صفحه نخست

دیگه چه خبر

فرهنگ و هنر

خانواده و جامعه

چند رسانه ای

صفحات داخلی

۲۲ بهمن ۱۴۰۱ - ۰۹:۴۰

از فروش مخفیانه نفت به اسرائیل تا پروژه کشته‌سازی کارگران

سید مهدی حسینی می‌گوید رفتن شرکت‌های خارجی از ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی، کشور را با چالش‌های جدی همراه کرد اما با تلاش‌های همه جانبه این چالش به فرصت مدیریت صنایع نفت از سوی ایرانی‌ها تبدیل شد.
کد خبر: ۶۶۸۴۹
حسینی که در سال‌های ابتدایی ورودی انقلاب در صنایع فولاد و سپس وزارت نفت سمت‌های مختلفی داشته از وضعیت نفت در سال‌های پایانی دولت پهلوی می‌گوید و همچنین خاطراتی را از چگونگی مدیریت این صنعت مهم در ماه‌ها و سال‌های پس از پیروزی انقلاب اسلامی نقل می‌کند.
 
او معتقد است با وجود برخی تصمیماتی که بعدها مشخص بود که چندان مناسب نبوده صنعت نفت ایران توانسته هم با رفتن ناگهانی شرکت‌های خارجی کنار بیاید و هم شکایت‌های بین‌المللی علیه ایران را به بهترین شکل مدیریت کند.
 
در ادامه متن کامل گفت‌وگوی ایسنا با مهدی حسینی را می‌خوانیم.
 
اگر بخواهیم تاریخچه کوتاهی از صنعت نفت ایران پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ارائه کنیم، چه مواردی بیشترین اهمیت را دارد؟
 
در بررسی تاریخ اقتصادی ایران ما با دوره‌ای مواجه هستیم که به آن عصر امتیازات می‌گویند در این دوره که از قاجارها آغاز می‌شود شرکت‌های خارجی و استعماری به شیوه‌های مختلف به ایران می‌آمدند و از دولت ما امتیازهای مختلفی می‌گرفتند که بعضا هیچ ارتباطی با منافع ملی ایران نداشت. در دهه‌های بعد و پس از کشف نفت در ایران بسیاری از این کشورها با هدف به تاراج بردن نفت ایران به کشور آمدند که این روال در دوره پهلوی دوم نیز ادامه پیدا کرد.
 
برای مثال ما با این مواجهیم که در یک دوره‌ای شوروی با تسخیر شمال ایران به دنبال به دست آوردن امتیازات نفتی در این بخش بود. همین موضوع باعث شد که مجلس ملی برای نخستین بار به این مساله ورود کند و دادن امتیاز نفتی چه در شمال و چه در جنوب به شوروی و انگلستان را ممنوع اعلام کند. در سال‌های بعد در دولت رزم‌آرا پس از آنکه کشورهایی مانند ونزوئلا و عربستان سعودی توانسته بودند توافق‌های فروش ۵۰ – ۵۰ نفت را به دست بیاورند ایران نیز به دنبال آن بود که البته با ترور رزم‌آرا اوضاع تغییر کرد و ما به سمت ملی شدن نفت حرکت کردیم. در این دوره‌ها کنسرسیوم نفتی تشکیل شد که باز هم منافع ما را تامین نمی‌کرد.
 
کنسرسیوم‌های نفتی بخش مهمی از تاریخ این حوزه را شامل می‌شود؛ در سال‌های منتهی به پیروزی انقلاب وضعیت ایران در این حوزه چگونه بود؟
 
پس از ۲۸ مردادماه ۳۲ شرکت نفت بریتانیا به ایران بازگشت و باز هم سهم کامل خود را گرفت به این ترتیب آنها در یک کنسرسیوم ۴۰ درصد نفت ایران را برای خودشان برداشتند ۴۰ درصد به ۱۱ شرکت آمریکایی دادند و ۲۰ درصد را میان دو شرکت اروپایی تقسیم کردند. در این دوره ما تنها چیزی تحت عنوان حق‌ الارض و مالیات دریافت می‌کردیم. البته در سال‌های بعد شرایط ایران تغییر کرد و با توجه به این‌که ما بزرگترین تولید کننده نفت در منطقه بودیم با تاسیس اوپک توانستیم نقش مهمی در تغییرات ایفا کنیم و در نهایت سهم ما که در ابتدای کنسرسیوم ۱۶ درصد بود به ۸۲ درصد افزایش یافته بود. باید به این سهم یک میلیون بشکه نفت روزانه در دریا را نیز اضافه کنیم.
 
