خلیج فارس؛ قلب جغرافیای روابط بینالملل
جمهوری اسلامی ایران برای تقویت امنیت بومی و خوداتکا در منطقه خلیج فارس و همچنین جهت مقابله با تهدیدات منطقهای و فرامنطقهای در این منطقه، نیاز به حفظ اقتدار دارد. با توجه به مسائل موجود نیل به این هدف و حرکت در راستای تأمین منافع ملی امری پرچالش است.
پژوهشهای راهبردی که در کشور انجام میشود تلاش دارند تا از طریق تبیین ظرفیتها و چالشهای پیش روی جمهوری اسلامی ایران در حوزههای اقتصادی، سیاسی، نظامی، فرهنگی و ... و همچنین شناسایی نقاط قوت، ضعفها، فرصتها و تهدیدهای موجود، به منظور تامین منافع و اهداف ملی در خلیج فارس، راهبردهایی قدرتآفرین تدوین کنند. یکی از این پژوهشها، مقالهای است با عنوان «راهبردهای قدرت آفرین جمهوری اسلامی ایران در خلیج فارس» [۱] که به همت «نادر جوانی»، «فتح الله کلانتری»، «ابراهیم ایجابی» و «علی ایمانی» به رشته تحریر درآمده است.
در ادامه گزیدهای از این پژوهش را میخوانیم؛
ایران به عنوان قدرتمندترین کشور منطقه، بیشترین هزینه را برای امنیت خلیج فارس متحمل شده در حالی که کشورهایی که کمترین مرز مشترک را با این آبراه راهبردی دارند از منابع و منافع بیشمار این خلیج بهرهمند میشوند
چرا خلیج فارس برای ایران اهمیت دارد؟
در منطقه خلیج فارس حجم بالایی از منازعات وجود دارد. اختلافات قومی، مذهبی و تاریخی، درگیریهای مرزی، سوءتفاهمات و اختلافات سیاسی از جمله عوامل واگرایی در این منطقه بوده و هست. همچنین، حضور و دخالت بازیگران فرامنطقهای باعث گسترش مناقشات و افزایش ناامنی در این حوزه ژئوپلیتیکی شده است.
جمهوری اسلامی ایران حضور قدرتهای خارجی را یکی از عوامل اصلی ناامنی و بیثباتی در این منطقه میداند از طرفی کشورهای جنوب خلیج فارس امنیت و ثبات منطقه را در خرید و انباشته کردن سلاح و در سایه حضور این قدرت ها میبینند. ایران به عنوان قدرتمندترین کشور منطقه، بیشترین هزینه را برای امنیت خلیج فارس تحمل کرده است در حالی که کشورهایی که کمترین مرز مشترک را با این آبراه راهبردی دارند از منابع و منافع بیشمار این خلیج بهره مند میشوند.
یک ژئوپلیتیک بینظیر
منطقهای که از زمانهای گذشته از نظرگاه کشورهای مختلف والاترین دید ژئوپلیتیک و استراتژیک را داشته و همچنان دارد، خلیج منطقه فارس است. این منطقه همچنین دارای منابع عظیم انرژی، شاهراه ترانزیت انرژی و اهمیت اقتصادی، نظامی و راهبردی است.
در این حوزه طی چهار دهه اخیر سه رخداد مهم، تهاجم عراق به جمهوری اسلامی ایران، تهاجم عراق به کویت و سپس اشغال عراق توسط نیروهای فرامنطقهای به رهبری آمریکا به وقوع پیوسته که بر اهمیت منطقه مذکور افزوده است.
امنیت این حوزه نه تنها برای کشورهای منطقه حیاتی است بلکه امنیت مناطق همجوار از آسیای میانه گرفته تا مدیترانه و همچنین امنیت جهانی به خاطر منابع نفتی آن، به امنیت خلیج فارس وابسته است و جمهوری اسلامی ایران هم به دلیل داشتن بیشترین طول ساحل شمالی و همچنین ظرفیتهای بالا نقش مهمی در امنیت نظامی و تبدیل این امنیت به اهرمهای قدرت دارد.
