صفحه نخست

دیگه چه خبر

فرهنگ و هنر

خانواده و جامعه

چند رسانه ای

صفحات داخلی

۰۶ شهريور ۱۳۹۸ - ۱۹:۰۱

تعطیلات و راه حل هایی برای بحران معنای آن

حمیدرضا نصریان
کد خبر: ۸۸۴۹
تعداد نظرات: ۳ نظر

در فرهنگ جهانی یکی از مهمترین بسترهای شکل گیری رفتار، سنت و نگرش های فرهنگی و اجتماعی ، اوقات فراغت و ظرف آن یعنی تعطیلات عمومی است.


نکته ی بسیار مهم در باز هم تعطیلات عمومی آن است که در هر فرهنگی تعطیلات ، تعریف خاصی دارد اما آن چه مسلم است آن که در اکثر جوامع و ملت ها رنگ و بوی تعطیلات مذهبی است.

یعنی همان طوری که پیش تر از ادیان متاخر یوم سبت یا شنبه برای یهودیان و پیروان موسی کلیم (ع) روز تعطیل یا روز عبادت نامیده می شد ، مسیحیان نیز به منظور رفتن به کلیسا ، روز یکشنبه یا همان روز آفتاب (sunday) را به عنوان روز تعطیلی برگزیدند.

آدینه نیز در فرهنگ اسلامی ، نه به سبب استراحت ، بلکه به منظور عبادت تعطیل شد. چه این که در قرآن کریم درباره ی جمعه چنین آمده که هنگامی که در روز جمعه نماز به پا شد پس به سوی یاد خدا بشتابید و بازار را رها کنید.

در کنار روز جمعه و اعیادی چون فطر و قربان که دارای نماز خاص خود بودند،و مانند جمعه به اقامه دلیل نماز در فرهنگ اسلامی تعطیل اعلام شده بودند به تدریج در فرهنگ ایران تعطیلی های ملی و مذهبی به روزهای تعطیل دیگر اضافه شد و این البته به جز تعطیلات سالیانه ای بود که از دیر باز در فرهنگ ایران باستان یا سایر ملت ها برای آغاز سال وجود داشته است.

در گذشته تعطیلات به جز روزهایی که برای آن برنامه ای اجتماعی تدارک دیده شده بود ، زمانی برای انجام یک ماموریت همگانی اجتماعی بود و در واقع تعطیلی در فرهنگ عمومی مردم، نشانه ی یک نوع اعتراض به شمار می رفت.

در حوزه های علمیه و بازارهای قدیم ، روزهای معروف به شهادت و مراثی ائمه اطهار(علیهم السلام) و نه شاید جاهای دیگر تعطیل می شد که مردم بتوانند در زیارتگاه ها و مساجد حاضر شده و اعتراض نمایند.

با همین رویکرد هم ،روز عاشورا و تاسوعا تعطیل بود و قرار بود که مردم عزای خود را به عنوان اعتراض همیشگی به ظلم و تباهی یزید و یزیدیان اعلام نمایند.

با این حال، در فرهنگ و سنت ایران زمین ، به جز این روزها تعطیلی دیگری در تاریخ ریشه ندارد.به عبارت دیگر ، تعطیلات به عنوان اوقات فراغت و یک روز تفریحی از مفاهیم متاخری است که در فرهنگ ما در حال جا باز کردن است.

حتی به نظر نمی رسد تا قبل از مشروطیت مردم در میلاد ائمه اطهار و مناسبت های مشابه ملی نیز تعطیلات رسمی داشته باشند.با این حال، با پیروزی انقلاب اسلامی ، پانزدهم خرداد به عنوان عزای عمومی و دوازده فروردین و بیست و دوم بهمن به عنوان روزهای راهپیمایی( قدیم ترها در هر دو روز راهپیمایی) به تعطیلات اضافه شد و اصرار نیروهای ملی از سویی و نزدیکی زیاد بیست و نهم اسفند به عید نوروز باعث شد که تعطیلی روز ملی شدن صنعت نفت ایران تثبیت شود.

