انشا در مورد زمستان با مقدمه و نتیجه (همه پایه ها)
انشا در مورد زمستان کوتاه یا بلند فرقی ندارد و مهم شیوایی و زیبایی متن است. اگر به دنبال انشا درباره یک روز برفی با مقدمه و نتیجه هستید ادامه مطلب را بخوانید. اگر می خواهید دو بند در مورد زمستان بنویسید و یا در نگارش خود خلاقیت داشته باشید، پیشنهاد می کنیم تمام متن پایین را بخوانید، سپس انچه در ذهنتان شکل گرفته را به زبان عادی یا ادبی روی کاغذ بیاورید. این شیوه برای تمام دانش آموزان از جمله کلاس پنجم، کلاس هفتم یا کلاس هشتم مناسب است.
انشا در مورد زمستان کلاس هشتم با مقدمه بدنه و نتیجه
مقدمه: از چرخش زمین به دور خورشید فصلها پدید میآیند. زمستان پادشاه لطف و بارش و رحمت آخرین فصل سال است که پیوندش با بهار ناگسستنی است. کم کم یلدا دختر بزرگ زمستان از راه میرسد و با کوله باری از انار و هندوانه و میوههای زیبا طلوع زمستان را جشن میگیرد.
بدنه: زمستان ناب و دوست داشتنی است. دانههای برف و آن آفتاب نیم گرم و ابرهای صورتی در دل کوه را میبینید. آن گرمای ناب و تیز خورشید در ساعاتی از روز و آن بی برگی درختان در حوالی زمستان را خوب نگاه کنید. چه قدر بارش برف و تور زیبای طبیعت جذاب است و این بهار است که باید این تور را کنار بزند و جمال عالم آرای دوست را زیارت کند. عروس زیبای چهار فصل با توری از برف در راه است. کم کم آراستگی و جذابیتش ارز دامنه کوه هم دیده میشود.
ابرهای صورتی رخت زیبا به تن کرده اند و همراه یلدا دختر زمستان در آخرین روز پاییز جشن زمستانی شدن طبیعت را برگزار میکنند. خدایا چه دانههای نقره های و چه دانههای بلورینی که از دل آسمان بر سر زمین شادباش میگردد. درخت و کوه و کمر هم در حوالی پاییز در خوابی نرم هستند. چه قدر باغ و کوه و کمر آرام است و حقیقتا در خواب هستند و کم کم خورشید هم به حوالی میآید تا تلنگری برای این روزها باشد.
زمستان و سفیدپوشی روزهای ناب دی و سرمای مرموز بهمن و آن حالت نیمه بیداری اسفند را دوست دارم. دانههای برف و آن بخار پشت شیشه را دوست دارم که برایم خاطره زندگی را قاب میکنند. هر روز این فصل منتظر بارش برفم را تا آدم برفی مورد علاقه خودم را بسازم و کنارش بارش برف را جشن بگیرم.
نتیجه گیری: روزها از پی هم میآیند و میروند. خالق این همه زیبایی را شکر که چهار فصل را با این جذابیتها خلق نموده است. هر فصلی با شرایطی و نعمتهایی خاص که همه به هم متصل و در ارتباط هستند. این نعمتهای بی حد و اندازه را شکر بگویید و مهربانی را از او بیاموزید.
انشا در مورد زمستان با مقدمه و نتیجه کلاس هفتم
مقدمه: زمستان و بهار و پاییز و فصلها هر کدام دارای جذابیتهای خاص خود هستند و هر یک زیباییهایی دارد که دیگری ندارد. میوههای تابستان در زمستان نیست و برف زیبای زمستان جایی در تابستان ندارد. پاییز برگ میریزد و در بهار شکوفه ریزان است. هر فصلی برای خود جایگاهی دارد که دیگری ندارد.
بدنه: زمستان و پردههای حریر برف، شاخههای بی برگ و بی طاقت، تنه های دردمند و کوه و کمر یخ زده که منتظر خورشید هستند. روزهایی کوتاه و شبهای طولانی که بساط کرسی و قصه گویی به راه است و مادر بزرگ و پدر بزرگ در کنار هم به قصههای قدیمی مراجعه میکنند. داستانهایی از گذشته که زیر کرسی گفته میشد. چه قدر این حکایتهای پدر بزرگ و مادر بزرگ را دوست دارم.