طی چهار دهه اخیر سه رخداد مهم یعنی تهاجم عراق به جمهوری اسلامی ایران، تهاجم عراق به کویت و سپس اشغال عراق توسط نیروهای فرامنطقهای به رهبری آمریکا در منطقه خلیج فارس به وقوع پیوسته است
خلیج فارس و جغرافیای آن
خلیج فارس محور ارتباط بین اروپا، آفریقا، آسیای جنوبی و جنوب شرقی و بخشی از یک سیستم ارتباطی است که دو دریای مدیترانه و سرخ و دو اقیانوس هند و اطلس را به هم پیوند میدهد. از دیرباز خلیج فارس یک چهارراه ارتباطی دریایی محسوب میشده و از این رو بنادر خلیج فارس لنگرگاه مناسبی برای کشتیها بودهاند.
روزگاری منطقه خلیج متعلق به دو امپراتوری عثمانی و ایران بود که به علتهای تعارض دینی، زبانی و مدام قومی، در حال کشمکش و ستیز با یکدیگر بودند. ضعف و فروپاشی دو قدرت مذکور، انگلستان را میداندار مدیریت این منطقه ساخت.
بخشی از مشکلات موجود در منطقه خلیج فارس که از زمان شکلگیریشان به دست انگلیسیها تاکنون به صورت لاینحل باقی مانده، اختلافهای ارضی و مرزی بین دولتهای خلیج فارس و سیاستهای توسعهطلبانه بعضی از این دولتها از مهمترین عواملی است که صلح، امنیت و همگرایی منطقهای را با مشکلهای متعدد مواجه میسازد.
مخزن انرژی جهان
جغرافیای اقتصادی به زیرساختها و صنایع و تأسیسات شهری اشاره دارد که در اقتصاد منطقه شامل، جادهها، بندرها، فرودگاهها، خطوط لوله، تأسیسات انرژی، کارخانهها، کشتزارها و اسلوبهای تجاری سهیم هستند. مهمترین عامل استراتژیک خلیج فارس وجود منابع عظیم نفت و گاز است؛ به گونهای که این منطقه را «مخزن نفت جهان» نام نهادهاند.
حیات اقتصادی و نظامی-سیاسی بسیاری از این کشورها به خصوص کشورهای اروپایی و ژاپن به ادامه بیوقفه جریان نفت از حوزه خلیج فارس وابسته است. در واقع، منطقه خلیج فارس افزون بر موقعیت ژئوپلیتیک، موقعیت ژئواکونومیکی نیز دارد.
خلیج فارس، واقع در قلب جهان اسلام
خلیج فارس در قلب جهان اسلام واقع شده است و فاصله آن با کرانههای شرقی و غربی دنیای اسلام تقریبا برابر است. احیای اندیشه ناب محمدی (ص) در پی ظهور و پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی (ره) باعث نشر آن از این منطقه به سراسر جهان اسلام شد.
وجود ایران به عنوان بزرگترین کشور شیعی منطقه در کنار عراق و شیعیان بحرین، بزرگترین جمعیت مذهبی منطقه را ایجاد کرده است. این جمعیت از منظر الهامبخشی از سوی ایران حمایت و هرگونه رفتار و اقدام دولتهای منطقه بر ضد شیعیان موجب واکنش تهران میشود.
حیات اقتصادی و نظامی-سیاسی بسیاری از این کشورها به خصوص کشورهای اروپایی و ژاپن به ادامه بیوقفه جریان نفت از حوزه خلیج فارس وابسته است
اهمیت نظامی منطقه خلیج فارس
وجود رقابتهای منطقهای و تنشهای ناشی از آن، این منطقه را به یکی از بازارهای فروش تسلیحات جهانی تبدیل کرده است. ورود بیرویه سلاحهای پیشرفته و فوق پیشرفته، بدون در نظر گرفتن ظرفیت و توان منطقه باعث بیثباتی و حضور نظامی قدرتهای بیگانه به بهانه ایجاد صلح و امنیت در منطقه شده است.
دولتهای جنوب خلیج فارس از چهار دهه گذشته تاکنون تلاش کردهاند تا خصومتها و رقابتهای ناهمگون نظامی در منطقه را تقویت و از سوی دیگر، سرمایههای هنگفتی را صرف خرید سلاحهای غربی کنند.
