دغدغه دختران جوان مورد توجه رهبری
نرگس حسینی، دانشجوی دانشگاه امیرکبیر در دیدار رمضانی دانشجویان با رهبر، مباحثی دقیق در حوزه مشارکت اجتماعی زنان مطرح کرد که با استقبال ویژه رهبرانقلاب همراه شد و رهبری از ایشان راهکارهای این مساله را خواستار شدند.
به گزارش تابناک جوان به نقل از فارس، «زنان رهبران جامعه هستند اگر و تنها اگر از ظرفیت آنها به درستی استفاده شود» این بخشی از صحبتهایی بود که «نرگس حسینی» نماینده دفتر تحکیم وحدت در دیدار با رهبری بیان کرد و در مرکز توجه حاضرین قرار گرفت. خانم حسینی در این دیدار در سخنانش به موضوع مهم «بحران هویت اجتماعی زنان در جامعه انقلابی» پرداخت؛ موضوعی که مورد استقبال ویژه رهبر انقلاب قرار گرفت و ایشان از این دانشجو خواستند پیشنهادات و راهحلها برای این موضوع را به دستشان برساند. نرگس حسینی دانشجوی ورودی ۹۳ رشته مهندسی نرمافزار دانشگاه امیر اکبیر است و در دفتر تحکیم وحدت، عضو شورای مرکزی است. این تشکل حدود سه سال است در کنار فعالیتهای دقیق در حوزه مسائل مبنایی فضای سیاسی کشور، بهصورت ویژه و اختصاصی بر روی مسائل حوزه زنان تمرکز کردهاند. در طی این مدت نگاهی دقیق و مسألهمحور به مسائل مختلف حوزه زنان داشتهاند که مورد استقبال کارشناسان این حوزه قرار گرفته است. گفت و گوی ما با خانم حسینی را در ادامه بخوانید.
از نشریه تخصصی زنان شروع کردیم
من ابتدا عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشگاه بودم و بعد از دو سال به عضویت شورای مرکزی اتحادیه انجمنهای اسلامی، شاخه تحکیم وحدت، در آمدم. امسال به عنوان مسئول واحد خواهران اتحادیه، مشغول به فعالیت بودم و مسئولیت بخش «حوزه زنان» هم بر عهده بنده بود. ابتدا یک توضیح در خصوص شکل فعالیت دفتر خواهران بدهم. بر اساس اساسنامه انجمن اسلامی و اتحادیه، ماهیت فعالیت آقایان و خانمها متفاوت نیست؛ یعنی اینطور نیست که بعضی حوزهها مخصوص دانشجویان پسر و بعضی حوزههای دیگر مخصوص دانشجویان دختر باشد. بلکه شورا با حضور همه اعضا شکل میگیرد و مسئولیتها نیز بر اساس توانمندیهای افراد تقسیم میشود؛ بنابراین «دفتر خواهران» معنایش تشکیل یک مجوعه جدا از نظر ماهیتی نیست بلکه این دفتر در درجه اول برای رعایت چارچوبهای اسلامی در فعالیتها شکل گرفته و در قدم بعدی هدف ما تشکیل کارگروههای ویژه در حوزه زنان بوده است. دانشجویان دختر عضو اتحادیه، بسته به علاقه و توانمندیشان در واحدهای فرهنگی، سیاسی و آموزشی و دیگر بخشهای فعال اتحادیه حضور دارند. علاوه بر آن ما کارگروه تخصصی مسائل زنان را داریم که عمدتاً خانمها در این بخش فعال هستند.
