عشق به وطن را با چی تاخت میزنیم؟
به گزارش تابناک جوان روزنامه شهروند نوشت: بحث مهاجرت از ایران از آن دست بحثهایی است که کهنه نمیشود و در طول سالهای گذشته تنها شاهد شدت و ضعف بوده است؛ شدتی که حالا چند سالی است با ضعف وضع اقتصادی و سایر مؤلفههای زندگی بار دیگر رخ نشان داده و بسیاری از مردم از آن صحبت میکنند و بسیاری دار و ندارشان را دادهاند تا خانهای در کشورهای اطراف ایران مانند ترکیه و گرجستان و… بخرند.
این وضع حالا به جایی کشیده شده که روز گذشته محمدرضا جوادی یگانه، معاون فرهنگی شهرداری تهران و استاد جامعهشناسی دانشگاه تهران در توییترش نوشت: «بر اساس پیمایش وضع اجتماعی، فرهنگی و اخلاقی جامعه ایران (۴۲۶ شهر مرکز شهرستان، ۸۲۰۰۰ نمونه، ۱۳۹۵)، ۲۹.۸ درصد از مردم تمایل به زندگی در «کشوری به جز ایران» دارند.»
جوادییگانه هر چند از آمار ٣٠درصدی نام برده اما پیش از او هم افراد بسیاری از آغاز دوباره موج مهاجرت ابراز نگرانی کرده بودند. نمونهاش بهرام صلواتی، عضو هیأت علمی مؤسسه مطالعات جمعیتی وزارت علوم و مدیرگروه مهاجرت پژوهشکده سیاستگذاری علم و فناوری و صنعت دانشگاه صنعتی شریف بود که سال گذشته با بیان اینکه موج جدید مهاجرت به دلیل شرایط اقتصادی در راه است، گفت: «وقتی امکان بهرهمندی از نیروهای داخل کشور وجود ندارد، گزینه بهینه این خواهد بود که از مواهب اقتصادی حضور آنها در بازارهای اقتصادی سایر نقاط دنیا استفاده شود.» او همچنین گفته بود آخرین دادهای که در مرکز آمار مهاجرت منطقه OECD منتشر شده به این ترتیب است که یکمیلیون و ۲۰۰ هزار نفر ایرانی در کشورهای این منطقه ساکن هستند که محل تولدشان ایران بوده است.
این آمار با ارقام غیررسمی که میگویند؛ ۳ تا ۵ میلیون مهاجر در خارج از کشور داریم، در تضاد است؛ به خاطر اینکه نهادی تاکنون بهطور رسمی آماری را در این زمینه منتشر یا تأیید نکرده است. «در پنجاه سال گذشته جمعیت مهاجران دنیا از ۷۵ میلیون به ۲۵۸ میلیون نفر رسیده؛ یعنی بیش از ۳.۵ برابر شده است، به تبع آن جمعیت مهاجر ایرانی هم افزایش پیدا کرده است، البته باید تفاوت بین مهاجرت و جابهجایی را مد نظر داشت؛ به عنوان مثال دانشجویانی که برای ادامه تحصیل از یک کشور به کشوری دیگر جابهجا میشوند با افرادی که به طور دائمی از موطن خود مهاجرت میکنند با هم متفاوتند. وقتی راجع به مهاجرت صحبت میکنیم به این معنی است که شخص از کشور خارج شده و دیگر برنخواهد گشت.»
فقر و فشار اجتماعی؛ ازجمله عوامل مهاجرت
هنوز زمان دقیق گرفتن این پیمایش مشخص نیست و از سویی نمونه تحقیق هم بهدرستی مشخص نشده که سن و تحصیلاتشان در چه وضعیتی است. اینها انتقاداتی است که علیرضا شریفی یزدی، جامعهشناس، هم در گفتوگو با «شهروند» بر آن تأکید کرده و میگوید که «اگر افراد بالای ٧٠ سال و افراد پایین ١٥ سال را از این نظرسنجی حذف کنیم، آیا باز هم ٣٠درصد افراد نمیخواهند در ایران زندگی کنند؟ طبیعتاً اینطور نیست و در آن صورت به آمار ٥٠ درصد یا بالاتر دست خواهیم یافت. اگر در حال حاضر از جمعیت ١٨ تا ٣٥ سال بپرسند میخواهید در ایران زندگی کنید یا بروید به نظرتان چه پاسخی میدهند؟ حتی بچههای دبیرستانی هم میخواهند مهاجرت کنند. از سوی دیگر سرعت تغییرات به شکلی است که پیمایش پاییز ٩٧ در حال حاضر قابل استناد نیست و به این ترتیب باید به صورت سه ماه به سه ماه پیمایش انجام گیرد.» به گفته او افرادی که به مهاجرت فکر میکنند در چند دسته قرار دارند. تعدادی از آنها دل بریدهاند و امید زیادی به آینده اقتصادی، فرهنگی، آموزشی، بهداشتی و… ندارند، افراد دیگر کسانی هستند که تعلق اجتماعیشان به دلایل گوناگون کم شده و دسته دیگر افرادی هستند که سبک زندگیشان مورد پذیرش نیست.
آنطور که این جامعهشناس میگوید، ما سالهاست با پدیده مهاجرت گسترده انسانها و سرمایه از ایران مواجهیم؛ اما در سالهای اخیر به دلیل گسترش فضای مجازی افراد بیشتری با آن از نزدیک روبهرو شدهاند و وضع اقتصادی اخیر و در عین حال تنگناهای فرهنگی-اجتماعی زندگی را برای عدهای متفاوت کرده است. «آنچه میبینیم و آنچه سازمانهای بینالمللی مانند صندوق بینالمللی پول میگویند این است که رشد اقتصادی نخواهیم داشت و این یعنی زندگی سختتر خواهد شد و در این شرایط هر کس توانایی دارد میرود.» اگرچه شواهد نشان میدهد اوضاع آنقدر که بخشی از مردم فکر میکنند هم بد نیست و بیشتر این تصورات بر اثر تبلیغات رسانهای به وجود آمده است.
دلبستگی کجا بود؟
فرصت رفتن مهیا بشه...ببینین واقعا چند نفر می مونن...