا اکراه و یا بیمیلی و یا بیرون از ارتباطات متعارف بین دو جنس مخالف به تهدید و صدمه جنسی انجام شود و مصادیق آن عبارتند از آزار جنسی، بارداری اجباری، اجبار به روابط جنسی غیر طبیعی، اجبار به روابط جنسی در زمان قاعدگی و بیماری.
خشونت اقتصادی
خشونت اقتصادی یعنی رفتاری خشن در امور مربوط به اشتغال، اقتصاد، دارایی که شخص را تحت فشار و آزار و تبعیض قرار میدهد. مثل عدم پرداخت نفقه، بخل و کنترل وسواسگرانه مخارج خانه، دریافت اجباری حقوق همسر، تبعیضات و نابرابریهای اقتصادی.
خشونت معمولاً بازتابی از پائین بودن سطح تحمل افراد جامعه، احساس پرخاشگری و اسیب روانی است. افرادی که در کودکی در معرض انواع خشونت قرار گرفته اند، افردی که اعتماد به نفس پایینی دارند، برای خود احترام و ارزش مخصوصى قائل نیستند و یا افرادی که خلق افسردهای دارند، انواع خشونت را نسبت به خود بیشتر تحمل میکنند.
خشونت معمولاً بازتابی از پائین بودن سطح تحمل افراد جامعه، احساس پرخاشگری و اسیب روانی است. افرادی که در کودکی در معرض انواع خشونت قرار گرفته اند، افردی که اعتماد به نفس پایینی دارند، برای خود احترام و ارزش مخصوصى قائل نیستند و یا افرادی که خلق افسردهای دارند، انواع خشونت را نسبت به خود بیشتر تحمل میکنند.
زنان نسبت به مردان بیشتر مستعد پذیرش خشونت هستند
خشونت در همه طبقات اجتماعی، اقتصادی و جغرافیایی و در بین هر دو جنس زن و مرد دیده میشود. ولی زنان نسبت به مردان بیشتر مستعد پذیرش خشونت هستند و در گروههای اسیب پذیر ناشی از خشونت بیشتر دیده میشوند.
این مسأله متأثر از دلایل و عوامل مختلفی است. از جمله عوامل روانشناختی مؤثر در خصوص اعمال خشونت علیه زنان، عزت نفس پائین، درماندگی آموخته شده، دلبستگی اضطرابی، امید به بهبود شرایط در آینده، ترس از تنهایی، وابستگی عاطفی به همسر و پذیرش خشونت با هدف حمایت از فرزندان است.
دسته دیگری از این عوامل شامل عدم پذیرش از طرف خانواده پدری، سرزنشها و تحقیرهای خانواده، عدم حمایت و طرد شدن از طرف خانواده، وابستگی اقتصادی به همسر است. همینطور بعضی از بازدارندههای اجتماعی مثل حفظ آبروی اجتماعی و ترس از تضعیف جایگاه اجتماعی و یا برچسبهای جامعه سبب میشود، زنان بیشتر در معرض این نوع آسیبها قرار بگیرند.
این مسأله متأثر از دلایل و عوامل مختلفی است. از جمله عوامل روانشناختی مؤثر در خصوص اعمال خشونت علیه زنان، عزت نفس پائین، درماندگی آموخته شده، دلبستگی اضطرابی، امید به بهبود شرایط در آینده، ترس از تنهایی، وابستگی عاطفی به همسر و پذیرش خشونت با هدف حمایت از فرزندان است.
دسته دیگری از این عوامل شامل عدم پذیرش از طرف خانواده پدری، سرزنشها و تحقیرهای خانواده، عدم حمایت و طرد شدن از طرف خانواده، وابستگی اقتصادی به همسر است. همینطور بعضی از بازدارندههای اجتماعی مثل حفظ آبروی اجتماعی و ترس از تضعیف جایگاه اجتماعی و یا برچسبهای جامعه سبب میشود، زنان بیشتر در معرض این نوع آسیبها قرار بگیرند.
اثرات روان شناختی خشونت خانگی چیست؟
خشونت خانگی زمینه ساز پیدایش اختلالهای روانی مختلف میشوند. از آن جایی که شخص در محیطی ناسالم به زندگی خویش ادامه میدهد؛ درمان اختلالهای روانی بسیار دشوار خواهد بود. همچنین افردی که قربانی خشونت خانگی خستند ممکن است که تبدیل به یک آزارگر شوند.
برای نمونه کودکی که سالها قربانی خشونت خانگی شده است، ممکن است بعد از ازدواج و صاحب فرزند شدن، فرزندش را مورد ازار و خشونت قرار دهد. این وضعیت میتواند به یک چرخهٔ دنباله دار تبدیل شود.
برای نمونه کودکی که سالها قربانی خشونت خانگی شده است، ممکن است بعد از ازدواج و صاحب فرزند شدن، فرزندش را مورد ازار و خشونت قرار دهد. این وضعیت میتواند به یک چرخهٔ دنباله دار تبدیل شود.