از فروش مخفیانه نفت به اسرائیل تا پروژه کشته‌سازی کارگران
 
افزایش جدی درآمدهای نفتی دولت پهلوی چرا سرانجام به نارضایتی‌های اقتصادی منجر شد؟
 
اقتصاد ما در دهه ۴۰ اقتصادی کوچک بود که البته در برخی حوزه‌ها توانست آمارهای مثبتی را به ثبت برساند. اما در دهه ۵۰ چند اتفاق رخ داد که به افزایش جدی درآمد نفت ایران انجامید. نخست بحث قیمت‌گذاری نفت از سوی اوپک بود که با همکاری شاه عربستان انجام شد و سپس بحث جنگ عراق و اسرائیل و تحریم‌هایی که عرب‌ها، ‌ علیه کشورهای اروپایی انجام دادند و اجازه انتقال نفت برای بعضی از این کشورها از کانال سوئز را نمی‌دادند در نهایت باعث شد ناگهان درآمد ما چند برابر شود. در این سال‌ها ما سرمایه‌ گذاری‌هایی را در پروژه‌های مختلف انجام دادیم. برای مثال در سنگ آهن هندوستان و در یک پالایشگاه و کود شیمیایی این کشور سهامدار بودیم. در سنگال در توزیع گاز مایع و پمپ‌ بنزین‌های این کشور سهم داشتیم. در کره جنوبی سرمایه‌ گذاری کردیم در دریای شمال برای استخراج نفت با انگلیسی‌ها شریک بودیم. حتی در آفریقای جنوبی نیز سهم داشتیم که در واقع حفظ کردن تمام آنها در سال‌های پس از پیروزی انقلاب کاری دشوار بود که خوشبختانه انجام شد.
 
تمام این تغییرات باعث شد که شاه دچار یک خودبزرگ‌بینی شود. او به جای باز کردن فضای سیاسی اعلام کرد که حزب رستاخیز را تشکیل داده و هر کس که با آن موافق نیست می‌تواند پاسپورت بگیرد و از کشور برود. از سوی دیگر با تشکیل ساواک سرکوب دانشجویان و نیروهای سیاسی شدت گرفت. طرح انقلاب سفید با وجود آنکه در برخی حوزه‌ها نتایجی داشت اما در نهایت به نارضایتی نیروهای مذهبی انجامید و شاه به جای شنیدن صدای آنها از خردادماه ۴۲ به بعد به سمت سرکوب آنها حرکت کرد. تمام این مسائل را وقتی کنار هم می‌گذاریم می‌بینیم که عملکرد حاکمیت در دوره پهلوی مردم را به مرحله انقلاب اسلامی رساند.
 
در روزهای پس از پیروزی انقلاب صنعت نفت ایران چه شرایطی داشت؟
 
همانطور که پیش‌تر گفتم یکی از اصلی‌ترین چالش‌های ما حفظ کردن سرمایه‌های کشور در نقاط مختلف جهان با وجود تحریم‌ها و شرایط جنگ بود. وزارت خارجه ما توصیه اکید کرد که این سرمایه‌ها حفظ شود و ما توانستیم در بخش‌های مختلف موفق باشیم. اما برای مثال ما در آفریقای جنوبی یک سرمایه‌ گذاری داشتیم اما با توجه به مستقر بودن رژیم آپارتاید توصیه اکید این بود که ما از آن خارج شویم. با وجود آنکه پول ما در آن زمان تنها به ۸۰ هزار دلار رسیده بود با مذاکرات انجام شده در نهایت هشت میلیون دلار سهم خود را فروختیم. البته در این میان چالش‌هایی وجود داشت؛ دولت پهلوی در تمام این سال‌ها به شکل مخفیانه به اسرائیل نفت می‌فروخت و این فرآیند را به شکل پیچ در پیچ با تاسیس شرکت‌های مختلف پنهان کرده بود. ما پس از انقلاب با این موضوع مواجه شدیم که اسرائیل پول نفت ما را نداده بود و از سوی دیگر ما در یک خط لوله مشترک نیز سهام‌دار بودیم. یک چالش این بود که ما اسرائیل را به رسمیت نمی‌شناختیم اما دادگاه‌های بین‌المللی از ما می‌خواستند که از یک کشور شکایت کنیم. با این وجود پس از آنکه به سراغ اسناد و مدارک رفتیم متوجه شدیم که جدا از پنهان‌کاری‌ها در دوره پهلوی یک گروه نفوذی نیز در ماه‌های ابتدایی پیروزی انقلاب اسناد باقی‌مانده را نیز از بین برده بودند که حدس من این است که همین موضوع نیز کار خود اسرائیلی بوده است.
 
