مهارتهای ضروری برای داشتن رابطه جنسی موفق
رابطه جنسی سالم و موفق بخشی مهم از یک ارتباط موفق میان زوجین است. برای ایجاد چنین ارتباطی هر دو طرف باید سعی کنند که سواد جنسی خود را افزایش داده و سهم خود در برقراری یک رابطه موفق را بپذیرند.
رابطه جنسی سالم و موفق بخشی مهم از یک ارتباط موفق میان زوجین است. برای ایجاد چنین ارتباطی هر دو طرف باید سعی کنند که سواد جنسی خود را افزایش داده و سهم خود در برقراری یک رابطه موفق را بپذیرند. نبود رابطه جنسی خوب و رضایتبخش یکی از عوامل مهمی است که باعث طلاقهای عاطفی یا رسمی زوجین میشود، اما برای افزایش سواد جنسی باید مطالعه کرده و ویژگیها و نیازهای چنین ارتباطی را بشناسیم.
* زوجهایی که میخواهند رابطه جنسی خوبی داشته باشند باید بدانند فقط درگیر شدن اندام تناسلی نیست که باعث رضایت طرفین میشود، بلکه سلامت جسم و روان و داشتن یکسری مهارتها، مهمترین فاکتورهای یک رابطه جنسی خوب تلقی میشود. جسم سالم عبارت است از داشتن عروق سالم، زیرا خون وارد دستگاه تناسلی میشود و اگر فردی دچار گرفتگی عروق شود باعث میشود که خون به دستگاه تناسلی نرسد. همچنین عصبها باید سالم باشند. مثلا در بیماری دیابت یا ام اس، ویتامین D به خوبی جذب نمیشود و موجب میشود انتقال پیام از دستگاه تناسلی به مغز و از مغز به دستگاه تناسلی به خوبی صورت نگیرد که این مسئله هم باعث میشود تحریک و برانگیختگی به خوبی در فرد صورت نگیرد.
* عضلات کفی لگن فرد باید سالم باشند اگر از این عضلات به دلیل چاقی، بالا رفتن سن و عدم تحرک به خوبی استفاده نشوند، فرد در ارگاسم یا نعوظ دچار مشکل میشوند. زودانزالی فرد نیز، میتواند به دلیل شل شدن عضلات کفی لگن باشد. مسئله دیگر مربوط به هورمونهاست. هورمونهای استروژن، تسترون، پروژسترون، پرولاکتین و تیروئید که توسط غدد درونریز ترشح میشوند، باید آزمایش شوند. باید بدانیم که آیا هورمونها به اندازه کافی ترشح میشوند یا خیر. اینها عوامل جسمی بودند که در مسائل جنسی دخیل هستند.
* سلامت روان انسانها مهم است، روان سالم به معنای داشتن ذهنی سالم به دور از قضاوت، سرزنش، سختگیری و حواس پرتی است، هرفردی باید بداند که آیا از روان سالمی برخودار است؟ مثلا افرادی که دچار اضطراب، استرس، افسردگی یا وسواس هستند نمیتوانند به خوبی روی مسائل جنسی تمرکز کنند و میل جنسی و عملکرد جنسیشان دچار مشکل میشود مثلا، فردی که دچار وسواس (فکری، عملی، تمیزی، نظم) باشد به جای تمرکز بر رابطه جنسی ذهنشان مدام به دنبال نظم، تمیزی یا نجسی است و به خوبی نمیتوانند در زمان حال زندگی کنند. این درحالیست که سکس نیاز به تمرکز کافی فرد دارد تا بتواند به نعوظ و ارگاسم برسد.
* مهارتها در رابطه جنسی بسیار مهم هستند. ما شش "الف" داریم که باید با آنها آشنا شویم. اولین: "الف" مهارت اطلاعات است یعنی چقدر ما در زمینه مسائل جنسی اطلاعات داریم، چقدر در مورد چرخه واکنش جنسی میدانیم و اینکه از آغاز رابطه جنسی تا پایان آن فرد چه مراحلی را پشت سر میگذارد و در این مراحل چه تفاوتهایی بین زنان و مردان وجود دارد. همچنین ضروریست افراد از گرایش جنسی خود آگاه بوده و ترجیحات جنسی خود را بشناسند.
