صفحه نخست

دیگه چه خبر

فرهنگ و هنر

خانواده و جامعه

چند رسانه ای

صفحات داخلی

۰۳ مهر ۱۴۰۲ - ۰۳:۲۵

بهترین تک تیرانداز جهان! عبدالرسول زرین کیست؟

آیا میدانید بهترین تک تیرانداز جهان یک ایرانی است. مطالعه دفاع مقدس ما را با انسان‌هایی آشنا می‌کند که در زمان خود بینظیر بودند. شهدایی که با جانشان از کشور دفاع کردند.
کد خبر: ۶۹۱۴۰

این روزها پخش نمایشی یک انشا در مورد شهید عبدالرسول زرین از تلویزیون نام این شهید را بیش از پیش زنده کرده است. در این مطلب قصد داریم درباره شهید عبدالرسول زرین بهترین تک تیرانداز جهان صحبت کنیم.

بهترین تک تیرانداز جهان کیست؟

بر اساس آنچه رسما ثبت شده است ۷۰۰ شلیک موفق داشته در صورتی که «کریس کایل» بهترین تک تیرانداز آمریکایی ۱۶۰ شلیک موفق ثبت کرده و به همین دلیل است که هنوز او پس از سال‌ها در وب‌سایت‌ها و خبرگزاری‌های خارجی به عنوان یکی از بهترین اسنایپر‌های جهان شناخته می‌شود.

شهید زرین ۲ هزار شلیک موفقش را دفترچه ثبت کرد

سردار سیداحمد موسوی فرمانده اطلاعات عملیات و گردان غواصان یونس لشکر امام حسین (ع) در دوران مقدس در خاطره‌ای از شهید زرین می‌گوید: «چند ماه قبل از شهادتش و قبل از عملیات والفجر ۴ از او پرسیدم، تعداد شلیک‌های موفق شما تا کنون چقدر بوده است و تا حالا چند نفر از دشمنان ما را به هلاکت رسانده‌ای؟ اول نمی‌خواست بگوید، ولی وقتی اصرار کردم (حدود ۶ تا ۷ ماه قبل از عروجش بود) ایشان گفت که تا الان بالای ۲ هزار نفر در ذهنم هست و در دفترچه‌ام ثبت کرده‌ام، که این تعداد قطعاً در چند ماه بعد و در عملیات‌های بعدی و بین عملیات‌ها در سنگر‌های کمین و تا لحظه شهادت ایشان بیشتر هم شده بود».

بله درست شنیدیم، او دفترچه‌ای داشت و دقت و حساسیت صیاد خمینی آنچنان بالا بود که هر بار شلیک موفقی که داشت را در دفترچه خود ثبت می‌کرد و دفترچه پر شده بود از نام نیرو‌های موثر جبهه دشمن تا این عملکرد لرزه بیندازد بر تن بعثی‌های متجاوز.

فیلم تک تیرانداز درباره شهید عبدالرسول زرین

تک‌تیرانداز فیلمی به کارگردانی علی غفاری و تهیه‌کنندگی ابراهیم اصغری محصول بنیاد فرهنگی روایت فتح در سال ۱۳۹۹ است.

بیوگرافی شهید عبدالرسول زرین بهترین تک تیرانداز جهان

سال ۱۳۲۰ در اطراف گچساران به دنیا می‌آید و در کودکی پدر و مادرش را از دست می‌دهد تا برای ادامه زندگی به دایی‌اش پناه ببرد و فراز و نشیب سرنوشت او را در ۱۳ سالگی به شهرضای اصفهان می‌کشاند و این چند جمله، داستان آغاز زندگی پرماجرای «صیاد خمینی» است.

صدام برای شکارش تیم ۲۰ نفره تک‌تیرانداز بین‌المللی اجیر کرد

او به همرزمانش می‌گفت که حتی یک تیر شما به خطا برود و به هدف نخورد، اسراف است و گناه کرده‌اید و بر پایه همین حساسیت و عقیده بود که با تیراندازی‌های دقیق و حساب‌شده‌اش بعثی‌ها به او لقب صیاد خمینی دادند و صدام برای شکارش یک تیم ۲۰ نفره تک تیرانداز بین‌المللی را اجیر کرد که حتی تک تیرانداز‌های امریکایی هم جزو آن‌ها بودند، اما هر بار با تلفات سنگین بر می‌گشتند.

