بانویی که به تنهایی یک اداره کار است!
مدتی خودم سرپرست خانواده بودم و سختیهای فراوانی را در آن زمانها متحمل میشدم، هیچ کسی حمایتم نکرد، خودم یکه و تنها دو شیفت و گاها شبها هم کار میکردم تا خرج خانوادهام را تامین و زندگیم را بچرخانم، در حال برای ۲۰۰ نفر اشتغال ایجاد کردهام و میتوانم این تعداد را افزایش دهمد.
نقش و جایگاه تعاونیها در کمک به ایجاد اشتغال پایدار برای جوانان و نیز سازماندهی مشاغل خرد و خانگی در روستاها و شهرها و ایجاد کسب کارهای کوچک و متوسط برای افراد نیازمند جامعه از اهمیت ویژهای برخوردار است.
تعاونیها میتوانند در ابعاد مختلف، سهم چشمگیری در اقتصاد کشور را داشته باشند، ولی تحقق این مهم نظارت و حمایت متولیان امر را میطلبد، حمایتی که تاکنون به درستی صورت نگرفته است.
عدم حمایت از تعاونیها مشکلاتی را برای آنها ایجاد کرده است، که در صورت قرار گرفتن تعاونیها در چتر حمایتی دولت و نهادها و دستگاهها آنها بهتر میتوانند به وظیفه ذاتی خود در راستای ایجاد اشتغال و درآمد پایدار برای اقشار مختلف جامعه ایفای نقش کنند.
طبق قانون اساسی باید ۲۵ درصد سهم اقتصاد کشور در دست تعاونیها باشد، اما تعاونیها هرگز نتوانستهاند به این امر جامه عمل بپوشانند چرا که حمایت از آنها به درستی صورت نگرفته است، هر چند بخشی از علل عدم تحقق برنامههای تعاون به دولتها و حمایتهای انجام نشده برمیگردد، اما بخشی از آن نیز به عدم حمایت از آنها از سوی مردم برمیگردد.
تعاونگر گزارش ما در فروردینماه سال۱۴۰۰ تصمیم میگیرد با تشکیل تعاونی «بانوان تحولگرای زنجان» به ایجاد مشاغل خرد و خانگی برای زنان سرپرست خانواده، بد سرپرست و خود سرپرست بپردازد.
خانم «نرگس آشوری» متولد۱۳۶۰ در زنجان است و دارای مدرک کارشناسی ارشد حقوق، مشاوره خانواده و نایب رئیس انجمن اتاق بازرگانی استان زنجان است.
وقتی از او دلیل تشکیل تعاونی بانوان تحولگرا را پرسیدم میگوید؛ مدتی خودم سرپرست خانواده بودم و سختیهای فراوانی را در آن زمانها متحمل میشدم، هیچ کسی حمایتم نکرد، خودم یکه و تنها دو شیفت و گاها شبها هم کار میکردم تا خرج خانوادهام را تامین و زندگیم را بچرخانم.
میگوید؛ من حال زنان سرپرست خانواده را بهتر از هر کسی درک میکنم، چرا که همه مشکلات آنها را تحمل کردهام و اکنون روی دو پای خود ایستادهام و خدا رو شکر که موفق هستم.
آشوری با تشکیل تعاونی تصمیم میگیرد، حامی زنانی باشد که احتیاج به کمک دارند و در حال حاضر ۲۰۰ زن سرپرست خانواده را زیر چتر حمایتی خود قرار داده است، تا باری از دوششان بردارد.
برای شنیدن صحبتهای خانم آشوری گفت وگویی با این تعاونگر زنجانی ترتیب دادهایم که در ذیل میآید:
خانم آشوری ممنونم از فرصتی که در اختیارمان گذاشتید برایمان بگویید که چه شد به تشکیل تعاونی روی آوردید و هدفتان چه بود؟
من هم از شما تشکر میکنم، اجازه بدهید نخست یک مقدمهای از خود بگویم، من از ۱۸ سالگی فعالیت میکنم، ۱۰ سال پیش تنها زن کارآفرین استان زنجان بودم که نزدیک ۲۵ پرسنل داشت.
