دکتر عقیل منصوری
با آمریکا چه باید کرد؟
آری ، نه در شعار بلکه در عمل آمریکا و ارزشهای فاسد شده اش رو به افول است اما در مقابل اینها تا زمانی که دل را به پیشرفت بومی خودمان ندهیم برای ما اسباب راحتی و امنیت نیست.
تابناک جوان:
سیزده آبان در کشور ما به روز مرگ بر آمریکا شهرت یافته است. روزی که در آن تقابل 40 ساله جمهوری اسلامی و ایالات متحده آمریکا از سوی مردم و رسانه ها مرور میشود.
امسال دونالد ترامپ رئیس جمهوری عجیب و غریب آمریکا در اقدامی خلاف حقوق بین الملل تحریم های ضد ایرانی و ضد برجامی اش را بدون هراس از جامعه جهانی را در این روز رونمایی می کند.
به عبارتی ترامپ بر خلاف اسلاف خود حوصله سیاست ورزی ندارد و آمریکا و سیاست هایش را بی نقاب به جهانیان نشان می دهد و این یعنی بزرگترین تهدید برای چهره بزک شده ی فرهنگ غرب برای تاریخ بشری!
امروز شیفتگان آمریکا هم از این تصویر بی نقاب اسیلای سرمایه داری بر دموکراسی و دانشی که صدها سال ادعا شده، به عنوان دست یافته و قرارداد اجتماعی ، میثاق جهانی انسان مدرن است، دفاعی ندارند.
ترامپ با خروج از برجام و برخی معاهدات بین المللی بزرگترین خدمت را به متقدین امپریالیسم در تاریخ کرده است زیرا نشان داده که کل دانش هایی که انسان مدرن طی 400 سال برای آن زحمت کشیده و به دست آورده است در مقابل سرمایه داری پوچ و بی معنی است. حقوق مخصوص امور پیش پا افتاده است. افکار عمومی مهم نیست و حتی رسانه نیز ارزشی ندارد.پول و قدرت آن جایگزین کل علوم انسانی بشری انسان مدرن و متعارف می شود.
خارج از نظام ارزشی، از طرفی رویارویی ایران و آمریکا در منطقه آسیای غربی نیز شکل خاص خود را دارد.
محل پایگاه های نظامی ایالات متحده آمریکا را ببنید.اگر بهره ای از عقل داشته باشیم و بدون تعصب نگاه کنیم متوجه خیلی از نکات خواهیم شد.
واقعیت این است که در کشور ما تنفر و شیفتگی نسبت به آمریکا اجازه بررسی همه جانبه و آزادانه درباره ی روابط ما با این کشور را نمی دهد.
آمریکا تقریبا بدون هیچ مانع جدی پس از جنگ سرد حاکمیت خود را بر نظام های عالم حس کرد اما معماری سیستمی او به خاطر نقش ایران در منطقه غرب آسیا ناکام ماند و شاید به همین دلیل هم جمهوری اسلامی ایران بزرگترین مشکل آمریکا است.
مشکلی که حتی با سقوط بعید و دور از انتظار آن هم حل نخواهد شد،زیرا جمهوری اسلامی چه در ایران و چه در خاورمیانه تبدیل به یک فرهنگ شده است و قدری طرفدار دارد که حالا حالاها خیال امریکا برای قورت دادن منطقه ی حساس و ثروتمند ما راحت نباشد.
از طرف ما نیز مهمترین مشکل ایران رویارویی در عرصه ی فرهنگ است.
به عبارتی اگر امروز کسی یک نظامی یا یک ماشین آمریکایی را در دوردست ترین نقاط کشور ببیند قطعا واکنش نشان می دهد اما وقتی تلویزیون یک فیلم وسترن نمایش دهد یا با بودجه عمومی یک نماد والت ديزني روی دیوار و چمن پارک نقش ببندد یا از همه بدتر در دانشگاه افکار وابسته به اردوگاه لیبرال دموکراسی و کاپیتالیسم ترویج می شود هیچ کس نه ناراحت می شود و نه احساس خطر می کند.
