پوشیدن چه لباس هایی برای مردان و زنان حرام است؟
پوشیدن چه لباس هایی حرام است؟ در این مطلب به پاسخ سوالات رایج درباره لباس و پوشش پرداخته ایم.
پوشیدن چه لباس هایی برای مردان و زنان حرام است؟
پوشش و لباس یکی از موضوعاتی است که حدود آن برای برای انسان ها تعیین شده است.
خارج از نماز
در خارج از نماز، پوشیدن هر نوع لباسی جایز است، مگر لباسهای ذیل که پوشیدن آنها حرام است:
۱. لباسی که از ابریشم خالص و یا زرباف باشد، برای مردان.
۲. لباس شهرت؛ (لباسی که با پوشیدن آن در میان مردم مشهور شود).
۳. لباس اختصاصی جنس مخالف؛ در صورتى که عنوان تشبّه بر آن صادق باشد.
شرایط لباس نمازگزار
۱. پاک باشد (نجس نباشد).
۲. مباح باشد. (غصبی نباشد).
۳. از اجزاى مردار نباشد (حتى کمربند و کلاه).
۴. از حیوان حرام گوشت نباشد (به عنوان مثال از پوست پلنگ یا روباه تهیه نشده باشد).
۵. اگر نماز گزار مرد است، لباس او طلا یا ابریشم خالص نباشد و زینت طلا (حتى انگشتر طلا) نپوشد.
پس لباسی که این شرایط را داشته باشد میتوان با آن نماز خواند.
آیا پوشیدن لباس زنانه برای مرد و لباس مردانه برای زن حرام است؟
همواره سؤالهای زیادی وجود دارد که ذهن افراد را به خود مشغول میکند.
پرسش: آیا پوشیدن لباس زنانه برای مرد و لباس مردانه برای زن حرام است؟ آیا نماز با آن باطل است؟
پاسخ: به نظر آیت الله خامنهای پوشیدن لباس مختص مرد برای زن و برعکس (در خارج از منزل) بنابراحتیاط واجب حرام است، ولی نماز با آن اشکال ندارد.
آیت الله مکارم: احتیاط آن است که مرد لباس مخصوص زنان و زن لباس مخصوص مردان را نپوشد، ولى نماز با آن اشکال ندارد.
آیت الله سیستانی: پوشیدن لباس زنانه بر مردان و پوشیدن لباس مردانه بر زنان حرام نیست و نماز خواندن با آن باطل نیست، ولی بنابر احتیاط واجب جایز نیست مرد خود را به هیئت و زیّ (همانند) زن در آورد و هم چنین برعکس.
آیت الله شبیری زنجانی: اگر مرد لباس زنانه، و زن لباس مردانه را لباس عادی خود قرار دهد، بنابر احتیاط واجب حرام است، ولی نماز خواندن در آن صحیح است. احتیاط مستحب آن است که اصلا مرد لباس زنانه، و زن لباس مردانه نپوشد، خصوصا درهنگام نماز خواندن.
آیت الله وحید خراسانی: اگر مرد لباس زنانه و زن لباس مردانه بپوشد، در صورتی که زیّ (پوشش) خود قرار دهد، بنابر احتیاط واجب حرام است. ستر عورت با آن در نماز بنا براحتیاط واجب موجب بطلان است.
پوشیدن لباس تنگ و چسبان، برای زن و مرد چه حکمی دارد؟
پاسخ اجمالی: پوشش بانوان در برابر نامحرم، غیر از پوشاندن، باید به گونهای باشد که حجم بدن را نشان ندهد، بنابراین پوشیدن لباس چسبان توسط بانوان در برابر نامحرم جایز نیست. در مورد پوشش مردان نیز اگر چنین لباس موجب جلب توجه و تحریک نامحرم شود، باید از پوشیدن آن خودداری شود.
ضمائم سوال:
پاسخ دفاتر مراجع عظام تقلید نسبت به این سؤال، چنین است:
آیت الله خامنهای: بهطورکلی لباس نباید بهقدری چسبان باشد که حجم و هندسهی بدن مشخص شده و یا موجب جلب توجه نامحرم یا انگشتنما شدن شود.
آیت الله بهجت: پوشیدن لباسهای تنگ و مهیّج برای زن و مرد جایز نیست.
آیت الله شبیری زنجانی: تابع آن است که نوعاً محرّک باشد یا خیر، مفسدهای بر آن مترتب شود یا نشود.
آیت الله صافی گلپایگانی: برای بانوان در مقابل نامحرم حرام است و نسبت به مردان هم اگر بنحوی باشد که موجب مفسده و تحریک نامحرم شود اشکال دارد و الله العالم.
