صفحه نخست

دیگه چه خبر

فرهنگ و هنر

خانواده و جامعه

چند رسانه ای

صفحات داخلی

۱۳ مرداد ۱۳۹۸ - ۱۸:۴۷

پشت پرده دودی کافه‌های تهران چه می‌گذرد؟

این روزها کافه‌های تهران به تقلید از اروپایی‌ها فضای کاذبی به خود گرفته‌ و نظر بسیاری از جوانان را به خود جلب کرده‌اند، فارغ از اینکه با بسیاری از شئونات جامعه فاصله دارند.
کد خبر: ۸۱۶۲
تعداد نظرات: ۲ نظر

بعد از اتمام کلاس، با تعدادی از هم دانشگاهی‌ها تصمیم گرفتیم به کافه‌ای در مرکز شهر برویم. در این میان یکی از دوستان رفتن به یکی از کافه‌های معروف خیابان انقلاب را پیشنهاد داد و ما به سمت مقصد خود حرکت کردیم.

وقتی به کافه معروف خیابان انقلاب رسیدیم، دقایقی در صف طولانی بیرون از کافه برای خالی شدن صندلی‌های داخل منتظر ماندیم. سرانجام صندلی‌های داخل خالی شد و نوبت به ما رسید. دربِ چوبی کافه را باز کردم و داخل رفتم. فضا آنقدر با دود سیگار مه آلود شده بود که کسی چیزی را نمی‌دید. برای فردی که از فضای خارج از کافه به داخل می‌آمد هیچ چیز در نگاه اول قابل تشخیص نبود.

حجم افرادی که در آن تاریکی کافه نشسته بودند برایم تعجب آور بود به نوعی که تمام صندلی ها پر بود. هیاهو و صدای بلند افراد، همراه کشیدن سیگار های پی در پی که ظاهر همگی شان به اصطلاح از هنری بودن می زد بر فضای کوچک کافه حاکم بود.

توسط یکی از کارکنان آنجا که او نیز ظاهری عجیب و هنری داشت، در میان فضای مه آلود کافه میز کوچکی پیدا کردیم و نشستیم. بعد از مدتی دختری به همراه منوی کافه با صمیمیت تمام به سمت میز آمد و بعد از ثبت سفارش گفت: جاسیگاری هم براتون بیارم؟

خندیدیم و گفتم: نه ممنون.

حجم دود سیگار آنقدر زیاد بود که چهره فرد مقابل در کمترین فاصله ممکن به وضوح دیده نمی‌شد. همان طور که داشتم به فضای به ظاهر رویایی کافه، تاریکی و مه آلود بودن آن دقت می‌کردم، ناگهان نگاهم به تابلویی با عنوان NO SMOKING به همراه یک خط قرمز روی آن افتاد.

به ظاهر ممنوعیت استعمال دخانیات در این کافه وجود داشت، اما انگار تنها برای از سرباز کردن این تابلو، روی دیوار مقابل دربِ ورودی نصب شده بود.

هنگامی که در یک مکان عمومی بدون درخواست مشتری همراه منو زیر سیگاری و سیگار تعارف می‌شود، پیش فرض عموم بر آن است که تمام افراد فارغ از هر جنسیتی سیگاری هستند.

موضوع دیگری که نظر هر شخصی را که برای اولین بار وارد این کافه می‌شد به خود جلب می‌کرد، صمیمیت میان مشتریان و کارکنان دختر و پسر کافه بود، جوانانی که آنجا برایشان حکم پاتوق همیشگی را داشت، به طوری که همه یکدیگر را می‌شناختند.

با نیم نگاهی به سطح کلانشهرهایی همچون تهران می‌توان نتیجه گرفت که تعداد کافه‌های این چنینی در سطح شهر کم نیست، کافه‌هایی که به تقلید از کافه‌های سبک اروپایی هیچ چیز کم ندارند، کافه‌هایی که در آن‌ها هر مناسبت خارجی همچون کریسمس، ولنتاین و هالووین را برگزار می‌کنند و تدارک ویژه‌ای را برای این شب‌ها در نظر می‌گیرند. در این میان برخی از کافه‌ها برای یک شب در هفته از گروه‌های موسیقی خارجی دعوت می‌کنند و با انجام یک سری از کارها لاکچری بودن خود را به همه نمایش می‌دهند تا بتوانند مخاطبان زیادی را جذب کنند.


بیشتر بخوانید :

بیکاری ۸۰۰ نفر در پی تعطیلی گذر گردشگری سی تیر


سیگار کشیدن در کافه‌ها موضوعی است که این روزها بسیار به چشم می‌خورد. سیگار کشیدن موضوعی شخصی است، اما با این حال هنگامی که وارد یک مکان عمومی مانند کافه، رستوران، مترو و غیره می‌شویم این موضوع دیگر مسئله شخصی نیست، بلکه با سلامتی اطرافیان در ارتباط است و باید حقوق شهروندی رعایت شود.

حال در این میان تعداد انگشت شماری از کافه‌ها هستند که استعمال دخانیات در آن‌ها ممنوع است و یا برخی از آن‌ها که فضای روبازی را برای سیگاری‌ها در نظر می‌گیرند تا سایر مشتریانی که در فضای محدود و بسته آنجا حضور دارند، از این وضعیت اذیت نشوند.

حق هر شهروندی است که به هنگام گذراندن اوقات فراغت خود با دوستان و همراهانش در هر مکانی ساعات خوشی را سپری کند و از بودن در فضایی مناسب لذت ببرد.

فضای رستوران‌ها و کافه‌ها جزء اماکن عمومی تلقی می‌شود و نباید وجه شخصی پیدا کند، حال بهتر است مسئولان با نظارت بیشتر بر کافه‌ها و اماکن عمومی این چنینی و رعایت حقوق شهروندی فضای مناسبی را برای سپری شدن اوقات فراغت شهروندان فراهم کنند.

ارسال نظرات
انتشار نظرات حاوی توهین، افترا و نوشته شده با حروف (فینگلیش) ممکن نیست.
نظرات مخاطبان
انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۰
ناشناس
|
|
۱۵:۴۰ - ۱۳۹۸/۰۵/۲۳
کی بشه تو به دوران برسی؟! بشی مثل اصلاح طلب های به دوران رسیده یا اختلاس کنندهای میلیارد دلاری... که چهل سال پیش قبل انقلاب هفت پشتو جدو آبادشون حتی پول ندیده بودند.
شما نادان هستی سایت چرا باید همچین متنی رو منتشر کنه؟!
ببخشید لابد میخواهید جوان های دم بخت رسیده در حال لاس زدنو قرو قنبیل تو یبغل پدر مادرشون توی خونههای 40 50 متری ببینید تا دلتون خنک بشه و همون یه ذره حیاو آبرو هم از بین بره بین والدینو فرزندان؟
کاش حداقل شرط نویسندگی رو ازدواج یا بچه دار شدن و ... زندگی همراه با مردم میدونستند .
ناشناس
|
|
۱۰:۰۶ - ۱۳۹۸/۰۵/۱۴
جناب نویسنده اول تشریف ببرن اروپا بعد در مورد سبک اروپایی کافه ها قلم فرسایی بفرمایند!