صفحه نخست

دیگه چه خبر

فرهنگ و هنر

خانواده و جامعه

چند رسانه ای

صفحات داخلی

۰۴ فروردين ۱۴۰۱ - ۰۹:۰۲

ماجرای بیابان برهوت و 6 هزار رزمنده

آب، نان، حمام، بهداشت و درمان نیروها را چه کسی پشتیبانی می‌‌کرد؟! آذوقه با چه امکاناتی به شیخ‌شجاع می‌‌رسید؟! ما چه داشتیم؟! والله خودم مانده‌ام. شوخی نیست. ولی الحمدلله خداوند عنایت کرد.
کد خبر: ۵۲۵۲۸
عملیات فتح المبین با رمز «یا زهرا (س)» در منطقه جبهه جنوبی، شوش و دزفول از دوم تا دهم فروردین ماه سال ۱۳۶۱ با هدف آزادسازی منطقه غرب دزفول و جاده دزفول ـ دهلران و تأمین اندیمشک، شوش، دزفول و جاده اندیمشک ـ اهواز به صورت گسترده با فرماندهی مشترک سپاه پاسداران و ارتش جمهوری اسلامی انجام شد. آزادسازی ۲ هزار و ۴۰۰ کیلومترمربع از سرزمین‌های اشغالی شامل ده‌ها بخش و روستای منطقه و چند جاده و تنگه مهم، خارج شدن دزفول و شوش و اندیمشک و پایگاه هوایی دزفول از دید و تیر مؤثر دشمن از جمله نتایج عملیات فتح‌المبین بود. به مناسبت سالروز آغاز این عملیات غرورآفرین، به بخشی از تاریخ شفاهی عملیات فتح‌المبین که توسط مرتضی قربانی از فرماندهان هشت سال دفاع مقدس در کتاب «در مسیر پیروزی» به ثبت رسیده است، می‌پردازیم:

افزایش تیپ‌های سپاه در آستانه عملیات فتح المبین

تصمیم گرفتیم برای اجرای عملیات فتح‌المبین، با فرماندهان سپاهی‌ای که آنجا بودند، محکم پای کار برویم. فرماندهان تراز اول جنگ محور‌های کلی عملیات فتح‌المبین را شناسایی و مشخص کرده بودند. خود محسن رضایی با غلامعلی رشید و رحیم صفوی روی این منطقه کار کرده بود، اما ما هنوز اطلاعات دقیق و زیادی از منطقه نداشتیم و نمی‌دانستیم اوضاع آنجا چطور است. همان جا نقشه را پهن کردند و توضیحاتی دادند. یکی از مشکلات ما این بود که فقط سه تیپ در سپاه داشتیم؛ یکی تیپ عاشورا به فرماندهی عزیز جعفری، یکی تیپ کربلا به فرماندهی من و یکی هم تیپ امام حسین (ع) به فرماندهی حسین خرازی.
در جلسه بحث شد که ما کمبود نیروی کادرمان را چطور جبران و این مشکل را چگونه حل کنیم. در آن جلسه فرماندهان سپاه مناطق دهگانه کشوری هم بودند. برآوردی هم از شکل و قالب سازمان رزم و یگان‌های خودی شد. در نهایت در جلسه تصویب شد که سازمان رزم سپاه تقویت شود و تعدادی سازمان جدید در قالب تیپ تشکیل شود. به هر حال سپاه هم درگیر جنگ شهری و گرفتاری‌های داخلی و هم درگیر جنگ با عراق بود و باید سازمان رزمی قوی‌تری پای کار می‌آورد.
پیشنهاد شد که مثلاً برای تهران یک لشکر و برای خراسان هم یک لشکر تشکیل شود. در نهایت تصمیم گرفته شد که آقا محسن خودش این موضوع را دنبال کند و به نتیجه برساند. بعد هم ایشان یگان‌هایی مثل تیپ ۸ نجف اشرف، ۲۷ حضرت رسول، ۷، ولی عصر، ۴۱ثارالله، ۱۹ فجر، ۱۷ قم و ۳۳ المهدی را تشکیل داد. اسامی فرماندهان پیشنهادی یگان‌ها را هم یادم هست.
قرار بود داوود کریمی و اویسی فرماندهی تیپ ۲۷ تهران را به عهده بگیرند، ولی بعدش، چون قرار شد فرماندهان یگان‌ها بیشتر از مناطق عملیاتی انتخاب شوند، احمد متوسلیان را برای این یگان انتخاب کردند. تیپ ۱۷ قم را به مرتضی صفاری و تیپ ۱۹ فجر را که نیروهایش بیشتر شیرازی بودند، به نبی رودکی دادند که توی محاصره آبادان هم بود و بعد، در عملیات طریق‌القدس هم پیش ما آمد.
رئوفی را هم که از اول توی منطقه و در محور دزفول و کرخه بود، فرمانده تیپ ۷، ولی عصر کردند. قرار بود ۲ گردان قاسم سلیمانی که در عملیات طریق‌القدس به ما مأمور شده بودند، در عملیات فتح‌المبین هم به یگان ما مأمور شوند، اما حدود ۱۵ روز مانده به عملیات، قاسم سلیمانی فرمانده تیپ ۴۱ ثارالله شد. فرماندهی تیپ ۸ نجف هم به عهده احمد کاظمی قرار گرفت.
کاظمی و نیروهایش حدود هشت تا ۱۰ ماه در فیاضیه بودند و در محاصره دوره دیده بودند و تجربه و شمّ نظامی قوی‌ای داشتند. یگان او از نظر عملیاتی هم استخوان‌بندی و کادر خوبی داشت. به هر حال تیپ ۲۵ کربلا، ۱۴ امام حسین (ع) و ۸ نجف از استان اصفهان برای عملیات فتح‌المبین سازماندهی شدند.

