صفحه نخست

دیگه چه خبر

فرهنگ و هنر

خانواده و جامعه

چند رسانه ای

صفحات داخلی

۱۴ بهمن ۱۳۹۷ - ۱۹:۳۰

ایران 40 سال پیش این روزها

14 بهمن 1357- حضرت امام خمینی (ره) رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران ، با مردم در مدرسه علوی دیدار کردند.
کد خبر: ۱۵۸۳
تعداد نظرات: ۸ نظر
دیوید برنت (DAVID BURNETT) عکاس آمریکایی، زمانی که 32 سال بیشتر نداشت، در سفری ۴۴ روزه به ایران که همزمان با دی و بهمن ماه ۱۳۵۷ بود، عکس هایی گرفت که سی سال بعد آنها را در کتابی با نام «۴۴ روز» منتشر کرد؛ تصاویری که برخی شان برایمان بسیار آشنا هستند، ولی شاید ندانیم که از دریچه دوربین چه کسی به ثبت رسیده‌اند.

«دیوید برنت» وقتی پایش را گذاشت روی پله‌های هواپیما تا سفر یک ماه و نیمه‌اش به ایران را پایان دهد و به کشورش برگردد، اصلاً فکر نمی‌کرد انقدر از این کار پشیمان شود. اگرچه برخی از همکارانش به او هشدار داده بودند که این چند روز را هم دندان روی جگر بگذارد و در ایران بماند، اما او اصلا احتمال هم نمی‌داد که دو روز بعد قرار است انقلاب اسلامی مردم ایران پیروز شود و او با اینکارش دارد بهترین لحظات برای عکاسی را از دست می‌دهد.

برنت اوایل دی ماه ۱۳۵۷ به ایران آمده بود و تا دو روز مانده به پیروزی انقلاب در ایران ماند وعکسهایی از مبارزات مردمایران در شهرهایی مثل تهران و اصفهان و قم و... گرفت و بعد برای استراحت به کشورش برگشت و آنجا وقتی با خبر پیروزی انقلاب مواجه شد سریع دوباره بلیط گرفت و راهی ایران شد.
او آمده بود تا برای مجله‌ی تایم از رخدادهای انقلاب عکاسی کند، سی‌ودوسالش بود و عکاسی از جنگ ویتنام، کودتای شیلی و انبوه اتفاق‌های کوچک و بزرگِ نقاط مختلف جهان را در کارنامه‌اش ثبت کرده بود. برنت چهل‌وچهارروز در ایران ماند و از آن‌جا که فکر نمی‌کرد به این زودی شاهد اتفاق بزرگی باشد، دوروز مانده به پیروزی انقلاب، ایران را ترک کرد اما در همین مدت، چندهزار قطعه عکس از رخدادهای تهران و شهرهای بزرگ دیگر نظیر مشهد، اصفهان، اهواز و قم گرفت؛ ازجمله عکس بسیار معروفی از امام که با عنوان «مرد سال ۱۹۷۹» روی جلد مجله‌ی تایم نشست.

سال ۲۰۰۹ و در سی‌سالگیِ انقلاب، برنت گزیده‌ای از آن عکس‌ها را همراهِ مجموعه‌ای از وقایع‌نگاری‌های کوتاه، در کتابی دویست‌وسی‌صفحه‌ای با عنوان «۴۴ روز» منتشر کرد. خودش در پایان کتاب، داستان تولد آن را این‌طور روایت می‌کند: «دوسال قبل وقتی از انجام ماموریتی در نیویورک برگشتم، به محض پاگذاشتن به یکی از اتاق‌های پشتی دفتر آژانسم با منظره‌ای غیرمنتظره روبه‌رو شدم. در غیاب من و بر اساس ادیت‌های همکارانم رابرت پلج و ژاک مناش، صدها کپی کوچک از عکس‌های انقلاب من به ترتیبِ زمانی، روی دیوارهای اتاق چسبانده شده بود. دیدن هم‌زمان قطعه‌های آن روایت روی سه دیوار یک اتاق، بسیار تاثیرگذار بود. برای اولین‌بار حاصل آن چهل‌وچهار روز را به‌صورت جریانی پیوسته می‌دیدم: داستانی با یک شروع، یک میانه و یک پایان بسیار دراماتیک.» بقیه‌ی ماجرا، تلاشی دوساله است برای نگارش خاطره‌ها، تهیه‌ی مستندات، ویرایش و انتخاب عکس‌ها و تبدیل این‌همه به یک روایت کامل و تاثیرگذار.

