فلسفه صورت سیاه حاجی فیروز چیست؟
حاجی فیروز یکی از نمادهای مشهور ایران باستان است. در ایام نوروز او را با شکل و شمایل مشخصی در مکانهای مختلف میبینیم که با خواندن اشعار مخصوص و تنبک زدن، مژده آمدن فصل بهار را میدهد.
حاجی فیروز کیست؟
نگاهی به پیشینه حاجی فیروزدکتر مزداپور در توضیح این پیشینه مینویسد:
زمانی که الهه «تموز» که «ایشتر» نام دارد، برای ازدواج «شاه دوموزی» را در نظر میگیرد، روزی ایشتر به دلایلی نامعلوم به زیر زمین سفر میکند. با ورود او به زیر زمین، جریان باروری و حیات در زمین متوقف میشود. خدایان برای رفع این مشکل تصمیم میگیرند، دوموزی را به زیر زمین بفرستند. وقتی دوموزی به زمین بازمیگردد، فصل بهار آغاز میشود. او هنگام بیرون آمدن از زیر زمین، تنبک و دایره زنگی در دست داشته و صورتش کاملا سیاه بوده است. بهاین ترتیب حاجی فیروز در پیشینه اساطیری ما شکل گرفته است.
فلسفه حاجی فیروز
لباس قرمز وصورت سیاه حاجی فیروز نشانه ی یک رسم ورسوم قدیمی است .رسمی که آمدن بهار و زنده شدن طبیعت را خبر می دهد.و به قول خودش سالی یک روز این اتفاق می افتد .وبه کوچها وخیابانها می آید .اما این روزها حاجی فیروزها با زمان های قدیم تغییر زیادی کرده اند و بیشتر در حال تکدی گری هستند .این روزها در پایان سال افرادی با چهره سیاه و لباس قرمز می خواهند نظر مردم را جلب کرده و پولی از آنها بگیرند .
آیا حاجی فیروز در دوران باستان هم اینگونه بوده است ؟در روزگار قدیم صورت سیاه حاجی فیروز نشان دهنده اتمام نا پاکی ها و سیاهی ها وبشارت و مژده آمدن بهار بوده است .و برای شاد کردن مردم این لباس را برتن می کرده اند ، حاجی فیروزها برای خود شغل و کار داشته اند .وصرفا برای شادی و آمدن نوروز این کار را می کردند .
و او سمبل یک فرد آزاده بوده است .او و غلامش با گفتن لطیفه باعث شاد شدن مردم وخنداندن آنها می شده اند.لباس سرخ حاجی فیروز یک تحول عظیم را بشارت می دهد .این نشان دهنده ی این بوده که در قدیم روح شادی و شادمانی در دل مردم زنده بوده است .و شاد بودن و شاد کردن از درجه ی بالایی برخوردار بوده است .خداوند بعد از خلق دنیا شادمانی را نیز خلق نموده است .روزهای نوروز که تازگی وپاکی را به بار می آورد باید با شادی آغاز شود .اگر افراد در این روزها شاد نباشند فرورهای مهمان خانواده خانه را ترک کرده و از خانه می روند .و حاجی فیروز با رقص و پای کوبی این شادی را به خانه ها هدیه می دهد
مهرداد بهار، اسطوره شناس برجسته کشور، حاجی فیروز را با جشنهای باستانی سیاوش پیوند میدهد. سیاوش خود نیز نمادی از زنده شدن دوباره یا «نوزایی» است. آنگونه که در افسانهها آمده است، سیاوش با گذر از آتش دوباره متولد میشود. در داستانهای اسطورهای نیز روایتهایی مبنی بر روییدن گیاه از خون سیاوش وجود دارد که این گیاه به «پرسیاوشان» مشهور است. لباس قرمز حاجی فیروز، نماد روی آوردن به شادی است و تحولی عظیم در زندگی را نشان میدهد. حاجی فیروز به ما شادمانی در شروع سال جدید را یادآوری میکند.
برخی دیگر حاجی فیروز را همان «عمو نوروز» میدانند که در جاهای مختلف ایران، با نامهای متفاوتی شناخته میشود. پیر بابا، آروس، ننه مریم، بیبی نوروزک، تعدادی از این نامها هستند که همه آنها پیامآوران نوروز محسوب میشوند؛ اما باید توجه داشت نماد حاجی فیروز با تمام این شخصیتها فرق دارد و هر یک فلسفه وجودی خاص خود را دارند.
در این بین برخی حاجی فیروز را بهدلیل چهره شبیه به بردهها و لباسهای مضحک، نمادی نژاد پرستانه میدانند که از دورههای بردهداری در ایران به جا مانده است. این در حالی است که مورخان، حاجی فیروز را نماد فردی آزاده میخوانند که خنده و شادی را روی لبها میآورد.
چرا حاجی فیروز گدایی میکند؟
برخی نسبت به پول گرفتن حاجی فیروز بدبین هستند و آن را به اشتباه با هدیه دادن بابا نوئل مقایسه میکنند. این نوع قضاوت درباره حاجی فیروز، برخاسته از عدم آگهی نسبت به پیشینه تاریخی این شخصیت است و دیدگاههای علمی، آن را رد میکنند. اگر بنا بر مقایسه باشد، در فرهنگ ما شخصیت «عمو نوروز» نیز مانند بابانوئل هدیه میدهد و چهره زیبا و دلنشینی هم دارد.