از نشریه تخصصی زنان شروع کردیم
من ابتدا عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشگاه بودم و بعد از دو سال به عضویت شورای مرکزی اتحادیه انجمنهای اسلامی، شاخه تحکیم وحدت، در آمدم. امسال به عنوان مسئول واحد خواهران اتحادیه، مشغول به فعالیت بودم و مسئولیت بخش «حوزه زنان» هم بر عهده بنده بود. ابتدا یک توضیح در خصوص شکل فعالیت دفتر خواهران بدهم. بر اساس اساسنامه انجمن اسلامی و اتحادیه، ماهیت فعالیت آقایان و خانمها متفاوت نیست؛ یعنی اینطور نیست که بعضی حوزهها مخصوص دانشجویان پسر و بعضی حوزههای دیگر مخصوص دانشجویان دختر باشد. بلکه شورا با حضور همه اعضا شکل میگیرد و مسئولیتها نیز بر اساس توانمندیهای افراد تقسیم میشود؛ بنابراین «دفتر خواهران» معنایش تشکیل یک مجوعه جدا از نظر ماهیتی نیست بلکه این دفتر در درجه اول برای رعایت چارچوبهای اسلامی در فعالیتها شکل گرفته و در قدم بعدی هدف ما تشکیل کارگروههای ویژه در حوزه زنان بوده است. دانشجویان دختر عضو اتحادیه، بسته به علاقه و توانمندیشان در واحدهای فرهنگی، سیاسی و آموزشی و دیگر بخشهای فعال اتحادیه حضور دارند. علاوه بر آن ما کارگروه تخصصی مسائل زنان را داریم که عمدتاً خانمها در این بخش فعال هستند.
موضوعات مربوط به زنان تقریباً از سه سال پیش در دفتر مرکزی اتحادیه به یک دغدغه جدیتر تبدیل شد. اعضای شورای مرکزی دفتر تحکیم، تصمیم گرفتند فعالیتهایی را به صورت اختصاصی در این زمینه داشته باشند. در ادامه، با تلاش دوستان مجوز یک نشریه اختصاصی در حوزه زنان توسط اتحادیه گرفته شد. کارگروههای زنان حول همین نشریه شکل گرفت و در همین چارچوب، فعالیتهایی مانند برگزاری حلقههای مطالعاتی و مطالبهگری شروع شد.
رهبر گفتند این تفکر نیاز به تجدید نظر دارد
از همان سه سال پیش، یکی از دغدغههای جدی ما در این حوزه، بحث «حضور اجتماعی زنان» و بهصورت خاص، «دختران جوان انقلابی» بود. چون خود ما دختران دانشجویی هستیم که فعالیتهای اجتماعی داریم و درگیر این مسأله هستیم. این موضوع، اولین باری هم نبود که در صحبتهای نماینده تشکل تحکیم وحدت مورد اشاره قرار میگرفت. در هر سه سال گذشته، در دیدار با حضرت آقا مسأله زنان را مطرح کردهایم. در سال ۹۶ خانم رضوی علوی، مسئول خواهران وقت دفتر، سخنران دیدار بودند. مبحثی که مطرح کردند، موضوع «لزوم حضور اجتماعی زنان» بود و توضیح دادند چرا این حضور اجتماعی، ضرورت دارد. بخشی از صحبتها که در آن زمان خیلی پر رنگ شد، نقدی بود که به آقایان حزباللهی بر میگشت. مضمون نقد این بود که آقا به ما فرمان دادند که الگوی زن مسلمان انقلابی را محقق کنید؛ اما آقایان حزباللهی در خودِ جریان انقلابی، مقابل رسیدن به همچین الگویی ایستادگی میکنند. واکنش حضرت آقا بسیار قابل تأمل بود؛ ایشان گفتند «اگر واقعا آقایان جدا اینطور فکر میکنند، تجدیدنظر کنند».