کشوری که بسیاری از مدیران فرهنگی رسانه ای آن را ، این گونه با افتخار در چنگال فرهنگی امپریالیسم رها کرده است و در مقابل سلول سلول اندیشه و زندگی اش شبیه آمریکا و برابر خواست اوست شبیه بازیگر تعزیه است که در آن شمر و امام حسین در صحنه با هم می جنگند و پس از پایان نمایش کنار هم با آرامش و صلح و صفا چای و سیگار مصرف می کنند.
نبرد ما با آمریکا و به عبارت واقعی تر محاصره کشور ما توسط دست نشانهای او از طرفی و خروج ایران از این حلقه به سمت مدیترانه به عنوان آخرین نقطه ی مبارزه و مقاومت یک حقیقت غیرقابل انکار است.
حتی بزرگترین شیفتگان و عاشقان آمریکا در داخل و خارج ایران هم توضیحی ندارند درباره ی این که ایالات متحده در پس صدها هزار کیلومتر از مرزهایش در این سامان دقیقا چه غلطی می کند؟
آنها توضیحی ندارند درباره این که دلیل انتقاد او از ایران و عدم انتقاد او از عربستان در مقوله حقوق بشر چیست؟
یا کسی جواب درستی درباره ی دلیل تعهد دائمی این کشور به اسرائيل نمی دهند.
امروز حتی مدعیان دانش غربی درباره ی این که آمریکا چرا با انکار دانش سیاست، حقوق بین الملل ، قواعد تجارت و انواع و اقسام علوم انسانی در حال شخم زدن تاریخ به پشتوانه ی پول و هژمونی رسانه ای خود است؛ توضیحی ندارند.
فوکویاما که روزی به نفع آمریکا از پایان تاریخ گفت و امروز مایوسانه از آرمان الگور و جریان جهانی سازی دلش برای پوسیده های اندیشه سوسیالیست ها و مارکسیست ها تنگ شده باز از ترس فرعون مو طلایی باز نگران پایان واقعی تاریخ شده است.
آری ، نه در شعار بلکه در عمل آمریکا و ارزشهای فاسد شده اش رو به افول است اما در مقابل اینها تا زمانی که دل را به پیشرفت بومی خودمان ندهیم برای ما اسباب راحتی و امنیت نیست.
در مقابل اندیشه ضدآمریکایی تا زمانی که به بلوغ استقلال فرهنگی و علمی از ایالات متحده نرسیده،یک ادعا بیش نیست.
تجربه اثبات کرده امکان استقلال از آمریکا وقتی خاک کشوری در اشغال نظامی و سیاستمدار امریکایی است محتمل تر از زمانی است که خاک ما در اختیار خودمان است اما افکار و تربیت نسل آینده ما گرو آمریکا باقی مانده است.در این شرایط سخنان ضد استعماری را نباید خیلی جدی گرفت. باید توجه داشت قدرت برتر آمریکا برای استحمار جوامع انسانی بیش از زر و زور ، فکر آمریکایی است.
عقیل منصوری
ارسال نظرات
نظرات مخاطبان
انتشار یافته: ۶
در انتظار بررسی: ۰
ما که نفهمیدیم چی گفتی
ما وقتی از بومی گرایی و مبارزه با ائیدولوژی غرب میگوئیم ؛باید دقیقا بگوییم ، سیستم مورد نظر و کارایی آن چیزی است.
کشور به نظامات سازگار نیاز دارد
کشور به نظامات سازگار نیاز دارد
قدرت آمریکا از علم است و این مهم ترین نکته است
آمریکا شر مطلق است
یادداشت جسورانه اما قابل نقدی است
یادداشت منصفانه ای است.
دانشگاه های ما آمریکا پرستند
چطور می شه از مبارزه با او دم زد؟؟؟
دانشگاه های ما آمریکا پرستند
چطور می شه از مبارزه با او دم زد؟؟؟