چرا هجرت، مبداء تاریخ شد؟
شاید پیش از آنکه مولای متقیان در زمان پادشاهی عمر ابن خطاب، هجرت پیامبر اکرم به یثرب را به عنوان مبداء تاریخ اسلام پیشنهاد کرد، جامعه مسلمانان با اهمیت هجرت آشنا نبود، اما این تدبیر امیر جاودانه ایمان درباره تاریخ، نشان داد که در طول تاریخ دین ما حادثهای به عمومیت هجرت و حماسه #لیله_المبیت بعنوان یک مبداء و یک نقطه عطف اهمیت ندارد. اما بسیار کوتاه باید پرسید، چرا از نظر امیرالمومنین ، هجرت معنای تاریخ است و بدون کشف آن در دل تاریکی پنهانیترین شب پیامبر و دین، نمیتوان به گوهر زمان در تاریخ دست یافت. این قلم چند پاسخ مختصر از نگاه ناقص خود دارد:
۱- اسلام از بعثت شروع شد و شاید مدتها پیش از مبعث که عامالفیل و تولد پیامبر، جهان را در ابتدای یک راه درشتناک رستگاری قرار داد. اما هجرت به عنوان آغاز جامعه پردازی نبوی با دو بال تولید قدرت و ایجاد وحدت نشان داد. دین اسلام نمیتواند بدون وظایف اجتماعی و بلکه سیاسیاش شناخته شود و هر برداشت دیگری از اسلام به روایت وارث حقیقی نهضت رسول اکرم، از معنا تهی است.
۲- مبنای هجرت، جانبازی و خطر کردن است.
جامعه دینی بدون مجاهدت و مبارزه جدی و با عافیت طلبی معنا و تحقق نمییابد.
۳- مبنای ظهور اسلام به عنوان یک دین و ماندگاری آن فقط دانا شدن به حقیقت نیست بلکه حرکتی است که برای بروز آن حقیقت باید صورت بگیرد. بخش بزرگتر رسالت پیامبر پیش از این حرکت الهام بخش است اما با همه سختیها و مرارتها و شکنجهها و ناکامیها در تاریخ این دین محاسبه نشده است.
نه آنکه این سیزده چهارده سال که بیش از نیمی از ایام نبوت باشد، اهمیت نداشته باشد، بلکه غرض این است که لحظه تولد اسلام به عنوان یک دین آن حرکتی است که بتواند قدرت و منزلت و عزت نهضت را نشان دهد.
۴- مبنا قرار دادن هجرت، شاخص واضحی از اهمیت عملگرایی است.
کالبد شناسی ریشه و ساختار هجرت که در نگاه اول یک معامله سیاسی و اجتماعی بین اوس و خزرج متفرق با یک فرهنگ وحدت آفرین و قدرت زا است نشان میدهد، آنهایی که تصور میکنند دستیابی به نتیجه در فرهنگ دینی اهمیت ندارد و عمل به تکلیف و معرفت به عقاید برای فعل دینی کافی است؛ لااقل با پدیدارشناسی آن اسلامی که پیامبر آورده و علی آن را به تکامل رسانده بیگانه است.
در واقع هجرت علاوه بر معانی معرفتی خود سالروز تحقق اولین پیمان سیاسی اسلام نیز هست بر اساس آن رسول گرامی وحدت و عزت یک جامعه را در مقابل نصرت و اخلاق آنها تضمین کرده اند.
۵- این رویداد یک راهنمای درخشان برای همه مسلمانان و یکایک بشریت است.
تاریخ برای اسلام بدون هجرت آغاز نشد، برای کسی نیز بدون هجرت آغاز نخواهد شد. به بیان سادهتر کسی بدون گذر از امنیت و آرامش و بدون یافتن جایی که متاع وجودی خودش را بتواند نقد نماید. در تاریخ آغاز نمیشود. تفاوت همه آدمها، جوامع و نهضتهایی که در تاریخ به معنای واقعی کلمه آغاز شدند با عقاید و اندیشهها و نظریههایی که در ذهن و دل و حلقه و حزب و گعده صاحبان ان ماندند و در کتابخانهها میزبان گرد و خاک گذر زمان هستند همین هجرت و حرکت و نتیجهگرایی است.