ماجرای عکس معروف شهید زرین از زبان شهید خرازی

همان تصویری که علمدار خمینی، شهید خرازی راجع به آن تعریف می‌کند: «بعد از عملیات طریق‌القدس نزدیک ایشان بودم. با روحیه و شادابی بالایی کارش را انجام می‌داد و داشت به سمت عراقی‌ها تیر می‌زد و من می‌دیدم که چگونه تک‌تیرانداز‌های عراقی را هدف می‌گرفت. به من گفت «حسین ببین چگونه دارند فرار می‌کنند و چگونه ذلیلانه زمین می‌خورند»؛ و من خودم چند صحنه از مبارزات ایشان را شاهدش بودم. تا اینکه جایی که ایشان جنگ می‌کرد عراقی‌ها کشف کردند و یک تیری از جانب تک‌تیرانداز آن‌ها رها شد و من کنار ایشان ایستاده بودم که خدا خیلی به ما رحم کرد و خدا خیلی به ما لطف کرد که همان لحظه ایشان را برای ما نگه داشت.

یک تیر آمد و از بغل گوش ایشان رد شد و لاله گوش راست ایشان را سوراخ کرد، ولی ایشان اصلاً خم به ابرو نیاورد و اصابت گلوله دشمن را با لبخند زیبایی پاسخ داد. گروهی از فیلم‌برداران هم آنجا بودند که بلافاصله فیلم و عکس ایشان را گرفتند و یک عکسی از او در آن لحظه به یادگار هست که این خود گواه صادقی است از تلاش و مبارزات و حماسه‌های ایشان.»

نحوه شهادت شهید عبدالرسول زرین بهترین تک تیرانداز جهان

زرین ۴۲ ساله‌ی پر افتخار در منطقه طلائیه و عملیات خیبر پس از آن که خط را از عراقی‌ها پاک کرد و ضربه‌های سنگینی به دشمن وارد کرد توسط بعثی‌ها محاصره شد و با شلیک‌های سنگین و پی در پی خمپاره به سنگرش جام شهادت را نوشید تا ۱۱ اسفند سال ۶۲ آن روزی باشد که بعثی‌ها فریاد برآورند: شکارچی خمینی را زدیم!


بیشتر بخوانید: 


وصیت نامه شهید عبدالرسول زرین

در فرازی از وصیت نامه شهید عبدالرسول زرین آمده است: «وحدت را حفظ نموده تا ضربه از دشمن داخلی و خارجی نخوریم و در خط ولایت فقیه که همان ولایت رسول الله و ولایت رسول الله همان ولایت الله است قرار گیریم.

پدران و مادران شهدا بدانید با این مجاهدتتان پسرتان را در راه خدا هدیه نموده‌اید و در دنیا و آخرت سربلند و در روز قیامت نزد شهدا و رسول الله رو سفید خواهید بود که خدا ان‌شاالله به شما صبر و اجر صابران را به شما عنایت فرماید.‌ای مسئولین و‌ای کسانی که مسئولیت کار‌های اجرایی در دست شماست بدانید این کار‌ها مسئولیت و تعهد است در قبال اسلام و خدای نکرده اگر هوای نفس بر شما غلبه کند به زمین می‌خورید مثل بنی صدر و امثالهم و اگر با توکل بر خدا همه کارهایتان اعم از نفس کشیدن و خشم و غضب و دوستی‌تان و جنگ و جهاد و حرف زدن و اعمالتان برای او باشد در دنیا و آخرت سربلند خواهید بود؛ که اگر مسئولین از روی هوای نفس خود کار کنند به خون شهدا و خانواده شهدا و معلولین و مصدومین و مجروحین خیانت نموده اند و نه دنیا را دارند و نه آخرت را.»

مزار شهید عبدالرسول زرین کجاست؟

مزار شهید عبدالرسول زرین در تکیه شهدای اصفهان است.

گفت و گو با فرزند شهید عبدالرسول زرین

بخشی از گفتگو با دکتر علی اصغر زرین یکی از فرزندان شهید عبدالرسول زرین را می خوانید.

چند بار مجروح شدند؟

علی اصغر زرین: نمک هر عملیات را می‌چشیدند. یک‌دفعه گوششان تیر خورد، پایش زخمی شد. چندین بار بیمارستان بستری شد و فقط در عملیات رمضان ۶۰ درصد جراحت داشتند.

