جزئیاتی عجیب از زندگی شخصی که ۱۷سال نخوابید!+ فیلم
در گفتگوی زیر جزئیاتی عجیب از زندگی شخصی که ۱۷سال نخوابیده است را ببینید.
ابراهیم عطایی، مردی است ۳۰ ساله از خطه سرسبز شمال ایران در شهر آستانه اشرفیه در استان گیلان روزگار میگذراند؛ در پی اتفاقاتی ناگهان خواب از چشمانش رخت بربسته تا به امروز ۱۴ سال است که حتی یک دقیقه هم نخوابیده است "خواب برایم آرزو شده و بیخوابی زندگیام را عوض کرده و من را از بقیه متمایز کرده است و همه میخواهند بدانند نخوابیدن چه حسوحالی دارد، بیخوابی برایم غمی بزرگ بوده و هست، اما با تلاش بیوقفه مشکلم را به انگیزهای برای ادامه زندگی ام تبدیل کردم".
ابراهیم تحصیلاتش را تا کارشناسی ارشد رشته مدیریت ورزشی پیش برده است، اما شغلش با تحصیلاتش مرتبط نیست، او برای گذران زندگی در یکی از مجموعههای مربوط به شهرداری آستانه کار میکند و پاکبان است "عاشق فوتبال هستم و در سال ۱۳۸۴ برای اینکه وارد تیم جوانان ملوان شوم، برای تست به باشگاه میرفتم، در یکی از روزهای گرم شهریور بعد از انجام تست برای شنا به دریا رفتم تا گرمای تابستان را با خنکای آبی دریا از تن به در کنم. بعد از کمی شنا در آب ناگهان متوجه شدم که زیر پایم خالی شده و به عمق آب کشیده میشوم، در حال دستوپا زدن از هوش رفتم و دیگر چیزی را به یاد نمیآورم، چندی بعد چشمهایم را در بیمارستان باز کردم، از اطرافیان متوجه شدم که صیادان نجاتم دادند. "
او بعد از این حادثه چند ساعت به کما میرود و بعد از اینکه از کما درمیآید، برای مدتی کوتاه حافظهاش را از دست میدهد، از بیمارستان مرخص میشود و به خانه برمیگردد، شب اولی را که در خانه کنار خانوادهاش سپری میکند، خوابش نمیبرد و گمان میکند این خستگی و نگرانی بعد از به هوش آمدن است که مانع خوابش شده، اما ماجرا چیز دیگری بود... ابراهیم منتظر بهبود شرایط میماند، اما اوضاع سختتر و عرصه برایش تنگتر میشد، چرا که بعد از گذشت دو ماه هنوز نمیتوانست، به خواب برود و سر درد، چشم درد، تهوع، بیحالی و خون دماغ شدن به سراغش میآید، سه سال از شدت بیحالی و عمده مشکلاتی که بیخوابی برایش به وجود آورده در بیمارستان بستری شد. او زندگی و آیندهاش را چیزی فراتر از وضع موجود تصور میکند " تاب و تحمل اینکه عمرم را به بیماری بگذرانم، برایم سخت است، خودم را جمعوجور میکنم تا شرایط را بهتر و بهتر کنم. "
ابراهیم عطایی، تصمیم به درمان میگیرد و چندین پزشک و روانشناس او را معاینه میکنند تا چارهای برای مشکلش بیابد "حدس برخی متخصصان این است که بر اثر شوک و ترسی که در دریا و هنگام غرق شدن به بدن وارد شده نمیتوانم بخوابم و برخی دیگر علت را نرسیدن اکسیژن به مغز و عدم کارایی مغز در قسمت مربوط به خواب میدانند، هیچ کدام از داروهای خوابآور هم بر روی من تاثیری ندارد. "
