صفحه نخست

دیگه چه خبر

فرهنگ و هنر

خانواده و جامعه

چند رسانه ای

صفحات داخلی

۰۱ خرداد ۱۴۰۲ - ۰۱:۲۰

ماجرای شهادت شهید بروجردی + زندگینامه و لقب

شهید محمد بروجردی همواره خود را برای دفاع از ارزش‌های اسلام آماده می‌کرد.
کد خبر: ۶۷۵۷۰
تعداد نظرات: ۴ نظر

شهید بروجردی کیست؟ آیا ماجرای شهادت شهید بروجردی را شنیده اید. یکم خردادماه سالروز شهادت سردار عزت و حُریت، سردار سرلشکر پاسدار محمد بروجردی مسیح کردستان است که بعد از گذشت سال‌ها هنوز نام این سردار اسلام برای مردمان کردستان آرامش می‌آورد.

خلاصه زندگینامه شهید بروجرد

در سال ۱۳۳۳ در روستای «دره گرگ» از توابع شهرستان بروجرد در خانه‌ای مصفا به عشق، نور الهی و ولایت اهل‌بیت (ع) فرزندی به دنیا آمد که بعد‌ها تاریخ او را به‌عنوان «سردار سرلشکر پاسدار شهید محمد بروجردی» به ما معرفی کرد. سردار رشیدی که همواره یکه‌تاز مقابله با ضدانقلاب بود و شهر‌های کردستان یکی پس از دیگری با دلاوری‌های او و یارانش آزاد می‌شد.
محمد در ۶ سالگی در سوگ از دست دادن غم پدر نشست و ازآن‌پس مادر وی عهده‌دار مسئولیت خطیر تربیت فرزندان شد؛ در آغاز هفت‌سالگی با ورود به مدرسه به‌منظور تأمین معاش خانواده، تحصیل در کلاس‌های شبانه را برگزید تا در کنار فراگیری علوم بتواند تکیه‌گاهی برای خانواده‌اش باشد.

شهید بروجردی کیست؟

شهید بروجردی در ۱۷ سالگی به سنت نبوی با خانواده‌ای متدین و معتقد وصلت کرد تا با این کار سنت الهی را تداوم بخشد، اما مدت کوتاهی از ازدواجش نگذشته بود که به خدمت سربازی فراخوانده شد. در این میان، چون او مخالف خدمت در نظام ستم‌شاهی بود از خدمت سربازی گریخت و برای دیدار حضرت امام خمینی (ره) راهی عراق شد که نهایتاً در مرز دستگیر و به مدت شش ماه در زندان‌ها و شکنجه‌گاه‌های رژیم پهلوی به سر برد.

آغاز مبارزه با رژیم طاغوت

محمد بروجردی پس از تحمل زندان دوباره جهت خدمت سربازی به تهران فراخوانده شد، دو سال خدمت برای شهید فرصتی بود تا برای دفاع از اسلام و مبارزه با دستگاه طاغوتی خود را آماده کند.
شهیدی که همواره خود را برای دفاع از ارزش‌های اسلام آماده می‌کرد این بار فرصتی یافته بود تا باشخصیت‌های اسلامی و انقلابی ارتباط بگیرد؛ راهی پیش رویش گشوده شد که علاوه بر خودسازی و کسب فیض، منجر به ادامه مبارزاتش شد.
در اندک زمانی او به یکی از مهره‌های اصلی در برخی از امور مربوط به انقلاب، همچون تکثیر و توزیع اعلامیه‌ها و نوار‌های سخنرانی حضرت امام (ره) تبدیل شد.
شور انقلابی محمد بروجردی آن‌هم در عنفوان جوانی به این حد اکتفا نکرد و تلاش او با ورود به عرصه جنگ مسلحانه و برخورد محکم با رژیم ستم‌شاهی سرآغازی به‌یادماندنی در تاریخ مبارزات امت اسلامی ایران برجای گذاشت.