چندساله بودید که پدر شهید شد؟

علی اصغر زرین: حدود هشت سالم بود. برادرم اکبر از من ۱۰ سال بزرگ‌تر بود و همان زمان حیات پدر در سن ۱۶ سالگی رفت جبهه. یواشکی دست توی شناسنامه‌اش می‌برد. پدر، اکبر را با خود می‌برد جلو. دو، سه بار تک‌تیراندازی می‌رود و بعد در منطقه شده بود مسئول موتوری. هجده‌ساله بود که مسئول موتوری سپاه دوم سیدالشهدای اصفهان شد. پدرم به تمام معنی به ما علاقه داشت، حتی یکجا یکی از هم‌رزمانش می‌گفت: «توی جبهه در سنگر مستقر بودیم یک‌دفعه صدای هق‌هق گریه شهید زرین بالا رفت، بهش گفتم چی شده؟ ایشان می‌گویند که یاد بچه‌هایم افتادم.»

آقای دکتر شما چند خواهر و برادر هستید؟

۴ برادر و ۳ خواهر که آن زمان ما کوچک و قد و نیم قد بودیم. بزرگ‌ترین فرزند خواهرم هستند که ۱۲ سال از من بزرگ‌ترند.

ارتباط پدر با ۴ برادر و ۳ خواهر چگونه بود؟ با آن زمان کمی که در خانه سپری می‌کرد فرصت رسیدگی به هر ۷ نفر را داشت؟

علی اصغر زرین: مهم‌ترین نکته همین‌جاست. پدرم زیاد در نوار‌ها تأکید دارند که: من بچه‌هایم را سپردم به خدا و بعد اقوام و همسایه‌ها و دوستانم، هوای بچه‌های من را داشته باشید، من باید بروم و ماندن برای من معنی ندارد، من احساس می‌کنم یک مرد جنگی هستم و حضور من در جنگ واجب است و ازآنجایی‌که خدا تابه‌حال رزق و روزی بچه‌های مرا داده است، از این به بعد هم خودش خواهد داد. من یک‌چیزی می‌گویم و شما هم می‌شنوید. شهدا را غیر از شهدا کسی نمی‌تواند وصف کند. تنها کسی که می‌توانسته در مورد پدرم خیلی خوب صحبت کند، خود شهید خرازی بودند.

ما را مرتب پارک می‌بردند. بچه‌ها را می‌بردند توی کوچه فوتبال بازی می‌کردند. یادم هست بچه‌های کوچکی را که بعد از شهادت ایشان گریه می‌کردند و می‌گفتند همین دو ماه پیش داشتند با ما فوتبال بازی می‌کردند. یادم هست که به بچه‌های یتیم ایشان چقدر متواضعانه می‌رسیدند و توجه می‌کردند.

بسیار بخشنده و سخاوتمند بودند که این خصلت ایشان از شهرت خاص و عام برخورداراست. خیلی باصفا و شوخ‌طبع بودند، ولی در حین کار که می‌شد خیلی جدی و عجیب می‌شدند، «رحماء بینهم» شان خیلی قشنگ بود «اشدا علی الکفار» شان هم، چون بجا و خیلی زیبا بود.

وقتی می‌آمدند، مرتب به مدرسه‌هایمان سر می‌زدند. وقتی می‌آمدند، من فکر می‌کردم فقط به من توجه دارند، اما بعد از هرکدام خواهر‌ها یا برادر‌ها که می‌پرسیدم آن‌ها هم همین را می‌گفتند. این نشان می‌دهد که توجهشان به همه ما یکسان و در حد بسیار بالایی بوده است.

شهید خرازی می‌گوید: ما عاجزیم در وصف و مدح شهدا خصوصاً برادر عبدالرسول زرین صحبت کنیم.

بین همسایه‌ها و مسجد، صبح و ظهر و شب از قبل از انقلاب تا وقتی شهید شدند، آستین‌های بالا زده و قطرات آب روی ریش‌هایش بیشترین تصویری است که در ذهن خیلی از همسایه‌ها و ما نقش بسته است. دائم الوضو بودند و اذان گوی مسجد.

شده بود در مناسبات خاص کنار هم باشید؟

علی اصغر زرین: دین‌محور بود، می‌گفت هرکجا که اسلام به من نیاز داشته باشد، آنجا هستم، یادم هست که نی بلد بودند، بچه‌ها را جمع می‌کردند برای شب یلدا هندوانه هم خریده بودند و برایمان نی می‌زدند. خب خیلی شوخ و باصفا بودند.

چطور تک‌تیرانداز لشکر می‌شوند؟

علی اصغر زرین:شهید زرین در اوایل جنگ علاوه بر تک‌تیرانداز ویژه لشکر، مسئولیت‌های مختلفی را به عهده داشتند و یک نیروی جنگی و کاملاً کارآزموده بودند، ولی به دلیل تیراندازی بسیار دقیقی که به‌ویژه در شرایط بحران با خونسردی عجیب، داشتند؛ مشکلی که پیش می‌آمد ایشان یک تنه و با یک اسلحه جلوی دشمن می‌ایستاده است.

