صفحه نخست

دیگه چه خبر

فرهنگ و هنر

خانواده و جامعه

چند رسانه ای

صفحات داخلی

۱۳ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۸:۴۳

جدال نابرابر محیط‌زیست با معادن، این بار در «تنگِ حنا» بختگان

بررسی‌ها نشان می‌دهد مشکلات «تنگِ حنا» در شهرستان بختگان که ناشی از فعالیت بیش از حد معادن و کارخانه‌های پودرسنگ است، با اندکی تامل در نحوه اداره این صنایع به نفع مردم قابل حل شدن و پیگیری است.
کد خبر: ۶۶۸۰۹
بحث و گفتگو یا به تعبیر بهتر، جدال حوزه صنعت با محیط‌زیست در ایران چیز تازه‌ای نیست و موضوعی است که تقریباً همواره وجود داشته و هرازگاه پای رسانه‌ها هم به آن باز می‌شود. اما این جنگ و گریزها تنها در فضای رسانه جذابیت دارد و این مردم و محیط‌زیست هستند که هر بار بیش از قبل از ضررهای محیط‌زیستی و مشکلات معیشتی معادن متضرر شده و هرسال وضعیتی بدتر از سال قبل دارند. این در حالیست که دولت سیزدهم بارها بر ضرورت انتفاع مردم محلی از معادن تاکید داشته است. یکی از مناطقی که این روزها با مشکلات ناشی از معادن به شکل زیادی دست و پنجه نرم می‌کند، منطقه «تنگِ حنا» واقع در شهرستان بختگان در استان فارس است که دارای بیش از ۸ معدن سنگ سفید و ۹ کارخانه تولید پودر سنگ، تخریبی گسترده در این منطقه را موجب شده و در کنار مشکلات گردوغبار سمی و نمکی ناشی از خشکسالی دریاچه بختگان، معضل دیگری را هم بر دوش مردمان این ناحیه آوار کرده است.
 
وضعیت بحرانی منطقه به‌گونه‌ای است که مردم این ناحیه دیگر به اثرات تخریبی معادن کمتر اعتراض داشته و تنها خواهان برچیده شدن کارخانه‌های تولید پودرسنگ در این ناحیه هستند. گزارش پیش‌رو حاصل گفت‌وگوی پژوهشگر ایرنا با چند تن از ساکنان این منطقه است.
 
تنگ حنا کجاست و مشکل اصلی آن چیست؟
 
منطقه تنگ حنا در ۴۰ کیلومتری شهرستان «نی‌ریز» و در ۷۰ کیلومتری آباده طشک مرکز شهرستان «بختگان» قرار دارد. این منطقه شامل ۱۴ روستا و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۹۵، جمعیت آن ۱۱ هزار و ۱۵۶ نفر (۳۲۹۷ خانوار) ‌است. وضعیت اقتصادی مردم منطقه که سابقه بسیار طولانی هم دارند، کشاورزی و دامپروری بوده که از مراتع این ناحیه بهره می‌بردند.
 
از میان این ۱۴ روستا، سه روستای «شهرک تنگ حنا»، «امیرآباد» و «جلال‌آباد» به دلیل قرار داشتن در مجاورت معادن، کارخانجات و کارگاه‌های سنگ‌کوبی، بیش از ۳۵ سال است که با آسیب‌های زیست‌محیطی مواجه هستند. انتشار ریزگردها و گردوغبار ناشی از کارخانجات تولید پودرسنگ،کرومیت ، گچ و آهک‌های حاصل از فعالیت‌های سنگ‌کوبی‌ها و معادن و بروز بیماری‌های پوستی و تنفسی براثر انتشار این ریزگردها شده است.
تصرف برخی مزارع کشاورزی مردم توسط برخی کارخانجات، ورود گچ و آهک به مزارع کشاورزی و خشک شدن درختان پسته باغات، بروز مشکلات امنیتی و معضلات اجتماعی همچون توزیع مواد مخدر توسط نیروی کار غیربومی خارج از استان فارس شاغل در این معادن و کارخانجات، استفاده نامناسب از نیروی کار بومی و اهمال در پرداخت حقوق و بیمه آنان، انحراف آب چشمه‌ها به‌سوی معادن، تخریب قنات زنده متعلق به اهالی توسط یکی از مجتمع‌های تولید سنگ، حفر چاه‌های عمیق در محوطه روستا و استخراج بی‌رویه آب برای معادن و بروز خشکسالی و کمبود آب در این سه روستا و ... تنها بخشی از مشکلات مردم این نواحی است.
 
آنچه موجب ناراحتی و اعتراض افراد بومی این مناطق است، خلف وعده‌های اصحاب صنایع و معادن این منطقه در کمک به عمران و آبادانی روستاها بوده است.
 