سفر به سوریه و آموزش جنگ‌های چریکی

آغاز سفر او به سوریه برای دیار با شهید والامقام امام موسی صدر با همراهی تنی چند از دیگر مبارزان انقلابی گواهی بر این مدعاست، نزد آن‌ها فنون و شیوه‌های مبارزاتی نظامی و چریکی را با دقت و ممارست فراوان فراگرفت و خود را برای ورود به مرحله‌ای مهم آماده ساخت.
اما این سفر برای او که طالب رهایی از بند اسارت رژیم ستم‌شاهی بود سرآغازی برای حضور در محضر شهیدان والامقامی، چون شهید چمران و شهید محمد منتظری بود تا از این ره‌آورد و در کنار فراگیری مسائل نظامی، از خلق‌وخوی پسندیده، اخلاق وارسته و انقلابی این شهیدان نیز بهره‌های وافری برده و با کسب اخلاص و عشق به اسلام آماده حضور در میدان‌های مختلف بدون تأثیرگذاری از جریان‌های چپی و التقاطی باشد.

اخذ مجوز شرعی از، ولی فقیه و آغاز مبارزات مسلحانه

حرکت و مبارزه نیاز اخذ حجت شرعی از سوی، ولی امر مسلمین داشت و او که دلباخته رهبر خود بود هرگونه حرکت مسلحانه و بدون نظر، ولی امر مسلمین را جایز نمی‌دانست به‌گونه‌ای که در زمان تضارب آراء و تبلیغات سوء فرق ضاله که عمدتاً عوامل منافقین در زندان بودند و ادعا می‌کردند عناصر خط امام مقلدگرا و فتوایی هستند اظهار می‌کند: «بدون هیچ ابایی، ما فتوایی و مقلد هستیم؛ خودمان که مجتهد نیستیم.»
پس از قیام ۱۹ دی‌ماه سال ۱۳۵۶ در قم با اخذ مجوز شرعی از برخی علما و روحانیون پیرو حضرت امام خمینی (ره)، عملیات نظامی علیه رژیم را شروع کرد و تا زمان پیروزی انقلاب اسلامی بی‌وقفه به مبارزات خود ادامه داد.
مبارزه جدی و عملی علیه حضور آمریکا در کشور، خلع سلاح قرارگاه پلیس (تهران)، خلع سلاح کلانتری ۱۴ در میدان خراسان، عملیات نظامی ۱۵ خرداد و شرکت در آزادسازی پادگان جمشیدیه و رادیوتلویزیون در سال ۱۳۵۷ تنها گوشه‌ای از اقدامات مهمی بود که شهید بروجردی به همراه تعدادی از نیرو‌های انقلابی بر عهده داشته است.

مسئولیت حفاظت از امام (ره)

تلاش مستمر شهید بروجردی به‌عنوان یک نیروی مبارز در راه به ثمر رساندن انقلاب اسلامی در مراحل مختلف قبل و بعد از پیروزی انقلاب با ظاهر شدن نشانه‌های پیروزی مردم، همچنان ادامه داشت تا جایی که در هر جا که مسئولان تشخیص می‌دادند به‌عنوان کسی که آموزش‌های نظامی را در دوران سربازی و مراکز آموزشی فلسطین فراگرفته، حاضرشده و تجربیات عملی در مبارزه را در اختیار مبارزان انقلابی قرار می‌داد که این ویژگی بارز، او را بیش از گذشته موردتوجه مسئولان قرار داده بود.
شاید مهم‌ترین مسئولیتی که تا آن زمان به محمد بروجردی واگذارشده بود را می‌توان در هنگام ورود امام راحل (ره) به کشور دانست که او به‌عنوان مسئول حفاظت حضرت امام (ره) از طرف شهید بهشتی و شهید عراقی انتخاب‌شده و در طول مسیر با عشق و علاقه قلبی به این کار همت گمارد.
او به همراه دیگر هم‌رزمانش، مسئولیت حراست از امام بزرگوار را در فرودگاه مهرآباد، مسیر بهشت‌زهرا (س) و مدرسه علوی عهده‌دار شد. سپس بلافاصله دست‌به‌کار تشکیل و سازمان‌دهی یگان حفاظت محل سکونت حضرت امام در تهران گردید.
در پی آغاز درگیری‌های مسلحانه مردم و نیرو‌های شاه در روز‌های ۲۱ و ۲۲ بهمن ۱۳۵۷، محمد نیز همدوش دیگر رزمندگان انقلاب به صفوف متزلزل قوای آریامهری حمله‌ور شد. او نقش چشمگیری در تصرف «پادگان جمشیدیه» و نیز آزادسازی مراکز رادیو و تلویزیون از لوث چکمه پوشان گارد جاویدان ایفا کرد. در همین عملیات اخیر، با اصابت گلوله‌ای از ناحیه پا مجروح شد.