جدا از آن در دوره اعتصابات و انقلاب تمام شرکت‌های نفتی بین‌المللی حاضر در کنسرسیوم ایران را ترک کرده بودند به این ترتیب ما نه تنها دیگر نمی‌توانستیم از آنها استفاده کنیم که حتی با خطر شکایت‌های بین‌المللی مواجه شدیم متاسفانه گروهی در هفته‌های اول به شورای انقلاب فشار آوردند که تمام قراردادهای نفتی کشور را ملغی کنند و پس از اعلام این تصمیم تمام این شرکت‌ها از ما شکایت کردند که اگر ما در آن شکست می‌خوردیم چند میلیارد دلار به کشور خسارت وارد می‌شد ولی خوشبختانه پس از چند سال مذاکره ما تقریبا در تمامی این دعاوی حقوقی پیروز شدیم.
 
از فروش مخفیانه نفت به اسرائیل تا پروژه کشته‌سازی کارگران
 
مهدی حسینی در سال‌های نخست پیروزی انقلاب کجا بود؟
 
من پس از فارغ‌التحصیلی در سال ۵۱ از دانشگاه شریف امروز و گذراندن چند دوره آموزشی در اروپا جذب صنعت فولاد شدم و پس از پیروزی انقلاب نیز در همین بخش حضور داشتم. پس از پیروزی انقلاب ما با این معضل مواجه بودیم که شرکت‌های اروپایی که بسیاری از آنها زیردست ما کار می‌کردند ایران را ترک کردند و کارگران خود را باقی گذاشتند. از سوی دیگر با توجه به نفوذ جریان‌های چپ و اتحادیه‌های کارگری ما در هفته‌های اول پیروزی انقلاب هر روز با اعتصاب و تجمع مواجه بودیم که در بسیاری از آنها خارجی‌ها نیز نقش داشتند. برای مثال در یکی از تجمعات صنایع فولاد در خوزستان بین کارگران درگیری به وجود آمد و یک کارگر زخمی شد پس از آن اعلام کردند که این کارگر کشته شده و به دنبال استفاده از آن برای برهم زدن اوضاع بودند. من تیم تحقیقاتی را فرستادم که سرانجام این فرد را در خانه منشی یک شرکت انگلیسی در اهواز پیدا کردم که برایش بلیت هواپیما خریده بودند تا مخفی بماند اما خوشبختانه این پروژه کشته سازی شکست خورد.
 
پس از این موضوع من وارد صنعت نفت شدم و همانطور که تعدادی از آنها را شرح دادم ما در حوزه‌های مختلف توانستیم اقتصاد کشور را در صنعت نفت حفظ کنیم. با این وجود در حوزه نفت دستاوردهای مختلفی داشتیم و البته مشکلاتی که برای کشور چالش‌هایی به وجود آورد بسیاری از این چالش‌ها شاید به دلیل بی‌تجربگی ما بود یا در برخی از آنها نیز عدم اطلاعات کافی موجب رسیدن به شرایطی دشوار شد. با این وجود تمام تلاش ما حفظ ثروت مردم و تداوم نقش‌آفرینی در بازار جهانی بود. اما همانطور که تلاش شد سهام ما پس از پیروزی انقلاب در کشورهای مختلف حفظ شود امروز نیز در صورت حضور در عرصه‌های بین‌المللی و سرمایه‌ گذاری در بخش‌های مختلف نفت جهان می‌توانیم در کنار تضمین بازار برای فروش نفت خام‌مان دست بالا را در بازارهای جهانی نیز داشته باشیم.
منبع: ایسنا
ارسال نظرات
انتشار نظرات حاوی توهین، افترا و نوشته شده با حروف (فینگلیش) ممکن نیست.