روی کرسی انارها میدرخشند و میوههای دیگر هم در حوالی زمستان دوباره خود نمایی میکنند. این فصل زیبا و سفیدپوش را فراوان دوست دارم. برف و سرمایش را، شبهای روشن و پرفروغش را و حکایتهای رستم و شاهنامه را، همه را فراوان دوست میدارم. کم کم به همراه زمستان به استقبال بهار میروم و تور زیبای زمستان را کنار میزنم تا جلوه گری نوروز را قاب بگیرم. دانههای بلورین برف کم کم همه جا را فرا میگیرند و زیر رقص نور مهتاب به دانههای طلایی تبدیل میشوند.
این دانههای برف هستند که گندم و درخت و انواع میوههای تابستان را تا مقصد بدرقه میکنند. این شبهای سرد و طولانی است که درختان آرام و راحت میخوابند تا برای یک زندگی جدید و گل دادن زندگی از نو شروع کنند. چادر زمستان برداشته شده و عروش را رو نمایی کرده و به بهار میسپارد. زمستان با همه سفید رویی و فوران به سفر امسال خود هم پایان میدهد و روزگاری جدید از راه میرسد.
نتیجه گیری: زمستان و پاییز و همه فصلها دارای خالقی بی همتا هستند که با یک اشارت او همه چیز زیبا و جذاب شده و هر فصل روند کار خود را پیش میگیرد. خدای زیباییها را برای این همه نعمت سپاس بی دریغ.
بیشتر بخوانید:
انشا در مورد زمستان به زبان عادی / انشا در مورد زمستان کلاس پنجم ابتدایی
مقدمه: زمستان فصلی است که با ورود سرما و کاهش دما آغاز می شود و در اکثر نواحی جهان در ماه های دی، بهمن و اسفند به پایان می رسد. این فصل جذاب و زیبا با تغییراتی در طبیعت همراه است که برخی از آنها شامل بارش برف، منظره های زمستانی و تغییر رنگبندی در درختان می باشد.
بدنه: یکی از ویژگی های جالب زمستان، باریدن برف است که ممکن است در برخی مناطق چندین متر برف ببارد. برف باعث پوشاندن زمین و درختان می شود و مناظری بسیار دیدنی و شگفت انگیز را به ارمغان می آورد. درختان و گیاهان که پوشیده از برف هستند، به صورت دلپذیری به چشم می خورند و پوشش برف به طبیعت صلابت و زیبایی می بخشد.
همچنین در طول زمستان، درختان برگ خود را از دست می دهند و شاخه هایشان خشک می شود. این تغییر طبیعت باعث ایجاد مناظری زیبا و هاله ای از سپیدی ایجاد می شود.
همچنین، در طول زمستان شب ها طولانی تر می شوند و روزها کوتاه تر. این تغییر در طول روز باعث می شود که ما بیشتر از زمان خود را در داخل منزل سپری کنیم، این فرصت عالی است تا با خانواده وقت بگذرانیم و فعالیت های مهیج و بازی های دورهمی انجام دهیم و یا به تماشای فیلم ها بنشینیم.
طبیعت زمستان را می توان به عنوان یکی از فصل های زیبا و ماندگار در طبیعت دنیا توصیف کرد. برف بازی یکی از فعالیت هایی است که در طول زمستان انجام می شود، زمانی که برف بر روی زمین می نشیند. برف بازی باعث شادی، هیجان و لذت بیشتری از فصل زمستان می شود.
بازی در برف می تواند به شکل های مختلفی صورت بگیرد. یکی از محبوب ترین بازی ها در برف، ساخت برج برفی است. با استفاده از برف مرطوب و سفت، می توانیم برج های بزرگ و قدرتمند بسازیم. این فعالیت خلاقانه اما سرگرم کننده به کودکان و بزرگسالان اجازه می دهد تا در طبیعت و با برف بازی کنند.
