تعطیلی رشته ریاضی؟ / هجوم برای دکتر شدن!
سالهاست که بازار به رشته ریاضی در مدارس کشور کساد شده است و بیشتر دانش آموزان به رشته تجربی گرایش پیدا کرده اند.
شاید ریاضیات برای اغلب مردم درسی دشوار به نظر برسد که از بسیاری از مفاهیم آن در طول زندگیشان حالا فقط با جمع و ضرب آن کار دارند! احتمالا برای اغلب ما، در میانه مسائل روزمره زندگیمان و مشکلاتی که با آنها دست و پنجه نرم میکنیم، هم خبر "تعطیلی رشته ریاضی برخی دبیرستانها به دلیل عدم تقاضا" چندان اهمیتی نداشته باشد! اما آن چه در سالهای اخیر بر سر ریاضیات آمده، آثاری خواهد داشت که دیر یا زود، مستقیم یا غیرمستقیم گریبان همهی ما را میگیرد!
علوم پایه که در رشتههای دانشگاهی به گرایشهای ریاضیات، فیزیک، شیمی و زیست شناسی گفته میشود، در سالهای اخیر بازی را به رشتههای پزشکی و تاحدودی مهندسی باخته است. اگر در سالهای اخیر و میان دوست و آشنا، داوطلب کنکوریای داشته باشید، خوب میدانید که انتخاب اول اغلب دانش آموزانی که رشتهی دبیرستانشان ریاضی بوده، مهندسی است و داوطلبان رشتهی تجربی هم رویای برتَن کردن روپوش سفید پزشکی و دندانپزشکی را در سر دارند. انتخاب داوطلبان کنکور و توصیه مشاوران انتخاب رشته، معمولا این است که گزینههای پایانی را به رشتههای علوم پایه اختصاص بدهد. آنها معتقدند برای این رشتهها "کار نیست"!
در میان چهار رشته ریاضی، فیزیک، شیمی و زیست شناسی میتوان گفت که اوضاع همه بهتر از ریاضیات است. فارغ التحصیلان زیست شناسی و شیمی میتوانند مشاغلی برای خود در شرکتهای مرتبط با رشتهی خود بیابند و فارغ التحصیلان فیزیک هم بسته به نوع گرایش خود، نسبتاً بازار کار بهتری میتوانند داشته باشند. ریاضی، ابزاری است عمیق و گسترده که علوم دیگر به آن نیاز مبرمی دارند. از تحقیق و پژوهش در داروسازی و پزشکی تا اثبات یک فرضیه اقتصادی و کنکاش در مسائل اجتماعی. ریاضیات است که به کمک دانشمندان علوم دیگر میآید و راه توسعه علم را برایشان هموار میکند. به همین دلیل است که سوق دادن دانش آموزان ضعیفتر به این رشته و انتخاب آن با اکراه و بی علاقگی، جز تحمیل هزینه به سیستم آموزش کشور و تلف کردن عمر یک جوان، نمیتواند اثر دیگری داشته باشد.
اما حالا دیگر سَر این قصهی دراز، انتخاب رشته بعد از کنکور نیست. بحران از قبلتر شروع شده است. فقط کمتر از ۱۵ درصد دانش آموزان متوسطه دوم، رشتهی ریاضی را انتخاب میکنند و این زنگ هشداری است برای آن چه در انتظار دانشگاههای کشور خواهد بود. متخصصان علم ریاضیات دلایل مختلفی برای این کاهش علاقه دانش آموزان به رشته ریاضی دارند.
قربانعلی نصیری، مدیر وقت خانه ریاضیات بروجن، در سال ۱۳۹۷ و چند سال پیش از آن که آمار و ارقام کاهش داوطلبان رشته ریاضی به این مرحله وحشتناک برسد، گفته بود، کم طرفدار شدن رشته ریاضیات در میان دانش آموزان مهمترین دغدغه وی است، زیرا اگر بچهها به ریاضیات علاقمند نباشند، آینده کشور به خطر میافتد. او معتقد بود یکی از مهمترین دلایل این امر، دشواریهای تامین شغل برای فارغ التحصیلان آن است
گروهی دیگر از ریاضیدانان یکی از مسببان اصلی وقوع چنین وضعیتی برای ریاضیات را کنکور میدانند. دکتر علی رجالی، عضو هیئت علمی دانشگاه صنعتی اصفهان و موسس خانه ریاضیات معتقد است کنکور و آزمونهای ورودی مدارس خاص، آموزش ریاضی را از بین بردهاند.