عکس‌ها و متن‌های پیش رو، گزیده‌ای از این کتاب است که در آن، نقطه‌ی تمرکز از عکس به متن منتقل شده. علت هم روایت خاص و منحصربه‌فرد برنت ‌از زاویه‌دید یک عکاس خارجی از وقایع آن روزهاست. برنت در لحظه‌ی ورود به ایران تنها کلیت ماجرا را می‌داند اما غریزه‌ی عکاسانه، روحیه‌ی ماجراجو و نگاه تیزبین و جزئی‌نگرش، خیلی زود او را به احساس مردم کوچه و خیابان نزدیک می‌کند. بعضی از توصیف‌های او از حال‌وهوای تظاهرات یا ملاقاتش با امام، در عین خونسردی چنان تاثیرگذار است که بعد از سی‌وپنج‌سال، روح تازه‌ای به عکس‌های دیده‌شده‌ی آن روزها می‌دهد و خیلی نرم و ناخودآگاه ما را به زمستان ۵۷ می‌برد، به بطن حادثه‌ای که در آستانه‌ی وقوع بود. مجله «داستان همشهری» در شماره بهمن ماه خود بخشی از آن روایت‌های برنت را منتشر کرده است که گزیده‌ای از آن را در ادامه می‌خوانید. عکسها نیز از سایت شخصی دیوید برنت برداشته شده‌اند.
 
 
 

برنت در توضیح این عکس می‌گوید: عکسی که در میدان 24 اسفند گرفتم، روز نخستی بود که به تهران رسیدم. ساعاتی بعد از رسیدن وسط درگیری مسلحانه بودم و می‌دانستم ماجرا به زودی تمام نمی‌شود.
درگیری میان نیروهای شاه و تظاهر کنندگان
تظاهر کننده مجروح را به سمت آمبولانس می‌برند
تشییع در قبرستان؛ تصویری که عکاس در دومین روز حضور در تهران به ثبت رسانده و درباره آن می‌نویسد: هر تشییع یک رویداد سیاسی جدید علیه شاه بود
فرار جمعیت و پراکنده شدنشان بعد از تیراندازی پلیس
فرار از تیراندازی در بعد از ظهر
یکی از تظاهر کنندگان ضد شاه در حال نمایش تصاویر قربانیان پلیس مخفی "ساواک" است
سوگواری در مراسم خاکسپاری یکی از کشته شدگان تظاهرات ضد شاه
شتاب برای رساندن یکی از تظاهرکنندگان زخمی به آمبولانس
حضور اقشار مختلف جامعه در تظاهرات ضد شاه
پوسترهای آیت الله خمینی در تمامی تظاهرات ضد شاه دیده می‌شود
هر هفته بر نفوذ روحانیت افزوده می‌شد
جمعیت تظاهر کنندگان علیه شاه در تهران
در نشست طرفداران شاه، زنی برای او دست تکان می‌دهد
آخرین کنفرانس خبری شاه با رسانه های خارجی - روز سال نو 1979
ژانویه 1979، آخرین دیدار شاه با کابینه دولت
سفر بی بازگشت شاه با خانواده‌اش با پرواز از تهران
با خبر خروج شاه، تهران غرق در شادی شد
مرد جوانی پرتره مخدوش شاه را نشان می‌دهد
خیابان های تهران غرق در شادی
مسدود شدن خیابان های تهران در روز خروج شاه
خوشحالی مردم از خروج شاه
تصویر آیت الله همواره در تظاهرات مردم به چشم می‌خورد
ازدحام آنهایی که احساس امنیت نمی‌کردند، در فرودگاه مهرآباد؛ به امید یک پرواز به خارج از کشور
روز قبل از بازگشت خمینی، روزی آفتابی که با کشته شدن یک دانش آموز توسط یکی از نیروهای گارد شاه به ضرب گلوله، غم انگیز شده است
بازگشت آیت الله خمینی به ایران با هواپیمای خطوط هوایی فرانسه، رو به آنیده نامشخص
سربازان در آغوش تظاهرکنندگان ضد شاه
پیوستن برخی سربازان به شادی مردم
سلام به آیت الله خمینی از پشت پنجره اتاق کوچک وی در مدرسه رفاه
بیرون پنجره اتاق آیت الله در مدرسه رفاه، صدها زن چادریبرای یک لحظه دیدن امام گرد هم آمده‌اند
اتاق کوچک آیت الله خمینی در مدرسه رفاه
آیت الله خمینی در مدرسه رفاه
در اتاق کوچک آیت الله خمینی در مدرسه رفاه که دفتر کارش شده بود، پذیرای خوش آمد گویندگان بود
آیت الله خمینی
حمله و قتل ژنرال لطیفی، از ارتش ایران، در نزدیکی دانشگاه
این همان تصویری است که عکاس از راز آلود بودنش سخن می‌گوید و آن را برگزیده ترین عکس خود از مجموعه تصاویر انقلاب ایران معرفی می‌کند
مشورت با یکی از همراهان امام خمینی در حیاط مدرسه رفاه
 