اینکه برخی با لباس حاجی فیروز گدایی و تکدیگری میکنند، مسئلهای است که لزوما ربطی به نیازمند بودن و گدایی شخصیت باستانی حاجی فیروز ندارد و باید بررسیهای دقیقتری روی آن صورت بگیرد.
حاجی فیروز که با نامهای عمو پیروز و خواجه پیروز نیز شناخته میشود، در روزهای ابتدایی سال همراه عمو نوروز نوید آمدن بهار را به مردم میدهد.
چرا بابانوئل سفید و زیباست و حاجی فیروز روسیاه و زشت؟
۱- این مقایسه، یک قیاس مع الفارق است. چون اصولا فلسفه ی وجودی بابانوئل و حاجی فیروز تفاوت های بسیاری دارند و اگر قرار به مقایسه است می بایست بابانوئل را با عمو نوروز مقایسه کرد.
۲- عمونوروز یکی از نمادهای نوروز است که در شب عید نوروز یرای بچه ها هدیه می آوردو به همراه حاجی فیروز سفر میکند. داستان عمو نوروز، داستانی عاشقانهاست. براساس یک باور قدیمی، نامزد عمو نوروز از یک ماه به نوروز مانده، به دارکوبها و چرخریسکها میگوید که از برگ نورس درختان و گلهای نوشکفته، قبای زیبایی برای عمو نوروز که در سفر دوازده ماهه است ببافند.
۳- متاسفانه در سال های اخیر، برخی چنین رواج داده اند که حاجی نوروز ساخته ی برخی بیگانگان برای تمسخر ایرانیان با چهره ای سیاه و دلقک گونه می باشد. برخی نیز آن را منسوب به عصر باستان دانسته اند که از بیرون از قلمرو ایران و از سرزمین آکد وارد فرهنگ ایرانیان گشته است
این در حالی است که حاجی فیروز در تاریخ و فرهنگ باستانی ایرانیان، کسی بود که در سراسر شهرهای ایران زمین و در آتشکده های منسوب به ادیان میتراپرستی [ آیین مهر ] و مزداپرستی [ آیین زرتشتی ]، نگهبان آتش بوده و همیشه آن را روشن نگه می داشت و روی سیاه او نیز به خاطر دود ناشی از آتش و ذغال بود.
حاجی فیروزها در همه ی شهرهای کشور، مسوولیت دیگری نیز بر عهده داشته اند و آن این که فرا رسیدن آغاز سال نو را در کوچه ها و خیابان های شهر، می بایست به مردمان نوید می دادند و سپس با ساز و آواز، سبب خوشحالی مردم شوند. آن ها لباس هایی قرمز رنگ به تن داشته اند که لباس خاص نگهبانان آتشکده ها بود.
۴- حاجی فیروز گدا نیست! حضور حاجی فیروز بازنمود نمایشیِ بازگشت مردگان در پایان زمستان و خوشآمدگویی به زنده شدن طبیعت است. رنگ سیاه رویش، سیاهی مرگ و زمستان و قرمزی لباسش رنگ زندگی و بهار است. شخصی به صورت، دوده می مالد و لباس قرمزی به تن می كند و با نام حاجی فیروز، دایره زنگی می زند و نوید آمدن عید می دهد. رنگ قرمز لباس او رمزی از آتش عشق است و این رنگ مقابل روی سیاهش است كه او را خوار و بی مقدار نشان می دهد.او ارمغانی معنوی به ما هدیه میکند که در دنیایی واقعی ما وجود دارد و آن بهار با طراوت و سرسبزی و خرمی است.
اینکه حرکت امروزی او را گدایی میخوانند نادرست است. هرگونه توصیف و نامگذاری برای چنین شاخصههایی بدون بررسیهای دقیق، که صرفا از ذهنیت امروزی بدون در نظر گرفتن بافت این آیینها به وجود میآید، از لحاظ علمی نادرست است. بر این اساس، بخشش و نثاری که مردم در بافت کهن در پیوند با این ارواح انجام میدادند و زندگی سالانهی خود را تضمین میکردند، امروزه به طور یکطرفهای با حضور حاجی فیروز به شکل گدایی معنا میشود.
۵- جدا از اینکه افرادی که امروزه با لباس حاجی فیروز گدایی میکنند، نیازمند هستند یا خیر ، مشکل اصلی برخی از خود ما هستیم که فرهنگ غنی سرزمین خود را پست و فرهنگ دیگران را بالا می گیریم. آنها از یک آدم معمولی بابانوئل و افسانهها میسازند، آنگاه ما افسانههایمان را به باتلاق سخره و فراموشی میکشانیم.
هر ادمی که کمی بتواند فکر داشته باشد
متوجه میشود که یک شخصیت اساطیری باستانی که نمیتواند حاجی باشد
حاجی بودن مربوط به زمان پیدایش اسلام است
ما در زمان باستان ، بجای حاجی فیروز جعلی امروزی ،بابا پیروز داشتیم، بابا پیروزی با صورتی سفید و بسیار بخشنده و با سخاوت که بعدها:
بابا نوئل را هم از روی ان کپی برداری و درست کردند
حالا بعد چطور شد که این بابا پیروز سفید پوست و بسیار بخشنده به حاجی فیروز سیاه و گدا مبدل شد
بقیه اش راهم نمیگویم
چون بعید میدانم که تادهمین جاش روهم جرئت نشر داشته باشید