خودبه‌خود مسجل شده بود که کار‌های بزرگی را می‌تواند با این استعداد عجیب خود در تیراندازی انجام دهد؛ ازجمله برداشتن موانع سخت از پیش روی نیرو‌های در حال پیشروی، به هم ریختن روحیه دشمن در خلال و بعد از عملیات، زدن نیرو‌های مؤثر و فرماندهان عراقی و... کار‌های بزرگی که منحصربه‌فرد بوده و در پیروزی عملیات نقش خیلی تعیین‌کننده و بسزایی داشته را انجام ده، کار‌هایی که از عهده هرکسی برنمی‌آمده است.

یک‌بار همان اوایل جنگ در منطقه جنوب در حال دویدن پایشان به یک کیسه‌ای گیر می‌کند و زمین می‌خورند، کیسه را از زیرزمین بیرون می‌آورد تا پای نیرو‌ها به آن نخورد و اذیت نشوند که می‌بینند یک تفنگ خیلی خوش‌دست و زیبا، دوربین‌دار - تخصصی «مگ» درون کیسه قرار دارد. این اسلحه، از سلاح‌های تک‌تیراندازی دشمن بوده است که خداوند آن را جلوی راه او قرار می‌دهد.

ایشان هم در همان ابتدا یک سری تانک‌های دشمن که به سمت نیرو‌های خودی در حال پیشروی بوده را می‌بیند و این بار کارش را با این اسلحه انجام می‌دهد. خودش برای یکی از رزمندگان تعریف کرده که درجایی کمین کردم. اسلحه به‌صورت مجزا بود.

سرهمش کردم. با دوربین تانک‌ها را نظاره‌گر بودم، شروع کردم به تیراندازی که اول تیر بارچی تانک‌ها را زدم بعد کمک تیربارچی سپس نیرو‌های اطراف تانک را که پشت آن مخفی بودند و بعدازآن خود راننده تانک که وحشت‌زده از درون تانک برای فرار بیرون می‌آمد، خودش می‌گفت در آن روز چندین تانک را از کار انداختم و دشمن وحشت‌زده عقب‌نشینی کرد، بعد از اتمام کار شهید خرازی به‌سرعت با موتور به سمت شهید زرین می‌رود و او را در بغل می‌گیرد و می‌گوید: «برادر زرین امروز تو معجزه کردی و دشمن را در نطفه خفه کردی» این قصه باعث می‌شود که از آن به بعد ایشان در عملیات‌ها صرفاً نقش تک تیرانداز ویژه لشکر امام حسین (ع) را داشته باشد که از خیلی مسئولیت‌های دیگر کارسازتر و در سرنوشت عملیات تعیین‌کننده‌تر بوده است.

پس این مرد جنگ و نیروی تام‌الاختیار آموزش گروه تک تیراندازی را از همین‌جا آغاز می‌کند؟

علی اصغر زرین: مبتکر تشکیل گروه تک‌تیراندازی با آموزش تخصصی بالا برای نخستین بار در کشور در لشکر امام حسین (ع) می‌شود، یک نیروی تام‌الاختیار بودند که خود همه‌چیز را در مورد جنگ می‌دانسته و خیلی خوب نقاط حساس دشمن را می‌شناخته و دشمن را در نطفه خفه می‌کرده و فرماندهی بوده که خود نیز نیروی خود بوده و به‌اندازه یک گردان خط‌شکن عمل می‌کرده است.

آن عکس معروف تیر خوردن لاله گوش در چه عملیاتی بود؟ لبخندی به لب دارند؛ گویا روی زمین نیستند؟

این نقل قول شهید خرازی است: من خودم بعد از عملیات طریق‌القدس نزدیک شهید زرین بودم، با یک بشاشیت و روحیه خیلی بالایی داشت کارش را انجام می‌داد و تیر به‌طرف عراقی‌ها می‌زد. من دیدم که عراقی‌هایی که می‌آیند بروند دستشویی، ایشان هدفشان می‌گرفت و آن‌ها در همان حال زمین می‌خوردند و با شوق و علاقه‌ای ایشان به من می‌گفت «حسین ببین این‌ها چطور زمین می‌خورند و چطور ذلیلانه فرار می‌کنند»، «من خودم چندین صحنه را شاهدش بودم.