از آنجا که منطقه خلیج فارس دارای شکاف بزرگ ژئوپلیتیک یا به عبارتی دارای ساختار شکننده سیاسی است کشورهای منطقه خصوصا بازیگران اصلی آن دارای ماهیت و نگرشها و علایق ژئوپلیتیکی متفاوتی هستند و به همین خاطر به عنوان رقیب یکدیگر متجلی میشوند.
تجلی قطبهای قدرت متعدد و متنوع در یک منطقه ژئوپلیتیکی آن را شکافدار میکند و انسجام منطقهای را با چالش مواجه میسازد. نهایتا هریک از این کشورها دیدگاههایی به امنیت پیدا میکنند که بعضا با یکدیگر متفاوت و حتی متضاد میباشد.
نتیجهگیری و راهبردها
بر اساس محاسبات انجام شده در این پژوهش، موقعیت راهبردی جمهوری اسلامی ایران برای نیل به اقتدار در وضعیت محافظهکارانه به معنای حفظ وضع موجود و معطوف به قوت قرار دارد که به سمت تهاجمی خفیف و معطوف به قوت در حال حرکت است. هفت راهبرد اصلی برای حرکت کشور از وضع موجود به سوی اهداف بلندمدت (وضعیت مطلوب) و کسب قدرت اول در منطقه خلیج فارس به ترتیب اولویت ذیل تدوین شده است:
استفاده از موقعیت ژئواستراتژیک، سواحل گسترده، وسعت و شکل مرز دریایی، موقعیت ارتباطی و شاهراهی جمهوری اسلامی در خلیج فارس و بهرهبرداری از سواحل کم سایر کشورها، گرانیگاه و مرکز ثقل بودن تنگه هرمز و ایجاد بازارچههای مرزی مشترک و افزایش اعتماد و تحکیم روابط دیپلماتیک ایران با کشورهای خلیج فارس در جهت مقابله با نفوذ و ائتلاف سیاسی آمریکا و رژیم صهیونیستی از جمله راهبردهای پیش روی جمهوری اسلامی ایران است
راهبرد اول: استفاده از خودکفایی و خوداتکایی صنایع دفاعی، توان موشکی و پهپادی کشور، توجه به سواحل کم سایر کشورها و گرانیگاه و مرکز ثقل بودن تنگه هرمز و تسلط ایران بر این تنگه، کمک به ایجاد تونل دریایی برای انتقال انرژی و بردن رقابت بر سر استفاده بیشتر از میادین نفتی و گازی مشترک در جهت مقابله با سیطره غربیها و حضور نظامی آمریکا در کشورهای خلیج فارس در راستای اقتدار کشورمان در خلیج فارس.
راهبرد دوم: استفاده از موقعیت ژئواستراتژیک، سواحل گسترده، وسعت و شکل مرز دریایی، موقعیت ارتباطی و شاهراهی جمهوری اسلامی در خلیج فارس و بهرهبرداری از سواحل کم سایر کشورها، گرانیگاه و مرکز ثقل بودن تنگه هرمز و ایجاد بازارچههای مرزی مشترک و افزایش اعتماد و تحکیم روابط دیپلماتیک ایران با کشورهای خلیج فارس در جهت مقابله با نفوذ و ائتلاف سیاسی آمریکا و رژیم صهیونیستی و نهایتا افزایش اقتدار جمهوری اسلامی ایران در این منطقه.
راهبرد سوم: تشکیل اتحادیه اقتصادی در خلیج فارس، استفاده بهینه از منابع معدنی و طبیعی مشترک، ایجاد اعتماد، ایجاد روابط دیپلماتیک ایران با کشورها و بهرهبرداری از نفوذ و اشراف عملیاتی ایران، خودکفایی و خوداتکایی صنایع دفاعی، توان موشکی و پهپادی و اشرافیت و نفوذ دریایی جمهوری اسلامی ایران و توجه به اعتقاد مشترک کشورهای این منطقه به دین مبین اسلام به منظور مقابله با عادیسازی روابط، نفوذ و حضور نظامی آمریکا و رژیم صهیونیستی در خلیج فارس و با جلوگیری از ایجاد و تقویت روابط آنها با برخی از کشورهای منطقه، همچنین مقابله با مقوله پیوستن رژیم صهیونیستی به سنتکام.