 
 
ارسال نظرات
انتشار نظرات حاوی توهین، افترا و نوشته شده با حروف (فینگلیش) ممکن نیست.
نظرات مخاطبان
انتشار یافته: ۸
در انتظار بررسی: ۰
ناشناس
|
|
۰۲:۲۳ - ۱۳۹۷/۱۱/۱۸
مقایسه تنوع رنگ ماشین های اون زمان و ماشينهاي این روزهای ما خودش گویای احوال درونی ماست ! خودمان کردیم که .....
ناشناس
|
|
۱۳:۵۴ - ۱۳۹۷/۱۱/۱۷
عكس 27 از بالا گروهي در انتظار فرار از كشور خوش به سعادتشون فرار از مصيبت كاش همه فرار ميكرديم
مجید
۱۴:۱۵ - ۱۳۹۷/۱۱/۱۷
مسواک شدیم تا عکس ها را شمردیم!
آخه این چه طرز آدرس دادنه؟
انوشه
۱۴:۲۵ - ۱۳۹۷/۱۱/۱۷
من رفتم توی صفحه دیوید برنت.

https://www.davidburnett.com/gallery.html?gallery=44%20Days:%20the%20Iranian%20Revolution#/24

روی این عکس نوشته بود:
Meanwhile, thousands of expats, no longer feeling safe, huddle at Mehrabad airport in hopes of a flight out of the country.

ترجمه اش اینه
هزاران نفر از خارجی ها که دیگر احساس امنیت نمی‌کنند، در فرودگاه مهرآباد با امید به پرواز، دور هم جمع می‌شوند.

شما رو اصلا خارج راه میدن که خودت را قاطی اینا می کنی؟
BABI
|
|
۱۴:۲۵ - ۱۳۹۷/۱۱/۱۶
کاش میشد حال و روز تک تک اون مردم رو ببینیم...
ناشناس
۰۱:۲۸ - ۱۳۹۷/۱۱/۱۷
الان هرچی هست بهتره از اون زمان که یه مشت فاسد اخلاقی و پست فطرت و دزدو خائن حاکم به این مردم بودن
حداقل الان ایمان داریم رهبرمان شخصی سالم و عادل هستند
ناشناس
|
|
۱۱:۰۴ - ۱۳۹۷/۱۱/۱۶
چه کردیم با خودمون!!!
ناشناس
۰۱:۲۵ - ۱۳۹۷/۱۱/۱۷
معلومه یا دهه شصتی به بالا هستی که تو ماهواره یا مجازی یه سری افسانه دروغ از پهلوی شنیدی یا طرف دار حکومت پهلوی
وگرنه این حرف رو مطرح نمیکردی،که خیلی اشتباهه
و با این حرفت کل جمعیت ان زمان ایران را زیر سوال بردی