رهبر گفتند این تفکر نیاز به تجدید نظر دارد
از همان سه سال پیش، یکی از دغدغههای جدی ما در این حوزه، بحث «حضور اجتماعی زنان» و بهصورت خاص، «دختران جوان انقلابی» بود. چون خود ما دختران دانشجویی هستیم که فعالیتهای اجتماعی داریم و درگیر این مسأله هستیم. این موضوع، اولین باری هم نبود که در صحبتهای نماینده تشکل تحکیم وحدت مورد اشاره قرار میگرفت. در هر سه سال گذشته، در دیدار با حضرت آقا مسأله زنان را مطرح کردهایم. در سال ۹۶ خانم رضوی علوی، مسئول خواهران وقت دفتر، سخنران دیدار بودند. مبحثی که مطرح کردند، موضوع «لزوم حضور اجتماعی زنان» بود و توضیح دادند چرا این حضور اجتماعی، ضرورت دارد. بخشی از صحبتها که در آن زمان خیلی پر رنگ شد، نقدی بود که به آقایان حزباللهی بر میگشت. مضمون نقد این بود که آقا به ما فرمان دادند که الگوی زن مسلمان انقلابی را محقق کنید؛ اما آقایان حزباللهی در خودِ جریان انقلابی، مقابل رسیدن به همچین الگویی ایستادگی میکنند. واکنش حضرت آقا بسیار قابل تأمل بود؛ ایشان گفتند «اگر واقعا آقایان جدا اینطور فکر میکنند، تجدیدنظر کنند».
متن صحبتم، حاصل یک کار مطالعاتی بود
از سال گذشته ویژهنامههایی برای نشریه تخصصیمان منتشر کردیم که در آن تلاش نمودیم به بعضی از مباحث حوزه زنان، عمیقتر و تخصصیتر بپردازیم. اولین ویژهنامه، درباره همین موضوع «حضور اجتماعی زنان» بود. علاوه بر مطالعهها و حلقههای فکری که قبلا دوستانمان در شورا درباره این موضوع داشتند، ما نیز بهطور اختصاصی، سه ماه زمان صرف ویژهنامه کردیم. متنی که در دیدار حضرت آقا خواندم، چکیده و ارتقاءیافته مطالعات و بحث و گفتگوهایی بود که طی این زمان در نشریهمان کار کرده بودیم.
از سال گذشته ویژهنامههایی برای نشریه تخصصیمان منتشر کردیم که در آن تلاش نمودیم به بعضی از مباحث حوزه زنان، عمیقتر و تخصصیتر بپردازیم. اولین ویژهنامه، درباره همین موضوع «حضور اجتماعی زنان» بود. علاوه بر مطالعهها و حلقههای فکری که قبلا دوستانمان در شورا درباره این موضوع داشتند، ما نیز بهطور اختصاصی، سه ماه زمان صرف ویژهنامه کردیم. متنی که در دیدار حضرت آقا خواندم، چکیده و ارتقاءیافته مطالعات و بحث و گفتگوهایی بود که طی این زمان در نشریهمان کار کرده بودیم.
انتخاب ناگزیر میان «مردوارگی» یا «سرخوردگی اجتماعی»
در موضوع بحران هویت اجتماعی زنان، صحبتی که در دیدار با رهبرانقلاب داشتیم، دو بخش بود. اول «خلأ عرصههای اجتماعی متناسب با هویت زنانه» را مورد بررسی قرار دادیم؛ یعنی در درجه اول، در اکثر حوزههای اجتماعی چنین عرصهای وجود ندارند. به این معنا که خانمها اگر بخواهند حضور اجتماعی داشته باشند، چون عرصههای متناسب با هویت زنانه آنها تعریف نشدهاست یا دچار «مرد وارگی» میشوند؛ یا اگر نخواهند به این قالب مردانه در بیایند، مجبور میشوند از فعالیت اجتماعی بگذرند و به یک شکل دچار سرخوردگی اجتماعی شوند.
بخش دوم، بحث «شکاف هویتی» بود. ما با بررسی تجربه خودمان و سایرین، به این نتیجه رسیده بودیم که برای خانمهای دانشجو بین زمان فارغالتحصیلی تا زمانی که بخواهند ازدواج کنند، یک شکاف هویتی وجود دارد. یک زن که همسر، مادر، دانشجو، طلبه و یا شاغل است، در جامعه ما یک هویتی برایش تعریف شده است، اما یک دختر جوان که به تازگی فارغالتحصیل شده و به هر دلیلی فعلا ازدواج نکرده و خودش هم نمیخواهد وارد فضای اشتغال شود، انگار در جامعه ما هیچ هویتی ندارد. هدف ما از طرح این موضوع این بود که احساس کردیم باید برای این شکاف هویتی، فکری بشود.