او میگوید: دانشآموز درصورتی میتواند ریاضی را یاد بگیرد که بتواند خودش درباره ریاضیات فکر و مفاهیم را درک کند و وقت حل کردن مساله را داشته باشد؛ نه این که مجبور شود با سرعت مسائل را حفظ کند.
فهم صحیح از ریاضیات فقط مختص دانش آموزانی نیست که رشته ریاضی را انتخاب میکنند. دانش آموزان علوم تجربی و انسانی و هنر هم بعدتر، رشتههایی را خواهند خواند که ریاضی نقش مهمی در درک دروس تخصصی آن ایفا خواهد کرد و سست شدن پایههای ریاضیات در دوران مدرسه، میتواند چندین نسل از علم آموزان کشور را در سالهای آینده درگیر کند.
شما فقط مهندسانی را تصور کنید که درک درستی از ابزارهای ریاضیاتیای که از آنها استفاده میکنند ندارند و صرفا به مقلدانی بدون خلاقیت تبدیل شدهاند! و یا محققان علوم پزشکی را در نظر بگیرید که از آمار و ریاضی آنقدر به دور بودهاند که نمیتوانند پژوهشهای خود و نتیجههای آن را استدلال کنند! در واقع به بن بست رسیدن ریاضیات در سطح دانشگاهی، میتواند ایران را قدمها عقبتر از کشورهای دیگر نگاه دارد.
قطعاً کنکور و حاشیههای آن مانند موسساتی که با کلاسهای اضافه و کتابهای کمک آموزشی سعی دارند فهم ریاضیات را فدای پاسخ سریع به تستهای کنکور کنند تنها مقصر افول ریاضیات در ایران نیستند. برخی از استادان ریاضیات دانشگاه و فارغ التحصیلان این رشته معتقدند سیاست گذاریها هم علیه ریاضی خواندهها، عمل کرده است. در سالهای گذشته، یکی از جدیترین مقاصد شغلی برای بخش قابل توجهی از دانش آموختگان ریاضیات، تدریس ریاضی در مدارس بود. اما حالا آموزش و پرورش نیاز خود به معلم ریاضی را از دانشگاه فرهنگیان و فارغ التحصیلان رشته آموزش ریاضی رفع میکند!
دکتر زهرا گویا پیشتر، گفته بود: دانشگاه فرهنگیان یک دانشگاه نوپا است که با طرح و برنامهاش، نمیتواند جایگزین یک دانشگاه جاافتاده در تربیت پایهای یک دانشجوی ریاضی باشد. تربیت معلم ریاضی با تربیت معلم علوم یا زبان فرق دارد. تحقیقات بسیاری هم پشتیبان این ادعا هستند که این آموزشها متفاوت است و نمیشود آموزش معلمان هر حوزه یا موضوع درسی را از خود آن حوزه، جدا کنید. یعنی نمیشود ریاضی، جدا از آموزش ریاضی باشد.
به گزارش ایسنا، کاهش متقاضیان رشته ریاضیات در سطح متوسطه و نتایج آن از ابعاد مختلفی قابل بررسی است. از کمبود قابل توجه مهندسان در آینده و عقبگرد کشور در زیرساختهای عمرانی و فناوریهای گوناگون و ساخت و تولید تا بسته شدن راه تحقیق و پژوهش برای دانشجویان و دانش آموختگانی که از نهادهای علوم انسانی و تجربی سر برآوردهاند. اما پیش از هر چیز، زنگ خطر آن چه بر ریاضیات میگذرد برای چندمین بار و این بار بلندتر از همیشه به صدا درآمده است. باید دید آیا سیاستگذاران نهادهای آموزشی کشور تصمیم دارند از نظرات متخصصان علوم پایه و راهکارهای مدنظر آنها استفاده کنند یا خیر.