کارگاه سبزیجات، سیفیجات و ترشیجات داشتم، با بیمارستانها و رستورانها و... قرار داد میبستم، حتی ۵ سال تهیه سبزیجات جشنواره آش زنجان بر عهده من بود! خیلی شناخته شده بودم، اما مجبور شدم جمع کنم! یک دستگاه میوه خشک کن احتیاج داشتم که دولت حمایتی نکرد، مجبور شدم با یکی از دوستانم شریک بشوم کهای کاش نمیشدم!
دوستم نزدیک ۳۰ میلیون تومان وسط گذاشت، اما کار شراکتی با دوستم باعث شد صفر تا صد زندگی من بهم بخورد، بی سر و صدا کنار کشیدم و همه را واگذار کردم.
خب بعد چه شد؟!
وقتی از همسرم جدا شدم و شکست خوردم، خانه نشین شدم، تصمیم گرفتم دوباره از صفر شروع کنم، یکه و تنها! ادامه تحصیل دادم، آن زمان موسسه علوم آزاد دانشگاه پیام نور دست من بود، نزدیک به ۳۰۰ دانشجو دانشجو داشت، اما من با بازاریابی خوبی که داشتم تعداد را به یک هزار و ۶۰۰ دانشجو رساندم، دو سال در دانشگاه کار کردم در حالی که سرپرستی فرزندم هم با من بود!
آشوری وقتی از زندگیاش برایم تعریف میکرد، اشک در چشمانش حلقه زد، اما نگذاشت از گوشه چشمش سرازیر شود و ادامه داد؛ پسرم از شش سالگی در ورزش واترپلو فعالیت میکرد مجبور بودم دو شیفت کار کنم، گاها از آتلیهها فیلم یا عکس میگرفتم و شبها هم برای آنها در منزل کار میکردم تا هم خرج خانه را تامین کنم و هم پسرم را بتوانم راهی مسابقات مجارستان کنم.
یعنی خودتان سرپرست خانواده هستید؟
من مدتی سرپرست خانواده بودم، اما ازدواج مجدد داشتم که به جرات میتوانم بگویم که تنها حامی من در پیشبرد این تعاونی فقط همسرم است.
پس خودتان تجربه کردید که به فکر تشکیل تعاونی بانوان تحولگرا افتادهاید!
بله من سختیهای زیادی را در زندگی کشیدهام و حال زنان سرپرست خانواده را بهتر درک میکنم! هر زن سرپرست خانواده وقتی از مشکلاتشان برایم میگویند من کاملا مشکلاتشان را با پوست و گوشت لمس میکنم چرا که همه آنها را تحمل کردهام!
به همین خاطر سعی کردم از بانوان سرپرست خانواده، بد سرپرست و خود سرپرست حمایت کنم و در حال حاضر هم ۲۰۰ بانو زیر چتر حمایتم هستند.
شما نایب رییس انجمن اتاق بازرگانی استان هم هستید میتوانم بپرسم که چطور وارد اتاق شدید؟
تقریبا سه سال پیش بود که یک سفر کاری برایم پیش آمد و به اربیل عراق رفتم، گشت و بازدیدی که در اربیل داشتم متوجه شدم در بازار یک سری از مغازهداران حبوبات، مواد غذایی و... احتیاج دارند، من هم از فرصت استفاده کردم یک سری حبوبات از کشاورزان روستایی خریداری و بستهبندی و به تنهایی راهی اربیل شدم!
خب این کار من هم نوعی صادرات به حساب میآمد و هم یک حمایتی از کشاورزان میشد و همین باعث شد که در اتاق بازرگانی استان شناخته شوم.
در اتاق بازرگانی با کمک همکاران انجمنی را تشکیل دادیم که در این انجمن خانمهای فعال عضو هستند، قرعه کشی که انجام شد من نایب رییس انجمن اتاق بازرگانی شدم.
چطور این خانمها را شناسایی میکنید؟
خانم آشوری که خیلی امیدوارانه صحبت میکرد ادامه میدهد؛ به صورت زنجیرهای و یا از طریق فضای مجازی شناسایی و معرفی میشوند.
خب یک سری از خانمها هستند که کار بلدند، ولی زیرزمینی کار میکنند و کسی نیست از آنها حمایت کند، حتی نمیتوانند اتاق بازرگانی بیایند.