در موضوع بحران هویت اجتماعی زنان، صحبتی که در دیدار با رهبرانقلاب داشتیم، دو بخش بود. اول «خلأ عرصههای اجتماعی متناسب با هویت زنانه» را مورد بررسی قرار دادیم؛ یعنی در درجه اول، در اکثر حوزههای اجتماعی چنین عرصهای وجود ندارند. به این معنا که خانمها اگر بخواهند حضور اجتماعی داشته باشند، چون عرصههای متناسب با هویت زنانه آنها تعریف نشدهاست یا دچار «مرد وارگی» میشوند؛ یا اگر نخواهند به این قالب مردانه در بیایند، مجبور میشوند از فعالیت اجتماعی بگذرند و به یک شکل دچار سرخوردگی اجتماعی شوند.
بخش دوم، بحث «شکاف هویتی» بود. ما با بررسی تجربه خودمان و سایرین، به این نتیجه رسیده بودیم که برای خانمهای دانشجو بین زمان فارغالتحصیلی تا زمانی که بخواهند ازدواج کنند، یک شکاف هویتی وجود دارد. یک زن که همسر، مادر، دانشجو، طلبه و یا شاغل است، در جامعه ما یک هویتی برایش تعریف شده است، اما یک دختر جوان که به تازگی فارغالتحصیل شده و به هر دلیلی فعلا ازدواج نکرده و خودش هم نمیخواهد وارد فضای اشتغال شود، انگار در جامعه ما هیچ هویتی ندارد. هدف ما از طرح این موضوع این بود که احساس کردیم باید برای این شکاف هویتی، فکری بشود.
بهعنوان نمونه یکی از مباحثی که در همین زمینه مطرح است، بحث نوع نگاه به اشتغال است؛ جامعه ما اسلامی است و معتقد است خانمها، چه با پدر و مادر زندگی کنند و چه ازدواج کرده باشند، وظیفه اقتصادی ندارند؛ گرچه مانعی برای فعالیت اقتصادی آنها وجود ندارد. اما آنقدر زنان را به اشتغال تشویق کردهایم که اگر یک زن در بازه میان تحصیل و ازدواج، شاغل نباشد، انگار هیچ هویت اجتماعی ندارد. این دو حوزهای بود که در زمینه «بحران هویت» مورد اشاره قرار دادیم.
کارشناسان میگفتند مسئله را خوب پیدا کردید
در بررسی مسائل موضوعات حوزه زنان، علاوه بر مطالعاتی که خودمان داریم، برایمان خیلی مهم است با کارشناسان این حوزه در ارتباط باشیم. دربحث بحران هویت نیز از نظرات و راهنمایی چند نفر از اساتید بهره گرفتیم. ویژهنامهای که در این موضوع کار کرده بودیم را به دست اساتید و کارشناسان رساندیم، مطالعه کردند و بازخوردهای خیلی خوبی به ما دادند. مهمترین نکتهای که اساتید و منتقدان گفتند این بود که مسئله را خوب پیدا کردهاید. یعنی از زاویه خوبی به مسئله ورود کردهاید.
البته برخی از اساتید، ضمن تأیید اصل موضوع، معتقد بودند شاید در این دیدار جای بیان این دغدغهها نباشد. اما بررسیها و تجربیاتمان ما را به این نتیجه رساند که این بحث را در دیدار رهبری مطرح کنیم و الحمدالله بازخوردی که از حضرت آقا گرفتیم ما را به ادامه راهمان امیدوارتر کرد. اینکه ایشان از ماخواستند سراغ راهکار برویم، به این معنا بود که اهمیت و ضرورت طرح این بحث را تأیید کردند. هم این بازخورد رهبر و هم بازخوردهای مثبتی که از جامعه دختران انقلابی گرفتیم، باعث شد یقین پیدا کنیم که اشاره به این مبحث در آن دیدار کار درست و به جایی بود.