آیت الله مکارم شیرازی: این گونه لباسها اشکال دارد و بر پسران و دختران و مردان و زنان مسلمان لازم است رعایت موازین عفّت اسلامى را، که مایه سعادت دنیا و آخرت آنهاست، بنمایند.
آیت الله نوری همدانی: در صورتی که مفسده داشته باشد جائز نیست و برای خانمها نیز پوشیدن لباسهایی که جلب نظر دارد، در مقابل نامحرم جائز نیست.
آیت الله هادوی تهرانی: برای تحقق حجاب یا پوشش مشروع باید لباس به گونهای باشد که پوست را بپوشاند و حجم بدن را نشان ندهد. با این وصف، پوشیدن شلوار لی چسبان در برابر نامحرم جایز نیست و کفایت از حجاب نمیکند و در مقابل محارم اگر محرک شهوت باشد، بنا بر احتیاط جایز نیست.
آیا عبارت «جایز نیست» معنی حرام را میدهد؟
پاسخ اجمالی: اصطلاح «جایز نیست» در مسائل شرعی و فقه مصطلح به این معنا است که مکلف در مقام عمل، نباید فعل مورد نظر را انجام دهد و از این جهت با اصطلاح حرام فرقی ندارد. بنابراین جایز نیست به معنای مکروه بودن کار نمیباشد، بلکه به معنای حرمت آن است.
البته، در برخی از مواعظ اخلاقی که این اصطلاح به کار گرفته میشود، به معنای حرمت نیست، بلکه شاید همان معنای مکروه بودن را داشته باشد و در پارهای از موارد نیز ممکن است معنای آن عدم صحت باشد.
پرسش: آیا جمله «جایز نیست» معادل جمله «حرام است» مى باشد، یا تفاوت دارند؟ اگر تفاوت دارند، تفاوت آن در چیست؟
پاسخ آیت الله مکارم شیرازی: تفاوتی ندارند و فقط تنوع در تعبیر است.
چرا زنان نمیتوانند لباس مردها را بپوشند؟
حالا که دانستیم پوشیدن چه لباس هایی برای مردان و زنان حرام است، درباره فلسفه آن هم کمی صحبت کنیم.
ابتدا باید در نظر داشت برخی فقها این نوع پوشش را به طور مطلق حرام میدانند؛ برخی دیگر میگویند: اگر این نوع پوشش به شکل عادت و روش زندگی در آید حرام است. برخی نیز قیودات دیگری دارند.
اما در مورد فلسفه و حکمت احکام الهی ابتدا به صورت کلی باید در نظر داشت هرچند همه احکام بر اساس مصالح و مفاسد است؛ و هر حکمی دارای فلسفه و علتی است؛ ولی بیان و کشف علت تمام جزئیات احکام، کار بسیار مشکلی است؛ نهایت اینکه بتوان ضوابط کلی برای احکام بیان نمود؛ که البته کلیت در اینجا به معنای اکثری است که قابل استثناست.
روح حساس و تاثیرپذیر است
حال با توجه به این نکات در مورد فلسفه حرمت این نوع پوشش میتوان گفت شاید حکمت آن این باشد که روح بشر فوق العاده تحریک پذیر است. نوع پوشش زن و تفاوت آن با لباس مرد، رابطهاى مستقیم با تفاوتهاى جسمى و روحى زن و مرد دارد. لباس افراد جامعه و مخصوصاً لباس زنان نمیتواند به هر شکل و اندازهای باشد و باید حد و ضابطه ای داشته باشد. علاوه این که این نوع پوشش موجب پایین آمدن شخصیت انسانی و وهن و تحقیر انسان میشود.
پاسخ تفصیلی به این پرسش
دلیلی را که فقهاء بر حرمت پوشیدن زن لباس مردان و پوشیدن مرد لباس زنان، اقامه میکنند، روایاتی است که در مورد لباس شهرت وجود دارد و این نوع پوشیدن را از مصادیق لباس شهرت میدانند.
از واژه شهرت و برخی روایات استفاده میشود، مقصود از لباس شهرت، پوششی است که سبب انگشت نما شدن شخص در جامعه شود و بی گمان پوشیدن لباس مخالف، چنین پیامدی دارد.
در اینجا به برخی از عبارات فقهاء اشاره میشود:
۱- صاحب ریاض المسائل: «زینت نمودن مرد با چیزی که بر او حرام است، از باب پوشیدن لباس شهرت حرام است.»
۲- شهید ثانی: «یکی از محرمات عبارت است از زینت نمودن مرد و زن با چیزی که بر او حرام است، مانند این که مرد النگو و خلخال و لباسی که به حسب عادت، ویژه بانوان است بپوشد و مانند این که زن، اشیای ویژه مرد مانند کمربند و عمامه را بپوشد.» در اینجا برخی از روایاتی هم که فقهاء آنها را دلیل بر حرمت دانسته اند، بیان میشود:
حضرت امام صادق (ع): به یقین، خداوند، شهرت در لباس را مبغوض میدارد.
