خوشبختی را در این نقاشیها ببینید، نه سلفی های اینستاگرام!
در دورهای که همه ما خوشبختی را در پس تجملات و زرق و برق شبکههای اجتماعی گم کردهایم، مشاهده تصاویری از زندگی ساده و بی ریای گذشتگان، در دورانی که حتی دوربینهای عکاسی هم در دسترس نبود، میتواند برای لحظاتی ما را به حال و هوای آن دوران پرتاب کند.
این روزها ممکن است خیلیها فکر کنند خوشبختی در گروی رسیدن به شهرت زیاد در فضای مجازی و یا رسیدن به سبک خاصی از زندگی باشد. خیلیها هم سفر به نقاط دوردست و زندگی در خانههایی با ویژگیهای مد نظرشان را اوج خوشبختی تلقی میکنند. اما ممکن است برای خیلیهای دیگر خوشبختی معنای متفاوتی داشته باشد.
مطالعات روانشناسی نشان داده است که میان گشت و گذار زیاد کاربران در اینستاگرم و درصد ابتلایشان به افسردگی رابطه مستقیمی وجود دارد. سبک زندگی که در این شبکه اجتماعی به نمایش گذاشته میشود، باعت ایجاد اضطراب و افسردگی در طبقات کم برخوردار و ضعیف جامعه است.
در گذشته که شبکههای اجتماعی وجود نداشتند، میزان ابتلاء به افسردگی در انسانها کمتر بود، زیرا آنها سرگرم زندگی خود بوده و اطلاعی از زندگی بقیه مردم نداشتند. آنها زمانی برای رصد کردن زندگی یکدیگر نداشتند و به جای آن در مهمانیهای خانوادگی و گفتگوهای واقعی شرکت میکردند.
اینکه شخصی بعد از یک روز طاقت فرسای کاری، به خانه بازگردد و با محیطی پر از محبت، هر چند ساده و ابتدایی روبه رو شود، بسیار بهتر از عکسهایی تجملاتی است که برای گرفتن یکی از آنها، باید زمان زیادی گذاشت، آماده شد و و لوازم و تجهیزات خاصی را فراهم آورد.
امروزه با آمدن شبکههای اجتماعی چیزی از زندگی به جز تجمل و خودنمایی باقی نمانده، اما با نگاهی به زندگی گذشتگانمان که در تابلوهای نقاشی به ثبت رسیده آرامش واقعی را درک خواهیم کرد.
مطالعات روانشناسی نشان داده است که میان گشت و گذار زیاد کاربران در اینستاگرم و درصد ابتلایشان به افسردگی رابطه مستقیمی وجود دارد. سبک زندگی که در این شبکه اجتماعی به نمایش گذاشته میشود، باعت ایجاد اضطراب و افسردگی در طبقات کم برخوردار و ضعیف جامعه است.
در گذشته که شبکههای اجتماعی وجود نداشتند، میزان ابتلاء به افسردگی در انسانها کمتر بود، زیرا آنها سرگرم زندگی خود بوده و اطلاعی از زندگی بقیه مردم نداشتند. آنها زمانی برای رصد کردن زندگی یکدیگر نداشتند و به جای آن در مهمانیهای خانوادگی و گفتگوهای واقعی شرکت میکردند.
اینکه شخصی بعد از یک روز طاقت فرسای کاری، به خانه بازگردد و با محیطی پر از محبت، هر چند ساده و ابتدایی روبه رو شود، بسیار بهتر از عکسهایی تجملاتی است که برای گرفتن یکی از آنها، باید زمان زیادی گذاشت، آماده شد و و لوازم و تجهیزات خاصی را فراهم آورد.
امروزه با آمدن شبکههای اجتماعی چیزی از زندگی به جز تجمل و خودنمایی باقی نمانده، اما با نگاهی به زندگی گذشتگانمان که در تابلوهای نقاشی به ثبت رسیده آرامش واقعی را درک خواهیم کرد.
***
اوجینیو زامپیگی، نقاش رئالیسم ایتالیایی (۱۹۴۴ـ ۱۸۵۹) درتابلوی زیر به نام «خانواده شاد»، یک خانه ساده را ترسیم کرده که در آن اعضای خانواده همه شاد به نظر میرسند. یک مادر گشاده رو که در حال آماده کردن غذا است و دختر بچهای که به نوزاد در گهواره غذا میدهد. جوجهها هم اطراف آنها مشغول دانه خوردن هستند. مانند بسیاری دیگر از تابلوهای این نقاش، در این اثر هم از لباسهایی زیبا و رنگهایی شاد بهره گرفته شده است.
***
تابلو «یکی از اعضای خانواده» اثر فردریک جورج کوتمن ـ نقاش انگلیسی (۱۹۲۰-۱۸۵۰) ـ در سال ۱۸۸۰ ترسیم شده است. این اثر میز صبحانه یک خانواده روستایی را به نمایش گذاشته که یک اسب نیز از پنجره سرش را داخل آورده و همچون عضوی از خانواده در کنارشان غذا میخورد. مادربزرگ برای نوهها نان را برش میدهد و مادر به اسب غذا میدهد. فرزندان نیز دور میز جمع شدهاند. این تابلو در سبک رئالیسم کشیده شده است. برخی این اثر را نمایش زندگی ساده و زیبای روستایی و نیز نمایش نحوه برخورد درست با حیوانات میدانند.
بیشتر بخوانید:
***
ادولف هامبورگ (۱۹۲۱ـ۱۸۴۷) ـ نقاش اتریشی ـ تابلوی زیر را با محوریت مادربزرگ خانواده ترسیم کرده است. در این اثر با عنوان «مادر بزرگ بهترین است»، مادربزرگی را میبینیم که در حال دوختن لباس پاره پسربچه است و نوه را روی پاهای خود قرار داده. خانه روستایی، چوبی و ساده است، اما بوی امنیت از آن به مشام میرسد.
***
تابلو «حلقه خیاطی» اثر دنیل ریدگوی نایت (۱۹۲۴ـ ۱۸۳۹) نیز منظرهای روستایی را به نمایش میگذارد. در این اثر چند زن دور هم جمع شده و مشغول خیاطی و صحبت هستند. نقاشیهای نایت نمونههای زیبایی از نمایش زندگی روستایی و مناظر طبیعی و زندگی دهقانان در قرن ۱۹ هستند.
منبع: ایسنا
ارسال نظرات
نظرات مخاطبان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
تو ایران تبلیغ فقر شده خوشبختی،مگه کسی که با خانوادش پشت فرمون ماشینش نشسته داره میره سفر بدبخت؟