چوب حراج به تجربههای کرونایی میزنیم و دود میخوریم
شُک همهگیری کرونا در جهان و متعاقب آن قرنطینههای طولانی که موجی از دورکاریها، آنلاین شدن کلاسهای آموزشی و استفاده گستردهتر و البته کارآمدتر از فناوریهای نوین را پدید آورد، موجب شد متخصصان فناوریهای نوین اعلام کنند که کرونا جهان را در استفاده از تکنولوژی ۱۰ سال به پیش رانده است و این خبر خوبی بود.
دو سال پیش وقتی کرونا در ایران روزانه ۷۰۰ تا ۸۰۰ کشته میگرفت، علیرغم تمام مشکلات مربوط به پهنای باند و سرعت اینترنت، کل کشور دورکاری و کار از منزل را تجربه کرد و این تجربه اگرچه در حوزه آموزش و پرورش زیانآور تفسیر میشود، اما در سایر حوزهها که قابلیت دورکاری در آنها وجود داشت، اتفاق مثبتی بود چون عملاً موجب شد ترددهای مداوم روزانه به محل کار برای تعداد گستردهای از کارمندان لغو شود. مردم تهران هم در شگفتانگیزترین حالت تهران، در روزهای قرنطینه کرونا، هوایی پاک و آسمانی آبی را تجربه کردند.
دورکاری کارمندان نشان داد امکان کار در منزل با همان بهرهوری و حتی بالاتر وجود دارد و تعداد قابل توجهی از کارمندان میتوانند بخش قابل توجهی از زمان خود را به جای اینکه در ترافیک و برای رفتوآمد به ادارهها تلف و موجب بیشتر شدن آلودگی هوا شوند، با انرژی بیشتر در منازل خود و به کمک اینترنت برای انجام کارهایشان صرف کنند.
خوشبختانه کرونا فروکش کرد و البته در اوایل فروکش کردن کرونا این مسئله مطرح شد که باید از تجارب کرونا بهرهگرفت اما اکنون بهترین تجربه کرونا نیز به راحتی به فراموشی سپرده شده و در حالی که تهران در کثیفترین وضعیت ممکن از نظر آلودگی هوا قرار دارد، کارمندانی که میتوانند کارهای خود را از منزل انجام دهند هم باید راهی ادارههای خود شوند و این یعنی ترافیک، آلودگی بیشتر هوا و آسیبهای نگران کننده به ریه مردم.
اینکه چرا مسئولان کشور در حالی که وضعیت هوای تهران قرمز و آلوده برای همه گروههاست، فقط مدارس را آنلاین اعلام میکنند، شاید به این دلیل باشد که فکر میکنند کارمندان ریههای پولادین دارند؛ اما آیا مسئولان به این مسئله فکر میکنند که میتوان کارمندان و به ویژه مادران کارمندی که میتوانند دورکاری کنند را هم دور کار اعلام کنند تا هم بتوانند از فرزندان خود در خانه مراقبت کنند و هم بخش قابل توجهی از ترددها در شهر کاهش پیدا کند و هوا آلودهتر نشود؟
آنلاین شدن مدارس و دورکار نشدن کارمندان به ویژه مادران، عملاً نقض غرض است چراکه مادران شاغل مجبور هستند کودکان خود را در همین هوای بسیار آلوده به خانه اقوام، محل کار و یا مهدهای کودک ببرند. البته شاید بگویید مهدهای کودک تعطیل است اما بسیاری از مهدهای کودک به دلیل تقاضای والدین باز هستند تا والدینی که امکان نگهداری فرزندشان از سوی اقوام را ندارند، بتوانند فرزندانشان را به مهدکودک بسپارند.
البته این مهدهای کودک به دلیل باز بودن در هوای آلوده اخطار میگیرند اما به راستی مادری که فرد آشنایی را برای نگهداری فرزندش ندارد، در این وضعیت هوا چه باید بکند؟ چرا در حالی که میتوان به رؤسای ادارات اجازه دورکار کردن کارمندانشان را داد، چنین اجازهای داده نمیشود و همچنان کارگروه اضطرار آلودگی هوا بدون در نظر گرفتن واقعیتهای جامعه و امکانات تکنولوژی، مدارس را غیرحضوری اعلام و مشکلات زیادی برای خانوادهها به بار میآورد.
زهرا ایرجی