* فرد باید بداند که شریک جنسی یا همسرش باید چه ویژگیهایی داشته باشد که او را برانگیخته کند. هر فردی باید بداند از چه نوع زن یا مردی خوشش میآید و فرد مقابل باید چه ویژگیهایی داشته باشد، این یعنی شناخت خود. گاهی اوقات افراد نمیدانند چه چیزی آنها را برانگیخته میکند و انتخاب اشتباهی میکنند، چون فکر میکنند همین که یک زن یا مرد باشد کافیست و فرقی نمیکند. بسیار دیده شده است که تنها ملاک فرد برای انتخاب ملاک عقلانی بوده اصلا به کشش جنسی که باید نسبت به فرد داشته باشد توجهی نکرده است. پس باید هر فرد شناخت کاملی از خودش داشته باشد و بداند چه نوع فردی موجب تحریکش میشود، این آگاهیها باید صورت بگیرد.
* همچنین افراد باید نسبت به بیماریهای مختلفی که ممکن است طرف مقابل داشته باشد آگاه باشد مثلا بیماریهای مقاربتی را بشناسد و روشهای پیشگیری از آنها را بداند، نسبت به روشهای پیشگیری از بارداری آگاه باشد و از بیمارهای جسمی که عملکرد جنسی فرد را تحت شعاع قرار میدهد بشناسد مثلا بیماری فشار خون، دیابت، ام اس، بیماریهای کلیوی و حتی داروهایی که مصرف میکنند میتواند روی میل جنسی تأثیر بگذارد.
همچنین افراد باید از اختلالات جنسی آگاه باشند و اختلالات جنسی در زنان و مردان را به خوبی بشناسند. اختلال جنسی در زنان شامل کمکاری میل جنسی، ترس از دخول و عدم ارگاسم است. این اختلالات در مردان شامل اختلال نعوظ، زود انزالی، دیر انزالی و کممیلی جنسیست، که این اختلالات قابل درمان هستند. موارد بسیاری دیده شده است که فرد دارای این اختلالات بوده، اما نسبت به قابل درمان بودن آنها آگاهی نداشته است که این مساله به دلیل عدم آگاهی و جهلیست که در مورد مسائل جنسی وجود دارد.
* آگاهی افراد از حقوق جنسی خود نیز مهم است به این معنی که فرد باید نسبت به حقوق جنسی و نظام ارزشی خودش آگاه باشد تا به رفتارهایی که مغایر با نظام ارزشی و حقوق جنسی اوست، نه بگوید، چون این رفتارها باعث میشوند که با انجام آنها فرد دچار احساس گناه شود و بعد از انجام آنها نسبت به مسائل جنسی سرد شده و تمایلی به تکرار این رفتار نداشته باشد؛ بنابراین فرد باید نسبت به خواستهها و ناخواستههای خود آگاه بوده و بتواند آنها را به طرف مقابل خود انتقال دهد. حالا اگر طرف مقابل به این خواستهها احترام نگذارد شناختی است که فرد از او پیدا کرده و درمییابد که طرف مقابل فردی نیست که به خواستههای او احترام بگذارد.
* از طرف دیگر هر فردی باید نسبت به دورههای چرخه زندگی که عبارتند از، دوران عقد، بعد از ازدواج، بارداری، شیردهی، یائسگی و سالمندی اطلاعات کافی داشته باشد که بداند در هر کدام از این چرخههای زندگی چه تغییراتی در میل جنسی او رخ میدهد. شناخت از آناتومی و کارکرد جنسی زنان و مردان ضروریست، مثلا افراد باید بدانند که سرعت رابطه جنسی و آمیزش در مردان زودتر اتفاق میافتد، اما این زمان در زنان طولانیتر بوده و دیرتر برانگیختگی یا ارگاسم درآنان رخ میدهد. عدم آگاهی مردان و زنان از این مسئله باعث کج فهمی و ایجاد انتظارات نابجا در زوجین میشود.