یک بسم‌الله از مردم و یاری ۶ هزار رزمنده وقتی هیچ امکاناتی نبود

وقتی ما در خط مقدم مقابل منطقه دشمن مستقر شدیم، تانک‌ها و نفربر‌ها را شبانه به منطقه منتقل کردیم. باید تانک‌ها را به پشت خط خودی می‌بردیم و بعد ادوات را می‌چیدیم و ساماندهی می‌کردیم. عرض خط دشمن زیاد و مهمات ما کم بود. باید واحد‌هایی را که به منطقه می‌آمدند، در مکان مناسب در خط اول و دوممان مستقر می‌کردیم.
من به شوش می‌رفتم و برای انتقال وسایل و امکانات به شیخ‌شجاع، هماهنگی‌های لازم را می‌کردم. بارگیری وسایل با کامیون کار سختی بود که برادران با عشق انجام می‌دادند. باید حدود ۵۰۰ کامیون امکانات، ادوات و مهمات از شوش به غرب رودخانه کرخه و شیخ‌شجاع می‌بردیم. ما در شیخ‌شجاع، امکانات، ساختمان، وسایل و تدارکات نداشتیم. هیچ چیز نداشتیم. از قبل هم در آنجا سنگر نساخته بودند. بیابان برهوت بود.
نیرو‌های پیاده، باید در هوای سرد و بارانی ۱۵ اسفند، در این ارتفاعات و تنگه ها، روی زمین و زیر آسمان و گاهی در چادر‌های دوازده نفره و توی تانک‌ها و نفربر‌ها می‌خوابیدند. در اینجا باید با همه مشکلات، پانزده روزه آماده می‌شدیم. ارتش روی رودخانه پل پی. ام. پی. زده بود و ما نیرو‌ها و امکانات و همه چیز خودمان را از روی پل به غرب رودخانه آورده بودیم.
یک آشپزخانه هم برپا کردیم. الآن یادم نیست که قرارگاه برپا کرد یا ما. در این عملیات، حدود ۱۹ گردان پیاده، زرهی، ادوات، مهندسی، اطلاعات، تخریب و تدارکات تیپ کربلا حضور داشتند. الآن که فکر می‌کنم، می‌گویم خدایا ۱۹ گردان چطور توی بیابان تدارک می‌شدند؟
آب، نان، حمام، بهداشت و درمان نیرو‌ها را چه کسی پشتیبانی می‌کرد؟! آذوقه با چه امکاناتی به شیخ‌شجاع می‌رسید؟! ما چه داشتیم؟! والله خودم مانده‌ام. شوخی نیست. نمی‌خواهم شوخی یا اغراق بکنم. وقتی پنج نفر مهمان می‌خواهد برای کسی بیاید، اگر خواهر و برادر و رفیق هم باشند، صاحبخانه همه زن و بچه را بسیج می‌کند.
هر گردان ما منهای بخش‌های پشتیبانی، ۳۰۰ نفر نیرو داشت و همه نیروهایمان در مجموع ۶ هزار نفر می‌شدند. این عزیزان برای وضویشان، نمازشان، مسائل بهداشتی‌شان و آب و غذایشان نیاز‌های مختلفی داشتند. همه نیازهایشان باید تأمین می‌شد. حتی اگر فقط می‌خواستیم آب خوردن هم به همه برسانیم، کار سختی بود.
تانکر‌ها نمی‌توانستند بروند و با تراکتور هم نمی‌شد آب برد، چون تردد خیلی سخت بود، ولی الحمدلله خداوند عنایت کرد. در همان ابتدای کار، آیت‌الله احسان‌بخش به همراه عده‌ای از مردم رشت، وسایل و آذوقه زیادی برایمان آورد و به ما کمک کرد. آیت‌الله طاهری اصفهانی نماینده حضرت امام، آقای علوی، آقای حسینی رامشه‌ای و عده‌ای دیگر از علمای اصفهان هم بخشی از نیازهایمان را تأمین کردند. مجموعه‌ای از دادگاه ویژه و دادگاه انقلاب اصفهان هم کمک می‌کردند.
آیت‌الله احسان‌بخش اولین امام‌جمعه‌ای بود که در این عملیات خودش برای ما حدود سی، چهل کامیون برنج، نان، حبوبات، آرد، الوار و چیز‌های دیگر آورد. با این کار، امکاناتی که می‌خواستیم فراهم و مشکلاتمان حل شد. خدا می‌داند که خودم و نیرو‌های تیپ ۲۵ کربلا به مأموریت و عملیات اصلاً نگاه مادی نداشتیم. از جایی که گمان نمی‌کردیم هم خدا همه چیز را برایمان تأمین کرد. مردم ایران واقعاً محبت و پشتیبانی کردند و الحمدلله توانستیم عملیات را با موفقیت انجام بدهیم.

بیشتر بخوانید
 
 
منبع : فارس
ارسال نظرات
انتشار نظرات حاوی توهین، افترا و نوشته شده با حروف (فینگلیش) ممکن نیست.