با خشونت خانگی چه کنیم؟
کسانی که در معرض خشونت خانگی قرار میگیرند معمولاً با این فکر که اوضاع بدتر نشود، از آن صحبتی نمیکنند. زنان به علت ترس از طلاق، معمولاً به طرف شکایت کردن یا در خواست حمایت نمیروند.
به علت این که خشونت خانگی تنها خشونت فیزیکی تلقی شده و از طریق پزشک قانونی قابل تائید است، برای حل انواع دیگر خشونت معمولاً تدبیری اندیشیده نمیشود و اثبات آن سخت است.
ولی در پایان مسأله ترس از آبرو، ترس از فروپاشی زندگی، ترس از طلاق و ترس از آینده فرزندان طلاق اصلیترین دلایلی است که اشخاص در مقابل خشونت خانگی سکوت میکنند و تلاش در کنار امدن با آن دارند. باید بدانید که برای درمان خشونت خانگی بهترین راه استفاده از جلسات مشاوره روانشناسی و مشاوره گرفتن از یک شخص متخصص در زمینه مشاوره خانواده است.
ولی در پایان مسأله ترس از آبرو، ترس از فروپاشی زندگی، ترس از طلاق و ترس از آینده فرزندان طلاق اصلیترین دلایلی است که اشخاص در مقابل خشونت خانگی سکوت میکنند و تلاش در کنار امدن با آن دارند. باید بدانید که برای درمان خشونت خانگی بهترین راه استفاده از جلسات مشاوره روانشناسی و مشاوره گرفتن از یک شخص متخصص در زمینه مشاوره خانواده است.
اورژانس اجتماعی چیست؟
حذف آسیبهای اجتماعی ممکن نیست، اما با برنامه ریزی مناسب میتوان آن را کنترل کرد.
در هر جامعهای برای پاسخگویی به نیازهای مردم و حل یا کاهش مشکلات آنها تمهیداتی اتخاذ و برنامههایی تدوین و اجرا میشود. کشور ما نیز از این قاعده مستثنی نیست. گرچه این برنامهها میتواند حسب شرایط مختلف موجود در کشورها متفاوت باشد، اما آنچه که مهم میباشد این است که بتوان مسایل و راهکارهای مناسب، شناخته و اجرا شوند. یکی از این برنامهها در ایران "برنامه اورژانس اجتماعی" میباشد، که حاصل فعالیت چند ساله سازمان بهزیستی کشور است.
این برنامه، تلفیقی از مداخله در بحران، فردی، خانوادگی و اجتماعی (مرکز اورژانس اجتماعی)، خط تلفن اورژانس اجتماعی ۱۲۳، تیم سیار اورژانس اجتماعی (خدمات اجتماعی سیار) و پایگاه اورژانس اجتماعی (پایگاه خدمات اجتماعی) است که در مرحله اول با هدف توانمندسازی اجتماع محور در سکونت گاههای غیر رسمی تدوین شده بود، که هر کدام دستورالعمل مستقل دارند.
این برنامه، تلفیقی از مداخله در بحران، فردی، خانوادگی و اجتماعی (مرکز اورژانس اجتماعی)، خط تلفن اورژانس اجتماعی ۱۲۳، تیم سیار اورژانس اجتماعی (خدمات اجتماعی سیار) و پایگاه اورژانس اجتماعی (پایگاه خدمات اجتماعی) است که در مرحله اول با هدف توانمندسازی اجتماع محور در سکونت گاههای غیر رسمی تدوین شده بود، که هر کدام دستورالعمل مستقل دارند.
گروههای هدف:
افراد مشمول دریافت خدمات عبارتند از:
زوجین متقاضی طلاق و افراد دارای اختلاف خانوادگی حاد
زنان و دختران در معرض آسیب اجتماعی یا آسیب دیده اجتماعی
افرادی که قصد خودکشی دارند یا اقدام به خودکشی کرده اند.
کودکان خیابانی و کار
همسران آزار دیده
کودکان آزار دیده
مبتلایان به اختلال هویت جنسی
دختران و پسران فراری از منزل
سایر افراد در کلیه سنین که در شرایط بحرانی ویژه قرار دارند.
زوجین متقاضی طلاق و افراد دارای اختلاف خانوادگی حاد
زنان و دختران در معرض آسیب اجتماعی یا آسیب دیده اجتماعی
افرادی که قصد خودکشی دارند یا اقدام به خودکشی کرده اند.
کودکان خیابانی و کار
همسران آزار دیده
کودکان آزار دیده
مبتلایان به اختلال هویت جنسی
دختران و پسران فراری از منزل
سایر افراد در کلیه سنین که در شرایط بحرانی ویژه قرار دارند.
بیشتر بخوانید:
منابع: باشگاه خبرنگاران / بیتوته / بهزیستی
ارسال نظرات