* انتظاراتی که زوجین نسبت به هم دارند نیز مهم است. در یک رابطه عاطفی و جنسی سالم، زوجین درباره انتظاراتشان با یکدیگر صحبت میکنند. باید از افراد از خود بپرسند که آیا این انتظاراتی که از فرد مقابل داریم واقع گرایانه است یا یک نسخه هالیوودی است که با دیدن فیلمهای پورن و مقایسه خود با این فیلمها در ما ایجاد شده است؟ بنابراین هر فردی باید بداند که منشا انتظاراتش کجاست. گاهی انتظارات ما برگرفته از والدین یا چند نسل گذشته است، که نیاز به بازبینی و بهروزرسانی دارد. داشتن انتظارات هالیوودی که از خودمان و فرد مقابل داریم و اینکه انتظار عشق خیلی رمانتیک و رابطه جنسی خیلی پرشور داشته باشیم موجب میشود رضایت ما از زندگی مشترک کاهش پیدا کند.
* انتظارات ما باید بر اساس توانمندیهای طرفین باشد. بحث دیگر درباره انتظارات، مقایسه خودمان با فیلمهاست افراد باید بدانند که این فیلمها فقط در راستای کسب درآمد برای کمپانیهای بزرگ و سرگرمی است و زوجهای واقعی در آن نقش بازی نمیکنند. انتظارات کاذب به ازدواج آسیب میرساند.
* اگر انتظارات فرد در رابطه برآورده نمیشود باید درباره این مسئله با طرف مقابل صحبت کند. اگر انتظار دارید که همیشه همسرتان شروع کننده رابطه باشد، باید ببینید که این انتظار از کجا نشات گرفته و بررسی کنید که اگر شما رابطه جنسی را آغاز نمیکنید چه پیامدهایی برای همسرتان دارد، چه افکاری در ذهن همسرتان به وجود میآید و یکبار خودتان را به جای همسرتان بگذارید. گاهی اگر همسر فرد آماده رابطه جنسی نباشد او احساس میکند که دوست داشتنی، جذاب و کافی نیست و به همین علت همسر به سمتش کشیده نمیشود و تمایل ندارد. این موضوع بر عزت نفس فرد تاثیر میگذارد و احساس زیبا و جذاب بودن در او ایجاد نمیشود؛ بنابراین هر دو نفر مسئول یک رابطه جنسی موفق بوده و هر دو طرف باید سهم خود را در رابطه پذیرفته و برای رابطه سرمایهگذاری کنند.
* در بحث انتظارات باید همواره سعی کنیم نسبت به تجربه رفتارهای جدید گشوده باشیم و سعی کنیم با مطالعه و شرکت در کلاسهای آموزشی روشهای جدید برای رابطه جنسی را یاد بگیریم. در انتظارات قرار نیست همیشه عالی بوده و همواره یک رابطه جنسی عالی داشته باشیم. نباید زندگی جنسی خود را با فیلم های پورن مقایسه کنیم. افرادی که کمالگرا هستند فکر میکنند همه چیز باید همیشه بدون نقص باشد.
* در بحث ارتباطات، ارتباط فرد با خودش و با دیگران مهم است. فرد باید ابتدا بداند که چه نوع ارتباطی با خودش دارد و چقدر از خودش لذت میبرد؟ وقتی که جلوی آینه به خودش نگاه میکند از خودش لذت میبرد یا تصویر بدنی زشت و منفی از خودش دارد؟ این مساله باعث میشود میل جنسی فرد تحت شعاع قرار گیرد، بنابراین فرد باید در ابتدا ارتباط خود با بدن و افکارش را اصلاح کند او باید بداند که وقتی به مسائل جنسی فکر میکند چه افکاری به سراغش میآید؟ آیا دائم خود را سرزنش میکند یا به خودش میگوید خوب نیست و خود را زیر ذره بین میبرد. آیا موجب میشود نسبت به خودش احساس خوبی نداشته باشد، وقتی که فرد نسبت به خود احساس خوبی نداشته و خود را دوست داشتنی نداند، چگونه میخواهد احساس دوست داشتن را به دیگری منتقل کند. گاهی وقتی کسی از فرد تعریف میکند و به او بها میدهد، ولی تعریف طرف مقابل را رد میکنید، به او این پیام را میدهی که دوست داشتنی، زیبا و کافی نیست. در این صورت هیچ کسی از این به او نزدیک نمیشود.
