نسخه های غیر واقعی زندگی در اینستاگرام
گزارش گاردین از این که چگونه اشتراکگذاری عکسها در یک پلتفرم پرطرفدار، ما را سرگرم یا ناراحت کرده و درکمان از خویشتن را تغییر داده است؟
از اولین روزهای تاسیس اینستاگرام در سال ۲۰۱۰ بهعنوان یک فضای عجیبوغریب هنری و البته پرطرفدار بین اینفلوئنسرها، این برنامه مخاطبپسند برای اشتراک گذاری عکس در جهان، مردم جامعه را به دو دسته خوب و بد تبدیل کرده است. احتمالاً زمانی که بنیانگذار اینستاگرام، اولین پست خود را ارسال کرد، پیشبینی نمیکرد که شاهد تولد یک پدیده فرهنگی و اقتصادی باشد. این پست یک عکس از بندر ساوتبیچ در سانفرانسیسکو بود که از میان پنجرههای شیشهای یک اسکله گرفته شده بود. حالا بعد از یک دهه، اینستاگرام ذائقه جامعه را تغییر داده است. ظاهر ما، غذایی که میخوریم، روابط، جایی که برای تعطیلات میرویم، پول خود را صرف چهچیزی میکنیم، جشن تولدمان را چطور برگزار کردیم و... همه چیز تحت تاثیر استوری و پستهایی است که میخواهیم بعدش در اینستاگرام منتشر کنیم. اما این پلتفرم چطور کیفیت زندگی ما را تغییر داد؟
وابستگی به تایید توسط غریبههای مجازی
اینستاگرام و فعالیت بیش از حد و بدون مدیریت در آن، به مرور عزتنفس و توجه ما را میدزدد و هیچ چیزی برای ما باقی نمیگذارد به جز وابستگی زیاد به تایید توسط غریبههای مجازی. اینستاگرام ما را مانند نارسیس میبیند که خود را در آب چشمه نگاه میکنیم و عاشق چهره خود میشویم و همین غرور ما را از بین میبرد. زمانی که اینستاگرام شروع به کار کرد، یک مسابقه زیبایی نبود. جذابیت آن برای دیدن عکسهای دستکاری شده به مرور اضافه شد. از دردسرهای این فیلترها و نشان دادن چهرههای غیرواقعی و تصاویر باورنکردنی از تفریحات آخر هفته، زیاد گفته شد، ولی باز هم باید به آنها توجه کرد.
معتادان گوشی، عاشقان اینستاگرام
ما عاشق اینستاگرام شدیم نه به این دلیل که عاشق نگاه کردن به خودمان هستیم بلکه به این دلیل که عاشق دیدن تلفنهای همراه خود هستیم، عاشق یا شاید هم معتاد. اینستاگرام که از همان ابتدا برای تلفنهمراه طراحی شده بود، اولین پلتفرمی بود که تشخیص داد در قرن بیستویکم، مهمترین رابطه ما با تلفن مان است. نه توئیتر و نه فیسبوک، از همان اوایل مانند اینستاگرام تلفن محور نبودند. جمعیت اصلی اینستاگرام اولین نسلی است که آنلاین بودن برای آنها به طور پیش فرض اتفاق افتاد، نه کاری که آنها فعالانه انجام بدهند. همانطور که «گرتچن مک کالوچ» در کتاب خود با عنوان «بهخاطر اینترنت» میگوید: «افراد ۴۰ یا ۶۰ ساله مانند من، اولین باری را که با تلفن صحبت یا تلویزیون تماشا میکردیم بیشتر به خاطر میآوریم نسبت به اولین باری که نسل هزارهها آنلاین شدند.»اینستاگرام تلفنهای همراه ما را به پستانک بزرگ سالان تبدیل کرد. در ابتدا، اینستاگرام یک وسیله آرامبخش برای تماشای تصاویر زیبا بود که با کشیدن انگشت شست از راست به چپ عکسها دیده میشدند. تصاویری مثل نوشیدنی گرم، غروب خورشید، حضور در کنار شن و ماسهها و.... بعدها و به طور فریبندهای، تاثیر و افزایش دوپامین در مغز شما باعث شد که نرمافزار اینستاگرم خود را دوباره چک کنید تا ببینید تصاویر شخصی شما چقدر لایک داشته است؟ در هر صورت، ما خود را در یک حلقه بازخورد جلب توجه قرار داده بودیم که در آن احساسات ما از مغز مان به تلفنهمراه ما ارسال میشد و دوباره برمیگشت. توئیتر مربوط به قبیله شماست، فیسبوک مربوط به خانه و خانواده است، اما اینستاگرام عاشقانهای فقط بین شما و تلفن شماست.
نقطه عطف اینستاگرام در سال ۲۰۱۱
هنگامی که «جاستین بیبر»، خواننده معروف در سال ۲۰۱۱ به اینستاگرام پیوست، اولین پستش از ترافیک یک بزرگراه بود که زیر عکس نوشته بود: «ترافیک لسآنجلس مزخرفه». در نتیجه این پست اینستاگرامی بود که سرورها تحت فشار به عضویت درآمدن و نظر دادن طرفدارانش، بارها از کار افتادند! ورود یکی از بزرگترین ستارگان پاپ جهان، با ارسال آن چه او از پنجره خودروی خود میدید، نقطه عطفی در تغییر اینستاگرام از سرگرمی به یک پدیده فرهنگی بود. این پلتفرم کمکم دیگر فقط یک بستر برای انتشار عکس نبود، اما این پایان ماجرا نبود.
مدلهایی در خدمت تبلیغ عملهای زیبایی
چند سال بعد، کیم کارداشیان به عضویت اینستاگرام درآمد. اتفاق استراتژیکی که نشان میداد اینستاگرام قصد داردبا ایجاد فضایی در زندگی شخصی، ما را به خودش مشغول کند. اولین پست کارداشیان، همانطور که انتظار میرفت یک عکس سلفی از خودش بود با فیلترهای مخصوص اینستاگرام. بعدها مشخص شد که این اتفاق در راستای خدمت به مافیایی بود که میخواست افراد را به سمت تغییر ظاهر خودشان به هر قیمتی، سوق دهد.
نمایش نسخه غیرواقعی از زندگی واقعیمان
حالا با گذشت زمان و بعد از ۱۲ سال که اینستاگرام به یکی از محبوبترین شبکههای اجتماعی دنیا تبدیل شده، بعضی از ما مخاطبان و فالوئرهایی داریم که تلاش میکنیم بهنوعی نسخه غیرواقعی از زندگی واقعی خودمان را برای آنها به نمایش بگذاریم. اتفاقی که اینستاگرام با ذائقهسازی زیرپوستی در جامعه هدفش تا حد زیادی به آن دست یافته است و هنوز هم در همین راستا قدم برمیدارد.
بیشتر بخوانید
منبع : خراسان
ارسال نظرات