با چند نفر از اعضای فعال یک گروه تشکیل دادیم تا از خانمهای که احتیاج به کمک دارند حمایتشان کنیم و این کمک ما شد تشکیل تعاونی «پیشگامان تحول گرای استان زنجان» که کار این تعاونی حمایت از زنان بد سرپرست و بی سرپرست خود سرپرست است.
بعد تشکیل تعاونی نزدیک ۸۰ نفر عضو تعاونی شدند و ادعای کمک کردند و گفتند که حمایت میکنیم، ولی هیچکس کمکمان نکرد و همه مشغله کاری را بهانه کردند! از این تعداد من ماندم و همکارم خانم محمدی!
خب یک کارگاه کوچکی را برای بانوانی که فرش بافی بلدند و سرپرست خانواده هستند، دو نفری راه اندازی کردهایم، ۱۵ نفر در کارگاه فرش بافی فرش میبافند و ۱۲ نفر از بانوان هم به خاطر داشتن فرزند خردسال فضا را در خانه برایشان مهیا کردهایم و در منزل فرش میبافند!
برخی از بانوان هم هستند که خیاطی و دوزندگی بلدند و میتوان گفت که حرفهای هستند، خب به غیر از کارگاه فرش بافی، با همکارم تولیدی پوشاک هم زدیم و برای خانمهای سرپرست خانواده که در حوزه خیاطی و دوزندگی میتوانند فعالیت کنند برای آنها هم توانستهایم، اشتغالزایی کنیم.
در مورد فعالیت بانوان در تولید پوشاک بیشتر برایمان بگویید؟
کارگاهی که برای تولید پوشاک اجاره کردهایم صد متر و داخل شهر است که با ۱۲ نفر نیرو با ۸ چرخ خیاطی به صورت مستقیم و سه نفر به صورت غیرمستقیم مشغول هستند، هیچ تولید کنندهای بیمه نمیکند، اما من نیروهایم را بیمه کردهام.
اوایل کارمان با دو دستگاه چرخ خیاطی کار را شروع کردیم، مسلما جا بزرگ بود، ولی الان هم جا کوچک هست و هم تعداد نیروهایی که در دست دارم زیاد!
با کلی دوندگی این کارگاه را با وام ۵۰ میلیونی و با باز پرداخت ۱۸ درصد راهاندازی کردهایم و بانوان در این کارگاه لباس بچهگانه تولید میکنند.
تولیدیهای بانوان در زنجان توزیع میشود یا جاهای دیگر هم میفرستید؟
آشوری سری تکان میدهد و آهی میکشد و عنوان میکند؛ در زنجان از تولیدکنندهها هیچ حمایت و استقبالی نمیشود، جنسهای ما فقط به تهران ارسال میشود، متاسفانه در استان از ما خرید نمیکنند! در حالی که کار تولیدی ما را که توسط بانوان شهرشان تولید شده است با چند برابر قیمت از تهران خرید میکنند.
چه برنامهای برای ۲۰۰ بانوانی که زیر دستتان است، دارید؟
بازار کار را در دست دارم! حتی میتوانیم به سلیمانیه عراق هم تولیداتمان را صادر کنیم، اما من فقط مشکل مکان دارم و با وجود این مشکل نمیتوانم کارم را گسترش بدهم.
بهار و تابستان را در پیشرو داریم، بازار خوبی در دست دارم باید ۲۰۰ میلیون تومان داشته باشم تا بتوانم پارچه بخرم!
شما فکرش را بکنید ۲۰۰ بانویی که زیر دستم هستند همه آنها منتظرند تا بعد تعطیلات عید نوروز آنها را به کار بگیرم، بانوانی که نان آور خانه هستند، امیدوارم بتوانم مکان پیدا کنم تا شرمنده خانمهای شهرم نشوم!
برای توسعه و گسترش کارتان از متولیان امر هم کمک گرفتید؟
تا با حال از هیچ ارگان و دستگاهی کمکی نشده است؛ متاسفانه اداره تعاون کار و رفاه اجتماعی فقط اسم تعاون را یدک کشیده میکشد! من تعاونی ایجاد کردهام که کمکم کنند، اما...