کردستان و آغازی بی‌پایان

در نخستین روز‌های پس از پیروزی انقلاب اسلامی، هنگامی‌که عوامل داخلی ابرقدرت‌ها، فتنه و آشوب را در مناطق کردنشین کشور به راه انداخته بودند، بافرمان تاریخی حضرت امام (ره) مبنی بر مقابله و سرکوب ضدانقلاب، عازم پاوه شده و تا آخرین لحظات حیاتش سرمنشأ خیرات و برکات فراوانی شد.
شهید بروجردی برای انسجام و سازماندهی مسلمانان کُرد مهاجر علیه ضدانقلاب وابسته به استکبار جهانی، تشکیل سازمان پیشمرگان کُرد مسلمان را در شورای عالی سپاه طرح کرد و پس از تصویب با همکاری دو تن از اعضای شورای انقلاب شهید دکتر بهشتی و آیت‌الله هاشمی رفسنجانی مسئولیت تشکیل آن به وی محول شد.
اقدامات موثر این تشکیلات در کردستان، سازماندهی ضدانقلاب و نقشه‌های مزورانه اجنبی‌پرستان را برهم زد و آغازی شد برای عملیات‌های پیروزی بر علیه ضدانقلاب در کردستان. به جرات می‌توان گفت که شهید بروجردی با این کار، داغ ایجاد اسرائیل دوم در کردستان را به دل آمریکا و ایادیش گذاشت.
در کردستان تمام حرکات ضدانقلاب را به‌عنوان فرمانده عملیات زیر نظر داشت. در جریانات پاوه، درگیری سنندج و حوادث دردناک شهر‌های کردستان همواره یکه‌تاز مقابله با ضدانقلاب بود و شهر‌ها یکی پس از دیگری با دلاوری‌های شهید بروجردی ویارانش آزاد شد. حضور پررنگ و اثربخش وی در خط اول مبارزات مردمی در کردستان او را بار‌ها در محاصره ضدانقلاب انداخت، اما هر بار با شگفتی تمام، خود و هم‌رزمانش را از محاصره خارج ساخت.


بیشتر بخوانید:


تشکیل ستاد عملیاتی شمال غرب

محمد بروجردی که اینک با تشکیل یک ستاد عملیاتی در شمال غرب به‌عنوان فرمانده پاسداران و بسیجیان اعزامی به کردستان شناخته می‌شد، توانست نقش برجسته‌ای در پاک‌سازی منطقه و امنیت کردستان ایفا کند.
ورود سردار بروجردی به کردستان مقارن با هنگامی بود که سیاست سازشکارانه دولت موقت و خیانت هیئت به‌اصطلاح حس نیت به شهادت جوانان حزب‌اللهی در این خطه به دست ضد انقلابیون ملحد، دامن می‌زد.
پاک‌سازی مناطقی مانند پاوه، مریوان، جوانرود، سنندج، بوکان، مهاباد و کامیاران به فرماندهی سردار شهید بروجردی و هم‌رزم شهیدش کاظمی با سرعت انجام می‌شد.
وی پس از تصدی مسئولیت در کردستان و پس از شهادت شهید کاظمی و شهید گنجی‌زاده مستقیماً فرماندهی عملیات بسیار سخت و صعب‌العبور مسیر پیرانشهر و سردشت را به عهده گرفت و شجاعانه در کنار رزمندگان اسلام لرزه بر اندام ضد انقلابیون انداخت.
او بار‌ها می‌گفت: «آن‌کس که مردم کردستان را دوست داشته باشد می‌تواند در کردستان کار کند.» و می‌گفت: «من به این مردم محروم و ستمدیده علاقه دارم.»

