نمايش قدرت يا سقوط به پرتگاه جنايت؟!
تابناک جوان : افراد بسیاری در ايران و جهان وجود دارند که سالانه هزینه گزافی را صرف خرید سیگار و مواد و دخانیات می کنند و با وجود آگاه سازی های فراوان مبنی بر صدمات دخانیات بر بدن، همچنان روزانه به میزان خرید و فروش سیگار افزوده می شود.
ارتباط تنش و مصرف دخانیات
یکی از دلایل اصلی مصرف سیگار وجود نیکوتین درون آن است، زمانی که سیگار دود می شود، این نیکوتین موجب ایجاد حالت سرخوشی و آرام بخشی به صورت موقت می شود. در طول روز به علت های مختلفی همچون فشارها و تنش های گوناگون دیگری که بر فرد وارد می شود، میزان مصرف دخانیات به خصوص سیگار و قلیان نیز افزایش می یابد و طبق تحقیقات رابطه ای مستقیم میان تنش و مصرف دخانیات به اثبات رسیده است.
نشان دادن بزرگی و شجاعت!
با وجود اخطارهایی که مراکز بهداشتی و درمانی در خصوص عوارض و آسیب های دخانیات می دهند باز هم شاهد افزایش مصرف آن و کاهش سن مصرف کنندگان و افزایش میزان مصرف کنندگان در میان بانوان و دختران جوان هستیم. یکی از علت هایی که برخی از نوجوانان و جوانان را به مصرف دخانیات به خصوص سیگار می کشاند، نشان دادن بزرگی و شجاع بودن و قدرت در میان همسالان خود است.
به علت نقش بسیار مهم و حیاتی بانوان و اهمیت سلامت این قشر از جامعه در حال و آینده جوامع، عواملی که بانوان را به سوی مصرف سیگار می کشاند، باید مورد بررسی قرار گیرند و بیشتر به این موضوع اهمیت داده شود. از آنجایی که زنان نیمی از افراد جامعه را تشکیل می دهند و آینده سازان جامعه در دامان پر مهر آنان پرورش می یابند، سلامت آنان، سلامت جامعه را تضمین خواهد کرد.
همه مسئول هستیم
در صورتی که بانویی دچار بیماری و گرفتاری شود و نتواند نقش خود را در خانواده و اجتماع به خوبی ایفا کند، ممکن است توان تربیت افرادی سالم برای تحویل به جامعه را نداشته باشد و در نتیجه با ورود افراد بیمار به اجتماع، جامعه به سوی بیماری و ضعف سوق داده می شود. بنابراین با توجه به اهمیت حضور بانوان در اجتماع باید در حفظ سلامتی آنان چه از لحاظ جسمانی و چه از لحاظ روانی بیشتر تلاش شود. همه ما در این مهم به یک میزان مسئول هستیم.
از همين رو با چند تن از افرادی که گرفتار این سونامی جسمی و روانی شده اند، همكلام شده ايم. گفته هاي اين افراد را در ادامه مي خوانيد.
پشیمانم!
نرگس، 56 ساله، معتاد
من در جوانی فردی فعال، پر تکاپو و اهل ورزش بودم و دوستان زیادی هم داشتم. به مرور زمان و از سن 45 سالگی به بعد دچار دردهایی مثل کمر درد و پا درد شدم. یکی از دوستان دوران جوانی ام برای رهایی از دردهايم به من مصرف تریاک را به عنوان مسکن پیشنهاد كرد. در ابتدا پیشنهاد او را رد کردم اما از آنجایی که بازگشت به دوران جوانی و انرژی و شور و حال آن زمان برایم آرزویی دست نیافتنی شده بود، مصرف تریاک را راهی برای دست یابی به آن دوران و دوری از دردهای جسمی ام راهكاري مفيد دیدم و تصمیم به استفاده از آن گرفتم.
