قطعنامه ۵۹۸ در چه تاریخی توسط ایران پذیرفته شد؟ + ناشنیدهها
به مناسبت هفته دفاع مقدس، نگاهی به برخی از وقایع مهم جنگ تحمیلی عراق بر ایران انداخته ایم. قطعنامه ۵۹۸ و پذیرش آن یکی از وقایع تاریخ ایران در پایان جنگ بود که هنوز هم برخی جزییات آن را شاید نشنیده باشند. امام خمینی بعد از پذیرش قطعنامه 598 بود که از آن با عبارت نوشیدن جام زهر یاد کرد. در این مطلب نگاهی کلی به جزییات این قطعنامه و حوادث بعد از آن پرداخته ایم.
قطعنامه ۵۹۸ در چه تاریخی توسط ایران پذیرفته شد؟
قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت یکی از قطعنامههای این شورا است که در ۲۹ تیر ۱۳۶۶، برای پایان دادن به جنگ ایران و عراق صادر شد. این قطعنامه از نظر کمی و تعداد واژههای به کار گرفته شده مفصلترین و از نظر محتوا اساسیترین و از نظر ضمانت اجرا قویترین قطعنامه شورای امنیت در مورد این جنگ بوده است. این قطعنامه بلافاصله از سوی عراق پذیرفته شد، ولی بعد از گذشت یکسال در ۲۷ تیر ۱۳۶۷ از سوی ایران مورد پذیرش قرار گرفت. امام خمینی (ره) در ۲۹ تیر ۱۳۶۷ پیامی درباره پذیرش قطعنامه منتشر کرد که به «نوشیدن جام زهر» معروف شد.
چرا در ابتدا ایران قطعنامه را نپذیرفت و چه شد؟
رد قطعنامههای شورای امنیت توسط جمهوری اسلامی ایران به دلیل یکطرفه بودن اکثر مفاد این قطعنامهها ناتوانی شورای امنیت سازمان ملل را در حل مشکل جنگ ایران و عراق بیش از پیش به نمایش میگذاشت. این مسأله موجب شد تا شورای امنیت در مواجهه با آخرین موضع ایران در قبال قطعنامه ۵۸۸ به این نتیجه برسد که تا زمان ملحوظ نمودن برخی نظرات ایران، از صدور هرگونه قطعنامه دیگری خودداری ورزد. این نتیجه در کنار دو مسأله اساسی دیگر باعث شد تا شورای امنیت اقدام به تصویب قطعنامهای کند که در آن تا حدودی نظرات ایران، بویژه در زمینه تعیین متجاوز منعکس شده باشد. این دو مسأله عبارت بودند از:
پیروزیهای بزرگ و استراتژیک ایران در جبهههای جنگ بویژه در دو عملیات والفجر ۸ و کربلای ۵
به توافق رسیدن آمریکا و شوروی در مورد حل چندمنازعه منطقهای ازجمله جنگ ایران وعراق
با در نظرداشتن مسائل فوق، دبیرکل سازمان ملل نسبت به مؤثرافتادن قطعنامههای ۵۸۲ و ۵۸۸ اظهار بدبینی کرد و پس از توضیحات خود با ذکر افزایش حملات به کشتیهای تجاری و نفتی در خلیج فارس، از گسترش بیش از حد جنگ و تهدید صلح جهانی اظهار نگرانی کرد.
پس از این گزارش دبیرکل طی مشورتهای خود با اعضای دائم شورای امنیت، بیانیهای را به عنوان رئیس شورا در تاریخ یکم دی ماه سال ۶۵ منتشر کرد که توسط نماینده آمریکا قرائت شد. پس از بیانیه مذکور دبیرکل مجدداً از اعضای شورای امنیت درخواست کرد تا مساعی خود را جهت یافتن راه حل اساسی، برای پایان یافتن جنگ به کار گیرند.
شورای امنیت نیز پس از استماع نظرات دبیرکل آمادگی خود را برای یافتن راه حلی جدید برای پایان دادن به جنگ اعلام کرد و از اسفندماه سال ۶۵ (همزمان با موفقیتهای ایران در عملیات کربلای ۵) گروه کار ویژهای مرکب از اعضای دائم شورای امنیت (آمریکا، شوروی سابق، چین، فرانسه و انگلیس) به منظور بحث و تبادل نظر پیرامون بررسی راههای پایان جنگ ایران و عراق تشکیل شد. نتیجه کار این گروه که جلسات کار خود را به صورت محرمانه برگزار میکردند تحت عنوان قطعنامه ۵۹۸ منتشر شد.