راهبرد چهارم: استفاده از عمق پدافندی سواحل، کارکرد موقعیت ریملندی** و مزیت ژئوپلیتیکی جزایر سهگانه ایرانی برای نفوذ در خلیج فارس و بهرهمندی از منابع معدنی و طبیعی مشترک در خلیج فارس و تشکیل اتحادیه اقتصادی در این منطقه و توجه کافی به قومیتها در خلیج فارس و ایجاد بازارچههای مرزی مشترک در این منطقه به منظور مقابله با نفوذ و مشروعیت قدرتهای رقیب و اتحادیه عرب در این منطقه.
راهبرد پنجم: کمک به تسری اقتدار جمهوری اسلامی ایران با تقویت خطوط انتقال انرژی، تشکیل بازارچه های مرزی مشترک، تنش زدایی روابط با عربستان و بهره گیری از حس میهندوستی ایرانیان و با توجه به منافع مشترک بین ایران و قطر و همچنین با تکیه بر وسعت و شکل مرز دریایی، موقعیت ارتباطی و شاهراهی، عمق پدافندی سواحل و موقعیت ریملندی ایران در جهت نفوذ در کشورهای منطقه خلیج فارس و مقابله با قدرت نفوذ اتحادیه عرب و ایدئولوژی پانعربیسم و جلوگیری از افزایش گرایشهای مختلف ضدشیعی.
راهبرد ششم: با اتکا به مشروعیت و هویت تاریخی ایران در منطقه خلیج فارس و هویت متمرکز شیعی با محوریت ولایت فقیه و بهرهبرداری از قدرت و نفوذ شیعیان و تقویت وحدت بین شیعه و سنی در کشورهای خلیج فارس و توجه کافی به قومیتها و ایجاد بازارچههای مرزی مشترک در این منطقه در جهت مقابله با نفوذ و مشروعیت رقبا.
راهبرد هفتم: استفاده از مزیت ژئوپلیتیکی جزایر سهگانه ایرانی و سواحل گسترده ایران و تشکیل اتحادیه اقتصادی در خلیج فارس و استفاده از منابع معدنی و طبیعی مشترک و اعتقاد مشترک کشورهای این منطقه به دین مبین اسلام و ایجاد اعتماد و ایجاد روابط دیپلماتیک ایران با کشورها به منظور مقابله با مزیت کشوری مانند امارات متحده عربی از قرار گرفتن در کنار تنگه استراتژیک هرمز و شریانها و مصادر حساس منطقهای
پینوشت
[۱] نادر جوانی و دیگران، «راهبردهای قدرت آفرین جمهوری اسلامی ایران در خلیج فارس»، مجله آینده پژوهی دفاعی، دوره هشتم، شماره ۲۹، ۱۴۰۲
* اصطلاح هارتلند یک مفهوم قدیمی است که «هلفورد مکیندر» دانشیار جغرافیای دانشگاه آکسفورد و رئیس دانشکده اقتصاد و علوم سیاسی لندن طی سخنرانیاش در محل انجمن جغرافیایی سلطنتی انگلستان در تاریخ ژانویه ۱۹۰۴م ابراز کرد. او این اصطلاح را منطبق بر فضایی میدانست که خارج از دسترس خطوط کشتیرانی بود و بین رودخانه ولگا و سیبری شرقی و همالیا و دایره قطب شمال قرار داشت. مکیندر با نگاهی جهانی، برای کره زمین ساختار فضایی سه بخشی قائل بود که کانون آن را هارتلند تشکیل داده و پس از آن به ترتیب هلال داخلی و هلال خارجی قرار داشت. او بین این ساختار و روابط قدرت در منازعه قدرتهای بری و بحری (زمینی و دریایی) آن دوره ارتباط قائل و معتقد بود که کنترل و تسلط بر هارتلند از سوی هر قدرتی به ویژه قدرت بری میتواند به تسلط بر جهان منتهی شود.
** «نیکولاس اسپایکمن» استراتژیستی است که روی ریملند یا سرزمین حاشیه تمرکز کرده است چون ریملند قدرتی است که میتواند هارتلند را در دریا محاصره کند و اجازه ندهد به آبهای آزاد در اقیانوسها راه پیدا کند./ ایرنا