ساخت تونل برفی نیز بسیار هیجان انگیز است. با استفاده از دست و ابزارهای ساده، می توانیم تونل های زیبا و ماجراجویانه در برف بسازیم. این فعالیت، فضایی جذاب و مخفی را برای ما ایجاد می کند و اجازه می دهد تا در دل برف بازی کنیم و لحظاتی شگفت انگیز را تجربه کنیم.
و یا برف ها را مانند توپ برفی درست کنیم و با پرتاب آن به یکدیگر بازی کنیم، ساخت اسکله برفی و لغزیدن روی آن، یا حتی ساخت چهره های برفی و تزئین آنها با اجسام و اشیاء نیز لذت بخش خواهد بود.
نتیجه: زمستان با تمام سردی اش، می تواند پر از خاطرات زیبا برای ما باشد. مثلا برف بازی علاوه بر لحظات سرگرم کننده، به ما این امکان را می دهد که با طبیعت در ارتباط باشیم و از زیبایی های زمستان لذت ببریم و لحظاتی خاص و مهم را با هم سپری کنیم ما را به دنیای داستان ها و خیال پردازی می برد و فضایی متفاوت و خارق العاده را ایجاد می کند.
انشا در مورد زمستان با مقدمه و نتیجه کلاس هشتم
مقدمه: زمستان روزهایی است که جاده ها و خیابان ها با لایه های لطیف برف پوشیده شده و سکوتی آرام و آرامش بخش بر فضا حاکم می شود. آن همه آشوب و هیاهوی فصول دیگر، در این فصل خبری نیست.
بدنه: زمستان، فصلی است که با سرمای شدید، برف و یخ های گرفته، و طبیعتی سفید و سرد را به همراه دارد. در این فصل، زمین لباس برفی می پوشد و درختان با شاخه های برهنه خود، به خواب زمستانی فرو می روند.
زمستان، زمانی است که طبیعت به یک خواب عمیق فرو می رود، اما همچنان زیبایی های خاصی دارد. برف ها که سفید و براق به زمین فراگرفته شده اند، فضا را به رنگ و رویی جدید تبدیل می کنند.
زمستان، فصلی است که با شروع بارش برف و سرمای بیرحم خود، آرامش و سکوتی معنوی را به همراه می آورد. در زمستان، طبیعت با لباسی سفید و شاداب پوشیده می شود و درختان و باغچه ها مثل یک نقاشی خیره کننده طلایی به همراه روح انتظار برف می افتند.
در این فصل، تمام رنگ ها به طور موقت محو شده و جای خود را به عمق سفیدی برف میدهند. هر قدمی که بر روی زمین سرد و برفی می گذاریم، آن را با صدای خشخش خشک برف همراه می کنیم. این صدا، آوایی است که در دل آرامش طبیعت می شنویم.
زمستان، فصلی است که با سرمای شدید خود، جان و جوانی را از طبیعت میگیرد و همه چیز را به یک خواب عمیق میفرستد. در این فصل سرد، زمین با لباسی سفید و پاک پوشیده می شود و درختان به شاخههای برهنه خود در میآیند. آسمان نیز با رنگ آبی شفافش، همه را شگفتزده میکند و آفتاب با اشعههای نیمهخیره خود، به ما گرمایی کوچکی هدیه میدهد.
نتیجه: زمستان، فصلی است که باعث خلق یک احساس عمیق از آرامش میشود. در این فصل، نمی توانیم از زیباییهایی که به ما عرضه میشود، غافل شویم. برفهای سفید و براق، همه را به سوی خود جذب میکنند و هر قدمی که بر روی آنها میگذاریم، با صدای خشخش خاصی همراه است. این صدا، آوازی است که به گوش ما میرسد و در دل آرامش و سکوت طبیعت، باعث حسی عمیق از خوشحالی و شگفتی میشود.
انشا درباره زمستان در روستا / انشا درباره یک روز برفی با مقدمه و نتیجه
مقدمه: در یک روز زیبای زمستانی می توان به یکی از روستاهای اطراف شهر رفت تا مناظر بی نظیر زمستان در روستا را از نزدیک دید.
بدنه: هنگام سفر به روستا در زمستان باید از میان جاده های کوهستانی گذشت. ممکن است باران یا برف در حال بارش باشد.
