درباره نمایشگاه کتاب اینقدر خودزنی نکنیم!
تابناک جوان - سحر علیزاده؛ توئیتر و اینستاگرام را که باز میکنی یک عکس از صف خرید ساندویچ در نمایشگاه کتاب گذاشته اند و از عالم و آدم مینالند که ما چه مردمان بی فرهنگی هستیم که در نمایشگاه، به جای کتاب برای ساندویچ صف بسته ایم... برخی هم جملاتی از فلاسفه یونان را پای این عکس نوشته اند که اشک تاسف هر خواننده ای را در می آورد. آنها معتقدند آنقدر که ساندویچ و پیتزا در نمایشگاه محبوبیت دارد، کتاب ندارد! این سوژه نه فقط برای امسال بلکه سالهاست که در نمایشگاه کتاب مورد انتقاد قرار می گیرد. انتشار این تصویر علاوه بر شبکه های اجتماعی در برخی از سایت های خبری هم بازتاب داشته است.
چرا صف ساندویچ در نمایشگاه کتاب عجیب نیست؟
بیایید کمی دقیق تر این موضوع را تحلیل کنیم. لازم به ذکر نیست که نیاز به خوراک یکی از نیازهای اولیه همه انسان ها است، و تعداد افرادی هم که به نمایشگاه کتاب می روند طبیعتا نیاز به آب و غذا دارند. غرفه هایی که نوشیدنی و فست فود عرضه میکنند نه فقط امسال که در سال های گذشته هم شلوغ تر از سایر قسمت های نمایشگاه می شود. بدیهی است افرادی که در یک روز به نمایشگاه می آیند، احتمالا به ده ها موضوع کتاب علاقمندند و یا قصد خرید و بازدید از آن را داشته باشند. پس طبیعی است که در مقابل کتاب فروشی ها یک صف طویل تشکیل نشود، هم چنین اینکه بازدیدکنندگان در ساعات مختلفی به سالن ها مراجعه می کنند. اما همگی این افراد احتمالا برای ناهار یا میان وعده، خرید یک ساندویچ و یا فست فود را ترجیح میدهند، پس بیشتر آنها برای خرید خوراکی به غرفه های محدودی که در محل نمایشگاه استقرار یافته، مراجعه می کنند و طبیعتا در ساعاتی از روز مانند ساعت ناهار، همگی برای خرید ساندویچ می آیند و یک صف طولانی تشکیل می شود. با یک حساب سرانگشتی می بینیم که تشکیل این صف برای خرید ساندویچ در نمایشگاه کتاب خیلی هم عجیب نیست.
البته برنامه ریزی برای ارائه خدمات مناسب به مراجعین و ساماندهی اغذیه فروشی ها در محیط نمایشگاه از وظایف برگزار کنندگان این رویداد است تا شاهد ازدحام و صف های طولانی در آن نباشیم. باید توجه کنیم که بیان کردن مشکلات نمایشگاه از نکات خوبی است که برای بهبود اجرای آن در سالهای بعد کمک می کند، اما صرف اینکه بگوییم چرا مردم به جای کتاب فروشی ها مقابل ساندویچ فروشی صف بسته اند، نوعی نگاه خودتحقیری را تداعی می کند.
نمایشگاه امسال هم فال است و هم تماشا
همچنین یکی از مواردی که امسال خیلی جلب توجه کرده، دست خالی مراجعین هنگام ترک نمایشگاه است. گویا خبری از آن تصاویر نوستالژی هرساله نمایشگاه، وقتی یک دانشجو با چمدانی از کتاب سوژه خبری میشد، نیست. بدون شک یکی از دلایل آن افزایش قیمت کتاب و کاهش قدرت خرید مردم است.
اما دلیل دیگر آن این است که امسال و در سی و سومین نمایشگاه کتاب، برگزاری نمایشگاه به دو شکل مجازی و حضوری باعث شده خیلی از افراد ترجیح دهند کتاب های خود را مجازی بخرند چرا که علاوه بر راحتی حمل آنها، طبق گفته مراجعین تخفیف های خرید آنلاین نسبت به حضوری بیشتر و بهتر است و ارسال رایگان استقبال بهتری دارد. در این شرایط کاهش مراجعین حضوری به خصوص از شهرستان ها کاملا احساس می شود. شخصی که قصد خرید کتاب های زیادی را دارد به احتمال زیاد ترجیحش خرید مجازی و تحویل درب منزل است.
در نهایت نتیجه می گیریم بازدید از نمایشگاه امسال برای بازدیدکنندگان هم فال است و هم تماشا. علاوه بر گشت و گذار در بین سالن های خلوت فروش کتاب، با دوستانشان دوری هم در این محیط دوست داشتنی زده اند. عاشقان کتاب برای حس بوی خوب کتاب هم که شده سری به این نمایشگاه می زنند.
سواد رسانه ای را دست کم نگیریم
با این اوصاف، اینکه تنها یک عکس از صف خرید ساندویچ در نمایشگاه کتاب را منتشر کنیم و به خود و هموطنانمان حمله کنیم و یا به سخره بگیریم، تنها نامش خودزنی است.
برخی افراد از لحظه ای که پایشان را بیرون از منزل میگذارند سعی دارند برای تَرَک دیوار هم یک جمله فلسفی بنویسند و از آن در فضای مجازی لایک و بازدید بگیرند. اما همه ما به عنوان یک شهروند لازم است تا حقوقی را نسبت به یکدیگر رعایت کنیم. قبل از انتشار و اشتراک گذاری یک عکس یا نوشته بهتر است کمی مکث و تامل کنیم تا گرفتار یک مارپیچ رسانه ای نشویم. داشتن سواد رسانه در دنیایی که بیشترین زمان ما در شبکه های اجتماعی سپری می شود از مهم ترین نیازهای بشری محسوب می شود.
بیشتر بخوانید:
عزیز دل من حالا حساب کن کدوم شلوغتر میشه، الکی هم جو آدم دانا نگیر که خیلی میدونی و تمام رسانههای وطنی سعی در ماست مالی دارند و شما مچ گرفتی.
بهونه هم می گیرید که اگر فلان جا برگزار کنیم مردم بازدید نمیکنند...
آقایون فرهنگی، حق الناس می فهمید چیه؟ شلوغی های ترافیک منطقه و شیوه پارک کردن انسانهای فرهنگی و دلسوخته کتاب هم بماند که جای حرف نداره تا این مملکت آباد بشه و هر هموطنی به فکر خودش باشه تا آبادانی کشورش این کشور خون دلها ازش گذشته...
من واسه پیدا کردن یه ناشر از ۴ تا اطلاع رسانی پرسیدم و هر کدوم یه راهرو و یه شماره غرفه متفاوت میگفتند .
واقعا متاسفم که فقط قیافه دانشمندا رو میگیرن و یه جوری جواب میدن که آدم احساس میکنه خودش اشتباه داره میکنه.
چرا گوش نمیدی بچه ی خوب؟
هرچی دیدی چش و گوشتو ببند و بگو به به اینجا همه چی ارومه !