در میان چهار رشته ریاضی، فیزیک، شیمی و زیست شناسی میتوان گفت که اوضاع همه بهتر از ریاضیات است. فارغ التحصیلان زیست شناسی و شیمی میتوانند مشاغلی برای خود در شرکتهای مرتبط با رشتهی خود بیابند و فارغ التحصیلان فیزیک هم بسته به نوع گرایش خود، نسبتاً بازار کار بهتری میتوانند داشته باشند. ریاضی، ابزاری است عمیق و گسترده که علوم دیگر به آن نیاز مبرمی دارند. از تحقیق و پژوهش در داروسازی و پزشکی تا اثبات یک فرضیه اقتصادی و کنکاش در مسائل اجتماعی. ریاضیات است که به کمک دانشمندان علوم دیگر میآید و راه توسعه علم را برایشان هموار میکند. به همین دلیل است که سوق دادن دانش آموزان ضعیفتر به این رشته و انتخاب آن با اکراه و بی علاقگی، جز تحمیل هزینه به سیستم آموزش کشور و تلف کردن عمر یک جوان، نمیتواند اثر دیگری داشته باشد.
اما حالا دیگر سَر این قصهی دراز، انتخاب رشته بعد از کنکور نیست. بحران از قبلتر شروع شده است. فقط کمتر از ۱۵ درصد دانش آموزان متوسطه دوم، رشتهی ریاضی را انتخاب میکنند و این زنگ هشداری است برای آن چه در انتظار دانشگاههای کشور خواهد بود. متخصصان علم ریاضیات دلایل مختلفی برای این کاهش علاقه دانش آموزان به رشته ریاضی دارند.
قربانعلی نصیری، مدیر وقت خانه ریاضیات بروجن، در سال ۱۳۹۷ و چند سال پیش از آن که آمار و ارقام کاهش داوطلبان رشته ریاضی به این مرحله وحشتناک برسد، گفته بود، کم طرفدار شدن رشته ریاضیات در میان دانش آموزان مهمترین دغدغه وی است، زیرا اگر بچهها به ریاضیات علاقمند نباشند، آینده کشور به خطر میافتد. او معتقد بود یکی از مهمترین دلایل این امر، دشواریهای تامین شغل برای فارغ التحصیلان آن است
گروهی دیگر از ریاضیدانان یکی از مسببان اصلی وقوع چنین وضعیتی برای ریاضیات را کنکور میدانند. دکتر علی رجالی، عضو هیئت علمی دانشگاه صنعتی اصفهان و موسس خانه ریاضیات معتقد است کنکور و آزمونهای ورودی مدارس خاص، آموزش ریاضی را از بین بردهاند.
او میگوید: دانشآموز درصورتی میتواند ریاضی را یاد بگیرد که بتواند خودش درباره ریاضیات فکر و مفاهیم را درک کند و وقت حل کردن مساله را داشته باشد؛ نه این که مجبور شود با سرعت مسائل را حفظ کند.
فهم صحیح از ریاضیات فقط مختص دانش آموزانی نیست که رشته ریاضی را انتخاب میکنند. دانش آموزان علوم تجربی و انسانی و هنر هم بعدتر، رشتههایی را خواهند خواند که ریاضی نقش مهمی در درک دروس تخصصی آن ایفا خواهد کرد و سست شدن پایههای ریاضیات در دوران مدرسه، میتواند چندین نسل از علم آموزان کشور را در سالهای آینده درگیر کند.
شما فقط مهندسانی را تصور کنید که درک درستی از ابزارهای ریاضیاتیای که از آنها استفاده میکنند ندارند و صرفا به مقلدانی بدون خلاقیت تبدیل شدهاند! و یا محققان علوم پزشکی را در نظر بگیرید که از آمار و ریاضی آنقدر به دور بودهاند که نمیتوانند پژوهشهای خود و نتیجههای آن را استدلال کنند! در واقع به بن بست رسیدن ریاضیات در سطح دانشگاهی، میتواند ایران را قدمها عقبتر از کشورهای دیگر نگاه دارد.