* برای اصلاح ارتباط فرد با بدن خودش تمرینات خودجویی، عبارات تأکیدی مانند گفتن اینکه خودم را دوست دارم، من دوستداشتنی هستم، خوب هستم و صفات مثبت خود را دیدن موثر است. همچنین افراد باید از نگاه کردن به فیلمهایی که در فضای مجازی وجود دارد، چه آنها که بهترینها را نشان میدهند چه آنها که بدترینها را نشان میدهد بپرهیزند، زیرا زمانیکه به بهترینها نگاه میکند خود را با آنها مقایسه کرده و احساس خوبی ندارد، وقتیکه به بدترینها نگاه میکند احساس استرس میکند.
* همچنین باید یاد بگیریم چگونه با دیگری گفتگو کنیم. ما باید بتوانیم در یک محیط امن خارج از رختخواب درباره مسائل جنسی صحبت کنیم و گوش شنوایی داشته باشیم. وقتی همسرمان درباره مسائل جنسی صحبت میکند، سعی نکنیم که او را قضاوت کنیم. باید بدانیم که اگر مشکلی بین زن و شوهر درباره مسائل جنسی یا خارج از رختخواب وجود دارد هر دو نفر در ایجاد این مشکل سهم دارند و باید هر نفر سهم خود را در مشکلی که ایجاد شده است بپذیرد.
* در خصوص ارتباطات باید روی ارتباط مؤثر، گوش دادن فعال و حل مسئله تمرکز کنیم و دریابیم که چگونه میتوانیم مسائل خودمان را حل کنیم باید بررسی کنیم که آیا وقتی در حال گوش دادن هستیم حالت تدافعی میگیریم، آیا مسئله را خیلی کوچک میکنیم، آیا مسئله را بزرگنمایی میکنیم. بزرگنمایی و کوچکنمایی یکی از رفتارهایی است که ما وقتی به فردی گوش میکنیم به کار میبریم و این باعث میشود فرد مقابل اصلا دوست نداشته باشد با ما گفتگو کند، زیرا حس میکند که نمیتوانیم با او همدلی کرده و به خوبی درکش کنیم بنابراین از گفتگو کردن با ما خودداری میکند.
* این مهم است که وقتی در رابطه جنسی هستید به رفتارهای غیرکلامی خودتان دقت کرده و بررسی کنید زمانیکه رفتاری را از همسرتان میبینید چه واکنشی نسبت به او نشان میدهید، همین که اخم میکنید یا احساس انزجار را با رفتار یا حالت صورتتان نشان میدهید اینها پیامهای غیرکلامی هستند. پیامهای غیرکلامی ۶۰درصد از انتقال پیام را بر عهده دارند. پیامهای غیرکلامی که از زبان بدن و میمیک صورت استفاده میشود غنیتر از پیامهای کلامی هستند.
* در ارتباطات باید روی صمیمت کار کنیم. میزان صمیمت میان زوجین مهم است. آیا دائم جنگ قدرت در بین زوجین وجود دارد و با هم لجبازی میکنند؟ آیا میخواهند حرف خود را به کرسی بنشانند؟ به این ترتیب اگر رابطه عاطفی و ارتباطی مناسبی میان زوجین وجود نداشته باشد، رابطه جنسیشان تحت شعاع قرار میگیرد.
* برای ایجاد صمیمت بین زوجین، لمس کردن، بوسیدن و در آغوش کشیدن یکدیگر، طی روز تاثیر زیادی بر کاهش استرس و ایجاد صمیمیت بیشتر بین زوجین دارد. وقتی که زوجین همدیگر را در آغوش میگیرند در بدن آنها آکسی توسین ترشح میشود. آکسی توسین هورمون عشق است و توان رویارویی با استرس را در فرد بیشتر میکند.
* زوجین سعی کنند در طول روز یکدیگر را در آغوش بگیرند، یکدیگر را لمس کنند و بوسیدن را فراموش نکنند. این جنبه از رفتارها در خانمها تأثیر زیادی دارد، زیرا خانمها احساس میکنند همسرشان بیشتر به خاطر مسائل جنسی به آنها نزدیک میشود، اما رابطه عاطفی و در تماس بودن در طول روز میتواند حس خوبی را در زنان ایجاد کند و جرقههایی باشد تا بتوانند در شب رابطه جنسی خوبی داشته باشند.
