بازیگر نقش بن کامل در مختارنامه کیست؟
بازیگر نقش بن کامل در مختارنامه را عنایت الله شفیعی بازی می کند. در ادامه بیوگرافی بازیگر بن کامل و بخشی از صحبت های او را آورده ایم.
بیوگرافی عنایتالله شفیعی بازیگر نقش بن کامل در مختارنامه
عنایت الله شفیعی متولد ۱۳۳۱، بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر ایرانی است. در سال ۱۳۵۴ در سریال دلیران تنگستان بازی کرد و ۱۳۵۷ در تئاتر کار خود را شروع کرد و سال ۱۳۶۰ آغاز بازی وی در سینما است. وی همچنین در برخی برنامههای تلویزیونی از جمله در برنامه کودک و نوجوان، در دهه شصت هجری شمسی (مانند مجموعه بازم مدرسم دیر شد) ایفای نقش کردهاست. از مهمترین نقشآفرینی وی میتوان به بازی در سریال مختارنامه در نقش عبدالله بن کامل شاکری اشاره کرد.
عنایت شفیعی اعلام کرده که برای بازی در مجموعه مختارنامه احتیاجی به بدل کار نداشتهاست. ایشان نقشی کوتاه در فیلم گوزنها نیز داشته است.
بازیگر شخصیت «بن کامل» در سریال «مختارنامه» که بیش از این سابقه همکاریهای دیگری را نیز با داود میرباقری روی صحنه تئاتر و در مجموعه هایی، چون «امام علی» (علیه السلام) و «مسافر ری» در کارنامه دارد، کارش را با «دست شیطان» در سینما آغاز کرد. عنایتالله شفیعی که بازنشسته اداره تئاتر است جدا از سالها فعالیت در عرصه نمایشهای صحنهای، در سینما نیز با فیلمهایی، چون «مردی که زیاد میدانست»، «عبور از تله»، «روز واقعه»، «حریم» و ... روی پرده نقرهای رفته است.
صحبتهای عنایت الله شفیعی درباره مختارنامه
در ادامه بخشی از گفتگوی عنایت الله شفیعی با جام جم آنلاین را می خوانید.
در کارنامه بازیگری شما حضور در چند اثر ساخته داوود میرباقری مشاهده میشود. درباره نقشهایی که تاکنون در سریالهای این کارگردان ایفا کردهاید توضیح بدهید.
من افتخار داشتم که در چند فیلم و سریال با آقای میرباقری همکاری کنم. اولین همکاری من با او در سریال امام علی (علیه السلام) بود. یک روز من را خواست و گفت قرار است نقشی به نام جندب را بازی کنی. جندب به معنای طوفنده و یکی از صفات امیرالمومنین است. من گفتم سعی میکنم این نقش را زندگی کنم و به بهترین شکل ارائه بدهم. پس از آن بازی در فیلم مسافرری پیش آمد. مسافرری یک فیلم ۵ ساعته بود که تبدیل به سریال شد.
در مسافرری، نقش سلیمان طبری را بازی کردم. این شخصیت اهل مازندران بوده و به خاندان پیامبر علاقه زیادی داشته است. همانطور که میدانید نام مازندران قبلا طبرستان بوده.
عبدالعظیم حسنی زمانی که به ایران مهاجرت کرده سلیمان میخواسته به سفر حج برود. سلیمان در راه با عبدالعظیم حسنی مواجه میشود. عبدالعظیم تلاش میکند پیام امام هادی (علیه السلام) را به علویان ایرانی برساند. به نظر من مسافرری مقدمه برای مختار بود. یکی از دیالوگهای سلیمان در آن فیلم این بود: مختار! مختار! کجایی لاکردار.
وقتی عبدالعظیم حسنی میگفت مختار هم یک آدم بوده، سلیمان برافروخته میشد و جواب میداد: این حرف را نزن. مختار شاه بیت لالایی مادران ما بود. زمانی که میرباقری من را برای بازی در مختارنامه دعوت کرد، با جان و دل پذیرفتم. ۲ سال ریش و مویم را بلند نگه داشتم و منتظر ماندم. در نمایش دندون طلا هم یکی از بازیگران میرباقری بودم.
اینطور که پیداست، سابقه حضور در صحنه نمایش هم دارید. پیشینه تئاتری شما چقدر به کمک ارتقای کیفیت نقش آفرینیتان میآید؟
من کار بازیگریام را با تئاتر شروع کردم. ۳ قالب تئاتر، سینما و تلویزیون تفاوتهای زیادی با هم دارند. تفاوت بین این سه از زمین تا آسمان است.
اما در عین حال تئاتر، مادر هنرهای دراماتیک و برای بازیگر شدن یکجور پیش زمینه است. بازیگر باید الفبای بازیگری را در تئاتر یاد بگیرد. تئاتر برای من تقدس دارد. تا به حال نشده صحنه را نبوسیده روی صحنه بروم. در تئاتر نوع حس گرفتن و برخورد کردن با نقش را یاد میگیری. خوشبختانه بیشتر بچههایی که در مختارنامه بودند پیشینه تئاتری داشتند.