ادامه میدهد؛ بازار کار را دارم میتوانم اجاره کارگاهم را بدهم، منتها به خاطر تعداد زیاد بانوان مکان ندارم حتی برخی از تولید کنندهها از من درخواست کمک میکنند، چون بازار کار را ندارند! ولی من توانایی این را دارم که همه تولید کنندهها را دور خودم جمع کرده و فعالیت آنها را گسترش دهم.
ما از این تعاونی هیچ سودی نمیکنیم، حتی برای عیدی امسال نیروها از جیب خودمان کنار گذاشتیم؛ نمیخواهم بانوان سرزمینم تحت فشار باشند چرا که برای یک زن سرپرست خانواده سخت است و باید حمایت شود.
در خصوص مکان، جایی هم مراجعه کردهاید؟
در خصوص جا خیلی جاها رفتهام متاسفانه پول پیش زیادی میخواهند، که از عهده من خارج است!
الان همه خانمها چشم امیدشان به من است که بعد تعطیلات نوروز بتوانم به همه آنها کار بدهم، ولی تا به الان مکانی پیدا نکردهام!
دوست دارم مکانی که اجاره میکنم به مرکز شهر نزدیک باشد، چون هستند از خانمهای سرپرست خانواده که فرزند خردسال دارند، بارها پیش آمده است که وسط کار مجبور شدهاند سری به فرزندشان بزنند، ولی اگر خارج از شهر باشد این رفت و آمد برایشان امکان ندارد!
من حتی تصمیم گرفتهام یک سری از خانمهای فعال را به روستاها بفرستم تا برای بانوان روستایی هم بتوانیم اشتغالزایی کنیم!
سال گذشته یک باغ گل محمدی حدودا ۴۰ هکتاری را در شهرستان سلطانیه اجاره کردیم نزدیک ۴۰ نفر در باغ مشغول چیدن گل محمدی بودند، حتی از روستاهای اطراف هم میآمدند، این بانوان محتاج هستند که میآمدند و الان هم از من کار میخواهند.
شاید برای ما سودی نداشته باشد، ولی همین که بانوان ذوق میکنند برای من یک دنیا ارزش دارد، چون خودم این درد را کشیدهام.
صحبت پایانی.
نرگس آشوری؛ فقط میخواهم از من حمایت کنند اگر بتوانم مکان پیدا کنم و مشکل جا نداشته باشم، نیروهایم را به ۳۰۰ نفر هم میتوانم برسانم امیدوارم که متولیان امر از ما و امسال ما حمایت کنند.
تعاونیها میتوانند در ابعاد مختلف، سهم چشمگیری در اقتصاد کشور را داشته باشند، ولی تحقق این مهم نظارت و حمایت متولیان امر را میطلبد، حمایتی که تاکنون به درستی صورت نگرفته است.
عدم حمایت از تعاونیها مشکلاتی را برای آنها ایجاد کرده است، که در صورت قرار گرفتن تعاونیها در چتر حمایتی دولت و نهادها و دستگاهها آنها بهتر میتوانند به وظیفه ذاتی خود در راستای ایجاد اشتغال و درآمد پایدار برای اقشار مختلف جامعه ایفای نقش کنند.
طبق قانون اساسی باید ۲۵ درصد سهم اقتصاد کشور در دست تعاونیها باشد، اما تعاونیها هرگز نتوانستهاند به این امر جامه عمل بپوشانند چرا که حمایت از آنها به درستی صورت نگرفته است، هر چند بخشی از علل عدم تحقق برنامههای تعاون به دولتها و حمایتهای انجام نشده برمیگردد، اما بخشی از آن نیز به عدم حمایت از آنها از سوی مردم برمیگردد.
تعاونگر گزارش ما در فروردینماه سال۱۴۰۰ تصمیم میگیرد با تشکیل تعاونی «بانوان تحولگرای زنجان» به ایجاد مشاغل خرد و خانگی برای زنان سرپرست خانواده، بد سرپرست و خود سرپرست بپردازد.
خانم «نرگس آشوری» متولد۱۳۶۰ در زنجان است و دارای مدرک کارشناسی ارشد حقوق، مشاوره خانواده و نایب رئیس انجمن اتاق بازرگانی استان زنجان است.