کارخانجات پودر سنگ، تخریب و تصرف اراضی کشاورزی
 
آنچه موجب ناراحتی و اعتراض افراد بومی این مناطق است، خلف وعده‌های اصحاب صنایع و معادن این منطقه در کمک به عمران و آبادانی روستاها بوده است. به گفته یکی از ساکنان روستا تاکنون بیش از ۱۵ کیلومترمربع از کوه‌های سفید سنگ چینی این روستا (معروف به کوه سفید سنگ چینی نی‌ریز) در تصرف یکی از این کارخانجات تولید پودر سنگ قرار گرفته است. این کارخانه برای آغاز فعالیت‌های خود چاه‌های عمیقی در بالای روستا حفر کرده و روزانه نزدیک به ۱۰۰ تانکر آب شیرین استخراج و به معدن خود منتقل می‌کند که این امر موجب کاهش ذخیره آب‌های زیرزمینی روستا و بروز آب تلخ (و نه شور) در روستا شده است.
به گفته این ساکن روستا، کارخانجات تولید پودر سنگ برای همراه ساختن مردم با فعالیت‌های صنعتی خود و کسب رضایت آنان، در ابتدای فعالیت خود چند اقدام کوچک (یک غسالخانه با دو اتاق سیمانی) ایجاد کرده و به روستای شهرک تنگ حنا اهدا کرده و از آن زمان تاکنون گامی در راستای عمران و آبادانی روستا برداشته نشده است. این در حالی است که در مدت بیش از ۳ دهه، معادن و اراضی تحت تاثیر کارخانجات پودر سنگ، توسعه یافته و به تبع آن تخریب محیط‌زیست نیز با شدت هر چه بیشتری ادامه داشته است.
 
بررسی‌ها نشان می‌دهد که با تاسیس کارخانه‌های سنگ‌کوبی و فعالیت شبانه‌روزی آن‌ها گردوغبار بسیار زیادی از این کارخانجات در هوای این سه روستا منتشر می‌شود. با وجود اعتراض مردم روستا به این وضعیت در دهه گذشته و به مسئولین محلی، تاکنون هیچ اقدامی از جانب آنان صورت نپذیرفته است.
 
استعفای ۵۴ نفر از اعضای شوراهای روستا
 
اعتراض ساکنین مناطق یاد شده تنها در همین اندازه نیز باقی نمانده و شوراهای اسلامی این روستاها نیزتاکنون پیگیری زیادی در این حوزه داشته‌اند. یکی از اعضای شورای اسلامی روستای «حسین آباد» که نخواست نامش مطرح شود، گفت: بارها به فرمانداری و بخشداری شهرستان بختگان و نیریز مراجعه کردیم و هربار با جواب‌های متفاوت و در نهایت بدون پاسخ بازگشتیم تا این‌که برای جلوگیری از دست دادن اعتماد عمومی به شوراهای اسلامی روستا، کلیه اعضای این شورا استعفا دادند. بعد از این روستا اعضای ۱۴ روستای دیگر که در مجموع ۵۴ نفر هستند، استعفای خود را تقدیم بخشداری‌های منطقه کردند. 
 
به گفته وی اعضای ۱۴ روستای «شهرک تنگ حنا»، «امیر آباد»، «باقر آباد»، «قاسم آباد»، «جلال آباد»، «حسین آباد»، «فخر آباد»، «بسترم اول»، «بسترم دوم»، «بسترم سوم»، «بسترم چهارم» و «چامکی» همگی از سمت خود در تاریخ ۲۵ دی ماه ۱۴۰۱ استعفا داده‌اند و نکته جالب اینجاست که تا به امروز هیچ واکنشی از سوی مقامات بخشداری، فرمانداری و استانداری مشاهده نشده و مشخص نیست سرنوشت حاکمیتی این روستاها در چه وضعیتی است.
 
به استناد قانون شوراهای اسلامی روستاها اگر اعضای شورای روستایی به صورت دسته جمعی استعفا دهند، اختیار امور به دست شورای بخش که خود متشکل از نمایندگان شوراهای روستاهای آن بخش است، منتقل می‌شود. چنین حالتی هم به معنای این است که قدرت از دست جامعه خارج و در دست یک نفر یا نهایت یک جمع کوچک‌تر متمرکز می‌شود؛ که در عمل به معنای خارج شدن قدرت از دست عموم و تمرکز آن در دست یک یا چند نفر است که احتمال بروز فساد را بسیار زیاد کرده و با فلسفه وجودی شوراها در تضاد است. علاوه بر این اقداماتی که شوراها برای مردم روستاها انجام می‌دادند، در چنین حالتی به‌طور کامل منحل شده و ساکنین منطقه برای انجام امور اداری باید برای کوچک‌ترین کار به بخشداری مربوطه مراجعه کنند که این کار به نوبه خود طولانی شدن مسیر اداری و مشکلات متعاقب آن است.
 