در این موقع؛ جایی که ایشان جنگ می‌کرد را عراقی‌ها کشف کردند، یک تیر رها شد و من خودم کنار ایشان ایستاده بودم که تیر آمد؛ خدا خیلی رحم کرد که ایشان را نگه داشت همان لحظه، این تیر آمد از کنار گوش ایشان رد شد ولاله گوش عبد الرسول را سوراخ کرد؛ اصلاً خم به ابرو نیاورد و کارش را با جدیت بیشتر ادامه داد. در همان حین بود که گروهی از فیلم‌برداران آنجا بودند و بلافاصله از ایشان عکس گرفتند؛ که این عکس، خود گواه صادقی بر فعالیت‌ها و تلاش و مبارزه ایشان است.»

توانست تک‌تیرانداز عراقی را بزند؟

خودش تعریف می‌کرد که سه روز دنبال تک‌تیرانداز بودم. روز آخر که تیر به گوش پدر می‌خورد، تعریف می‌کند؛ «تک‌تیرانداز عراقی فکر کرد من یا کشته شدم یا منتقل به بیمارستان. سریع که گوشم را بستم برگشتم همان‌جا و رفتم به سراغش. این تک‌تیرانداز چند نفر از فرماندهان و دوستان ما را زده بود. سه شب به دنبالش بودم و در این سه شب در یک گودال کوچک که خودم کنده بودم استتار کرده و از شکلات و ... تغذیه می‌کردم.»

تک‌تیرانداز عراقی مهارت زیادی داشت و کسی به‌راحتی نمی‌توانست او را پیدا کند. دم‌صبح بود که دیدم آفتابه به دست به سمت دستشویی حرکت می‌کند. بهترین موقعیت بود. از دستش به خاطر زدن بچه‌ها عصبانی بودم که در همان حال او را به درک واصل کردم و بعدازآن دو تک‌تیرانداز دیگر آمدند بالای سر نفر اول که بی‌درنگ هردوی آن‌ها را به هلاکت رساندم. خیلی خوشحال شدم و خدا را شکر کردم که این‌همه سختی نتیجه‌اش زدن یکی از بهترین تک‌تیراندازان عراقی بود.

اشاره به هلاکت سه هزار عراقی کردید، آن‌طور که من شنیدم، شهید زرین، تلفات بسیار بالایی را از دشمن گرفتند، چنین چیزی یک رکورد در جهان به‌حساب می‌آید. شاید ما فقط در فیلم‌ها آن‌هم از نوع هالیوودی چنین مباحثی را دیده‌ایم؛ اما ایشان یک نمونه کاملاً ایرانی و حقیقی این مسائل هستند. اخیراً هم مقایسه‌ای از شخصیت شهید زرین با کریس کایل آمریکایی انجام‌شده بود، این‌طور مقایسه‌ها را چطور ارزیابی می‌کنید؟

کریس کایل آمریکایی، مشهورترین تک‌تیرانداز آمریکایی در جنگ‌های اخیر که یک فیلم هالیوودی برای ایشان ساخته شد، ۲۵۵ شلیک موفق داشت که اغلب برای افراد غیرنظامی به‌کار رفته است.

اصلاً قابل قیاس با او نیست. اسم شهید زرین همه‌جا بود. در تاکتیک‌های نظامی که به لبنانی‌ها آموزش می‌دادند، می‌گفتند برادران لبنانی عکس معروف شهید زرین که تیر به گوشش اصابت کرده را پشت شیشه ماشین‌هایشان زده بودند. شهید زرین معروف بود، ولی نه مثل الآن. بدی کنارش قرار نداده بودند که این‌گونه معرفی شود.

شهید زرین، با بیش از سه هزار شلیک موفق با اسلحه دراگانف اس وی دی (Drauganov SVD) در برابر کریس کایل با حدود ۲۰۰ شلیک موفق، قابل قیاس نیست و در کل «برترین تک‌تیرانداز جهان» طبق آخرین رکورد دارای حدود ۵۰۰ شلیک موفق بوده و در طول تاریخ تک‌تیراندازی با چنین مختصاتی همانند شهید زرین با ۳۰۰۰ شلیک موفق و تاکتیک جنگی که این‌گونه در سرنوشت عملیات‌ها مؤثر باشد، نداشته‌ایم.

مقام معظم رهبری فرمودند «حقیقتاً چهره‌های شهدای برجسته اصفهان همین حالا مثل ستاره دارند می‌درخشند.» ایشان در مورد پدر گفته بودند ایشان را می‌شناسم از شهدای برجسته اصفهان هستند.

 

گردآوری: تابناک جوان

منابع: فارس / تسنیم / دفاع پرس.

ارسال نظرات
انتشار نظرات حاوی توهین، افترا و نوشته شده با حروف (فینگلیش) ممکن نیست.