با این حال ملاحظه می شود ، به دلیل عدم منطق و استدلال یکپارچه برای تعطیلی برخی از روزها ، تعطیلی دچار بی هویتی و بی معنایی است.

به عنوان مثال زمانی به منظور آلوده بودن هوا و با هدف خروج از شهرها ، تعطیلی ایجاد می شود و گاهی به منظور شاد بودن و شاد ماندن و خروج از منزل و ورود به طبیعت.زمانی همه تعطیلات در دل جمعه ها پنهان می شود و زمان دیگری با نزدیکی به جمعه ها تعطیلات و بین التعطیلات ، مملکت را به ورشکستگی سوق می دهد.

و از همه مهمتر چون مقصود و هدف تعطیلی در کشور مشخص نیست ، گاهی تعطیلات عزاداری در کشور ما تبدیل می شود به جشنواره ی تعطیلات و خوشگذرانی در جاده های توریستی!

چه این که دیگر موسسات گردشگری هم حتی برای دو روزه تعطیلات عاشورا نیز تورهای داخلی و خارجی طراحی می کنند.

از جمله مصادیق این بحران هویت و مفهوم تعطیلات این که هنگامی که به خاطر آلودگی هوا و از ترس تلفات انسانی ، شهرها تعطیل می شود،گویی زمانی مناسب برای خرید ایجاد شده و شما به جای چند ساعت ابتدایی و انتهایی روز در همه ساعت های آن باید شاهد ترافیک و ازدحام مترو و اتوبوس وبازار و... باشید.

واضح است که فرهنگ عمومی به دلیل نوسانات غیر منطقی در مدیریت تعطیلات و برخورد احساسی با این مقوله (که با حذف هر تعطیلی صدایی از سویی بلند می شود)برداشت مناسبی از مقوله تعطیلی و وظایف هر فرد در آن ندارد به همین دلیل به نظر می رسد ، فرهنگ سازی در چند مرحله و موضوع آن ضروری است.

الف – بازسازی فکری تعطیلات
نهادهای فرهنگی و بالاخص شورای فرهنگ عمومی باید در یک مطالعه ی فراگیر به این سوال مهم پاسخ دهد که تعطیلی در کشور ما به چه معنایی است؟ و برای چه قانونگذار دست کشیدن مردم از کار را صلاح دانسته و سود آن را بیش از ضرر آن تلقی کرده است؟
به این دلیل، یکی از مبناهای شناخت تعطیلات غیر ضروری و یا تبدیل تعطیلات سراسری به تعطیلات محلی این است که باید دید برای تعطیلات مردم چه برنامه ای جز در خانه نشستن و یا سفر کردن دارند.


به عنوان مثال ، اگر در نتیجه این پژوهش معلوم شد که در سال های اخیر ، مردم ما هیچ برنامه ی خاصی در روز 12 فروردین ندارند و یا این که روز ملی شدن صنعت نفت هیچ سودی به حال کشور ندارد . می توان این تعطیلات را به تدریج حذف کرد.


یا اگر به عنوان مثال مشخص شد که عزاداری مردم در روز 28 صفر به صورت سراسری است ، می توان برای روز شهادت حضرت رضا(ع) که بعضی سال ها،29 و برخی دیگر 30 صفر است ، برای مجاورین حرم مقدس امام رضا(ع) تعطیل اعلام کرد و با عنایت به این که چهاردهم خرداد به مناسبت عزای رهبر کبیر انقلاب و تجمع عظیم مردم در مرقد ایشان، تعطیل است ، تعطیلی پانزدهم خرداد را حذف نمود.همچنین برخی از تعطیلاتی که برای آن هیچ برنامه سراسری عزاداری یا سرور وجود ندارد را محدود به برخی از شهرها و اقشار نمود.( مثل این که مدارس تعطیل باشند یا...)