پایه‌گذاری سپاه پاسداران انقلاب اسلامی

محسن رضایی فرمانده سابق سپاه می‌گوید: محمد از بنیان‌گذاران اصلی سپاه بود. او یکی از ۱۲ نفری بود که سپاه را پایه‌گذاری کردند. البته برخی از این افراد، مثل شهید محمد منتظری بعد‌ها به شهادت رسیدند.
تحت نظارت شورای انقلاب، با کوشش فراوان و خستگی‌ناپذیر «محمد» و یارانش، بازوی مسلح انقلاب اسلامی در بهار ۱۳۵۸ تأسیس شد. در آن مقطع، خود «محمد» در شورای مرکزی سپاه آغاز به‌کار کرد و به فاصله کوتاهی پس‌ازآن، مسئولیت معاونت عملیات «پادگان، ولی عصر (عج)» را عهده‌دار شد.
او شدیداً به‌ضرورت تداوم تربیت عقیدتی-سیاسی در کنار آموزش نظامی عناصر سپاه و نظارت روحانیت انقلابی پیرو خط امام بر عملکرد کلی این نهاد انقلابی تأکید داشت.
فلسفه این‌همه تأکید را خودش این‌گونه بیان می‌کرد: امام می‌فرمایند همه هدف ما، مکتب ماست. آن‌ها که مکتب را قبول ندارند، می‌گویند نتیجه چنین اعتقادی، می‌شود انحصارطلبی!... ما اگر که شمشیر به دست گرفته‌ایم، باید «لتکون کلمة الله هِی العُلیا» شمشیر بزنیم، برای اینکه حکم خدا، دین خدا، روی کار بیاید. اگر هدف ما اجرای حکم خدا و حاکمیت دین او نباشد، دیگر مبارزه چه فایده‌ای دارد؟ حالا چه شاه باشد، چه کس دیگری، آن‌وقت چه فرقی خواهد داشت که ما برای چه کسی می‌جنگیم؟ بحث ما و هدف ما این است که حکم خدا پیاده شود. اگر عمل به این وظیفه باعث می‌شود ما را «انحصارطلب» معرفی کنند، البته به این معنا، ما انحصارطلبیم!

استراتژی شهید بروجردی مانع قائله‌سازی در کردستان

سردار مجید مشایخی از هم‌رزمان شهید بروجردی در رابطه با خلق‌وخوی شهید در گفتگو با تسنیم اظهار داشت: این رزمنده شهید، مجاهد فی سبیل‌الله، مرید امام خمینی (ره) و مردم‌دار بود او خصوصیات اخلاقی خود را از امام راحل گرفته بود که ازجمله این خصوصیات می‌توان به توکل بر خدا، مهربانی با مردم، دوستی و عطوفت با دوستان و دشمنی با دشمنان اشاره کرد.
وی افزود: شهید بروجردی استراتژی امام خمینی (ره) که تکیه‌بر مردم و جدا‌کردن صفوف مردم از ضدانقلاب بود را پیاده کرده و همواره به شاگردانش پایبندی به این اصول اخلاقی را یادآور می‌شد.
هم‌رزم شهید بروجردی استراتژی نافذ شهید بروجرد را مانع غائله‌سازی در کردستان دانست و عنوان کرد: این استراتژی موفق پس از بروجردی به الگویی برای دیگر نظام‌ها به‌منظور تعامل و مدارا با مردم تبدیل‌شده است.