وقتی از او دلیل تشکیل تعاونی بانوان تحولگرا را پرسیدم میگوید؛ مدتی خودم سرپرست خانواده بودم و سختیهای فراوانی را در آن زمانها متحمل میشدم، هیچ کسی حمایتم نکرد، خودم یکه و تنها دو شیفت و گاها شبها هم کار میکردم تا خرج خانوادهام را تامین و زندگیم را بچرخانم.
میگوید؛ من حال زنان سرپرست خانواده را بهتر از هر کسی درک میکنم، چرا که همه مشکلات آنها را تحمل کردهام و اکنون روی دو پای خود ایستادهام و خدا رو شکر که موفق هستم.
آشوری با تشکیل تعاونی تصمیم میگیرد، حامی زنانی باشد که احتیاج به کمک دارند و در حال حاضر ۲۰۰ زن سرپرست خانواده را زیر چتر حمایتی خود قرار داده است، تا باری از دوششان بردارد.
برای شنیدن صحبتهای خانم آشوری گفت وگویی با این تعاونگر زنجانی ترتیب دادهایم که در ذیل میآید:
خانم آشوری ممنونم از فرصتی که در اختیارمان گذاشتید برایمان بگویید که چه شد به تشکیل تعاونی روی آوردید و هدفتان چه بود؟
من هم از شما تشکر میکنم، اجازه بدهید نخست یک مقدمهای از خود بگویم، من از ۱۸ سالگی فعالیت میکنم، ۱۰ سال پیش تنها زن کارآفرین استان زنجان بودم که نزدیک ۲۵ پرسنل داشت.
کارگاه سبزیجات، سیفیجات و ترشیجات داشتم، با بیمارستانها و رستورانها و... قرار داد میبستم، حتی ۵ سال تهیه سبزیجات جشنواره آش زنجان بر عهده من بود! خیلی شناخته شده بودم، اما مجبور شدم جمع کنم! یک دستگاه میوه خشک کن احتیاج داشتم که دولت حمایتی نکرد، مجبور شدم با یکی از دوستانم شریک بشوم کهای کاش نمیشدم!
دوستم نزدیک ۳۰ میلیون تومان وسط گذاشت، اما کار شراکتی با دوستم باعث شد صفر تا صد زندگی من بهم بخورد، بی سر و صدا کنار کشیدم و همه را واگذار کردم.
خب بعد چه شد؟!
وقتی از همسرم جدا شدم و شکست خوردم، خانه نشین شدم، تصمیم گرفتم دوباره از صفر شروع کنم، یکه و تنها! ادامه تحصیل دادم، آن زمان موسسه علوم آزاد دانشگاه پیام نور دست من بود، نزدیک به ۳۰۰ دانشجو دانشجو داشت، اما من با بازاریابی خوبی که داشتم تعداد را به یک هزار و ۶۰۰ دانشجو رساندم، دو سال در دانشگاه کار کردم در حالی که سرپرستی فرزندم هم با من بود!
آشوری وقتی از زندگیاش برایم تعریف میکرد، اشک در چشمانش حلقه زد، اما نگذاشت از گوشه چشمش سرازیر شود و ادامه داد؛ پسرم از شش سالگی در ورزش واترپلو فعالیت میکرد مجبور بودم دو شیفت کار کنم، گاها از آتلیهها فیلم یا عکس میگرفتم و شبها هم برای آنها در منزل کار میکردم تا هم خرج خانه را تامین کنم و هم پسرم را بتوانم راهی مسابقات مجارستان کنم.
یعنی خودتان سرپرست خانواده هستید؟
من مدتی سرپرست خانواده بودم، اما ازدواج مجدد داشتم که به جرات میتوانم بگویم که تنها حامی من در پیشبرد این تعاونی فقط همسرم است.
پس خودتان تجربه کردید که به فکر تشکیل تعاونی بانوان تحولگرا افتادهاید!
بله من سختیهای زیادی را در زندگی کشیدهام و حال زنان سرپرست خانواده را بهتر درک میکنم! هر زن سرپرست خانواده وقتی از مشکلاتشان برایم میگویند من کاملا مشکلاتشان را با پوست و گوشت لمس میکنم چرا که همه آنها را تحمل کردهام!
