بیوگرافی علی صبوری؛ از اخراج دانشگاه تا لقب واینر!
علی صبوری با استنداپ کمدی هایش در خنداننده شو معروف شد و بعدها کلیپ های او در اینستاگرام هم منتشر شد. حضور علی صبوری در فیلم های صداوسیما با نقدهایی همراه بود که در ادامه با بیوگرافی علی صبوری آورده ایم.
بیوگرافی علی صبوری
علی صبوری، جوان پراستعداد در زمینه کمدی، متولد ۳ شهریور ماه ۱۳۷۱ در شهر مشهد میباشد. علی صبوری دارای یک برادر کوچکتر به نام آرمان اسـت کـه فرد موفقی در حوزه گرافیک اسـت. شغل خانوادگی علی صبوری فعالیت در بازار آهن آلات صنعتی اسـت و بـه گفته خودش زندگی خوب و وضعیت مناسبی دارند.
لقب جالب علی صبوری
علی صبوری لقب واینر را دارد. در خصوص این لقبِ علی صبوری باید گفت که واینر به کسانی گفته میشود که در عرصه مجازی به کار طنز سرگرم هستند و ویدئوهای خندهدار از کارها و اجراهای خویش با مخاطبان شان به اشتراک میگذارند. او خود در این باره گفته است که فعالیت هنری در قالب طنز را از شبکه اجتماعی اینستاگرام آغاز نموده است و اکنون هم در تلویزیون مشغول به فعالیت است.
افشاگری علی صبوری از تقلب در شبهای مافیا
علی صبوری، یکی از شرکت کنندگان برنامه مافیا، پست مشکوکی در فضای مجازی منتشر و به کاربران سرنخ تقلب داد.
این کمدین در پیج اینستاگرامی پدرش اینطور نوشت: اینو دوس داشتید بفرستید واس مافیابازا... بفهمن چه رکبی خوردن... من نه افشاگرم نه نظری راجع به بقیه دارم، لازم میدونم حقیقت رو بیان کنم ((چیزی که اتفاق افتاده)) نه چیزی که صرفا نظر شخصی من یا کسی باشه و بدون مدرک و دلیل... اینم کل صحبتام، اونایی که میگن نباید بگی واس اینه دوس دارن خودشونو گول بزنن یا کله شون عین کبک تو برف باشه. مثه اینکه حرفای من، چون باعث میشه طرف به خودش یادآوری کنهای بابا امکان نداره اینطوری باشه وگرنه من باهوشم خودم باید میفهمیدم و در ادامه یادآوری میکنه که اتفاقا توی مخاطب هوشت پایین بوده که تا امروز متوجه نشدی. میاد منو محکوم میکنه به حسادت، یارفروشی، بی ادبی، اصلا تو کی هستی! راحت باش، حقیقت تلخه چشات خیلی وقتا بهت دروغ میگن، گول خوردی.
همسر علی صبوری
تاکنون خبری از ازدواج علی صبوری و یا عکسی از همسر علی صبوری منتشر نشده است.
شهرت و موفقیت با اجرای استندآپ در خنداننده شو
وی از طریق ارسال ویدئو و پیش آمدن در مراحل انتخاب خنداننده به مرحلهی اجرای زنده در برنامه خندوانه رسید و در گروه فرهاد آئیش بود.
نقد حضور علی صبوری در صداوسیما
روزنامه خراسان نوشت: کمدین «خندوانه» و اینفلوئنسر اینستاگرام، در یک سال بعد از قرارداد با صداوسیما، سریالهای موفقی نداشته است.
نظرات مردمی درباره علی صبوری متفاوت است؛ برخی موافق هستند و همراه با کارهایش میخندند، اما عدهای معتقدند او در بازیگری بیشتر ادای رضا عطاران و جنس بازی او را درمیآورد. کمدین معروف که قبل از «خنداننده شو» با صفحه و کلیپهای اینستاگرامیاش معروف شده بود، بعد از قرارداد ۱۰ ساله با صداوسیما خبرساز شد. او اول تیر ۹۹ از قراردادی گفت که طبق آن، باید همه کارهایش تا سال ۱۴۰۹ با اجازه مدیران رسانه ملی باشد. صبوری اتفاقا از نظارت صداوسیما روی کارهایش ابراز رضایت کرد و گفت: «خوشحالم که کنترل میشوم.» حالا دقیقا یک سال از قرارداد ۱۰ ساله علی صبوری با صداوسیما میگذرد. در این مدت دو سریال از این کمدین روی آنتن رفته که در جذب مخاطب آن چنان توفیقی نداشته است.
درصد پایین بیننده «آخر خط»
علی صبوری در سریال تلویزیونی «آخر خط» به کارگردانی علیرضا مسعودی، نخستین تجربه حرفهای بازیگریاش را با ایفای نقش «سیامک» کسب کرد. علی مسعودی را سالهاست با فیلم نامههای شاخصی مانند «ساعت خوش»، «کوچه اقاقیا»، «سه دونگ سه دنگ» و... میشناسیم. کمدینی که با استندآپهایش در «خندوانه» حسابی معروف شد و در اولین تجربه کارگردانی، سریال «آخر خط» را ساخت؛ سریالی که تلاش کرد با درونمایه طنز، ادای دینی باشد به مدافعان حرم، اما انتقادات زیادی به همراه داشت.