چگونه امام قطعنامه را پذیرفت؟ / ماجرای جام زهر
سردار احمد غلامپو گفت: در مورد پذیرش قطعنامه باید بگویم، آقای هاشمی در خاطراتش میگوید که چند بار خدمت امام رفته و میگوید قطعنامه را بپذیرید و یا اجازه دهید از طریق مذاکره جنگ را به اتمام برسانیم. امام میفرماید مشکل شما چیست؟ اگر نیرو ندارید من حکم جهاد میدهم، پول ندارید استقراض میکنم و آقای هاشمی را مجاب میکنند که جنگ را از طریق جنگ ادامه دهند.
اما در ماههای آخر جنگ یعنی بعد از سقوط جزیره، فاو و شلمچه، آقای هاشمی دیگر خودش تنها به دیدار امام نمیرود و در یک جلسهای به اتفاق همه سران نظام، یعنی مقام معظم رهبری که آن زمان رئیس جمهور بودند، آقای میرحسین موسوی که نخست وزیر بودند، آقای موسوی اردبیلی و مرحوم حاج احمد آقا به خدمت حضرت امام میروند. بعد از نماز مغرب و عشا موضوع را با ایشان مطرح میکنند. در شرایطی که حوادث آخر جنگ اتفاق افتاده، علاوه بر سقوط سه منطقه اصلی در جنوب، یک سری اتفاقات هم در مرز رخ داده بود. عراق با حملات مکرر به خطوط پدافندی ما چه ارتش و چه سپاه، حدود بیست و دو هزار نفر را به اسارت میگیرد. آقای هاشمی و همراهانشان شرایط موجود از جمله تهاجمات و اسیرگیری عراقیها را برای امام ترسیم میکنند.
با توجه به اینکه نظر عمده سران اصلی نظام هم پذیرفتن قطعنامه بود در آنجا تصمیم میگیرد که قطعنامه را قبول کند ولو اینکه خودش ناراضی باشد، ولو اینکه برای خودش عین جام زهر باشد. اما امام مصلحت میبیند که بپذیرد و به مسئولین اجازه بدهد که به سمت پذیرش قطعنامه بروند.
بیشتر بخوانید:
واکنشها به پذیرش قطعنامه ۵۹۸
در هر صورت قطعنامه ۵۹۸ با تدبیر حضرت امام پذیرفته شد. با این تصمیم هر چند مردم و رزمندگان شگفت زده شدند، اما امام خمینی به آنها سفارشی کردند: «این روزها ممکن است بسیاری از افراد به خاطر احساسات و عواطف خود صحبت از چراها و بایدها و نبایدها کنند که هرچند این مسأله به خودی خود یک ارزش بسیار زیبا است، اما اکنون وقت پرداختن به آن نیست».
آیتالله هاشمی رفسنجانی امام جمعه موقت تهران و جانشین وقت فرماندهی کل قوا در خطبههای نماز جمعه تهران در ۲۸ مرداد ۱۳۶۷ با بجا ارزیابی کردن زمان پذیرش قطعنامه دلیل آن را غرور ملی دانسته و میگوید: «از دیدگاه دیگر ما به مسائلی رسیدیم که آن موقع [چند ماه زودتر از پذیرش قطعنامه] نمیرسیدیم. رفع ادعای جنگطلبی ما و صلحطلبی عراق، از جمله دستاوردهایی بود که پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ در زمان فعلی به دست آمد.»
