کلید طلایی اقتصاد ایران
چگونه میتوان در شرایط تحریم، رکود و بیکاری، اقتصادی قوی داشت؟ چگونه میتوان بر مشکلات ریزودرشت و مزمن و حاد اقتصاد ایران غلبه کرد؟ چاره کار استفاده از کلید طلایی اقتصاد است؛ کلیدی که قفلهای زنگزده را هم باز میکند.
قفلهای اقتصادی، روزنه گشایشها و دریچه فرصتها را به روی افراد جامعه میبندد. خانوادههای زیادی به دلیل همین مشکلات دستبسته هستند و از رفاه مادی و همچنین ارتقای آموزشی و اجتماعی و فرهنگی بازمیمانند. بیکاری، فقر، اعتیاد، افرایش سن ازدواج، بزهکاری و تورم و رکود اقتصادی آسیبهایی هستند که قفلهای اقتصادی برای جامعه پدید میآورند و قربانی میگیرند. از دیدگاه کلان وقتی درآمد کافی برای پرداخت هزینههای اولیه زندگی و تأمین رفاه نسبی موجود نباشد بسترهایی برای ظهور و بروز آسیبهای فردی، خانوادگی و اجتماعی شکل میگیرد. برنامههای خرد و کلان بسیاری نیز در حوزه اقتصاد برای گشودن همین قفلها مطرح و اجرا شدهاند و ناموفق یا لااقل کم تأثیر بودهاند.
در اقتصاد ایران یک کلید طلایی هست که هر وقت و هر جا در قفلها چرخیده، درهای بسته بازشده است. تجربه تاریخی شهرهای ایران اینطور به ما نشان میدهد که هر وقت این کلید به کار گرفتهشده رونق و آبادانی در پی آورده است. تجربه دیروز و امروز سایر شهرهای جهان نیز بیانگر همین واقعیت است؛ این کلید طلایی «کارآفرینی» است.
در دورههای تاریخی رونق شهرهای نامدار ایران نظیر اصفهان و تبریز و یزد و مشهد به یمن تولید کالا و خدمات و ثروت و فرصتهای شغلی اوج گرفتهاند. در کشورهای درحالتوسعه دنیا شهرها به سمت کارآفرینی و تولید ثروت میروند و در کشورهای توسعهیافته کارآفرینی همواره در اولویت است؛ اولویت فرهنگی، قانونی و اقتصادی. تمامی این کشورها در تاریخ معاصرشان چند دهه دارند که با شکوفایی و بالندگی کارآفرینی پیوند خورده است. کارآفرینی ارزشهای اجتماعی ایجاد میکند، اقتصاد را به دست مردم میدهد و توانمند و قوی میسازد، دانش را تولید و تکنولوژی را راهبری میکند و کسبوکارهای کوچک ولی چابک و کارآمد را به تعداد زیاد ایجاد و هدایت میکند. نکته مهم اینکه کارآفرینی خرد و راهاندازی کسبوکارهای کوچک ارزش و کارآمدی ویژهای دارند که اغلب ناشناخته مانده است.
خوبی کسبوکارهای کوچک این است که به سرمایه کمی نیاز دارند، پراکنده و در دسترس افراد جویای کار هستند، امکان رشد بیشتری دارند و سریعتر هم رشد میکنند، انعطافپذیرترند و کمتر شکست میخورند. اگر هم شکست بخورند سرمایه و اعتبار زیادی از دست نمیرود. به همین دلیل است که در بسیاری از شهرهای توسعهیافته جهان تعداد کارخانهها و صنایع بزرگ کم است –هرچند معروفترند- و تعداد کسبوکارهای کوچک و حتی خانگی خیلی زیاد. خوبی دیگر کسبوکارهای کوچک این است که اول افراد را ثروتمند میکنند بعد جامعه را و اینطوری رشدی متوازن پدید میآورند؛ رشد و توسعهای ریشهدار، پایدار و متکی بر تواناییهای افراد جامعه.
بسیاری از شرکتهای بزرگ و غولهای اقتصادی و فناوری امروزی روزگاری در کارگاههای کوچک و حتی گاراژ منازل آغاز به کار کردهاند و بهمرور رشد یافتهاند. در یک نگاه کلنگر بسیاری از امکانات پیشرفته امروزی که سبک زندگی و دانش و بینش ما را تغییر دادهاند محصول ایدههای کارآفرینی هستند؛ ایدههایی که جدی گرفته شدند.
کارآفرینی یعنی اینکه نگاهمان به تواناییها و ظرفیتها و استعدادهای خودمان باشد؛ راه باز کنیم برای بروز خلاقیتها و شاهکارهای خودمان در عرصههای مختلف. کارآفرینی یعنی دانش سنتی و تجربه گذشتگانمان را که همچون گنجی گرانبها به ما رسیده با فنون جدید و روشهای مدرن بیامیزیم و کاری کنیم کارستان. کارآفرینی یعنی اینکه دنبال کار برای خودمان نگردیم، دنبال ایجاد شغل برای دیگران باشیم؛ برای خیلیها.
کارآفرینی چگونه رشد میکند؟ چگونه این کلید طلایی در قفلهای کهنه میچرخد و گشایشها و رونقها پدید میآورد؟ راه روشن و چاره مشخص و ساده است. باید قوانین اقتصادی، امکانات و تسهیلات دولتی و همچنین فرهنگ جامعه در خدمت کارآفرینی باشد. باید کارآفرینی در زبان و در عمل و با قانون و با تسهیلات و با تمام توان حمایت و ترویج شود. باید ایدههای کارآفرینی باارزش تلقی شوند و امکان پیگیری آنها مهیا باشد. باید کسبوکارهای کوچک محترم شمرده شوند و از حمایت مادی و معنوی و قانونی برخوردار باشند. این رمز موفقیت است.
منبع: فارس پلاس