خبری که حاج قاسم برای شهید بادپا از غیب آورد!
در خواب از شهید کاظمی درخواست کرد که برایش دعا کند، اما شهید کاظمی برایش دعای شهادت نکرد، یک ماه قبل از شهادت به مزار شهید رفته بود که مادرش را آنجا دید و دست به دامان مادر شهید کاظمی شد.
۳۱ فروردینماه سال ۱۳۹۴ عملیات «بصری الحریر» با حضور نیروهای مقاومت اسلامی سوریه، رزمندگان مدافع حرم ایرانی و افغانستانی فاطمیون در ریف شرقی درعا آغاز شد. در این عملیات تعداد زیادی از رزمندگان در نبرد با گروه تروریستی جبهه النصره و ارتش آزاد سوریه در این منطقه به شهادت رسیدند که پیکر تعدادی از شهدا ماهها در منطقه دشمن تکفیری ماند؛ از جمله پیکر شهید سرافراز حسین بادپا، دوست و رفیق همیشگی حاج قاسم. حاج حسین گفته بود: حاج قاسم طاقت تشییع جنازه مرا ندارد و نمیخواهم اذیت شود. با این وجود بعد از گذشت چند ماه پیکر مطهر شهید حسین بادپا به همراه پیکر بیش از ۶۰ شهید دیگر مدافع حرم عملیات بصر الحریر در اواخر تیرماه همان سال از تروریستها باز پس گرفته شد و به کشور بازگشت. در مجلسی دورهم نشسته بودند که یکی از رزمندگان لشکر ۴۱ ثارالله خطاب به مصطفی صدرزاده گفت: این حاج حسین شهید نمیشود. چون شهید یوسف الهی (اینجا) گفته که او شهید بشو نیست. ناگهان حاج قاسم نگاهی به آن رزمنده کرد و گفت: نه! اگر آن کسی که باید برای حسین دعا کند، دعا کند، شهید میشود! حاج حسین جا خورد و نگاهش را به چشمان حاج قاسم دوخت.
وقتی شب مصطفی صدرزاده (ابراهیم) به منزل حاج حسین بادپا رفت، بادپا از او پرسید: دقیقاً حاج قاسم چی گفت؟ صدرزاده پنج بار جمله حاج قاسم را تکرار کرد. بعد از چند لحظه مکث حاج حسین گفت: ابراهیم، حاج قاسم از غیب خبر دارد! صدرزاده متحیر و متعجب گفت: یعنی چی از غیب خبر دارد؟
و این گونه حاج حسین ماجرای خوابش را برای صدرزاده گفت. خوابی که تا به حال برای کسی تعریف نکرده بود. او این چنین بیان داشت: چند شب پیش خواب شهید احمد کاظمی را دیدم که پیغامی را از شهید یوسف الهی برایم آورده بود و گفت: تو شهید نمیشوی!
در خواب از شهید کاظمی درخواست کرد که برایش دعا کند که او هم به جمع آنها ملحق شود، اما باز شهید کاظمی برایش دعای شهادت نکرد. رو به شهید کاظمی کرد و گفت: باشد من دعا میکنم و تو آمین بگو، اما باز هم برایم دعا نکرد. فقط به صورتم نگاه کرد و خندید. ابراهیم؛ حاج قاسم از کجا فهمید که گفت اگر آن کسی که باید برایت دعا کند، دعا کند، شهید میشوی؟!
این ماجرا همین جا تمام شد تا اینکه حاج حسین یک ماه قبل از شهادتش به مزار شهید کاظمی رفت. آنجا پدر و مادر شهید کاظمی را دید و از مادر شهید خواست برای عاقبت بخیر شدنش دعا کند و این گونه دعای مادر شهید کاظمی اثر کرد و در ۳۱ فروردینماه سال ۱۳۹۴ کسی که قرار نبود شهید شود، شهید شد.
وقتی شب مصطفی صدرزاده (ابراهیم) به منزل حاج حسین بادپا رفت، بادپا از او پرسید: دقیقاً حاج قاسم چی گفت؟ صدرزاده پنج بار جمله حاج قاسم را تکرار کرد. بعد از چند لحظه مکث حاج حسین گفت: ابراهیم، حاج قاسم از غیب خبر دارد! صدرزاده متحیر و متعجب گفت: یعنی چی از غیب خبر دارد؟
و این گونه حاج حسین ماجرای خوابش را برای صدرزاده گفت. خوابی که تا به حال برای کسی تعریف نکرده بود. او این چنین بیان داشت: چند شب پیش خواب شهید احمد کاظمی را دیدم که پیغامی را از شهید یوسف الهی برایم آورده بود و گفت: تو شهید نمیشوی!
در خواب از شهید کاظمی درخواست کرد که برایش دعا کند که او هم به جمع آنها ملحق شود، اما باز شهید کاظمی برایش دعای شهادت نکرد. رو به شهید کاظمی کرد و گفت: باشد من دعا میکنم و تو آمین بگو، اما باز هم برایم دعا نکرد. فقط به صورتم نگاه کرد و خندید. ابراهیم؛ حاج قاسم از کجا فهمید که گفت اگر آن کسی که باید برایت دعا کند، دعا کند، شهید میشوی؟!
این ماجرا همین جا تمام شد تا اینکه حاج حسین یک ماه قبل از شهادتش به مزار شهید کاظمی رفت. آنجا پدر و مادر شهید کاظمی را دید و از مادر شهید خواست برای عاقبت بخیر شدنش دعا کند و این گونه دعای مادر شهید کاظمی اثر کرد و در ۳۱ فروردینماه سال ۱۳۹۴ کسی که قرار نبود شهید شود، شهید شد.
بیشتر بخوانید
منبع : فارس
ارسال نظرات