حتی اگر تا به حال در زمستان به روستا نرفته اید، می توانید آن را تصور کنید. در جاده چه میبینید؟ از میان کوه ها و درختانی که دیگر برگی روی شاخه هایشان نمانده عبور می کنید و تقریبا به بالای کوه رسیده اید. هر چه بالاتر می روید باران تبدیل به برف می شود و هوا سردتر، مه همه جا را فرا گرفته است. و برف زمین را سفیدپوش کرده است. از جاده می شود خانه های روستایی را دید که از دودکش پشت بام ها دود بخاری هایشان به آسمان می رود.
در این سفر خیالی دیگر چه میبینید؟ برخی از اهالی، دور خانه های خود حصاری چوبی و برخی دیگر فنس می کشند تا محدوده ی زمین ها مشخص باشد.
به اطراف نگاه کنید، مردی از یکی از خانه ها بیرون می آید و علوفه ای که در دستش است را به طرف دیگر خانه که احتمالا جای دام هایش است میبرد. مردمان روستا در بهار و تابستان باید علوفه را ذخیره کنند تا گله هایشان در زمستان گرسنه نمانند.
بعضی وقت ها ممکن است برف راه روستا را ببندد و حتی ممکن است منجر به بهمن نیز شود. مردم روستا در این مدت نمی توانند از روستا خارج شوند پس باید قبل از زمستان وسایل ضروری خود را تامین کنند.
دوباره سوار ماشین شویم و حرکت کنیم از یک جا به بعد دیگر به سختی می شود اطراف را دید، چون مه غلیظ تر می شود. اینجا پر از برف است و همه با هم می توانیم برف بازی کنیم، البته به شرطی که لباس گرم بپوشیم و زمین بازی ایمن باشد.
نتیجه: زمستان در روستا سختی هایی برای اهالی آنجا دارد اما در کنارش زیبایی های زیادی هم دارد. تماشای مناظر زمستانی و هم چنین بوی آتش برای گرما و وجود برف فراوان برای بازی کردن، خاطرات زیبایی برای افراد میسازد.
انشا درباره زمستان در روستا مخصوص بچه های روستا
مقدمه: زمستان فصل بسیار خوب و دوست داشتنی ای است اما در روستای ما زمستان به سختی می گذرد، چون هم هوا خیلی سرد می شود و هم رفت و آمد به شهر سخت تر از قبل می شود.
بدنه: در روستای ما هنوز برخی از اهالی، خانه های کاهگلی دارند و یا محل نگه داری دام هایشان هنوز کاهگلی است و زمانی که برف می بارد باید همگی به پشت بام ها بروند و برف ها را پارو کنند، اگر آن ها این کار را انجام ندهند برف ها کم کم آب می شوند و از سقف به درون خانه و طویله ها چکه می کنند.
یکی از سرگرمی های ما در زمستان و روزهایی که برف روی زمین نشسته است، سرسره بازی است. هر کدام از ما بچه ها یک پلاستیک بر می داریم و بالای تپه هایی که شیب زیاد و خطرناکی ندارند می رویم و سرسره بازی می کنیم، بعضی وقت ها بزرگ تر هم با ما می آیند و سرسره بازی می کنند.
زمستان فصلی است که اکثر ما با چکمه های پلاستیکی به مدرسه می رویم چون بیش تر وقت ها برف زیادی می بارد و ما باید کفشی بپوشیم که مناسب این هوای برفی باشد. همچنین در این فصل همه باید بیش تر مراقب باشیم تا حیوانات وحشی ای که به دلیل گرسنگی به روستا نزدیک شده اند باعث بروز حادثه ای نشوند یا به مرغ و خروس ها حمله نکنند.
خدا را شکر می کنم که چند سالی است روستا دارای آب لوله کشی شده است، چون قبل از این برای خانواده ها بسیار سخت بود که در سرمای زمستان به چشمه ها بروند و ظرف و لباس بشویند یا برای مصارف آشامیدنی و بهداشتی آب به خانه بیاورند.
نتیجه: زمستان در روستا با شهر متفاوت تر است. در کنار سختی هایی که دارد اما زیبایی ها و سرگرمی های زمستانی روستا فقط مخصوص بچه های روستایی است.
گردآوری: تابناک جوان
منابع: ماگرتا / صفحه اقتصاد / کوکا