مهربانی با مردم و مسیح کردستان‌شدن

وی که خود را از شاگردان شهید بروجردی می‌داند، بیان کرد: مهربانی شهید بروجردی در کردستان نسبت به مردم این منطقه سبب شد تا به این شهید بزرگوار لقب مسیح کردستان بدهند مسیحی که خود تماماً متکی به نظر امام و، ولی امر خود بود آنجا که در وصیت‌نامه خود با اشاره به این نکته وجود امام خمینی (ره) را معیاری برای شناخت سعادت و انحراف در دنیا و آخرت می‌داند.
مشایخی تصریح کرد: ازجمله سخنان شهید بروجردی که دائماً آن را تکرار می‌کرد این بود که «با دقت به کلمات روح خدا که خط او خط رسول خدا است عمل کنید» شهید بروجردی وجود امام خمینی (ره) را معیار می‌دانست و اگر مردم این زمان به‌مانند این شهید بزرگوار عمل کنند و معیار آن‌ها سخنان مقام معظم رهبری باشد راه را گم نمی‌کنند و به بیراهه کشیده نمی‌شوند.
وی خاطرنشان کرد: به‌قدری متواضع بود که هیچ‌گاه از خود تعریف نمی‌کرد و همیشه به دنبال کار بود، آنچه برای او مطرح بود، فداکاری، ایثار و مبارزه بود. جهاد و فداکاری او در حد اعلی بود و شاید کمتر برادری به‌قدر این شهید در غرب خدمت کرده باشد پاک زندگی کرد و پاک از دنیا رفت.
عبدالمحمد بروجردی برادر شهید بروجردی در گفتگو با تسنیم اظهار داشت: اخلاق پسندیده شهید بروجردی زبانزد عام و خاص بود به‌گونه‌ای که افرادی که در مناطق جنگی هم‌رزمان شهید بودند به این مسئله اذعان داشتند.

تفکیک صفوف مردم کرد از صفوف ضدانقلاب

بروجردی با تشریح چگونگی ملقب شدن این شهید به لقب مسیح کردستان، افزود: مسیح به معنای زنده‌کننده است در کردستان نیز زمان بروز قائله در این بخش از کشور مردم به ناجی نیاز داشتند تا بتواند به آن‌ها نفس بخشد.
وی محمد بروجردی را ناجی مردم کردستان در قائله این استان دانست و عنوان کرد: در بحبوحه جنگ و کشتار مردم در کردستان شهید بروجردی در مرتفع‌کردن مشکلات مردم این منطقه خدمات ماندگاری انجام داده است.
برادر شهید بروجردی بیان کرد: سیاسیون آن زمان کرد‌ها را به یک‌چشم می‌دیدند، اما شهید بروجردی می‌گفتند که صف مردم کرد از صف ضدانقلاب جدا است و این جمله تأثیر زیادی بر روی مردم کردستان داشت.

نقش شهید بروجردی در وحدت میان شیعه و سنی

بروجردی با اشاره به احترام ویژه‌ای که این شهید بزرگوار برای اهل تسنن قائل بود وی را مظهر اتحاد و انسجام مردم منطقه می‌داند و تصریح کرد: در شرایطی که دشمن نابکار شعار جدایی کردستان و تفرقه میان اهل تسنن و شیعیان در کشور را سر می‌داد تنها ایجاد یک جرقه کافی بود تا اتحاد و انسجام موجود درهم شکسته و کشور تجزیه شود.
وی خاطرنشان کرد: آثار همت سردار بروجردی در اتحاد و انسجام مردم منطقه تاکنون برجای‌مانده است و هیچ‌کس نمی‌تواند نقش برجسته و ماندگار او را در روحیه و باور کردنشینان منطقه انکار کند.
برادر شهید گفت: محمد از دوران کودکی لبخند می‌زد و این لبخند‌های حقیقی از روی ایمان قوی و مهربانی وی بود، بار‌ها شاهد بودیم که فرماندهان ارتش بعث عراق و متجاوزان در جنگ‌ها همیشه پرخاشگر و عصبانی بوده‌اند، اما شهید بروجردی فرماندهی بود که در سخت‌ترین شرایط لبخند می‌زد؛ لبخند‌هایی که ناشی از رضایت و خشنودی در برابر رضای الهی بود.

چرا لقب شهید محمد بروجردی مسیح کردستان شد؟

علی جنتی وزیر سابق فرهنگ و ارشاد با اشاره به ویژگی‌های سردار شهید محمد بروجردی اظهار داشت: داشتن روحیه نشاط و خوش‌رویی، فعال بودن، بردباری، صبوری، ولایت‌پذیری بدون قید و شرط، داشتن حالات معنوی، مقید به مسائل شرعی، داشتن نظم، ساده زیستی و توجه نکردن به تشریفات از ویژگی‌های بارز وی بود.
وی افزود: شهید بروجردی در مباحث مختلف یک جامعه اسلامی آرمانی را ترسیم می‌کرد و همواره علاقه‌مند بود یک حکومت اسلامی در ایران ایجاد شود. در شرایطی که همه احساس می‌کردند کردستان ازدست‌رفته با حضور و مبارزات طولانی و به دلیل ویژگی‌هایی که در مقابله با عناصر ضدانقلاب و تجزیه‌طلب داشت، نقش بسزایی در نجات کردستان ایفا کرد که این مهم، شهید بروجردی را به «مسیح کردستان» معروف کرد.
وزیر سابق فرهنگ و ارشاد بیان کرد: این شهید بزرگوار به خیلی از مناطق خطرناک هم رفته و خودش را برای هر اتفاقی حتی شهادت نیز آماده کرده بود.