ابراهیم تحصیلاتش را تا کارشناسی ارشد رشته مدیریت ورزشی پیش برده است، اما شغلش با تحصیلاتش مرتبط نیست، او برای گذران زندگی در یکی از مجموعههای مربوط به شهرداری آستانه کار میکند و پاکبان است "عاشق فوتبال هستم و در سال ۱۳۸۴ برای اینکه وارد تیم جوانان ملوان شوم، برای تست به باشگاه میرفتم، در یکی از روزهای گرم شهریور بعد از انجام تست برای شنا به دریا رفتم تا گرمای تابستان را با خنکای آبی دریا از تن به در کنم. بعد از کمی شنا در آب ناگهان متوجه شدم که زیر پایم خالی شده و به عمق آب کشیده میشوم، در حال دستوپا زدن از هوش رفتم و دیگر چیزی را به یاد نمیآورم، چندی بعد چشمهایم را در بیمارستان باز کردم، از اطرافیان متوجه شدم که صیادان نجاتم دادند. "
او بعد از این حادثه چند ساعت به کما میرود و بعد از اینکه از کما درمیآید، برای مدتی کوتاه حافظهاش را از دست میدهد، از بیمارستان مرخص میشود و به خانه برمیگردد، شب اولی را که در خانه کنار خانوادهاش سپری میکند، خوابش نمیبرد و گمان میکند این خستگی و نگرانی بعد از به هوش آمدن است که مانع خوابش شده، اما ماجرا چیز دیگری بود... ابراهیم منتظر بهبود شرایط میماند، اما اوضاع سختتر و عرصه برایش تنگتر میشد، چرا که بعد از گذشت دو ماه هنوز نمیتوانست، به خواب برود و سر درد، چشم درد، تهوع، بیحالی و خون دماغ شدن به سراغش میآید، سه سال از شدت بیحالی و عمده مشکلاتی که بیخوابی برایش به وجود آورده در بیمارستان بستری شد. او زندگی و آیندهاش را چیزی فراتر از وضع موجود تصور میکند " تاب و تحمل اینکه عمرم را به بیماری بگذرانم، برایم سخت است، خودم را جمعوجور میکنم تا شرایط را بهتر و بهتر کنم. "
ابراهیم عطایی، تصمیم به درمان میگیرد و چندین پزشک و روانشناس او را معاینه میکنند تا چارهای برای مشکلش بیابد "حدس برخی متخصصان این است که بر اثر شوک و ترسی که در دریا و هنگام غرق شدن به بدن وارد شده نمیتوانم بخوابم و برخی دیگر علت را نرسیدن اکسیژن به مغز و عدم کارایی مغز در قسمت مربوط به خواب میدانند، هیچ کدام از داروهای خوابآور هم بر روی من تاثیری ندارد. "
بیشتر بخوانید
منبع : ایمنا
ارسال نظرات
نظرات مخاطبان
انتشار یافته: ۳
در انتظار بررسی: ۰
سلام! یه مدتی در فضای جنگلی به دور از امواج رادیویی و وای فای و الکترو مغناطیسی رو بیازمایند. احتمالا اینها هم عامل باشند. چون من هم ۷ سال است که این شرایط را دارم ولی خفیفتر است. جنگل سیاهکل در یکی از کلبهها کنار رودخانه رو بیازمایند. انشاءا... به زودی مشکلشون حل بشه. و بدنشون فرم طبیعیاش را به دستآورد.
براشون دعا میکنم.
براشون دعا میکنم.
سلام! یه مدتی در فضای جنگلی به دور از امواج رادیویی و وای فای و الکترو مغناطیسی رو بیازمایند. احتمالا اینها هم عامل باشند. چون من هم ۷ سال است که این شرایط را دارم ولی خفیفتر است. جنگل سیاهکل در یکی از کلبهها کنار رودخانه رو بیازمایند. انشاءا... به زودی مشکلشون حل بشه. و بدنشون فرم طبیعیاش را به دستآورد.
براشون دعا میکنم.
براشون دعا میکنم.
هیپنوتیزم می تونه خیلی موثر باشه