قطعاً کنکور و حاشیههای آن مانند موسساتی که با کلاسهای اضافه و کتابهای کمک آموزشی سعی دارند فهم ریاضیات را فدای پاسخ سریع به تستهای کنکور کنند تنها مقصر افول ریاضیات در ایران نیستند. برخی از استادان ریاضیات دانشگاه و فارغ التحصیلان این رشته معتقدند سیاست گذاریها هم علیه ریاضی خواندهها، عمل کرده است. در سالهای گذشته، یکی از جدیترین مقاصد شغلی برای بخش قابل توجهی از دانش آموختگان ریاضیات، تدریس ریاضی در مدارس بود. اما حالا آموزش و پرورش نیاز خود به معلم ریاضی را از دانشگاه فرهنگیان و فارغ التحصیلان رشته آموزش ریاضی رفع میکند!
دکتر زهرا گویا پیشتر، گفته بود: دانشگاه فرهنگیان یک دانشگاه نوپا است که با طرح و برنامهاش، نمیتواند جایگزین یک دانشگاه جاافتاده در تربیت پایهای یک دانشجوی ریاضی باشد. تربیت معلم ریاضی با تربیت معلم علوم یا زبان فرق دارد. تحقیقات بسیاری هم پشتیبان این ادعا هستند که این آموزشها متفاوت است و نمیشود آموزش معلمان هر حوزه یا موضوع درسی را از خود آن حوزه، جدا کنید. یعنی نمیشود ریاضی، جدا از آموزش ریاضی باشد.
به گزارش ایسنا، کاهش متقاضیان رشته ریاضیات در سطح متوسطه و نتایج آن از ابعاد مختلفی قابل بررسی است. از کمبود قابل توجه مهندسان در آینده و عقبگرد کشور در زیرساختهای عمرانی و فناوریهای گوناگون و ساخت و تولید تا بسته شدن راه تحقیق و پژوهش برای دانشجویان و دانش آموختگانی که از نهادهای علوم انسانی و تجربی سر برآوردهاند. اما پیش از هر چیز، زنگ خطر آن چه بر ریاضیات میگذرد برای چندمین بار و این بار بلندتر از همیشه به صدا درآمده است. باید دید آیا سیاستگذاران نهادهای آموزشی کشور تصمیم دارند از نظرات متخصصان علوم پایه و راهکارهای مدنظر آنها استفاده کنند یا خیر.
هجوم به رشته تجربی برای پولدار شدن!
مزایای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در برخی رشتههای علوم تجربی باعث شده تا سیل عظیمی از دانش آموزان به هر قیمتی ترجیح بدهند وارد رشته تجربی بشوند. اگرچه بسیاری از این رشتهها در حال اشباع شدن است، اما هنوز دانش آموزان حاضرند هزینه هنگفتی را به جان بخرند تا در سه رشته پزشکی، دندانپزشکی و داروسازی بتوانند تحصیل کنند.
نکته قابل توجه این است که در میان خیل عظیم شرکت کنندگانی که آزمون کنکور میدهند تنها یک درصد از آنها امکان تحصیل در رشتههایی که به قول خودشان پولساز است را پیدا میکنند. همین مساله باعث میشود بسیاری از دانش آموزان برای شکست دادن غول کنکور بعضا تا چندین سال پشت کنکور بمانند و با این کارشان مافیای کنکور را در راه رسیدن به مقاصدشان همیاری کنند.
دلیل اصلی انتخاب رشته تجربی توسط دانش آموزان و البته خانواده هایشان مسائل مادی است. این مساله یک مساله ریشه دار در نظام آموزشی ماست و وزارت آموزش و پرورش با توجه به ضعفی که در زمینه فرهنگسازی داشته باید پاسخگوی چرایی این امر باشد.