بعد از مدتی متوجه شدم که به آن اعتیاد پیدا کرده ام و نه تنها به شادی و نشاط دوران جوانی ام دست پیدا نکرده ام، بلکه گویی زمان سریع تر گذشته و بدون حس کردن حال و هوای میانسالی، وارد کهنسالی ام شده ام. من امروز از كاري كه كرده ام بسیار پشیمان هستم و با توجه به شرایط جسمی و سنی اي که دارم ترک مواد مخدر برایم کاری بسیار دشوار و تقريبا محال شده است.
جوانی و عمرم را تباه کردم!
سارا، 35 ساله، قاتل!
از دوران کودکی در شرایط و خانواده ای رشد کرده ام که کمبودهای زیادی را متحمل شده ام. بارها برای حل این مشکل به پدر و مادرم رجوع کرده ام و هر بار با جملات توهین آمیز و مسخره کننده آنها رو به رو شدم. هنوز لبخندهای توهین آمیز آنها را به یاد دارم. این شرایط ادامه پیدا کرد تا در سن 17 سالگی به پیشنهاد یکی از دوستانم متوجه شدم که با مصرف مواد مخدر می توانم از این شرایط و آسیب روحی خلاصی یابم.
به مرور زمان و پس از مدتی مصرفم بیشتر شد و برای رفع حالات افسردگی ام رو به مصرف مواد مخدر قوی تری آوردم. بعد از چند سال به طور کلی حس می کردم که کنترل ذهن و قدرت تفکر و تشخیص خود را از دست داده ام و هنوز دقیقا یادم نمی آید چه شد که در آن شبی که با دوستانم مشغول مصرف مواد بودیم ناگهان بحثی پیش آمد و من با زدن ضربه ای محکم بر سر دوستم و اصابت سر او بر لبه میز قاتل دوستم شدم.
از آن حادثه سال ها گذشته و من هر روز بر خودم لعنت می فرستم که چرا برای حل مشکلات و افسردگی ام به جای مراجعه به روانپزشک و مشاور رو به مصرف مواد مخدر آوردم. با این انتخاب در حالی که به سادگی جوانی و عمرم را تباه کردم، به موجودی پست و نفرت انگیز هم تبدیل شدم.
در مرداب مخدر فرو رفتم!
ريحانه، 20 ساله، معتاد
تقریبا 5 سالی است که به مصرف مواد مخدر رو آورده ام. چون حس کردم کسی در خانواده به من توجه ندارد و گوشی برای شنیدن حرف هایم نیست!. همیشه در مشکلاتی که برایم به وجود آمد، احساس تنهایی و ناتوانی کردم و اکثر آنها را بدون راه حل رها کردم. هر بار که مانند دوستانم تغییری در سبک ظاهری ام دادم، با مخالفت شدید و جر و بحث های پدر و مادرم مواجه شدم. کم کم به محیط خانه، مدرسه، درس و دوستانم بی علاقه شدم و به جای آنها رو به فضای مجازی، شبکه های اجتماعی و رابطه با افراد ناشناس آوردم.
ناشناس بودن افراد در این فضا نوعی حس آرامش و اطمینان به من می داد و باعث می شد که من با هر قالب و شخصیتی که می خواهم ظاهر شوم و در نظر دیگران فردی عالی، بی نقص و دوست داشتنی به نظر آیم. بعد از یک سال رابطه ام با یکی از آنها به شدت صمیمی شد و قصد دیدن هم را کردیم. بعد از چندین ملاقات و توصیف شرایط روحی ام او را همدرد یافتم و به پیشنهادش قرص های شادی آور را استفاده کردم. اما طولی نکشید که متوجه شدم در مرداب مواد مخدر فرو رفته ام و دار و ندارم را از دست داده ام.
کوتاه ترین راه را انتخاب نکنيم
از حرف هاي اين جوانان اين گونه مي توان نتيجه گرفت كه اعتیاد دامی است که ممکن است هر فردی با هر سن و شرایطی در آن گرفتار شود. سرگذشت افرادی مثل نرگس، سارا و ريحانه و خیلی از کسانی که گرفتار این دام شده اند، می تواند عبرتی برای ديگران باشد تا یاد بگیرند در برخورد با مشکلات زندگي شان، به مواد مخدر پناه نبرده و کوتاه ترین راه را انتخاب نکنند.
بهنام صدقي