شهید بروجردی از دیدگاه محسن رضایی

محسن رضایی فرمانده اسبق سپاه در توصیف جنگ‌آوری‌های این شهید والامقام می‌گوید: پیروزی ما در عملیات «بازی دراز» و همچنین «قصر شیرین» مدیون این شهید بزرگوار است به‌گونه‌ای که عشق و علاقه وصف‌ناشدنی آن شهید به مردم کردستان تا حدی بود که در سخت‌ترین شرایط، به مشکلات مردم می‌اندیشید و، چون خود فردی زجرکشیده بود، بااحساس عمیق دینی همواره به محرومان فکر می‌کرد.
وی سردار شهید بروجردی را یک دوست و یاور به‌تمام‌معنا برای مردم مستضعف و محروم کردستان توصیف کرده و افزود: این علاقه نه‌تن‌ها در رفتار ظاهری او نمایان بود، بلکه در عمق وجودش او ریشه دوانده بود. هیچگاه در چهره او تردید و ابهام وجود نداشت، روحیه‌ای قوی و بزرگ‌منش داشت و در شجاعت بی‌نظیرترین فرد در کردستان بود.
فرمانده اسبق سپاه عنوان کرد: همواره تبسم بر لبانش نقش بسته بود. درحالی‌که شکیبا بود، خروش آن‌هم بود. او که یک‌لحظه از تداوم عملیات غافل نبود، با تلاش همه‌جانبه و شبانه‌روزی، دیگران را برای خدمت هرچه بیشتر ترغیب می‌کرد، محمد تمام وجود خود را وقف انقلاب کرده بود، کسی نمی‌توانست زمانی را بیابد که ایشان در حال استراحت باشد و یا وقفه‌ای در کارش ایجاد شود.

سردار شهید همت: نفوذ کلام نافذ شهید بروجردی در قلب‌ها

سردار شهید حاج محمدابراهیم همت در مورد نفوذ کلام شهید بروجردی می‌گوید: بودند برادرانی که در اثر فشار کار خسته شده بودند، ولی بعد از چند دقیقه صحبت با شهید بروجردی، تمام مسائل آن‌ها حل می‌شد و با دلی گرم و امیدوار دوباره سراغ کارشان می‌رفتند.
این شهید والامقام خود را شاگرد شهید بروجردی دانسته و گفته است: «ایشان دارای یکسری ویژگی‌های اخلاقی خاصی بودند که شاید من در طول زندگی‌ام از کمتر انسانی دیدم و ولایت‌پذیری در این انسان بزرگ، استقامت و پایداری، اخلاق حسنه، خصوصاً در برخورد‌های اجتماعی از ویژگی‌های خاص اولیه این مرد بود، او خیلی ساده از خطای دیگران درباره خویش می‌گذشت و به‌اشتباه خود اعتراف داشت و طلب عفو می‌کرد.»
سردار شهید حاج همت، درباره مهجورماندن قدر و ارزش نقش بروجردی در تاریخ پرفراز و فرود انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، گفته بود: بروجردی شناخته نشد.
بروجردی هنوز، نه بر ملت ایران و نه بر تاریخ ما شناخته‌نشده، تصور من این است که زمان بسیاری باید سپری شود تا بروجردی شناخته بشود، شاید خون رنگین بروجردی، این بیداری را در ما به وجود بیاورد!

