آهنگ شهاب مظفری تیتراژ سریال «ستایش ۳»
تیتراژ سریال ستایش ۳ با صدای شهاب مظفری که این روزها در حال پخش شدن هست، در ادامه قابل دریافت میباشد.
قسمتهای نخستین فصل سوم سریال ستایش ۳ در حال پخش از تلویزیون میباشد. تیتراژ این سریال پرمخاطب با صدای شهاب مظفری همراه با متن ترانه در ادامه برای دریافت آورده شده است.
من برم هیشکی تنها نمیشه بغض ابری برام وا نمیشه
طفلکی مادرم بعد من حتما افسرده میشه
کاش میشد اینو لااقل بدونی موندم اینجا که تنها نمونی
عاشقم واقعا نه از این عشقای یه قرونی
زندگی عین دریای بی آب من همش راه میرم بی تو تو خواب
مثل یه کوریم که عصاشو داده به دست یه کرم شب تاب
آخه تو چی میدونی ازم که رو تنم جای چنگال گرگه
پا گذاشتم رو قلبم که له شم ما کوچیکا خدامون بزرگه
من برم هیشکی تنها نمیشه بغض ابری برام وا نمیشه
طفلکی مادرم بعد من
***
بچگیم توپ چهل تیکه بودم ته اون کوچه تاریکه بودم
خیلی سالا گذشت تا دلم ریشه زد تو وجودم
خیلی سالا رو یادم نمونده دورمم خیلی آدم نمونده
من هنوز حرف دارم با چشات درد و دل کم نمونده
زندگی عین دریای بی آب من همش راه میرم بی تو تو خواب
مثل یه کوریم که عصاشو داده به دستهی کرم شب تاب
آخه تو چی میدونی ازم که رو تنم جای چنگال گرگه
پا گذاشتم رو قلبم که له شم ما کوچیکا خدامون بزرگه
من برم هیشکی تنها نمیشه
طفلکی مادرم بعد من حتما افسرده میشه
کاش میشد اینو لااقل بدونی موندم اینجا که تنها نمونی
عاشقم واقعا نه از این عشقای یه قرونی
زندگی عین دریای بی آب من همش راه میرم بی تو تو خواب
مثل یه کوریم که عصاشو داده به دست یه کرم شب تاب
آخه تو چی میدونی ازم که رو تنم جای چنگال گرگه
پا گذاشتم رو قلبم که له شم ما کوچیکا خدامون بزرگه
من برم هیشکی تنها نمیشه بغض ابری برام وا نمیشه
طفلکی مادرم بعد من
***
بچگیم توپ چهل تیکه بودم ته اون کوچه تاریکه بودم
خیلی سالا گذشت تا دلم ریشه زد تو وجودم
خیلی سالا رو یادم نمونده دورمم خیلی آدم نمونده
من هنوز حرف دارم با چشات درد و دل کم نمونده
زندگی عین دریای بی آب من همش راه میرم بی تو تو خواب
مثل یه کوریم که عصاشو داده به دستهی کرم شب تاب
آخه تو چی میدونی ازم که رو تنم جای چنگال گرگه
پا گذاشتم رو قلبم که له شم ما کوچیکا خدامون بزرگه
من برم هیشکی تنها نمیشه
ارسال نظرات
نظرات مخاطبان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
باسلام
خدمت تهیه کننده وکارگردان عریز
اگر میشد یک چنددقیقه ازفیلم اختصاص بیابه به جزیره اهای خلیج فارس پرتقالها راامواج بساحل می اورد وساحل نشینها مقداری جمع کنند واستفاده بشود ومردم روستایی جزیزه مبلغی روی هم جمع کنند وبه دست ناخدا حاعظ بدهند تاکمکی به تاجر اسیب دیده بشود
واقای فردوس نیز تصمیم بگیرد هرسال مقداری پرتقال درجه یک هدیه به ان جزیره بدهد
خدمت تهیه کننده وکارگردان عریز
اگر میشد یک چنددقیقه ازفیلم اختصاص بیابه به جزیره اهای خلیج فارس پرتقالها راامواج بساحل می اورد وساحل نشینها مقداری جمع کنند واستفاده بشود ومردم روستایی جزیزه مبلغی روی هم جمع کنند وبه دست ناخدا حاعظ بدهند تاکمکی به تاجر اسیب دیده بشود
واقای فردوس نیز تصمیم بگیرد هرسال مقداری پرتقال درجه یک هدیه به ان جزیره بدهد