دلمان به یک جا قرص شد
ما طی ارتباطی که با اساتید و فعالان حوزه زنان داشتیم، احساس میکردیم دیدگاههای متفاوتی در فضای حوزه زنان وجود دارد. یعنی هر کدام از علما و اساتید برای خودشان نظراتی دارند و برای ما به عنوان کسانی که در حوزه علوم دینی تخصص نداریم، خیلی سخت است بخواهیم این نظرات را جمع کنیم. متوجه شدیم باید یک جایی دلمان قرص باشد و پایمان را در حوزه مسائل زنان محکم بگذاریم. برای اینکه مطمئن شویم در چارچوب دیدگاه اصیل اسلام حرکت میکنیم، تصمیم گرفتیم چارچوب فکری نظرات امام و آقا را مبنا قرار دهیم. همین حالا هر کدام از بچهها که بخواهند در زمینه زنان، مطالعاتی را شروع کنند، به آنها توصیه میکنیم کتاب «زن و بازیابی هویت حقیقی» که بیان دیدگاههای حضرت آقا هست را بخوانند. ما هم در نشریهمان نیز تمام تلاشمان این بود که در همین چارچوب باشیم. حتی پایین تمام صفحات نشریهمان، متناسب با متن، جملات کلیدی و راهبردی امام خمینی و حضرت آقا را درج کردیم.
امام، زنان را رهبران جامعه میدانند
زمانی که پیرامون مباحث نشریه در حال مطالعه نظرات حضرت امام بودیم، به جملهای برخوردیم که فرموده بودند: «من شما [بانوان]را به رهبری قبول دارم. بانوان، رهبر نهضت ما هستند». با توجه به تمام مطالعاتمان، احساس کردیم چقدر این جمله دقیق و درست بود. از این جهت که بُعد خانوادگی و بُعد اجتماعی خانمها خیلی روی هم تأثیرگذار است، برعکس آقایان که برای آنها میتوان بین این نقشها تفکیک قائل شد. حضرت آقا صحبتی با این مضمون دارند که وقتی یک زن پا به عرصه اجتماعی میگذارد، انگار تمام خانواده او در آن عرصه اجتماعی حضور دارند؛ در حالیکه برای مردها همچین حالتی وجود ندارد. این یک نمونه از ارتباط میان بعد فردی و اجتماعی زنهاست؛ بهطور کلی این نقشها آنقدر با هم تعامل دارد که زنان را صاحب یک «قدرت نرم» کرده است و میتوانند روی افکار و روح و روان آدمها تاثیر بگذارند؛ از مجموع تمام اینها ما همان جمله امام را استنباط کردیم که «زنان رهبران جامعه هستند».
منظور این است که زنان بخواهند یا نخواهند، راهبری معنوی جامعه با آنهاست؛ چه بدانند، چه ندانند و چه تلاشی برای آن بکنند و چه نکنند؛ و چه این راهبری در مسیر درست بیاید و چه در مسیر غلط.
این استدلالها، پشتوانه صحبتی بود که در محضر آقا طرح کردیم. در واقع این کلیدواژه را در متن آوردیم ببینیم واکنش حضرت آقا چیست؛ که با توجه به اینکه نکتهای در مورد آن نگفتند، متوجه شدیم که مورد تأیید ایشان است.
به تلاش بیشتری نیاز هست
مسأله اصلی ما این است که چرا اهمیت مشارکت اجتماعی زنان، دغدغه مدیران ما نیست و چرا این دغدغه در برنامهریزیها و سیاستگذاریهای وارد نمیشود. مدام میگوییم زنها باید زن باشند و نباید مرد شوند؛ اما برای این موضوع یک سری الزامات وجود دارد؛ یعنی تا وقتی عرصههای حضور اجتماعی متناسب با هویت زنانه را نتوانیم تعریف کنیم، آن زن برای مشارکت اجتماعی مجبور است وارد فعالیتهای مردانه شود و اگر نخواهد وارد این فضا شود، اغلب مجبور است قید مشارکت اجتماعی را بزند. البته زنان در جمهوری اسلامی سعی کردهاند بهصورت خودجوش برخی عرصههای متناسب با هویت زنانه را تعریف کنند. اما برای آن ایدهآلی که از الگوی زن در جمهوری اسلامی انتظار میرود، نیاز به تلاش خیلی بیشتری وجود دارد.