توصیف شهید بروجردی از زبان مقام معظم رهبری

مقام معظم رهبری در بخشی از سخنانشان راجع به سردار شهید محمد بروجردی فرموده‌اند: «آن چیزی که من از شهید بروجردی احساس کردم و یک احترام عمیقی از او در دل من به وجود آورد، این بود که دیدم این برادر، باکمال متانت و باکمال نجابت، به چیزی که فکر می‌کند مسئولیت و وظیفه است. من تصور می‌کنم روحیه آرامش و نداشتن حالت ستیزه‌جویی با دوستان و گذشت و حلم در قبال کسانی که تعارض‌های کاری با او داشتند، نشانه آن روح عرفانی شهید بود».

شهادت شهید محمد بروجردی

سرانجام محمد بروجردی در تاریخ اول خرداد ۱۳۶۲ درحالی‌که با تعدادی از هم‌رزمانش به‌قصد انتخاب محلی مناسب برای استقرار «تیپ ویژه شهدا» در مسیر جاده مهاباد، نقده حرکت می‌کردند بر اثر برخورد خودرو آن‌ها به مین به آرزوی دیرینه‌اش که سال‌ها در نماز‌ها و نیایش‌های نیمه‌شبش از درگاه خداوند می‌طلبید رسیده و به فوز عظیم شهادت نائل شد.

ماجرای شهادت شهید بروجردی

شهید بروجردی در اصل فرمانده تیپ شهدای کردستان بود. جلسه‌ای پیش آمد در ارومیه ساعت ده صبح. تیپ در مهاباد بود. یک ساختمانی هم بین ارومیه و مهاباد وجود داشت در حاشیه جاده که مخروبه هم بود. قرار شد آنجا را ببنند و برای یکی از قرارگاه‌ها از آن استفاده کنند. شهید بروجردی نه محافظ قبول می‌کرد و نه راننده به همین دلیل با یکی از دوستانش رفت که با هم رانندگی کنند. ما اصرار می‌کردیم که گفتند باید محافظ داشته باشی و راننده، ولی قبول نمی‌کرد. اما گفت: اگر می‌خواهید دائم یکی با من باشه اشکال نداره. یکی از دوستان که مرید شهید بروجردی هم بود همراهش شد. این آدم سعی می‌کرد یک لحظه از ایشان دور نشود. حتی می‌گفت: وقتی آقای بروجردی دستشویی هم می‌رود من جلوی در می‌ایستم که اگر شهید شد منم شهید شوم.
آن‌ها راه افتادند بروند جلسه که یکی از بچه‌ها می‌گوید سر راه برویم آن ساختمان را هم ببنیم که ایشان موافقت می‌کند.
این بین ماجرایی را تعریف می‌کنم که جالب است: یکی از پاسدار‌ها که از بچه‌های تیپ بوده یک شب می‌آید پیش شهید بروجردی و می‌گوید حاج آقا مطلبی دارم می‌خواهم خصوصی با شما صحبت کنم. محمد می‌گوید: ببخشید من الان جلسه دارم اگر اجازه بدید یک وقت دیگر. آن جوان می‌رود و حدود ده روز بعد دوباره می‌آید و درخواست صحبت می‌کند. شهید بروجردی که در حال رفتن به عملیات بوده دوباره عذر خواهی می‌کند و صحبت را موکول می‌کند به زمانی دیگر.

این جوان برای دفعه سوم زمانی می‌آید که همان صبح رفتن به جلسه ارومیه بوده. شهید بروجردی این بار می‌ماند چه کند تا اینکه به آقای منصوری هماهنگ کننده تیپ می‌گوید: ایشان را هم سوار ماشین کن من در مسیر با او صحبت کنم ببینم چکار دارد. به ساختمان که می‌رسند پیاده می‌شوند و شهید بروجردی ساعتش را نگاه می‌کند می‌بیند نیم ساعت تا شروع جلسه بیشتر نمانده. به حاج داوود راننده‌اش می‌گوید تو برو به جلسه برس تا من بیام. ایشان خیلی مقید به قول‌هایی بود که می‌داد.
محمد گفت: تو برو من با تاخیر می‌آیم. شما بری جلسه شروع می‌شود.
حاج داوود می‌گوید: تو رو خدا با من شوخی نکن! من یک قدم هم نمی‌روم بدون شما. من تو را می‌رسانم. شهید بروجردی اصرار می‌کند که شما برو من با این آقا صحبت می‌کنم و ساختمان را می‌بینم و خودم را می‌رسانم. هر چه حاج داوود اصرار می‌کند فایده ندارد و می‌رود.
آقای منصوری هم که مانده بوده می‌گوید برادر بروجردی این جاده خطرناک است، ممکنه مین داشته باشد. من می‌رم نگاه می‌کنم اگر خبری نبود شما را صدا می‌کنم. شهید بروجردی قبول می‌کند. در این فرصت هم آن جوان می‌آید راز مگویش را بگوید. آقای منصوری از دور اشاره می‌کند که بیایید. شهید بروجردی می‌نشیند پشت فرمان و آن جوان هم کنار دستش می‌روند روی مین و شهید می‌شوند. حکمتی است واقعا در آن.
حاج داوود می‌گفت: همین که رسیدم ارومیه دلم شور افتاد. تلفن زدم که به حاجی بگویید من رسیدم. همانجا متوجه می‌شود ایشان شهید شده.
ما سریع خودمان را رساندیم بیمارستان و ایشان را هم آوردند، اما دیگر کار از کار گذشته بود و محمد بروجردی شهید شد!