همان زمان برخی رسانهها در مطالبی انتقادی نوشتند که علی مسعودی در این سریال به جای جریانسازی، سوار بر موج فضای مجازی شده است. برخی هم در انتقاد از این سریال نوشتند که «آخر خط» شبیه کلیپهای طنز اینستاگرامی است که پایهاش بر لاتبازی، قلدربازی، دعوا، زد و خورد و بیاخلاقی است و ظاهرا علی مسعودی علاقه زیادی به فضای مجازی دارد و با شوخیهایی به سبک کلیپهای اینستاگرامی و به کار گرفتن یک اینفلوئنسر اینستاگرام، به دنبال جذب مخاطب بوده است.
این سریال، اما برخلاف انتظار مدیران تلویزیون، اصلا مورد استقبال قرار نگرفت. «آخر خط» بر اساس آمار اعلام شده مرکز تحقیقات سازمان صداوسیما ۱۹ درصد بیننده داشت. شکست «آخر خط» یعنی شاخ اینستاگرام هم نتوانست تلویزیون آن زمان را نجات دهد.
برگهای برندهای که سوخت!
«کار ما فاخر نیست، مردمی است...» این جملهای است که عوامل سریال «بوتیمار» در مصاحبههایشان گفتند و اعلام کردند که سریالشان به غمها، شادیها، تلخیها و شیرینیهای زندگی مردم میپردازد. سریال «بوتیمار» حدود دو هفته پیش از شبکه ۳ به پایان رسید. سریالی که از همان زوج تقریبا تکراری حمید لولایی و مرجانه گلچین استفاده کرده بود. زوجی که قبلا هم آنها را در سریالهای «پنچری» «شب عید»، «زوج یا فرد» و حتی سریال نمایش خانگی «موچین» دیده بودیم.
«بوتیمار» برای تبدیل شدن به یک طنز خوب به برگهای برنده بیشتری نیاز داشت. آن هم در سال ۱۴۰۰ که ذائقه مخاطبان تلویزیون در مقایسه با دهه ۸۰ و حتی ۹۰ سختگیرانهتر شده است. حمید لولایی مانند همه کارهای قبلیاش همان عصبانیت خشایاروار قدیمی را داشت، مرجانه گلچین مثل سابق یک مادر حاضرجواب بود و علی صبوری هم همان حرکات و نقش سابقش در «آخر خط» و حتی استندآپهایش را بازی میکرد.
این سریال توقع مخاطبان را برآورده نکرد. علی صبوری هم نقش کاملی در سریال نداشت و در هر قسمت فقط چند دقیقهای حضور داشت که در نهایت تجربه موفقی برایش رقم نخورد.
بیشتر بخوانید:
مصاحبهای خواندنی با علی صبوری
در جایی خواندم که دوست داشتید پزشکی بخوانید و به خاطر نمایش تئاتر از دانشگاه اخراج شدید؛ ماجرا چه بود؟
علی صبوری: من یک دهه هفتادی ام و در دبیرستان تجربی خوانده ام. دوست داشتم پزشکی بخوانم، فکر میکردم درصورتی که در این رشته قبول شوم، میتوانم هنر را هم در کنارش دنبال کنم. یعنی دغدغه مالی نخواهم داشت و زمانی را صرف علاقه ام میکنم. خلاصه به جای پزشکی در رشته هوشبری پذیرفته شدم، ولی ترم آخر اخراجم کردند، زیرا میخواستم یک نمایش حرفهای را روی صحنه ببرم و با وجود هماهنگ کردن با استادان دانشگاه، پایان ترم اعلام شد که از چند واحد اموزشی بخاطر حضور نداشتن در کلاس صفر گرفته ام و خلاصه این شد آخر قصه دانشگاه من.
بگذار از وارد شدن به فضای طنز و شبکه اجتماعی اینستاگرام و هنر بازیگری آغاز کنم؛ چه طور متوجه شدی که میتوانی مردم را بخندانی؟
من از اول دنبال کارهای بزرگ بودم، به خودم میگفتم درصورتی که قرار است من هم هرکاری کنم، خب! کسانی هستند که به نحو احسن انجام میدهند. من یا میتوانم پلهای بالاتر بروم و تأثیرگذار باشم یا نباشم. اندیشه من این بود یعنی یا صفر یا صد؛ وسط ندارد. یادم میآید جشنواره نویسندگی درباره شهید چمنی در دانشگاه بود. بسیاری فیلمنامه شان را ارائه دادند در رقابت شرکت کنند و اتفاقاً جایزه خوبی هم اختصاص پیدا کرد. من هم گفتم شرکت میکنم؛ دو روز مانده به جشنواره، فیلمنامه نوشتم و اول شدم.