در ۲۱ مرداد ۱۳۶۷ آیتالله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی که در آن زمان رئیس جمهور بودند در خطبههای نماز جمعه تهران عنوان کردند: «اعلام قبول قطعنامه از طرف جمهوری اسلامی ایران دو فایده اساسی داشت: اول اینکه آتش بس را به صلاح انقلاب و کشور دانستیم و دوم اینکه با اعلام قبول قطعنامه، ماهیت رژیم عراق علیرغم ادعای صلحطلبی، آشکار شد و تحولات بعدی اصالت هر دو مصلحت را مشخص کرد… رژیم عراق در مقابل این حرکت غیر منتظره جمهوری اسلامی ایران درماند. اگر طالب پوشاندن چهره جنگطلبانه خود بود باید آتش بس را قبول میکرد. اگر میخواست زیر بار نرود، چهره منافقانه این رژیم افشا میشد و این هر دو به نفع کشور ما بود.»
ناشنیدههایی از حوادث بعد از پذیرش قطعنامه: تکرار حمله عراق و دفاع ایران
۲ مرداد سال ۱۳۶۷ شمسی، ایران در جنگ تحمیلی «عملیات غدیر» را اجرا کرد. حالا پساز پذیرفتن قطعنامه ۵۹۸ چهوقتِ عملیات بود؟! دقیقا وقتش بود و این عملیات غدیر که خیلیها اسمش را هم نشنیدهاند ماجراها دارد و یک راز تاریخی هم دارد.
۲۷ تیر سال ۱۳۶۷ ایران قطعنامه ۵۹۸ سازمان ملل را پذیرفت و جنگ تمام شد و البته تمام نشد! ۳۱ تیر ماه رژیم بعثی ماشین جنگیاش را که با کمکهای اروپاییها و آمریکا وضعش خوب بود و نوسازی شده بود و ۴ برابر نخستین روزهای جنگ در سال ۱۳۵۹ توان داشت آورد از مرزهای خوزستان وارد خاک ایران کرد و دوباره مثل قدیم، هوای اشغال خرمشهر و آبادان و اهواز را داشت.
بعثیها نقشه ریخته بودند که با عملیاتی گسترده و سریع دوباره بخشهای بزرگی از جنوب ایران را اشغال کنند تا قدرت چانهزنی خودشان را پای میز مذاکرات صلح بالا ببرند و بتوانند امتیاز بگیرند. اینطوری شد که حمله کردند و در ۳ روز تا نزدیکی جاده اهواز ـ خرمشهر هم پیش آمدند و تهدید آشکار شد.
ایرانیها چه کردند؟
همان روز اول امام (ره) فرمودند: «همانطور که قبلا گفتیم ما با مردم خود با صداقت صحبت میکنیم؛ ما در چارچوب قطعنامه ۵۹۸ به صلحی پایدار فکر میکنیم و این به هیچ وجه تاکتیک نیست، ولی سلحشوران ارتش اسلام باید خود را آماده کنند که اگر دشمن دست به حملاتی زد جواب مناسبی به آن بدهند.
فرزندان انقلابیام! توجه کنید که امروز روز حضور گسترده در جبههها است؛ فکر نکنید که دیگر جنگ تمام شده است، خود را مسلح به سلاح ایمان و جهاد کنید، بر دشمن غدار رحم جایز نیست، اینها تمام حرفهایشان یک فریب است. ما خواستیم به دنیا ثابت کنیم که صدام معتقد به مجامع بینالمللی نیست و ما تا قبول قطعنامه از سوی عراق، جواب دشمنان اسلام را در جبههها خواهیم داد».
بعثیها بازگشتند پشت مرز / نتیجه چه شد؟
تا روز ۸ مرداد بعثیها ۳ مرحله عملیات انجام دادند و هر بار شکست خوردند و ایرانیها بخشهایی از خوزستان در منطقه عمومی شلمچه و همچنین جاده اهواز ـ خرمشهر و پادگان حمید و پاسگاه زید و اراضی جفیر را که ۳ روز اشغال شده بود، دوباره آزاد کردند و بعثیها دوباره بازگشتند پشت مرز. جالبتر اینکه ایرانیها لب مرزها بودند و آماده بودند که اگر اشارتی باشد در خاک عراق هم بزنند در دهان بعثیها. این عملیات ایران هم نامش شد «غدیر» و البته به عملیات «دفاع سراسری» هم مشهور است. همین دفاع جانانه و همین نیروی پنهان در رگ ایرانیها بود که موجب شد بعثیها بفهمند دیگر کار تمام است.
گردآوری: تابناک جوان
منابع: ایسنا / مهر / فارس