محیط‌زیست و مردم بزرگ‌ترین متضرران
 
بررسی‌ها نشان داد منطقه تنگ حنا که دارای معادن و کارخانه تولید پودر سنگ هستند، در یک مرز بین شهرستان بختگان و شهرستان نی‌ریز قرار دارند که این کاخانه‌های پودرسنگ با یک خیابان از شهرستان بختگان جدا شده و به شهرستان نی‌ریز ملحق شدند. چنین وضعیتی به کام شهرستان نی‌ریز و به نام بختگان شده که به نوعی منافع اقتصادی آن برای شهرستان نی‌ریز و آلودگی آن نصیب شهرستان بختگان و منطقه تنگ حنا شده است.
 
بعد از گفتگو با یکی دیگر از اعضای شورای روستا که او نیز خواست نامش آشکار نشود، مشخص شد چنین وضعیتی بعد از سال ۹۸ و درست در زمانی‌که منطقه تنگ حنا از شهرستان نی‌ریز جدا و به شهرستان تازه تاسیس بختگان ملحق شد، تشدید شد. مردم منطقه تنگ حنا که به لحاظ جغرافیایی و فرهنگی بسیار به شهرستان نی‌ریز نزدیک هستند و رفت و آمد آنان بیشتر با این شهرستان بود، به ناگهان و به فاصله یک خیابان از نی‌ریز جدا و به شهرستان بختگان پیوند داده شدند. این وضعیت هم مشکل رفت و آمد و مسائل متعددی را برای ساکنان ایجاد می‌کند.
 
مردم منطقه تنگ حنا که به لحاظ جغرافیایی و فرهنگی بسیار به شهرستان نی‌ریز نزدیک هستند و رفت و آمد آنان بیشتر با این شهرستان بود، به ناگهان و به فاصله یک خیابان از نی‌ریز جدا و به شهرستان بختگان پیوستند.
 
به گفته اهالی تنگ حنا بعد از استقرار کارخانه‌های پودرسنگ، حتی یک نفر از افراد بومی منطقه در آن‌جا اشتغال ندارند و نیروی کار این شرکت‌ها هم از خارج استان تامین شده که کاملا با آن‌چه که مالکان این کارخانه‌ها به مردم محلی می‌گفتند متفاوت است. به غیر از این، محدوده تحت تصرف این کارخانه‌ها و یا حتی معادن از حد قانونی فراتر رفته بخش زیادی از اراضی کشاورزی و مسکونی را دستخوش تغییرات زیادی کرده است. بر اثر فعالیت معدن‌داران و کارخانه‌های سنگ‌کوبی، گرد سفیدی از آن‌ها متصاعد شده که این گرد سفید شامل کرومیت، گچ، آهک و ... و به عنوان ضایعات شناخته می‌شود که متاسفانه و بر خلاف قوانین در همان محدوده روستاها باقی مانده است. در این حالت با برخاستن کوچک‌ترین نسیم یا بارش باران این مواد جا به جا شده و به منازل و مناطق مسکونی و باغات کشاورزی وارد می‌شود. به گفته ساکنان بسیاری از باغات کشاورزی از بین رفته و مراتع مخصوص چرای دام نیز از بین رفته و همین موارد موجب شده تا کشاورزی و دامداری که منبع درآمد سنتی ساکنان منطقه بوده تقریبا نابود شود. بررسی‌های میدانی نشان می‌دهد که طبیعت منطقه تنگ حنا تا ۴ دهه قبل یعنی قبل از احداث معادن و کارخانه‌ها پوشیده از جنگل‌های بادام کوهی بوده که طی سه دهه بخش زیادی از آن‌ها بر اثر وجود گرد سفید منتشر شده از کارخانجات از بین رفته و امروزه کمتر نشانی از آن‌ها به چشم می‌خورد. آن چند مورد باقی مانده هم تُنُک، کم‌پشت، بیمار و در معرض نابودی کامل است.
 
آن‌چه مشخص است، مراتع و محیط‌زیست منطقه تا حد زیادی از بین رفته، اشتغال به دلیل عدم به کارگیری نیروهای محلی تحدید و منابع درآمد سنتی یعنی کشاورزی و دامداری هم نابود شده است. فعالیت معادن و کارخانه‌ها نیز در این نواحی نه تنها موجب رونق اقتصادی نشده بلکه حداقل ملزومات زندگی در این ناحیه را از بین برده و به زودی جمعیت زیادی از مناطق روستایی را راهی شهرای بزرگ کرده و مشکلات اجتماعی و فرهنگی متعاقب آن را ایجاد خواهد کرد.
 
