سینمای آخرالزمانی از ادعا تا عمل
دکتر محمد صادق دهنادی
شش جایزه سینمایی اسکار امسال به فیلم سینمایی تلماسه dune تعلق گرفت. فیلمی که در آن به صراحت از کلمه "مهدی" و لسان الغیب و از آن مهمتر مهدویت، منجی گرایی اشاره شده است.
بدون توجه به اینکه تلماسه در پی ارائه چه روایتی درباره موعود است، استقبال ۴۰۰ میلیون دلاری در گیشه و اقبال محافل و جایزههای سینمایی از این فیلم نشان میدهد؛ مباحث مرتبط با آخرالزمان و انتظار چقدر به عنوان مباحث مورد مطالبه مستعد جذب نظر و جلب بیش ۲۰ میلیون مخاطب سینمای هالیوود در سینما در دوره کرونا بوده است.
چه اینکه گویی همان قدری که سینمای پیشرو جریان روشنفکر سینمای ما وسط معتادها و بدکارهها و خیانت پیشهها لنگ دراز کرده تا میان جایزه بدهها و سیاستمداران حامی آنها و کارتلهای اقتصادی دیده شود و برای پروژههای بعدی حمایت کسب نماید؛ صنعت فرهنگ و رسانه دنیا در فضای بازار جهانی سینما به سمت چیزهایی میرود که مطلوب ضمیر و ذهن آماده مخاطب جهانی است.
البته همه میدانیم مهندسی ارزش غربی در هالیوود در فضای تحریف و سودزایی بر اساس زنجیره ارزش خودش را دنبال میکند، اما با این حال هیچگاه نمیتوان از دلایل اصلی ورود آن به موضوعات حساس و ماورایی در آینده صرف نظر کرد.
آینده و ناامیدی فزاینده جامعه جهانی از بیسرنوشتی و بیسرانجامی جهان از سویی، توجه به میراث معنوی و اجتماعی بشری و در عین حال ارائه تصویر دل بخواه از نگرهی مطلوب جامعهای که پس از چند صد سال اثباتگرایی کم نتیجه به سمت غیبگرایی تمایل پیدا کرده، مهمترین محورهای این مهندسی ایده و ذائقه سازی و ایجاد شناختشناسی در مقوله مهدویت به معنای جهانی آن است که بتواند در صورت بروز ظهور آنچه بشر خسته میجوید، او را دچار تردید و تصورات قالبی و انتظارات فانتزی نماید.
در مقابل ما به رغم داشتن یک تصویر شفاف از آینده مطلوب، آشنایی و ارادت و ارتباط با شخص معلوم و دستاوردهای مورد انتظار و فطرت جوینده بشری برای هدف خود کاری نکردهایم. از بس که دچار منورالفکربازیهای جعلی، پیمانکاران ریاکار قلابی و طرحهای بدون اولویت اداره پسند هستیم.
بدون توجه به اینکه تلماسه در پی ارائه چه روایتی درباره موعود است، استقبال ۴۰۰ میلیون دلاری در گیشه و اقبال محافل و جایزههای سینمایی از این فیلم نشان میدهد؛ مباحث مرتبط با آخرالزمان و انتظار چقدر به عنوان مباحث مورد مطالبه مستعد جذب نظر و جلب بیش ۲۰ میلیون مخاطب سینمای هالیوود در سینما در دوره کرونا بوده است.
چه اینکه گویی همان قدری که سینمای پیشرو جریان روشنفکر سینمای ما وسط معتادها و بدکارهها و خیانت پیشهها لنگ دراز کرده تا میان جایزه بدهها و سیاستمداران حامی آنها و کارتلهای اقتصادی دیده شود و برای پروژههای بعدی حمایت کسب نماید؛ صنعت فرهنگ و رسانه دنیا در فضای بازار جهانی سینما به سمت چیزهایی میرود که مطلوب ضمیر و ذهن آماده مخاطب جهانی است.
البته همه میدانیم مهندسی ارزش غربی در هالیوود در فضای تحریف و سودزایی بر اساس زنجیره ارزش خودش را دنبال میکند، اما با این حال هیچگاه نمیتوان از دلایل اصلی ورود آن به موضوعات حساس و ماورایی در آینده صرف نظر کرد.
آینده و ناامیدی فزاینده جامعه جهانی از بیسرنوشتی و بیسرانجامی جهان از سویی، توجه به میراث معنوی و اجتماعی بشری و در عین حال ارائه تصویر دل بخواه از نگرهی مطلوب جامعهای که پس از چند صد سال اثباتگرایی کم نتیجه به سمت غیبگرایی تمایل پیدا کرده، مهمترین محورهای این مهندسی ایده و ذائقه سازی و ایجاد شناختشناسی در مقوله مهدویت به معنای جهانی آن است که بتواند در صورت بروز ظهور آنچه بشر خسته میجوید، او را دچار تردید و تصورات قالبی و انتظارات فانتزی نماید.
در مقابل ما به رغم داشتن یک تصویر شفاف از آینده مطلوب، آشنایی و ارادت و ارتباط با شخص معلوم و دستاوردهای مورد انتظار و فطرت جوینده بشری برای هدف خود کاری نکردهایم. از بس که دچار منورالفکربازیهای جعلی، پیمانکاران ریاکار قلابی و طرحهای بدون اولویت اداره پسند هستیم.
ارسال نظرات