از زنان، مرد بودن را انتظار دارند
یک بحث دیگر در همین خصوص قصد داشتیم مطرح کنیم که به خاطر کمبود وقت مجبور شدیم آن را حذف کنیم. این بخش توضیح در مورد عرصههای فعلی است که برای مشارکت اجتماعی زنان وجود دارد. همین الان عرصههایی که برای حضور مستقیم خانمها در جامعه وجود دارد، سه دسته هستند؛ عرصههای «محدودکننده»، «نیمه محدودکننده» و «آزاد»؛ که عرصههای محدودکننده همان مشاغل تماموقت هستند که تمام وقت و انرژی یک زن را میگیرد. نیمهمحدودها، مشاغل پارهوقت و دورکاری است. یک سری عرصهها هم حوزههای آزاد هستند که لزوما برای شغل و درآمدزایی نیستند؛ این حوزههای کاری انعطاف خیلی زیادی دارند و میتوانند با روحیات زنانه منطبق شوند.
بحث ما این بود که در عرصههای محدود کننده یعنی مشاغل تمام وقت که به هرحال بخشی از زنان به خاطر ضرورت کسب درآمد یا به خاطر علاقه به آن وارد میشوند. اما چرا عرصه اجتماعی با ویژگیهای زنان منطبق نمیشود؟ حتی گرفتن یک مرخصی برای آنها کاملا شبیه به مردان است. در فضای نیمهمحدود و آزاد هم سیاستگذاریهای ما به سمتی نرفته است که چنین عرصههایی ایجاد شوند. انگار یک زن اگر نخواهد یا نتواند شغل تمام وقت داشته باشد، هیچجایی نیست که بتواند در یک شرایط مناسب و عادلانه، حضور اجتماعی داشته باشد.
البته زنان و دختران انقلابی با توجه به اعتقادی که به بحث آتش به اختیاری حضرت آقا دارند خودشان تلاش میکنند تا به این تکلیف مشارکت اجتماعی عمل کنند و عرصههایی را برای خودشان ایجاد میکنند؛ اما مسأله ما این بود که برای اینکه این موضوع بخواهد سرعت بگیرد، گسترش پیدا کند و ساماندهی شود، این حتما نیاز به ورود دولت و مدیران دارد؛ که این موضوع مهم، مورد تأکید رهبر انقلاب هم هست.
پیشنهادات را به من برسانید
واکنشها در طول خواندن متن و بعد از آن برایم خیلی جالب بود. در تمام طول متن زنان صدای ریز ریز احسنت گوی دختران همچنین پچ پچهای گه گاه حضار را میشنیدم. اصطلاح «زنان، رهبران جامعه» گویا اصطلاح غریبی بود. اگر شرایط بود باید میگفتم که این تعبیر، عین جملات حضرت امام است: «بانوان، رهبر نهضت ما هستند، ما دنبالۀ آنها هستیم. من شما را به رهبری قبول دارم. (صحیفه امام، ج۷، ص۱۳۲)». متن را ادامه دادم و دوباره قسمتی که به «قدرت نرم زنان» بهعنوان گره گشای دردهای اجتماعی اشاره کردم، صدای پچ پچها برایم جالب بود.
متوجه نشدم که کی متن به پایان رسید. از پلهها بالا رفتم. آقای معنوی و رویاهایم، حالا برایم آقای منطقی و واقعی شده بود. با سلامی برگهها را خدمت حضرت آقا دادم. داشتند حرفی میگفتند، من که برای نشستن دودل بودم، تردید را کنار گذاشتم و نشستم. فرمودند: «درمورد مساله زنان که مطرح کردید پیشنهاداتتان را به من برسانید.» چشم گفتم. گفتم: «آقا خیلی از دوستان سلام رساندند.» جواب دادند: «سلام من را هم به همهشان برسونید.». در انتها برای هرچه بهتر انجام دادن وظایفمان التماس دعا گفتم و درخواست کردم انگشترشان را بهعنوان تبرّک بگیرم که پذیرفتند.
ارسال نظرات