حضرت امام صادق (ع): شهرت، خوب و بدش در آتش است.
حضرت امام حسین (ع): هرکس لباسی بپوشد که او را مشهور نماید، خداوند در روز قیامت، بر او لباسی از آتش بپوشاند.
بیشتر بخوانید:
نکاتی که درباره فلسفه و حکمت احکام الهی باید بدانید
- ۱. بر اساس نظریه صحیح و درست که فقهاء و دانشمندان شیعه بدان معتقدند، احکام خداوند بر اساس مصالح و مفاسد است؛ یعنی اگر انجام عملی دارای منفعت مهم و حیاتی است، آن عمل واجب خواهد بود یا اگر منفعت آن حیاتی نباشد آن عمل مستحب است؛ و اگر انجام عملی، دارای ضرر خطرناک و مهلک باشد، انجام آن حرام؛ و اگر ضرر آن خطرناک و مهلک نبوده، مکروه است؛ و در صورتی که منفعت یا ضرر آن غالب نباشد و مساوی الطرفین باشد آن عمل مباح است؛ البته منظور از منفعت و ضرر صرف منفعت و ضرر مادی نیست بلکه به معنای عام و گسترده است که به جامعیت و گستردگی ابعاد وجودی انسان میباشد.
- ۲. هرچند اصل کلیت این قاعده که احکام الهی بر اساس مصالح و مفاسد است، قطعی و یقینی است، ولی کشف مصالح و مفاسد در جزئیات و مصادیق، بسیار مشکل است.
چون اولاً: نیازمند داشتن امکانات وسیع، در ابعاد مختلف علمی است؛ و ثانیاً: بشر هر قدر از نظر علم و صنعت پیشرفت کند، باز معلومات او در برابر مجهولاتش، قطرهای است در برابر دریا «جز اندکی از دانش به شما داده نشده است»؛ و شاید علت عدم بیان علت و فلسفهی تمام احکام، از سوی اولیاء الهی دین، یکی این بوده که بیان تمام اسرار احکام برای انسانهایی که بسیاری از حقایق علمی هنوز برایشان کشف نشده، مانند گفتن معما و لغز است، که چه بسا موجب تنفر شنوندگان گردد.
امام علی (ع) میفرماید: «مردم، دشمن آن چیزی هستند که نمیدانند» لذا اولیاء الهی در حد فهم انسانها به بعضی از علتها و فلسفهها و احکام اشاره نمودند.
علاوه اینکه، هدف از دین و شریعت، آراستگی انسانها به خوبیهای علمی و عملی، و اجتناب از زشتیهای فکری و عملی است، و این هدف با عمل به شریعت به دست میآید، ولو اینکه افراد فلسفه و علت احکام را ندانند، نظیر اینکه: مریض با انجام دادن دستورات پزشک، بهبودی را به دست میآورد ولو فایده و فلسفه، دارو و دستورات پزشکی را نداند.
مضافاً اینکه: مؤمنین، چون اطمینان و یقین دارند به اینکه دستورات دینی، از کسانی صادر میشود که علم و آگاهی آنان خطاناپذیر است، پس یقین به اثربخشی و مفید بودن این دستورات دارند.
- ۳. هرچند فهم علت و فلسفه احکام مشکل است، ولی پیدا نمودن ضوابط کلی احکام، امر ممکنی است. البته کلیت در مسایل حقوقی، مثل کلیت در مسایل فلسفی نیست که استثناء ناپذیر باشد بلکه کلیت در مسایل حقوقی و اجتماعی به معنای اکثری است و لذا قابل استثناست.
حال با توجه به این نکات در مورد فلسفه حرمت این نوع پوشش میتوان گفت شاید حکمت آن این باشد که روح بشر فوق العاده تحریک پذیر است. نوع پوشش زن و تفاوت آن با لباس مرد، رابطه اى مستقیم با تفاوتهاى جسمى و روحى زن و مرد دارد. لباس افراد جامعه و مخصوصاً لباس زنان نمیتواند به هر شکل و اندازهای باشد و باید حد و ضابطهای داشته باشد. اصلاً این کار میتواند، حرکات و اخلاقیات زنان و مردان را نسبت به یکدیگر برعکس کند؛ یعنی مرد اخلاق زنانه پیدا کند و زن اخلاق مردانه؛ و این با فطرت و حکمت خلقت سازگار نیست.
دیگر این که این نوع پوشش موجب حقارت و پایین آمدن شخصیت انسانی میشود؛ که چنین چیزی را هم فقهای عظام در بحث مربوطه و در تعریف لباس شهرت ذکر کرده اند.
منبع: پرسش و پاسخهای اسلام کوئست از مراجع / هدانا / مهر