گفت و گو با نوجوان کاری سخت اما حیاتی!
ورود به سن نوجوانی غلب ورود به دوران سرکشی و استقلال طلبی است. کودکان در این سن و سال تغییرات هورمونی خاصی را پشت سر می گذارند و سخت در پی یافتن هویتی مستقل برای خود هستند.
اکثر نوجوانان در این سن فکر می کنند که والدین شان آنها را درک نمی کنند و خودشان این توانایی را دارند که زندگی شان را مدیریت کنند. بنابراین این مرحله یکی از سخت ترین مراحل برای والدین به جهت برقراری ارتباط و گفت و گو با فرزندان شان است.
بر والدین واجب است که مهارت های گفت و گو با فرزند نوجوان شان را یاد بگیرند. چنانچه این مهارت را فرا بگیرند دردسرهای بسیاری را پشت سر می گذارند و به فرزندان کمک می کنند که احساس کنند با آنها مانند یک بزرگسال رفتار می شود.
این کار آنها را تشویق می کند تا به توافقاتی که والدین با آنها می بندند پایبند باشند. همچنین به والدین کمک می کند تا در مورد موقعیت های دشواری که پیش می آید صحبت کرده و آنها را حل و فصل کنند.
چگونه باب گفت و گو با فرزند نوجوان مان را باز کنیم؟
اما مهمتر از همه، گفت و گو سبب می شود فرزندان احساس کنند، والدین دوست شان دارند و برای شان ارزش قائل اند.
شروع به گفت و گو با فرزند نوجوان تان یعنی اینکه ابتدا به ساکن برای نظرات و سخن های او احترام و ارزش قائل اید. این باعث افزایش اعتماد به نفس در نوجوان می شود و به آن ها امکان می دهد تا دلواپسی های شان را با شما در میان بگذارند.
گاهی نوجوانان تمایل به دور شدن از والدین و تنهایی دارند، این زمان دقیقا همان وقتی است که والدین نمی توانند به فرزند شان نزدیک شوند، یعنی بلد نیستند چگونه این کار را انجام دهند، بنابراین نوجوان احساس تنهایی می کند.
آنها احساس می کنند والدین شان آنها را درک نمی کنند و نمی توانند به آنها اعتماد کنند. بنابراین، گفت و گو با نوجوان خود می تواند این شرایط را به میزان قابل توجهی بهبود بخشد.
گفت و گو با نوجوان به انتقال و تثبیت ارزش ها در او کمک می کند
همه والدین می دانند که انتقال ارزش ها از سنین پایین چقدر اهمیت دارد. ارزشهای سالمی که به جوانان امکان میدهد رفتار خود را جهت دهند و تصمیمات درستی برای خود بگیرند. با این حال، ما همیشه نمی دانیم که چگونه این کار را به درستی انجام دهیم. گفت و گو با نوجوان یکی از بهترین راه های انتقال ارزش ها به آنهاست.
چگونه باب گفت و گو با فرزند نوجوان مان را باز کنیم؟
گفت و گو با نوجوان چه فایده ای برای والدین و فرزندان دارد؟
این امر مدیریت عاطفی را بهبود می بخشد
بحث و گفت و گو با نوجوان به آنها این امکان را می دهد که نحوه صحیح گفت و گو را نیز یاد بگیرند. آنها متوجه خواهند شد که وقتی یکی از طرفین گفت و گو دچار خشم، ناامیدی یا غم است، رسیدن به توافق بسیار دشوار است.
اعتماد به نفس و انسجام را به ارمغان می آورد
عدم انسجام در روابط خانوادگی می تواند باعث انفجارهای عاطفی در نوجوان شما شود. مذاکره به همه شما کمک می کند تا به یکدیگر اعتماد کنید و با آنچه می گویید، فکر می کنید و انجام می دهید هماهنگ باشید.
گفت و گو به بیان احساسات کمک می کند
برای مذاکره و گفت و گو با نوجوان خود باید صادقانه صحبت کنید. شما باید احساسات تان را صادقانه و شفاف بیان کنید و راه حل های ممکن را ارائه دهید. این امر به نوجوان شما کمک می کند تا احساسات و آنچه را که به آن فکر می کند بیان کند، بدون اینکه فرض را بر این بگذارد که والدین او را درک نمی کنند.
به نظر می رسد آموزش به نوجوانان کار دشواری است، اما اگر موفق شوید، آموزه های شما تا آخر عمر باقی خواهند ماند.
تعیین محدودیت ها
همه میدانند که باید توافقها، محدودیتها و قوانین خاصی وجود داشته باشد که زندگی مشترک را آسانتر کند و به جلوگیری از درگیری کمک کند. همانطور که با شریک زندگی خود قوانینی داریم، مثلاً با پاهای کثیف روی فرش پا نگذاریم، باید آنها را با فرزندان مان هم داشته باشیم.
ما باید بر سر زمانی توافق کنیم که اگر با دوستان شان بیرون رفتند، سر آن ساعت به خانه برگردند. همچنین در مورد برخی فعالیت های ممنوعه در داخل یا خارج از خانه (سیگار کشیدن، نوشیدن الکل، خوابیدن دوستان و غیره).
انجام توافقات و تعیین حد و مرزها در هر خانواده ای متفاوت است. ایده آل این است که ابتدا در مورد آنها گفت و گو کنید، نظرات اعضای دیگر خانواده را هم بپرسید و قوانینی وضع کنید که منصفانه باشند.
اشتباهاتی که در مذاکره با نوجوانان مرتکب می شویم
مذاکره با نوجوانان آنقدرها هم که به نظر می رسد آسان نیست. اما این سختی گاهی از جانب فرزندان نیست، بلکه از سوی والدین است. این باور که آنچه والدین می گویند صحیح است و باید عملی شود، نوعی استبداد را در خانواده حکمفرما می کند. در چنین شرایطی نتیجه هر گفت و گویی از همان ابتدا موفقیت آمیز نخواهد بود.