ب- بازسازی تقویمی تعطیلات
یکی دیگر از مبناهای مهم مهندسی فرهنگی در مقوله تعطیلات ،مهندسی تقویمی تعطیلات است. مدیریت تعطیلات همواره به کاستن آن نیست ، بلکه گاهی با جابجایی آن می توان تعطیلات دو روزه و سه روزه ای برای رفع خستگی مردم به وجود آورد و دلیل این نوع مدیریت آن است که تعطیلات مفهوم خود یعنی ، توسعه ی به هنجار اوقات فراغت را داشته باشد.
در این زمینه به عنوان مثال ، همانطوری که مصوب شده به درستی تعطیلات عید فطر زیاد شده است و امکان استراحت برای مردم بعد از یک ماه روزه داری فراهم شده که باز هم قابل افزایش است.
در مورد عید غدیر خم نیز چنین ظرفیتی وجود دارد،یعنی به لحاظ تاریخی هم پیامبر اکرم این عید اعظم را سه روزه برگزار کردند. اما به عنوان مثال دیگر ، تعطیلی بیست و یکم رمضان که به دلیل روزه داری مردم در آن هیچ تجمعی نمی کنند و عزاداری نیز در شب ها صورت می پذیرد و از سویی به تعطیلات عید فطر نزدیک است ؛ می تواند به نوعی از نیمروزهای کاری( مثل پنجشنبه) تبدیل شود.


واقعیت این است که در سال های متاخر ، تعطیلات ساعات شاد زندگی افراد را تشکیل می دهند و شاید به همین دلیل در مدیریت تقویمی باید مراقب وهن عزا به خاطر گسترش سفرهای تفریحی بود و آن را حتما مورد توجه قرار داد.


ج –باز سازی رسانه ای تعطیلات
از مهمترین الزامات معناسازی برای تعطیلات نشان دادن نقش رسانه ها برای تولید معنا برای آن است.شاید در دو دهه اول انقلاب که علاوه بر بازار و مراکز اطراف نماز جمعه ، در زمان اجرای نماز جمعه صدا و سیما نیز برنامه ای پخش نمی کردف معنی واقعی تعطیلی جمعه بیشتر هویدا بود اما هم به عنوان مثالی کوچک اما کاملا واضح سال هاست که در زمانی در همه شهرها نماز جمعه در حال برگزاری است ، حتی یک کانال تلوزیونی به صورت مستقیم نماز جمعه را پخش نمی کند!!!
همین طور زمانی که تعطیلی به منظور شرکت مردم در مساجد و هیات ها هست ، بر عکس رسانه این قدر برنامه دارد که کسی به بیرون رفتن ترغیب نمی شود و حتی منظور کردن زمانی برای حضور مردم در نماز جماعت محله ها که حدود نیم ساعت بعد از هر وعده اذان است ، امری کاملا غیر ممکن به نظر می رسد.
در چنین وضعیتی هیچ، بعید است که در تعطیلی که به منظور عزاداری است همه به مسافرت تفریحی بروند و در زمانی که قرار است همه به تفریح بپردازند همه میخکوب برنامه های تلویزیونی شوند.
در ساعات نوروزی بچه ها حاضر به میهمانی نباشند و در ساعات آلودگی بحرانی به خاطر رسانه های سرد و بی برنامه ها به خیابان ها بیایند.
بنابر این بدون یاری رسانه در این پروژه ملی نمی توان توقع پیروزی باری معنا سازی در این عرصه را داشت رسانه ها باید زمینه ها را برای مطالبه معنا و شکل گیری هویت بر آن را در برنامه های مرتبط با فرهنگ عمومی بگنجانند.

 

حمیدرضا نصریان

ارسال نظرات
انتشار نظرات حاوی توهین، افترا و نوشته شده با حروف (فینگلیش) ممکن نیست.
نظرات مخاطبان
انتشار یافته: ۳
در انتظار بررسی: ۰
ناشناس
|
|
۱۹:۰۴ - ۱۳۹۸/۰۶/۰۶
تعطیلات باید مدیریت شود و راه حل آن کم کردن نیست
آدم باید راحت زندگی کند
ناشناس
|
|
۱۹:۰۴ - ۱۳۹۸/۰۶/۰۶
مطلب بسیار جالب و جسورانه ای بود
ناشناس
۱۹:۱۹ - ۱۳۹۸/۰۶/۰۶
انتفاقا خيلي هم چرت بود