چگونه در زندگی خوشبین باشیم؟
یک روانشناس گفت: اشخاص برای رسیدن به موفقیت در زندگی خود باید خوش بین و مثبت اندیش باشند.
زندگی هیچکس خالی از فراز و نشیب نیست. مطمئنا در خلال روزهایی که زندگی به کام شما بوده است، طعم تلخ اتفاقات مأیوسکننده را هم چشیدهاید، اما آیا هنگام مواجهه با سختیها، نیمه پر لیوان را میبینید یا دائما به نیمه خالی لیوان توجه میکنید؟ با پاسخ به این سؤال مشخص میشود دید که چقدر در زندگی روزمرهتان خوش بین یا بدبین هستید.
مژگان نیکنام روانشناس در گفتگو با باشگاه خبرنگاران جوان، درباره راهکارهای افزایش خوشبینی در زندگی، اظهار کرد: برای هر فرد در طول زندگی اتفاقاتی رخ میدهد که محصول خانواده، دوران کودکی، نواجوانی و بعد بزرگسالی بوده که بر اساس آن فرد مسئول اتفاقات و رویدادهای محیط و خود است.
این روانشناس ادامه داد: همه این رویدادها برای فرد یکسری نتیجه به ارمغان میآورد و نتیجه آن هرچه که باشد چه پیروزی یا شکست اینها در ذهن فرد یک بازنمایی خواهد داشت که میتواند به صورت مثبت یا منفی باشد و این بازنماییها از اتفاقات و رویداهایی که در زندگی برای فرد اتفاق میافتند کم کم به صورت تراکمی از کودکی تا بزرگسالی در ذهنش افکار و باورهایی را شکل میدهند و سبب میشوند فرد مثبت اندیش یا خوش بین و یا منفینگر و بدبین باشد.
وی افزود: امکان ندارد که در یک دوره کوتاه برای فرد خوش بینی یا بدبینی به وجود آید، چرا که این بینش در طول دوران زندگی در اثر تلاشها و اتفاقاتی که برای او صورت گرفته شکل میگیرد و این بازنمایی و بازخورد آن اتفاقات در ذهن فرد این حالت خوش بینی یا بدبینی را به وجود میآورد.
این روانشناس ادامه داد: افرادی که در طول دوران زندگیشان عمدتا با شکست و ناکامی همراه میشوند، افکار منفی زیادی را در ذهن خود شکل داده و اغلب بدبین هستند، اما افرادی که در زندگی بیشتر موفق میشوند عمدتا خوشبین هستند.
وی افزود: منظور از اینکه فردی ناکامی یا پیروزی دارد این نیست که شخص مدام دچار شکست و ناکامی میشود، بلکه ممکن است حتی افراد به دفعات ناکام بشوند، اما بازنمایی در ذهن و تفسیر آن اگر منفی نباشد در این مرحله تفاوت بین خوش بینی و بدبینی در او مشهود میشود.
بیشتر بخوانید
مژگان نیکنام روانشناس در گفتگو با باشگاه خبرنگاران جوان، درباره راهکارهای افزایش خوشبینی در زندگی، اظهار کرد: برای هر فرد در طول زندگی اتفاقاتی رخ میدهد که محصول خانواده، دوران کودکی، نواجوانی و بعد بزرگسالی بوده که بر اساس آن فرد مسئول اتفاقات و رویدادهای محیط و خود است.
این روانشناس ادامه داد: همه این رویدادها برای فرد یکسری نتیجه به ارمغان میآورد و نتیجه آن هرچه که باشد چه پیروزی یا شکست اینها در ذهن فرد یک بازنمایی خواهد داشت که میتواند به صورت مثبت یا منفی باشد و این بازنماییها از اتفاقات و رویداهایی که در زندگی برای فرد اتفاق میافتند کم کم به صورت تراکمی از کودکی تا بزرگسالی در ذهنش افکار و باورهایی را شکل میدهند و سبب میشوند فرد مثبت اندیش یا خوش بین و یا منفینگر و بدبین باشد.
وی افزود: امکان ندارد که در یک دوره کوتاه برای فرد خوش بینی یا بدبینی به وجود آید، چرا که این بینش در طول دوران زندگی در اثر تلاشها و اتفاقاتی که برای او صورت گرفته شکل میگیرد و این بازنمایی و بازخورد آن اتفاقات در ذهن فرد این حالت خوش بینی یا بدبینی را به وجود میآورد.
این روانشناس ادامه داد: افرادی که در طول دوران زندگیشان عمدتا با شکست و ناکامی همراه میشوند، افکار منفی زیادی را در ذهن خود شکل داده و اغلب بدبین هستند، اما افرادی که در زندگی بیشتر موفق میشوند عمدتا خوشبین هستند.