به همین خاطر سعی کردم از بانوان سرپرست خانواده، بد سرپرست و خود سرپرست حمایت کنم و در حال حاضر هم ۲۰۰ بانو زیر چتر حمایتم هستند.
شما نایب رییس انجمن اتاق بازرگانی استان هم هستید میتوانم بپرسم که چطور وارد اتاق شدید؟
تقریبا سه سال پیش بود که یک سفر کاری برایم پیش آمد و به اربیل عراق رفتم، گشت و بازدیدی که در اربیل داشتم متوجه شدم در بازار یک سری از مغازهداران حبوبات، مواد غذایی و... احتیاج دارند، من هم از فرصت استفاده کردم یک سری حبوبات از کشاورزان روستایی خریداری و بستهبندی و به تنهایی راهی اربیل شدم!
خب این کار من هم نوعی صادرات به حساب میآمد و هم یک حمایتی از کشاورزان میشد و همین باعث شد که در اتاق بازرگانی استان شناخته شوم.
در اتاق بازرگانی با کمک همکاران انجمنی را تشکیل دادیم که در این انجمن خانمهای فعال عضو هستند، قرعه کشی که انجام شد من نایب رییس انجمن اتاق بازرگانی شدم.
چطور این خانمها را شناسایی میکنید؟
خانم آشوری که خیلی امیدوارانه صحبت میکرد ادامه میدهد؛ به صورت زنجیرهای و یا از طریق فضای مجازی شناسایی و معرفی میشوند.
خب یک سری از خانمها هستند که کار بلدند، ولی زیرزمینی کار میکنند و کسی نیست از آنها حمایت کند، حتی نمیتوانند اتاق بازرگانی بیایند.
با چند نفر از اعضای فعال یک گروه تشکیل دادیم تا از خانمهای که احتیاج به کمک دارند حمایتشان کنیم و این کمک ما شد تشکیل تعاونی «پیشگامان تحول گرای استان زنجان» که کار این تعاونی حمایت از زنان بد سرپرست و بی سرپرست خود سرپرست است.
بعد تشکیل تعاونی نزدیک ۸۰ نفر عضو تعاونی شدند و ادعای کمک کردند و گفتند که حمایت میکنیم، ولی هیچکس کمکمان نکرد و همه مشغله کاری را بهانه کردند! از این تعداد من ماندم و همکارم خانم محمدی!
خب یک کارگاه کوچکی را برای بانوانی که فرش بافی بلدند و سرپرست خانواده هستند، دو نفری راه اندازی کردهایم، ۱۵ نفر در کارگاه فرش بافی فرش میبافند و ۱۲ نفر از بانوان هم به خاطر داشتن فرزند خردسال فضا را در خانه برایشان مهیا کردهایم و در منزل فرش میبافند!
برخی از بانوان هم هستند که خیاطی و دوزندگی بلدند و میتوان گفت که حرفهای هستند، خب به غیر از کارگاه فرش بافی، با همکارم تولیدی پوشاک هم زدیم و برای خانمهای سرپرست خانواده که در حوزه خیاطی و دوزندگی میتوانند فعالیت کنند برای آنها هم توانستهایم، اشتغالزایی کنیم.
در مورد فعالیت بانوان در تولید پوشاک بیشتر برایمان بگویید؟
کارگاهی که برای تولید پوشاک اجاره کردهایم صد متر و داخل شهر است که با ۱۲ نفر نیرو با ۸ چرخ خیاطی به صورت مستقیم و سه نفر به صورت غیرمستقیم مشغول هستند، هیچ تولید کنندهای بیمه نمیکند، اما من نیروهایم را بیمه کردهام.
اوایل کارمان با دو دستگاه چرخ خیاطی کار را شروع کردیم، مسلما جا بزرگ بود، ولی الان هم جا کوچک هست و هم تعداد نیروهایی که در دست دارم زیاد!
با کلی دوندگی این کارگاه را با وام ۵۰ میلیونی و با باز پرداخت ۱۸ درصد راهاندازی کردهایم و بانوان در این کارگاه لباس بچهگانه تولید میکنند.