آنچه مشخص است تقسیمات سیاسی و عدم به کارگیری درست منابع و امکانات و تخصیص اعتبار برای منطقه مشکلات زیادی را ایجاد کرده است.
 
چه باید کرد؟
 
بررسی‌ها نشان می‌دهد که حضور معادن و به ویژه کارخانجات پودرسنگ در ناحیه تنگ حنا مشکلات متعددی اعم از مشکلات زیست‌محیطی، اقتصادی و از همه مهم‌تر اجتماعی و فرهنگی را ایجاد کرده است. شاید جبران دو مورد نخست با اختصاص منابع و تزریق منابع مالی و اقدامات جایگزین متعدد تا حدی قابل جبران باشد، اما جبران تبعات اجتماعی آن که مواردی مانند کوچ اجباری، عدم ادغام فرهنگی با جامعه مقصد، گسترش حاشیه‌نشینی و بروز انواع آسیب‌های اجتماعی(اعتیاد، فساد، فقر، فحشا و ...) است، چیزی نیست که بتوان با تزریق منابع مالی و به آسانی آن را کنترل و جبران کرد.
 
چنانچه وجود معادن در منطقه تنگ حنا موجب از بین رفتن بخش زیادی از منابع طبیعی مانند آب و خاک و ... شده و اگر وضعیت به همین ترتیب به پیش برود در آینده‌ای نه چندان دور این منطقه مسکونی به‌طور کامل تخلیه شده
 
راه حل برای جبران مافات و جلوگیری از آسیب هرچه بیشتر به محیط‌زیست و وضعیت اقتصادی و اجتماعی منطقه تنگ حنا، توسعه صنایع نیست! بدون هیچ تردیدی صنایع همراه با آلودگی محیط‌زیست هستند و این آسیب به محیط‌زیست در گذر زمان می‌تواند مشکلات متعددی را ایجاد کند. چنانچه وجود معادن در منطقه تنگ حنا موجب از بین رفتن بخش زیادی از منابع طبیعی مانند آب و خاک و ... شده و اگر وضعیت به همین ترتیب به پیش برود در آینده‌ای نه چندان دور این منطقه مسکونی به‌طور کامل تخلیه شده و جای آن را شهرک‌های صنعتی می‌گیرند که بعد از اتمام منابع و استخراج همه منابع منطقه را به حال خود رها می‌کنند. نمونه‌های از این دست در ایران کم نیستند. چنانچه به گفته «احمد وحیدی» وزیر کشورحدود ۶۰ هزار منطقه خالی از سکنه داریم که به هر دلیلی روستاها را ترک کرده و به مناطق دیگر رفته‌اند.
 
این در حالیست که در بسیاری از کشورهای توسعه‌یافته جهان و حتی کمتر توسعه‌یافته مانند ترکیه در همسایگی ما، راه حل کسب درآمد و پیشرفت بر اساس الگوی «گردشگری» طراحی و تنظیم شده است. کشوری مانند سوئد از سال ۱۹۶۸ بزرگ‌ترین معدن طلای خود -که اتفاقا بزرگ‌ترین معدن طلای اروپا نیز محسوب می‌شود- را به دلیل آسیب وارد شده به محیط‌زیست تعطیل کرده است. نمونه‌های از این دست در ایران و به ویژه استان فارس وجود دارد. فعالیت «عباس برزگر» در بوانات استان فارس که صنعت گردشگری در این منطقه را به شدت رونق بخشیده و موجب رونق اقتصادی بسیاری از مناطق روستایی همجوار شده، نمونه‌ بارز موفقیت از این مسیر است.
 
مردم منطقه تنگ حنا، با وجود همه این مشکلات ایجاد شده از معادن و کارخانجات پودر سنگ، تنها خواستار سهیم شدن مردم روستا از منابع درآمدی آن‌ها بوده و حاضرند تا تمام مشکلات ایجاد شده از طریق آن‌ها را تاب بیاورند. در بررسی نظرات مردم ناحیه مشخص شد که اگر بخشی از نیروی کار این صنایع از مردم محلی تامین شده و بخشی از درآمد آن‌ها به حساب روستاها واریز شود رضایت حداقلی ایجاد خواهد شد. هرچند چنین رویکردی از همان ابتدا مشکلات خاص خودش را دارد، اما باید پذیرفت که چنین وضعیتی در شرایط کنونی حداقل اقدامی است که می‌توان انجام داد.
منبع:ایرنا
ارسال نظرات
انتشار نظرات حاوی توهین، افترا و نوشته شده با حروف (فینگلیش) ممکن نیست.