واقعیت این است که غالب دانش آموزانی که رشته تجربی میخوانند امید دارند در رشتههایی نظیر پزشکی، دندانپزشکی و داروسازی قبول شوند. طبعا با توجه به این که ظرفیت این رشتهها محدود است تنها تعداد اندکی از دانش آموزان میتوانند در این رشتهها قبول شوند. همین امر عواقب قابل توجهی دارد که سرخوردگی، ناامیدی از درس و گریز از آموزش به علاوه تبعات دیگری که در درازمدت به فرد آسیب میزند از جمله آنهاست.
دلیل اصلی انتخاب رشته تجربی توسط دانش آموزان و البته خانواده هایشان مسائل مادی است. این مساله یک مساله ریشه دار در نظام آموزشی ماست و وزارت آموزش و پرورش با توجه به ضعفی که در زمینه فرهنگسازی داشته باید پاسخگوی چرایی این امر باشد.
واقعیت این است که غالب دانش آموزانی که رشته تجربی میخوانند امید دارند در رشتههایی نظیر پزشکی، دندانپزشکی و داروسازی قبول شوند. طبعا با توجه به این که ظرفیت این رشتهها محدود است تنها تعداد اندکی از دانش آموزان میتوانند در این رشتهها قبول شوند. همین امر عواقب قابل توجهی دارد که سرخوردگی، ناامیدی از درس و گریز از آموزش به علاوه تبعات دیگری که در درازمدت به فرد آسیب میزند از جمله آنهاست.
منابع: ایسنا / سلام نو
ارسال نظرات
نظرات مخاطبان
انتشار یافته: ۱۸
در انتظار بررسی: ۰
عاغا به سلامت.
به تطر من این صعف آموزش وپرورش نیست جامعه ما دچار مشکل است .چون پرداخت حقوق ومزایای در جامعه عادلانه نیست ودانش آموزان نگران آینده وضعیت معیشت خود می باشند به سمن رشته هایی می روند که از درآمد کافی بر خوردار باشند.در صورتیکه در تمام کشورهای پیشرفته شخص که داری مدرک کارشناشی ویا عمره باشند از یک رنج حقوقی بر خوردارند.واین عدالت در پرداخت حقوق ومزایای باعث میشود دانش آموزان به سمترشته مورد علاقه خود بروند وقطعا خلاقیت های خم در رشته مورد نطر اتفاق می افتد وباعث پیشرفت کشور می شود
این مشکل ربطی به اموزش و پرورش ندارد بلکه ربط به افرادی دارد که اجازه افزایش پزشک نمیدهند و این شغل را برای خودشان نگه داشته اند تا خون مریض ها را شیشه کنند
باید خون گریست برای کشوری که از نظر صنعت با فرانسه وابرقدرتهای صنعتی پهلو میزد واکنون صنعت آن نابود شده و کسی حاضر به انتخاب رشته ریاضی نیست زیرا که صنعتی در کشور وجود ندارد تا مهندسین در ان مشغول شوند.
متاسفانه زمانی معلمین و مشاوران ما را به دلیل باهوش تر بودن به رشته ریاضی هول می دادند و گول خوردیم. یک استاد تمام دانشگاه پایه 32 فنی و مهندسی که یک دهم یک متخصص پزشکی تازه کار درآمد دارد.