هنگام گفت و گو با نوجوان یادمان نرود که فرزند نوجوان ما فردی در حال رشد، رو به بزرگ شدن و یادگیری است. آنها دیگر بچه نیستند. آنها افرادی با عقاید قابل احترام خود هستند که می توانند بسیاری از اشتباهات خود و شما را نیز تشخیص دهند.
درست است که هرگز یک رابطه متقارن نخواهد بود و نباید باشد، اما در حالت ایده آل، این عدم تقارن در طول سال ها کاهش می یابد. گوش دادن به صحبت های فرزندانتان به شما این امکان را می دهد که چیزهای زیادی درباره خودتان بیاموزید.
اجازه دهید کمی بیشتر به توضیح رابطه متقارن بپردازیم؛ یک رابطه متقارن به پویایی متوازن و متقابل بین دو فرد اشاره دارد که در آن هر دو طرف فرصت مشارکت، یادگیری و رشد از یکدیگر را دارند. در حالی که رابطه بین والدین و فرزند نوجوان به دلیل تفاوت در سن، تجربه و اختیار ذاتا نامتقارن است.
آنچه در اینجا اهمیت دارد شناخت و احترام به عاملیت و خودمختاری یک نوجوان است. با رفتار با آنها در جایگاه افرادی که در حال رشد هستند و می توانند نظرات خود را شکل دهند، والدین می توانند یک رابطه بازتر و محترمانه تر را تقویت کنند. در حالی که والدین همیشه سطح مشخصی از اقتدار و مسئولیت را در راهنمایی و حمایت از فرزند خود خواهند داشت، ضروری است که به استقلال و توانایی رو به رشد نوجوان در یادگیری از اشتباهات خود اذعان داشته باشند.
والدین با گوش دادن به صحبت های فرزندشان و درگیر شدن در ارتباطات باز، نه تنها می توانند دیدگاه فرزند خود را بهتر درک کنند، بلکه می توانند بینشی در مورد رفتار و رویکرد خود در مقام والدین نیز کسب کنند. این فرآیند یادگیری و رشد متقابل به پر کردن شکاف بین رابطه والد-کودک کمک میکند و علیرغم عدم تقارن ذاتی، به سمت تعاملی متعادلتر و هماهنگتر حرکت میکند.
هنگام گفت و گو با نوجوان خود باید برخی از «تعریف نادرست» را حذف کنید
یکی از این موارد این است که "من پدرت هستم یا من مادرت هستم ، پس آنچه را که می گویم انجام بده".
این یک رویکرد وحشتناک در گفت و گوست که از همان ابتدا اصل اقتدار را تحمیل می کند که مانع از هر نوع گفتگو می شود. وقتی والدین از این اصل سوء استفاده می کنند، کاملا طبیعی است که نوجوان از بیان آنچه فکر می کند دست بردارد. آنها یا کارهایی را مخفیانه انجام می دهند و امیدوارند والدینشان متوجه این موضوع نشوند یا مستقیماً از خواسته های والدین خود سرپیچی می کنند.
وقتی آنها بفهمند که هیچ شانسی برای راه حل وجود ندارد ، زحمت صحبت را به خود نمی دهند و مخفیانه کارهای شان را پیش می برند.
از اینکه گفت و گو را به نفع خودتان تغییر دهید، خودداری کنید
مراقب باشید که از هرگونه تلاش برای اینکه به اصطلاح مطلب را به نفع خودتان با این ذهنیت که " من درست می گویم" بپیچانید و همچنین از ناسازگاری اجتناب کنید. مثلا اگر قبلاً با چیزی موافقت کرده اید، هرگز نباید آن توافق را زیر پا بگذارید.
بسیاری از والدین این کار را میکنند و سعی میکنند آن را با جملاتی مانند «من مادر توام ، خودمم در تمام طول زندگی همین کار را کردم» یا «من میتوانم کاری را که میخواهم انجام دهم اما تو نمیتوانی» توجیه می کنند. این موقعیت ها فقط باعث ایجاد خشم می شود و نوجوان شما را حتی بیشتر از شما دور می کند.
نوجوانی گیج کننده ترین مرحله زندگی است. با ما مانند کودکان رفتار می شود، اما انتظار می رود که مانند بزرگسالان رفتار کنیم.
عواقب ارتکاب برخی خطاها هنگام گفت و گو و گذاشتن قول و قرار با نوجوان تان این است که ممکن است رابطه با آنها به شدت مختل شود. در چنین شرایطی هماهنگی یا امکان رشد وجود نخواهد داشت.
ما باید به یاد داشته باشیم که همه ما می توانیم از هم یاد بگیریم. والدین در مقام راهنما هستند اما می توانند بسیار هم از فرزندان خود بیاموزند. بنابراین والدین نباید مستبد باشند و چیزهایی را تحمیل کنند و فقط از فرزند نوجوان خود انتظار داشته باشند که رعایت کنند.
ما باید در نظر بگیریم که فرزندان ما افرادی با احساسات هستند و در دوران نوجوانی شروع به ساختن هویت و تعریف ارزش های خود می کنند. آنها می توانند خودشان فکر کنند، نظرات خاصی در مورد موضوعات مختلف داشته باشند و ما باید با رشد آنها بیشتر و بیشتر به آنها احترام بگذاریم.
اگر یاد بگیریم که عاقلانه با آنها صحبت کنیم، آنگاه رابطه ما با فرزندان مان که برای آن ارزش زیادی قائل هستیم، سود زیادی خواهد داشت.
منبع: سواد زندگی