در این چند فیلم و سریال مذهبی، نقش ۳ مرد عرب را بازی کردید. نقشهایی که در نگاه اول شباهتهای زیادی با هم دارند. بن کامل در مقایسه با دیگر مردان عرب چه وجوه تمایزی دارد؟
هر شخصیتی ویژگیهای خودش را دارد. از قدیم گفتهاند ۵ تا انگشت با این که به هم متصلاند، اما شبیه هم نیستند. هرکدام به لحاظ قد، اندازه و کارایی با دیگری متفاوتاند. آدمها هم همین طورند. ما نمیتوانیم ۲ شخصیت یک شکل پیدا کنیم. آقای الهی قمشهای میگوید «دو تا دانه برف هیچوقت شبیه هم نیستند. اگر شبیه بودند به قدرت خدا شک کنید.»
آدمهای باایمانی که در سریال مختارنامه حضور دارند شبیه هم نیستند. یک عده نماز شب هم میخوانند، اما با ائمه مخالفاند.
بن کامل آدمی است که خودش را دربست در اختیار مختار قرار میدهد. هدف او گرفتن انتقام شهیدان کربلا و در راس آنها حضرت سید الشهداست. در سریال امام علی (علیه السلام) جندب یکی از صحابه رسول خداست که بعدها به مولا علی (علیه السلام) پناه میبرد. این دو نفر یعنی جندب و بن کامل نمیتوانند یک شکل باشند. هر دو در راه خیر قدم برمیدارند، اما عملکردشان با هم متفاوت است.
اطرافیان مختار هم واکنشهای رفتاری متفاوتی دارند. سلیمان خزایی و یارانش دوست ندارند زیر بیرق و علم مختار بروند. آنها هم حسین (علیه السلام) را دوست دارند، اما راهشان را جدا کردهاند. تفاوتهایی به این شکل وجود دارد.
وقتی فیلمنامه را خواندید برداشت خودتان از شخصیت بن کامل چه بود؟
بن کامل آدم تندرویی است. دوست دارد دست به شمشیر ببرد و بجنگد، اما مختار مدام ترمز او را میکشد. به او میگوید که فعلا زود است. ما شمشیر بستهایم که پیروز بشویم. نیامدهایم بجنگیم که صرفا جنگیده باشیم.
تفاوت آدمهایی مثل کامل با آنهایی که زیر بیرق سلیمان هستند در همین نکته است. هدف مختار پیروزی است، اما هدف یاران سلیمان صرفا جنگیدن است.
من گاهی سر صحنه به شوخی میگفتم من بن کامل به معنای فرزند شتر هستم. بن کامل هم شتردار است. او قبیلهای دارد و به شترهایش مشغول است، اما پس از آشنایی با مختارمتحول میشود. بن کامل به دنبال مسلم بن عقیل میگردد. مسلم قرار است با شترهایش از شورهزار خودش را به کوفه برساند. بن کامل از همان جا با افکار مختار پیوند میخورد.
بیشتر بخوانید:
در قسمت هفتم سریال دیدیم که شما مقابل فریبرز عربنیا بازی کردید. بجز او مقابل چه بازیگرانی بیشتر بده و بستان دارید؟
مقابل آقای عربنیا زیاد بازی داشتم. مختار در تمام تصمیماتش از ۲ یار اصلیاش یعنی کیان و بن کامل استفاده میکند. این دو مثل دستان راست و چپ مختار هستند، اما در یک جاهایی مختار به زندان میافتد یا به مکه میرود و طبیعتا در آن صحنهها من و عربنیا کنار هم نیستیم. در این سریال بازی من را تا یکی دو قسمت مانده به آخر میبینید. تقریبا مقابل همه بازیگران مختارنامه بازی کردهام. بیش از ۵ سال درگیر بازی در این سریال بودم.
یک بازیگر در یک سریال تاریخی چطور باید درباره نقشش اطلاعات لازم را به دست بیاورد؟
سریال تاریخی با کار امروزی خیلی تفاوت دارد. از این شخصیتها هیچ مولفه عینی وجود ندارد، هیچ فیلم و عکسی نیست که بازیگر به آنها مراجعه کند و مورخان هم قرائتهای مختلفی از تاریخ دارند. گشتن در متون مختلف و پیدا کردن واقعیت تاریخی کار آقای میرباقری بود. من براساس راهنماییهای ایشان بازی کردم.
خودتان تحقیقی درباره شخصیت بن کامل نداشتید؟
من به داوود میرباقری لبیک گفتم. تحقیقات را او انجام داده است. من فقط ابزاری بودم در دست کارگردان برای این که این نقش شکل بگیرد.