وی افزود: منظور از اینکه فردی ناکامی یا پیروزی دارد این نیست که شخص مدام دچار شکست و ناکامی میشود، بلکه ممکن است حتی افراد به دفعات ناکام بشوند، اما بازنمایی در ذهن و تفسیر آن اگر منفی نباشد در این مرحله تفاوت بین خوش بینی و بدبینی در او مشهود میشود.
بیشتر بخوانید
- تست روانشناسی با انتخاب یک تصویر
نیکنام تصریح کرد: ممکن است فرد در طول تاریخچه زندگیاش با ناکامیهای بسیاری مواجه شده باشد، اما بازنمایی و تفسیر آن در ذهنش همیشه این بوده است که تجربه کرده و از تجربهها و شکستها درس عبرت گرفته و آنها را سر لوحه مسیر موفقیت خود قرار داده است و سبب شکل گیری خوشبینی در درون خود میشود.
این روانشناس ادامه داد: معمولا افراد خوش بین کسانی هستند که نسبت به آینده امیدوار و افکار مثبتی درون ذهنشان دارند و عمدتا کارها و موفقیتهایشان را به تلاش نسبت میدهند نه به شانس، چرا که کلمه شانس را کسانی استفاده میکنند که اتفاقات رخ داده را از عوامل بیرونی دانسته و به تلاش خود نسبت نمیدهند، پس درواقع هیچ راهی برای فرصت مجدد خود پیدا نکرده و، چون عامل بیرونی آنها را کنترل و باعث موفقیت آنها میشود و منفینگری و بدبینی را برایشان به همراه دارد، باعث میشود که نتوانند در زندگیشان تجربههای دیگری را به دست آورند.
نیکنام افزود: پایه و اساس اینکه فرد انگیزه و هدف داشته باشد و از زندگیاش لذت ببرد، خوش بینی است، چرا که منفی نگری سبب میشود تا فرد انگیزه لازم را نداشته باشد.
وی تصریح کرد: تربیت کودک و نوجوان تحت تاثیر والدین است و وقتی که افکار و ته وارهها ساخته میشوند خانواده مسئولیت این عمل را برعهده دارد یعنی وقتی بچه چیزی را میخواهد بسازد که نمیتواند، والدین به جای اینکه بگویند تو اصلا نمیتوانی، توجه کنند که این در ذهن بچه یک حالت منفی و بدبینی ایجاد میکند، لذا بهتر است که بگویند تو این دفعه تلاشت را کردی، اما موفق نشدی و دفعه دیگر تلاش کنی و از تجربههات استفاده کنی حتما موفق خواهی شد و هر دوی اینها ناکامی و شکست بوده، اما در خوش بینی و بدبینی تفاوت دارد که آن بچه از کودکی یاد بگیرد که نسبت به ناکامیها خوش بین باشد و از تجربهها استفاده کند.
این روانشناس ادامه داد:این امر مهم است تا در دوران کودکی و نوجوانی والدین با آموزشهای مثبت و نسبت دادن شکستهای کودک و نوجوان به تلاشها نه به شانس بتوانند آنها را نسبت به فعالیتهایشان خوش بین کنند و در موفقیتها نیز او را همین طور تشویق کنند.
وی افزود: در بزرگسالی هم ممکن است فرد بدبین باشد و این وظیفه خود او است که سعی کند کم کم افکار منفی را تغییر دهد و مثبت اندیشی را جایگزین کند و اینکه من اصلا نمیتوانم این کار را انجام بدهم، به جای آن من تلاشم را میکنم تا آن را انجام دهم و اگر موفق نشدم ایرادات کارم را برطرف خواهم کرد و تجربه به دست میآورم، را جایگزین کنند.
نیکنام تصریح کرد: خوش بینی و بدبینی در مشکلات و مسائل فرد نیست؛ خیلیها فکرمیکنند آدمهایی که ناکامند منفینگر میشوند درحالی که میتوانند از آن ناکامیها استفاده کنند و اتفاقا مبنای خوش بینی را از آنها بسازند.
این روانشناس گفت: فرد باید کم کم شروع کند تا افکار منفی و باورهای غلط خود مانند من بدشانسم، بدبختم و ناتوانم را عوض کند و به سمت اینکه من تلاش بیشتری خواهم کرد و از تجربه ناکامیها استفاده میکنم را جایگزین کند. البته هرچه افکار و باورها مقاومتر باشند جایگزین کردن آنها سخت است، اما در هر صورت تجربه ثابت کرده که اگر افراد بخواهند میتوانند، چرا که منشأ انگیزه و هدف خوش بینی است و خیلی به محیط بستگی ندارد و به درون فرد و افکار او وابسته است.
وی خاطرنشان کرد: در هر دوره تاریخی که بررسی میکنیم انسانها بحرانهایی داشتند مانند جنگ، خشکسالی، کرونا و... که افرادی موفق از این دوران بیرون آمدند که در این مشکلات دید مثبت را نسبت به مسائل داشتند و برای آینده بهتر از تجربیات و مشکلات استفاده کردند که بتوانند روبه جلو بروند.