متاسفانه مافیا توی همه چیز پیداشده خوانندگی بازیگری و ۰۰۰
باین سرعت که دا ره پیش می ره اینکه الان پزشک نمی شند حتما مسئول می شند پدر پزشک را در می آورند در آینده یک عده بی سواد و کم فروش پزشکی درست می شود که می ترسی به آنها مراجعه نمایی
بدبخت پسرم لیسانس ریاضی رشته نرم افزار گرفته سربازیشو هم در بدترین آب وهوا در نقطه مرزی کشور تمام کرده و اما بیکار و نان خور پدرشه در حالی که از پسرم نمره کم ترها رشته تجربی سربازی رو در بیمارستان شهر وحالا هم کار آماده رفتن سر کارشون حالا کی جوابگوی ماوامسال پسر ما میشه
کشوری که درآمدش از خام فروشی است و نیازی به فکر کردن نیست، نیازی به ریاضیات و فیزیک ندارد. اولا در سیستم های دولتی، به دلیل این که مردم جیره خوار دولت هستند و دولت نیازی به فعالیت مردم ندارد، زوال اندیشه اتفاق میافتد. دوما، ازنظر فرهنگی الگوهای جامعه چه کسانی هستند و تبلیغ می شوند؟ آیا در مدارس ما، دانش آموزان اصلا اسم کسی مانند پرفسور هشترودی به گوششان خورده؟ دانش آموزان شناختشان از سلبریتی ها، بیش تر از دانشمندان است. نرخ دلار، مارک لباس، مدل اتومبیل و ... هزاران معیار سخیف، حاکم بر فکر و ذهن دانش آموزان است که توسط خانواده ها، آموزش و پرورش!، شبکه های اجتماعی و رادیو تلویزیون تبلیغ می شود. تا زمانی که بخش خصوصی ایجاد نشده و ثروت از تلاش و کوشش و علم اندوزی نبوده و دولت تجارت و صنعت را در انحصار داشته باشد، بدتر از این هم خواهد شد. وای به حال آینده ملتی که درآمد ناخن کارش بیش تر از حقوق دریافتی یک استاد دانشگاه است. در تعریف معیارها و روش ها به بیراهه رفته ایم
الان فقط دلال شدن فایده داره
خیلی از رشته های مهندسی بازار کار خوبی ندارند حتی رشته های پیرا پزشکی هم از مهندسی بهترن به همین دلیل دانش آموزا به تجربی رو میارن
با سلام
دانش آموزان حق دارند در شته ای درس بخوانند و تلاش کنند و تلاششان به نتیجه برسد . وقتی در رشته مهندسی تحصیل می کنند و سختی زیادی نسبت به رشته های دیگه میکشند و آخرش کار درخور نیست ، بنابراین سراغ رشته ای میروند که ساده تر و پولساز تر باشه و این خیلی مشخه که هر دانش آموزی این رویه رو ادامه بده
دانش آموزان حق دارند در شته ای درس بخوانند و تلاش کنند و تلاششان به نتیجه برسد . وقتی در رشته مهندسی تحصیل می کنند و سختی زیادی نسبت به رشته های دیگه میکشند و آخرش کار درخور نیست ، بنابراین سراغ رشته ای میروند که ساده تر و پولساز تر باشه و این خیلی مشخه که هر دانش آموزی این رویه رو ادامه بده
بایدمافیایه این سه رشته که پذیرش تعدادکم دردانشگاست برداشته بشه تاشاهداین نباشیم تمام داوطلبان کنکورباناامیدی به بقییه رشتهانگاه کنند
عغ
معمولا در گذشته با استعداد ترین دانش آموزان جذب رشته ریاضی می شدند . حتی در خیلی از سال ها نفر اول کنکور تجربی نیز دیپلم ریاضی داشت .
و اما دلیل بی رغبتی دانش آنوزان به تحصیل در رشته ریاضی دو مورد زیر است :
۱- دانش آموز رشته ریاضی معمولا مهندس خواهد شد و بیشتر مهندسین هم باید درکارخانجات کار کنند . کارخانجات ایران یا دولتی و خصولتی هستند که در تمامی آن ها انتخاب مدیران بر مبنای پارتی و نه بر مبنای تحصیلات و ارزش مدرک تحصیلی صورت می گیرد . معمولا در این شرکت ها مهندسین لایق و تحصیل کرده مجبور هستند زیر دست افرادانتصابی نالایق و بی سواد کار کرده و یک سوم آن ها هم حقوق و مزایا بگیرند .
نوع دوم از کارخانجات نیز کارخانجاتی هستند کهخصوصی بوده ولی با سیستم حاج آقایی اداره می شوند و اصولا اعتقادی به کار علمی ندارند . این ها هم به مهندس چندان اهمیت نمی دهند .