یکی از دشواریهای بازی در کارهای تاریخی این است که معمولا بازیگر باید جنب و جوش زیادی جلوی دوربین داشته باشد. شما مهارتهای تیراندازی و سوارکاری را چطور کسب کردید؟
من از سالها قبل برای این کار دور خیز داشتهام. از قبل با اسب سواری آشنا بودم. از زمانی که در سریالهای دلیران تنگستان و کوچک جنگلی بازی کردم با اسب سر و کار داشتم. میگویند کار نیکو کردن از پر کردن است. یکی از دلایل انتخاب من از طرف آقای میرباقری هم همین بود. من با شمشیربازی و استفاده از تیر و کمان آشنایی دارم. نیازی به بدل ندارم که به جای من سوارکاری کند و بجنگد و این کارها را خودم انجام میدهم.
من روبهروی بدلها کار کردهام. خیلی هم برایشان احترام قائلم. آنها قشر بسیار زحمتکش و هنرمندی هستند. بدلها زحماتی میکشند که کار هر کسی نیست. از ارتفاع پرت شدن و غلطیدن زیر دست و پای اسب، کار بسیار دشواری است. آنها دارند با جانشان بازی میکنند.
درباره شگردهای بازی گرفتن میرباقری توضیح بدهید. او پشت صحنه چگونه عمل میکند که بازی بازیگرانش اینقدر روان و دلنشین از آب در میآید؟
هر کارگردانی شیوه خاص خودش را دارد. میرباقری بسیار آرام و با تکنیک برخورد میکند ومعمولا کلیدهای خوبی به بازیگران میدهد. بقیهاش را به بازیگر میسپارد که چقدر توانایی نقشآفرینی داشته باشد.
من در چند کار با او همکاری کردهام. وقتی لب باز میکرد متوجه میشدم میخواهد چه بگوید. رضا شریفینیا و عبدالله اسکندری هم همین طور هستند.
آنها حتی به میرباقری کمکهای فکری هم میدادند. آنها میدانند میرباقری در چه حیطهای فکر میکند و چه نقطه نظری دارد. همکاریهای این طوری برای کارگردان هم راحتتر است. چون ارتباطش با عوامل سریعتر شکل میگیرد. بعضیها با نثر میرباقری و کارگردانیاش آشنا نبودند. او برای آنها همه چیز را خیلی توضیح میداد.
من عادت به تعریف و تمجید از کسی را ندارم، اما به نظر خودم داوود میرباقری از نوابغ و نوادر کار سینماست. علی حاتمی، امیر نادری، ناصر تقوایی و داوود میرباقری کسانی هستند که استثنا هستند. ما کارگردان زیاد داریم، هنرپیشه که تا دلتان بخواهد داریم.
وقتی به بنده میگویند میرباقری تو را انتخاب کرده با دل و جان به سمت کار میروم، اما درباره بقیه باید صبر و تامل کنم و فیلمنامهشان را بخوانم، بررسی کنم و ببینم پیشنهاد بهتری هم هست یا نه. رابطه من و میرباقری مثل رابطه یک مرید و مراد است. وقتی کاری را دست آدم کاربلد میدهی سختیهایش کم میشود. میگویند بوریا باف اگر چه بافنده است، نبرندش به کارگاه حریر. میرباقری یک کارگردان کاربلد است.
به نظر شما جذابیت آثار میرباقری از کجا ناشی میشود. خودتان کدام وجه از کار میرباقری را شاخصتر میدانید؟
داوود میرباقری یک مجموعه است. نمیشود گفت که فقط نثرش خوب است یا بازی گرفتنش خوب است. او یک کارگردان خوش فکر است. دوست ندارد کارش تکراری شود. اگر ایدهاش در جایی از کار لو برود آن صحنه را ممکن است قبل از پخش حذف کند. در سریال امام علی (علیه السلام) میرباقری صحنههایی بود که او فهمید شبیهاش در سریالهای دیگر کار شده است. آن صحنهها را از سریال درآورد، چون به نوآوری معتقد است. دوست دارد هنرمندانی را انتخاب کند که همه جا دیده نمیشوند. میخواهد بازیهای بازیگرانش بکر باشد. یعنی بیننده در پذیرش نقشهای سریال دچار مشکل نشود. نفهمد که فلان نقش را کدام بازیگر بازی کرده است.
به عنوان مثال شما در این سریال یک شخصیت رنگرز دیدید که بازی خیلی خوبی داشت. این نقش را حسن پورشیرازی بازی میکرد. اگر صدایش را دوبله کرده بودند هیچکس او را نمیشناخت. آقای محباهری نقش یک تاجر ساکن مدائن را بازی کرد. میرباقری دوست دارد بازی بازیگرانش متفاوت باشد. نه به این معنا که بازیگر کار دیگری نکند. هنرمند حرفهای حق دارد همه جور کاری داشته باشد، اما کارهای یک بازیگر نباید شبیه هم باشد. میرباقری برنمیتابد که کسی هدفش فقط کسب شهرت یا ثروت باشد. خودش هم به محبوبیت بیشتر از شهرت علاقه دارد.