صفحه نخست

دیگه چه خبر

فرهنگ و هنر

خانواده و جامعه

چند رسانه ای

صفحات داخلی

۰۴ مرداد ۱۴۰۱ - ۱۱:۱۸

ماجرای عجیب اجاره «زنان گریه کن» !

چادرش را روی سرش می کشد و با صدایی بغض آلود و لرزان فریاد می زند: مگر شما بویی از انسانیت نبرده اید؟ چرا می خواهید خانه ای که بعد از ۴۰ سال زحمت و با ذره ذره جانمان خریده ایم را روی سرمان خراب کنید؟!
کد خبر: ۵۸۵۲۷
تعداد نظرات: ۲ نظر
قرار است دو طبقه از یک ساختمان پنج طبقه‌ای که به صورت غیرمجاز و غیرقانونی ساخته شده اند توسط نیرو‌های اجراییات شهرداری در مشهد تخریب شود؛ بنابراین صبح زود و با دستور سرهنگ ابراهیم خواجه‌پور (رئیس کلانتری آبکوه) گروهی از نیرو‌های انتظامی به همراه یکی از بانوان پلیس برای حفظ امنیت محل مذکور به نیرو‌های شهرداری ملحق شدند.
سه زن روی فرش کهنه و رنگ و رو رفته‌ای به همراه یک کودک خردسال نشسته بودند و ملتمسانه اشک می‌ریختند. لوازم منزل آن‌ها بسیار فرسوده وحتی برخی از آن‌ها غیرقابل مصرف بود. یکی از زن‌ها در حالی که اشک‌ریزان کودکش را در آغوش می‌فشرد، فریاد می‌زد: خدا خانه‌هایتان را بر سر خانواده خودتان خراب کند! الهی بی‌خانمان شوید که این گونه زندگی مرا نابود می‌کنید! ۴۰ سال سختی کشیدم، رنج دیدم، اجاره‌نشین بودم تا بالاخره سقف کوچکی برای خودمان ساختیم حالا هم به جای آنکه دزد‌ها و کلاهبردار‌ها را دستگیر کنید، به سراغ خانواده‌های بی‌پناه آمده‌اید. مددکار اجتماعی کلانتری آبکوه در حالی این نفرین‌های تلخ را می‌شنید که دچار عذاب وجدان شده بود و با خود می‌اندیشید چرا باید شاهد تخریب خانه‌ای باشم که زنی در آن زندگی خود را از دست رفته می‌بیند؟ نفرین‌ها و اشک‌های سوزان زن جوان پایانی نداشت و به نصیحت‌های پلیس نیز توجهی نمی‌کرد. بالاخره بانوی پلیس دست او را می‌گیرد و به بیرون از خانه هدایتش می‌کند تا بیش از این دل‌آزرده نشود. او گریه و زاری می‌کند و همه چیز را زیر رگبار نفرین گرفته بود. در نهایت با بیرون آمدن زنان خانه‌نشین تخریب واحد آپارتمانی شروع می‌شود و نیرو‌های اجراییات شهرداری حکم قانونی را اجرا می‌کنند، اما هنوز کار تخریب ادامه دارد که ناگهان زن جوان کودک را از آغوشش به زمین می‌گذارد و به طرف مردی می‌رود که در آن نزدیکی ایستاده است. او خطاب به آن مرد می‌گوید: کار ما تمام شد، دستمزدم را بدهید که بروم! اما تاخیر مرد مذکور در پرداخت پول، توجه افسر ارشد پلیس را به خود جلب می‌کند. او از زن جوان می‌پرسید: مگر ا ین مرد شوهر تو نیست؟! زن پاسخ داد: «نه»! من از یک ماه قبل قراردادی بستم که هر روز از ۵ صبح تا ۵ عصر در این خانه ساکن شوم تا ماموران شهرداری نتوانند اینجا را تخریب کنند. به گفته وی مالک آپارتمان برای جوسازی، مقداری لوازم کهنه و مستعمل منزل را نیز به اینجا آورد تا من با گریه و زاری نگذارم واحد آپارتمانی او را تخریب کنند. حالا که ماموران اجراییات شهرداری قانع نشدند و ساختمان را تخریب کردند، من باید دستمزدم را دریافت می‌کردم چرا که الان یک ماه است در آنجا سکونت دارم و... بانوی پلیس که تا لحظاتی قبل عذاب وجدان گرفته بود، با چهره‌ای متعجب و ناباورانه، نفرین‌های زن جوان را از نظر می‌گذراند که چگونه نقش «نفرین‌کن اجاره‌ای» را به خوبی ایفا می‌کرد و...

بیشتر بخوانید
 
منبع : همشهری آنلاین
ارسال نظرات
انتشار نظرات حاوی توهین، افترا و نوشته شده با حروف (فینگلیش) ممکن نیست.
نظرات مخاطبان
انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۰
ناشناس
|
|
۰۱:۴۱ - ۱۴۰۱/۰۵/۰۶
از این قبیل کارها خطرناک هست و باید مورد پیگرد قرار گیرد،

اینطور مسائل انسانی را زیر سوال بردن میتواند مصداق تشویش اذهان عمومی باشد؟ یا چیز دیگر؟ این قبیل کارها به شرف. اخلاق و انسانیت تیر خلاص میزند
محمد
|
|
۱۵:۴۹ - ۱۴۰۱/۰۵/۰۵
از این دست آدم نماها در فضای مجازی بسیار زیادند چند وقت پیش در میدان تجریش نرسیده به میدان قدس یک مرد در حال عجز و ناله که بخاطر نداریداد میزد که میخواهم کلیه ام را بفروشم از سوی دیگر یه زن وارد شد و با التماس ساختگی شروع به گریه و ناله کرد طوری که اینقدر آشش شور بود که مردم هم متوجه شدنئ کلکی در کار است بعداز چند لحظه سه نفر سوار ماشینشون شدندکه یکیشان قبلا در حال فیلم برداری از این صحنه بود قبل از سوار شدن هم خانمه چادرش را برداش و معلوم شد گه تمام این بازیها برای فیلم ساختن برای شبکه های خارجی است