تولیدیهای بانوان در زنجان توزیع میشود یا جاهای دیگر هم میفرستید؟
آشوری سری تکان میدهد و آهی میکشد و عنوان میکند؛ در زنجان از تولیدکنندهها هیچ حمایت و استقبالی نمیشود، جنسهای ما فقط به تهران ارسال میشود، متاسفانه در استان از ما خرید نمیکنند! در حالی که کار تولیدی ما را که توسط بانوان شهرشان تولید شده است با چند برابر قیمت از تهران خرید میکنند.
چه برنامهای برای ۲۰۰ بانوانی که زیر دستتان است، دارید؟
بازار کار را در دست دارم! حتی میتوانیم به سلیمانیه عراق هم تولیداتمان را صادر کنیم، اما من فقط مشکل مکان دارم و با وجود این مشکل نمیتوانم کارم را گسترش بدهم.
بهار و تابستان را در پیشرو داریم، بازار خوبی در دست دارم باید ۲۰۰ میلیون تومان داشته باشم تا بتوانم پارچه بخرم!
شما فکرش را بکنید ۲۰۰ بانویی که زیر دستم هستند همه آنها منتظرند تا بعد تعطیلات عید نوروز آنها را به کار بگیرم، بانوانی که نان آور خانه هستند، امیدوارم بتوانم مکان پیدا کنم تا شرمنده خانمهای شهرم نشوم!
برای توسعه و گسترش کارتان از متولیان امر هم کمک گرفتید؟
تا با حال از هیچ ارگان و دستگاهی کمکی نشده است؛ متاسفانه اداره تعاون کار و رفاه اجتماعی فقط اسم تعاون را یدک کشیده میکشد! من تعاونی ایجاد کردهام که کمکم کنند، اما...
ادامه میدهد؛ بازار کار را دارم میتوانم اجاره کارگاهم را بدهم، منتها به خاطر تعداد زیاد بانوان مکان ندارم حتی برخی از تولید کنندهها از من درخواست کمک میکنند، چون بازار کار را ندارند! ولی من توانایی این را دارم که همه تولید کنندهها را دور خودم جمع کرده و فعالیت آنها را گسترش دهم.
ما از این تعاونی هیچ سودی نمیکنیم، حتی برای عیدی امسال نیروها از جیب خودمان کنار گذاشتیم؛ نمیخواهم بانوان سرزمینم تحت فشار باشند چرا که برای یک زن سرپرست خانواده سخت است و باید حمایت شود.
در خصوص مکان، جایی هم مراجعه کردهاید؟
در خصوص جا خیلی جاها رفتهام متاسفانه پول پیش زیادی میخواهند، که از عهده من خارج است!
الان همه خانمها چشم امیدشان به من است که بعد تعطیلات نوروز بتوانم به همه آنها کار بدهم، ولی تا به الان مکانی پیدا نکردهام!
دوست دارم مکانی که اجاره میکنم به مرکز شهر نزدیک باشد، چون هستند از خانمهای سرپرست خانواده که فرزند خردسال دارند، بارها پیش آمده است که وسط کار مجبور شدهاند سری به فرزندشان بزنند، ولی اگر خارج از شهر باشد این رفت و آمد برایشان امکان ندارد!
من حتی تصمیم گرفتهام یک سری از خانمهای فعال را به روستاها بفرستم تا برای بانوان روستایی هم بتوانیم اشتغالزایی کنیم!
سال گذشته یک باغ گل محمدی حدودا ۴۰ هکتاری را در شهرستان سلطانیه اجاره کردیم نزدیک ۴۰ نفر در باغ مشغول چیدن گل محمدی بودند، حتی از روستاهای اطراف هم میآمدند، این بانوان محتاج هستند که میآمدند و الان هم از من کار میخواهند.
شاید برای ما سودی نداشته باشد، ولی همین که بانوان ذوق میکنند برای من یک دنیا ارزش دارد، چون خودم این درد را کشیدهام.
صحبت پایانی.
نرگس آشوری؛ فقط میخواهم از من حمایت کنند اگر بتوانم مکان پیدا کنم و مشکل جا نداشته باشم، نیروهایم را به ۳۰۰ نفر هم میتوانم برسانم امیدوارم که متولیان امر از ما و امسال ما حمایت کنند.
بیشتر بخوانید:
منبع: فارس
ارسال نظرات