قسمتی از وصیت‌نامه شهید بروجردی

ما که جز تکلیف کاری دیگر نداریم، اگر ما به اجتهاد خودمان برای خودمان تعیین مسئولیت کنیم این غلط است. وجود امام، امروز برای ما معیار است. راه او راه سعادت و انحراف از راهش خسران دنیا و آخرت است و من با تمام وجود این اعتقاد را دارم که شناخت و مبارزه با جریان‌هایی که بین مسلمین سعی در به انحراف کشیدن انقلاب از خط اصیل و مکتبی آن را دارند به‌مراتب حساس‌تر و سخت‌تر از مبارزه با رژیم صدام و آمریکاست. وصیتم به برادران این است که سعی کنند توده مردم را که عاشق انقلاب هستند ازنظر اعتقادی و سیاسی آماده کنند که بتوانند کادر‌های صادق انقلاب را شناسایی کنند و عناصری که جریان‌های انحرافی دارند را بشناسند؛ که شناخت مردم در تداوم انقلاب امری حیاتی است.

محمد بروجردی نوه شهید بروجرد

نوه شهید محمد بروجردی و بازیگر فیلم «غریب» این فیلم را عالی توصیف کرد و گفت: در غریب، شخصیت شهید بروجردی به بهترین شکل ممکن نشان داده شد.


محمد بروجردی بازیگر فیلم «غریب» درباره تشابه اسمی با شهید بروجردی بیان داشت: شهید بروجردی پدربزرگ بنده هستند. اولین حضور من در فیلم سینمایی بود. وقتی آقای حمیدیان را با گریم شهید بروجردی دیدیم دو سه دقیقه در شوک بودیم و بعد متوجه شدیم که ایشان آقای حمیدیان است. پشت صحنه به شوخی آقای حمیدیان را پدربزرگ صدا می‌کردم و حس خیلی عجیبی بود. خیلی وقت‌ها فکر می‌کردم دارم با پدربزرگم حرف می‌زنم.

 

منبع: تسنیم / جام جم / ایرنا

ارسال نظرات
انتشار نظرات حاوی توهین، افترا و نوشته شده با حروف (فینگلیش) ممکن نیست.
نظرات مخاطبان
انتشار یافته: ۴
در انتظار بررسی: ۰
محمد
|
|
۰۱:۵۵ - ۱۴۰۲/۰۴/۲۴
اللهم صل علی محمد وآل محمد
عباس پسرنواز
|
|
۰۶:۵۸ - ۱۴۰۲/۰۳/۰۵
پارادوکس ما در این دوران وجود مردانی همچون بروجردی، همت، باکری، کاظمی، متوسلیان، کریمی، کلهر، تجلایی، قوچانی، آبشناسان، رستمی، دوران، شیرودی، سلیمانی... و دولتی هایی که مغایر آرمان شهدا عمل کردند!
محسن
|
|
۰۰:۱۶ - ۱۴۰۲/۰۳/۰۳
شهید والامقام التماس دعا
هم وطن
|
|
۰۸:۵۰ - ۱۴۰۲/۰۳/۰۱
کجایند مردان بی ادعا