۲- دلیل دوم تاسیس به اصطلاح دانشگاه های علمی و کاربردی است که تنها با هدف کوتاه مدت مشغول کردن جوانان بیکار و برداشتن موقت انگ بیکاری از آن ها تاسیس می شوند . این دانشگاه ها بیشتر به اندازه یک آپارتمان بایک تابلو هستند و براحتی مدرک داده و باعث بی اعتباری مدرک مهندسی در کشور شده اند .
اگر هنوز رشته های پزشکی خراب نشده و طرفدار دارند ، به این علت است که دانشگاه علمی و کاربردی هنوز وارد آن حوزه نشده است !
هنوز هم نخبگانی هستند که علاقه مند به تحصیل در رشته ریاضی هستند . این ها افرادی هستند که پس از گرفتن لیسانس قصد مهاجرت دارند .
این مطالب توسط فردی نوشته شده که در رشته ریاضی تحصیل کرده و با مدرک مهندسی مکانیک از دانشگاه صنعتی شریف به مدت سی سال در صنعت کار کرده و بازنشسته شده است .
و اما دلیل بی رغبتی دانش آنوزان به تحصیل در رشته ریاضی دو مورد زیر است :
۱- دانش آموز رشته ریاضی معمولا مهندس خواهد شد و بیشتر مهندسین هم باید درکارخانجات کار کنند . کارخانجات ایران یا دولتی و خصولتی هستند که در تمامی آن ها انتخاب مدیران بر مبنای پارتی و نه بر مبنای تحصیلات و ارزش مدرک تحصیلی صورت می گیرد . معمولا در این شرکت ها مهندسین لایق و تحصیل کرده مجبور هستند زیر دست افرادانتصابی نالایق و بی سواد کار کرده و یک سوم آن ها هم حقوق و مزایا بگیرند .
نوع دوم از کارخانجات نیز کارخانجاتی هستند کهخصوصی بوده ولی با سیستم حاج آقایی اداره می شوند و اصولا اعتقادی به کار علمی ندارند . این ها هم به مهندس چندان اهمیت نمی دهند .
۲- دلیل دوم تاسیس به اصطلاح دانشگاه های علمی و کاربردی است که تنها با هدف کوتاه مدت مشغول کردن جوانان بیکار و برداشتن موقت انگ بیکاری از آن ها تاسیس می شوند . این دانشگاه ها بیشتر به اندازه یک آپارتمان بایک تابلو هستند و براحتی مدرک داده و باعث بی اعتباری مدرک مهندسی در کشور شده اند .
اگر هنوز رشته های پزشکی خراب نشده و طرفدار دارند ، به این علت است که دانشگاه علمی و کاربردی هنوز وارد آن حوزه نشده است !
هنوز هم نخبگانی هستند که علاقه مند به تحصیل در رشته ریاضی هستند . این ها افرادی هستند که پس از گرفتن لیسانس قصد مهاجرت دارند .
این مطالب توسط فردی نوشته شده که در رشته ریاضی تحصیل کرده و با مدرک مهندسی مکانیک از دانشگاه صنعتی شریف به مدت سی سال در صنعت کار کرده و بازنشسته شده است .
علی
۱۵:۳۵ - ۱۴۰۱/۰۲/۱۸
یک تحلیل کاملا مهندسی و دقیق از وضعیت رشته های ریاضی و فنی در کشور ما.
امیدوارم گوش شنوا و چشم بینایی هم برای دیدن این نوشته باشد.
امیدوارم گوش شنوا و چشم بینایی هم برای دیدن این نوشته باشد.
این فقط یکی از نتایج انحصار در رشته پزشکی هست
نگران عمرانو آبادانی نباشین! اینقدر مهندس تولید شده تو این مملکته بی صاحاب که میتونین مهندس صادر بکنین که تا ۵۰ سال آینده نیاز به مهندس واسه عمران و آبادانی نباشه...
با این تری که تو بودجه عمرانی کشور زدین خیلی هم کار درستی میکنن که نمیان سمت مهندسی...اتفاقا کشور کمبود پزشک داره !!
با این تری که تو بودجه عمرانی کشور زدین خیلی هم کار درستی میکنن که نمیان سمت مهندسی...اتفاقا کشور کمبود پزشک داره !!