صفحه نخست

دیگه چه خبر

فرهنگ و هنر

خانواده و جامعه

چند رسانه ای

صفحات داخلی

۰۱ دی ۱۴۰۱ - ۱۶:۰۰

ماجرای تماس دفتر رهبری با محمود دولت آبادی

روایت محمود دولت‌آبادی از تماس دفتر رهبری با او را در این مطلب بخوانید.
کد خبر: ۶۵۹۵۸
تعداد نظرات: ۱۰ نظر

محمود دولت آبادی در گفت‌وگو با نشریه «آگاهی‌نو» روایتی از تماس دفتر رهبری را مطرح کرد و گفت :

دو سال پیش از دفتر آقا به من زنگ زدند، گفتند چه می‌خواهید؟ گفتم سلامتی. کارم را انجام می‌دهم، با نان و پنیر زندگی کرده‌ام و بلد نیستم طور دیگری زندگی کنم.

گفتند نظر شما چیست؟ گفتم سلام من را برسانید و بگویید که این مملکت به یک تجدیدنظر اصولی نیاز دارد، از این واضح‌تر بگویم؟ به چه زبانی بگویم دیگر؟ اکنون با آن معیار می‌گویم این نوع برخورد با مردم تجدید نظر اصولی نیست.او در پاسخ به این سوال که فکر می‌کنید گوشی باشد که صدای شما را بشنود؟ گفته: شخص اول مملکت ضرورت یک تجدید نظر اصولی در کشور را که نظر من بود حتما شنیده‌اند. دیگر باید به چه کسی گفت؟


بیشتر بخوانید

 

منبع : اعتماد آنلاین

ارسال نظرات
انتشار نظرات حاوی توهین، افترا و نوشته شده با حروف (فینگلیش) ممکن نیست.
نظرات مخاطبان
انتشار یافته: ۱۰
در انتظار بررسی: ۰
جواد
|
|
۱۴:۲۸ - ۱۴۰۱/۱۰/۰۴
آقای نسبتا محترم شما اگه نان وپنیر میخورین من یکی نان خالی میخورم وفقط وفقط گوش به فرمان رهبرم سیدعلی آقای خامنه ای هستم چونکه آزادی وآبروی ما در سایه ایشان هست والسلام .
ممل
|
|
۱۴:۰۳ - ۱۴۰۱/۱۰/۰۳
منظور از تجدید نظر اصولی ایشان کرنش در برابر قلدر دنیا یعنی آمریکاست. همه دوستان میدانیم که مشکل فقط حیوانات آمریکایی هستند با اعمال ضالمانه ترین تحریم ها برابر مردم مظلوم ایران. در فرهنگ شیعی هم تسلیم در برابر ظالم تعریف نشده است. به نظرم آنهایی که با رهبری ایشان مشکل دارند در حقیقت با عقاید شیعی مشکل دارند. من که حاضرم از فقر و نداری بمیرم ولی در مقابل حیوانات آمریکایی تسلیم نشم. قیامت سخت نزدیک است دریابید دنیا چند روزی بیش نیست…
مجتبی شهابی
|
|
۱۳:۴۴ - ۱۴۰۱/۱۰/۰۳
مطمئنید که از دفتر رهبری بوده‌اند؟!!

از شبکه بی بی سی ، منو تو ، ایران اینترنشنال و یل جایی دیگری نبوده‌اند !!!!

جناب دولت آبادی، شخصا شما را زیارت کرده ام ، اما یک چیز را در کل این ملیت و نسل کاملا درهم فرو رفته یافته ام و آن اینست که گدا باشی و خود را به درویشی و تعبد برای یافتن چاره راهی برای آبرومندی در بین مردم بزنی ، در اوج خفت و خاری و نداشتن هیچ جایگاه اجتماعی ، با کلمات کاملا فریبنده ادعایی پادشاهی و امر و نهی به دیگران بکنید ، خوی قدرت طلبی در عین طبل تو خالی بودن که متاسفانه در بسیاری از ارزشمندان و حتی سیاسیون و مدعیان فرهنگ و ادب ایران را سالهاست چه در دوران شاه چه در دوران کنونی فرا گرفته .

جایگاه ادبی و فرهنگی شما در پشت کتابها و رومانهای کاملا غنی و بیاد ماندنی در آن کشور ، جایی برای مشهور شدن و مطرح کردن دوباره در روزنامه ها ، مجلات و سر زبان انداختن نام شما و دیگران با یک تماس تلفنی که هیچکس نخواهد توانست تاییدی برای دفتر رهبری یا غیر رهبری آن داشته باشد نخواهد داشت، حتی اکر واقعا شما در لبن سن و سال مانند بسیاری از عقب افتادگان ذهنی و دارایی انواع بیماری‌های روحی و روانی چه در داخل چه خارج از کشور به فکر قهرمان سازی از خود میباشید !!!!
FARIDON.GH484
|
|
۰۸:۵۶ - ۱۴۰۱/۱۰/۰۳
جمله کوتاه دولت ابادی شبیه الماس نایابی بود که گفتند
ناشناس
|
|
۱۹:۰۲ - ۱۴۰۱/۱۰/۰۲
دیگر برای این تماس ها دیر شده. ایشان خودش عاقل باشد و کنار برود تا لااقل سرنوشت قذافی برایش رقم نخورد.
ناشناس
|
|
۱۷:۴۱ - ۱۴۰۱/۱۰/۰۲
اگه اون گوش شنواداشت وضعیتمون اینطوری بود ؟؟؟؟
شادی
۲۳:۵۸ - ۱۴۰۲/۰۴/۱۱
اولا که اون نه ایشون ثانیا شما مگه گوش شنوا برا حرفای ایشون داشتید
ناشناس
|
|
۱۶:۴۴ - ۱۴۰۱/۱۰/۰۲
کاملا صحیح. نمیخوان بشنون
ناشناس
|
|
۱۵:۱۱ - ۱۴۰۱/۱۰/۰۲
حکومت خوابه اگر نبود سریع به هر اتفاقی در مملکت واکنش نشان میداد و اجازه نمی‌داد هزینه اتفاقات برای مملکت و مردم بالا بره این نشون میده توان تشخیص از حاکمان گرفته شده و قوه تمیز ندارند
ناشناس
|
|
۱۴:۱۴ - ۱۴۰۱/۱۰/۰۲
دو سال پیش ؟؟؟؟؟؟؟؟؟خسته نباشی استاد