در زمان دانشجویی، تئاتر کار میکردم و به علت قول و وعدههای اسپانسری که محقق نشد، زمین خوردم. در نتیجه جلوی اجرای ما گرفته شد و حواشی دیگری اتفاق افتاد. حتی هنرپیشه معروفی که در تئاتر من بازی میکرد میدانست این مشکلات اقتصادی و مالی برای مان پیش آمده، ولی باز اصرار داشت تا روز آخر بماند و پول هتلش را من بپردازم. در این مشکلات و حواشی به خدا میگفتم:خدایا من خوردم زمین و همه سرمایه زندگیم از دستم رفتم... آن روز در خودرو پدرم، با حالت بغض، ناخودآگاه اتفاقی افتاد.
ماجرای استندآپهای اینستاگرامی
علی صبوری: ۲ روز بود که گوشی پدرم را گرفته بودم و خودم از این گوشیهای ساده داشتم. در مسیر حرکت، شبکه اجتماعی اینستاگرام را نصب کردم. همین طور به این نرمافزار نگاه میکردم دیدم چه جالبه اینها از خودشان ویدئویی میگیرند که حالت استندآپی دارد. من از خودم ویدئویی گرفتم و چند کامنت داشتم؛ یکی به من گفت چقدر پول میدهی این ویدئوی تو را در صفحههای پربازدید، بگذاریم. گفتم چه قدر؟ گفتند ۵۰ هزار تومان. گفتم میشود از من ۳۰ هزار تومان بگیرید؟
تصمیم گرفتم برای"خندوانه" ویدئو بفرستم
علی صبوری: بعد از قرار گرفتن در چند صفحه دیدم، صفحه تازه وارد من چند کامنت گرفت و نظر خورد. فردای آن روز ۱۰۰ هزار تومان قرض گرفتم که برای سه ویدئوی دیگر، سه بار تبلیغ کنم. تا این که چند نفر آمدند و استقبال کردند و گفتند این طنزش خاصه! اصلا روند رو به اتفاقات عجیب و غریب میرفت و به بازدیدکننده میلیونی میرسیدم. رفته رفته به جایی رسیدم که دیدم میتوانم فیلم کوتاه بسازم و ساختم. به همین خاطر ساخت کلیپ و ویدئوها را با تصویرهای حرفهای تری دنبال کردم.. مشهد ویدئوها را میساختیم تا این که مردم خوششان آمد و تصمیم گرفتم برای" خندوانه" ویدئو بفرستم.
تا پیش از حضور در خندوانه صفحه اینستاگرامم ۴۰۰ هزار فالوور داشت که بعدها نیم میلیون نفر دیگر هم به آن اضافه شدند. خلاصه تا پیش از آن ویدئوهای کوتاه تولید و بارگذاری میکردم. نخستین کلیپ یک دقیقهای که در اینستاگرام منتشر کردم، یک روز از وقتم را برای تصویربرداری و اماده سازی گرفت، ولی خوشبختانه کار خوب پیش رفت و چندی بعد مخاطب هایم زیاد شدند تا جایی که این صفحه مانند پیجهای میلیونی برایم درآمدزایی داشت.
در بین کمدینها و طنازها، الگویی داری یا فکر میکنید به کسی شبیهی؟
علی صبوری: هیچ کس نیست واقعاً. به نظرمن رضا عطاران، مهران مدیری و محسن تنابنده مغز متفکرند که مؤلف و سبک خودشان را دارند. اگر قرار باشد من ۱۰ سال دیگر رضا عطاران بشوم که در بهترین وضعیت این کاراکتر را داریم و لذت میبریم. دوست دارم کمدین جدیدی بشوم که بتوانم در خدمت هم نسلیهای خودم باشم. در نسل جدید ما کمدین نداریم. ما در ایران" شومن" زیاد داریم، ولی این که بتواند سریالی طنز و یا ماجرایی را تعریف کند کمتر شاهدیم؛ در خارج از کشور این گونه استندآپ کمدی را زیاد داریم.
هدفتان برای ادامه مسیر پول است یا شهرت؟
علی صبوری: هیچگاه در زندگی اولویتم پول نبوده است. فکر میکنم، هر کاری را درصورتی که صرفاٌ با هدف کسب پول دنبال کنیم، به شکست منجر خواهد شد. کسب و کار برای من از ۸ سالگی و با دست فروشی آغاز شد و در این سالها تلاش کردم کمترین اتکای مالی را به پدر و خانواده ام داشته باشم. گاهی برای ۱۰۰ هزار تومان درمانده شده ام، ولی حتی در دشوارترین مراحل زندگی هم هدفم از انجام کاری، پول درآوردن نبوده است.
نظرم در مورد شهرت هم همین است، ضمن اینکه در همان فضای مجازی هم شهرتی داشتم که البته به قواره شناختی نبود که به واسطه حضور در رسانه ملی برایم ایجاد شد. شخصیتم طوری است که از هیچ کس برای خودم بُت نمیسازم. اشکال عمده جامعه ما این است که میگوییم فلانی همه چیزش عالی است و از آن سلبریتی و چهره مشهور برای خودمان بُتی میتراشیم که امکان دارد با هر تلنگری فرو بریزد.
منبع: بیتوته / روزنامه خراسان / برترین ها