نیکنام تصریح کرد: ممکن است فرد در طول تاریخچه زندگیاش با ناکامیهای بسیاری مواجه شده باشد، اما بازنمایی و تفسیر آن در ذهنش همیشه این بوده است که تجربه کرده و از تجربهها و شکستها درس عبرت گرفته و آنها را سر لوحه مسیر موفقیت خود قرار داده است و سبب شکل گیری خوشبینی در درون خود میشود.
این روانشناس ادامه داد: معمولا افراد خوش بین کسانی هستند که نسبت به آینده امیدوار و افکار مثبتی درون ذهنشان دارند و عمدتا کارها و موفقیتهایشان را به تلاش نسبت میدهند نه به شانس، چرا که کلمه شانس را کسانی استفاده میکنند که اتفاقات رخ داده را از عوامل بیرونی دانسته و به تلاش خود نسبت نمیدهند، پس درواقع هیچ راهی برای فرصت مجدد خود پیدا نکرده و، چون عامل بیرونی آنها را کنترل و باعث موفقیت آنها میشود و منفینگری و بدبینی را برایشان به همراه دارد، باعث میشود که نتوانند در زندگیشان تجربههای دیگری را به دست آورند.
نیکنام افزود: پایه و اساس اینکه فرد انگیزه و هدف داشته باشد و از زندگیاش لذت ببرد، خوش بینی است، چرا که منفی نگری سبب میشود تا فرد انگیزه لازم را نداشته باشد.
وی تصریح کرد: تربیت کودک و نوجوان تحت تاثیر والدین است و وقتی که افکار و ته وارهها ساخته میشوند خانواده مسئولیت این عمل را برعهده دارد یعنی وقتی بچه چیزی را میخواهد بسازد که نمیتواند، والدین به جای اینکه بگویند تو اصلا نمیتوانی، توجه کنند که این در ذهن بچه یک حالت منفی و بدبینی ایجاد میکند، لذا بهتر است که بگویند تو این دفعه تلاشت را کردی، اما موفق نشدی و دفعه دیگر تلاش کنی و از تجربههات استفاده کنی حتما موفق خواهی شد و هر دوی اینها ناکامی و شکست بوده، اما در خوش بینی و بدبینی تفاوت دارد که آن بچه از کودکی یاد بگیرد که نسبت به ناکامیها خوش بین باشد و از تجربهها استفاده کند.
این روانشناس ادامه داد:این امر مهم است تا در دوران کودکی و نوجوانی والدین با آموزشهای مثبت و نسبت دادن شکستهای کودک و نوجوان به تلاشها نه به شانس بتوانند آنها را نسبت به فعالیتهایشان خوش بین کنند و در موفقیتها نیز او را همین طور تشویق کنند.
وی افزود: در بزرگسالی هم ممکن است فرد بدبین باشد و این وظیفه خود او است که سعی کند کم کم افکار منفی را تغییر دهد و مثبت اندیشی را جایگزین کند و اینکه من اصلا نمیتوانم این کار را انجام بدهم، به جای آن من تلاشم را میکنم تا آن را انجام دهم و اگر موفق نشدم ایرادات کارم را برطرف خواهم کرد و تجربه به دست میآورم، را جایگزین کنند.
نیکنام تصریح کرد: خوش بینی و بدبینی در مشکلات و مسائل فرد نیست؛ خیلیها فکرمیکنند آدمهایی که ناکامند منفینگر میشوند درحالی که میتوانند از آن ناکامیها استفاده کنند و اتفاقا مبنای خوش بینی را از آنها بسازند.
این روانشناس گفت: فرد باید کم کم شروع کند تا افکار منفی و باورهای غلط خود مانند من بدشانسم، بدبختم و ناتوانم را عوض کند و به سمت اینکه من تلاش بیشتری خواهم کرد و از تجربه ناکامیها استفاده میکنم را جایگزین کند. البته هرچه افکار و باورها مقاومتر باشند جایگزین کردن آنها سخت است، اما در هر صورت تجربه ثابت کرده که اگر افراد بخواهند میتوانند، چرا که منشأ انگیزه و هدف خوش بینی است و خیلی به محیط بستگی ندارد و به درون فرد و افکار او وابسته است.
وی خاطرنشان کرد: در هر دوره تاریخی که بررسی میکنیم انسانها بحرانهایی داشتند مانند جنگ، خشکسالی، کرونا و... که افرادی موفق از این دوران بیرون آمدند که در این مشکلات دید مثبت را نسبت به مسائل داشتند و برای آینده بهتر از تجربیات و مشکلات استفاده کردند که بتوانند روبه جلو بروند.
ارسال نظرات