* زوجهایی که میخواهند رابطه جنسی خوبی داشته باشند باید بدانند فقط درگیر شدن اندام تناسلی نیست که باعث رضایت طرفین میشود، بلکه سلامت جسم و روان و داشتن یکسری مهارتها، مهمترین فاکتورهای یک رابطه جنسی خوب تلقی میشود. جسم سالم عبارت است از داشتن عروق سالم، زیرا خون وارد دستگاه تناسلی میشود و اگر فردی دچار گرفتگی عروق شود باعث میشود که خون به دستگاه تناسلی نرسد. همچنین عصبها باید سالم باشند. مثلا در بیماری دیابت یا ام اس، ویتامین D به خوبی جذب نمیشود و موجب میشود انتقال پیام از دستگاه تناسلی به مغز و از مغز به دستگاه تناسلی به خوبی صورت نگیرد که این مسئله هم باعث میشود تحریک و برانگیختگی به خوبی در فرد صورت نگیرد.
* عضلات کفی لگن فرد باید سالم باشند اگر از این عضلات به دلیل چاقی، بالا رفتن سن و عدم تحرک به خوبی استفاده نشوند، فرد در ارگاسم یا نعوظ دچار مشکل میشوند. زودانزالی فرد نیز، میتواند به دلیل شل شدن عضلات کفی لگن باشد. مسئله دیگر مربوط به هورمونهاست. هورمونهای استروژن، تسترون، پروژسترون، پرولاکتین و تیروئید که توسط غدد درونریز ترشح میشوند، باید آزمایش شوند. باید بدانیم که آیا هورمونها به اندازه کافی ترشح میشوند یا خیر. اینها عوامل جسمی بودند که در مسائل جنسی دخیل هستند.
* سلامت روان انسانها مهم است، روان سالم به معنای داشتن ذهنی سالم به دور از قضاوت، سرزنش، سختگیری و حواس پرتی است، هرفردی باید بداند که آیا از روان سالمی برخودار است؟ مثلا افرادی که دچار اضطراب، استرس، افسردگی یا وسواس هستند نمیتوانند به خوبی روی مسائل جنسی تمرکز کنند و میل جنسی و عملکرد جنسیشان دچار مشکل میشود مثلا، فردی که دچار وسواس (فکری، عملی، تمیزی، نظم) باشد به جای تمرکز بر رابطه جنسی ذهنشان مدام به دنبال نظم، تمیزی یا نجسی است و به خوبی نمیتوانند در زمان حال زندگی کنند. این درحالیست که سکس نیاز به تمرکز کافی فرد دارد تا بتواند به نعوظ و ارگاسم برسد.
* مهارتها در رابطه جنسی بسیار مهم هستند. ما شش "الف" داریم که باید با آنها آشنا شویم. اولین: "الف" مهارت اطلاعات است یعنی چقدر ما در زمینه مسائل جنسی اطلاعات داریم، چقدر در مورد چرخه واکنش جنسی میدانیم و اینکه از آغاز رابطه جنسی تا پایان آن فرد چه مراحلی را پشت سر میگذارد و در این مراحل چه تفاوتهایی بین زنان و مردان وجود دارد. همچنین ضروریست افراد از گرایش جنسی خود آگاه بوده و ترجیحات جنسی خود را بشناسند.
* فرد باید بداند که شریک جنسی یا همسرش باید چه ویژگیهایی داشته باشد که او را برانگیخته کند. هر فردی باید بداند از چه نوع زن یا مردی خوشش میآید و فرد مقابل باید چه ویژگیهایی داشته باشد، این یعنی شناخت خود. گاهی اوقات افراد نمیدانند چه چیزی آنها را برانگیخته میکند و انتخاب اشتباهی میکنند، چون فکر میکنند همین که یک زن یا مرد باشد کافیست و فرقی نمیکند. بسیار دیده شده است که تنها ملاک فرد برای انتخاب ملاک عقلانی بوده اصلا به کشش جنسی که باید نسبت به فرد داشته باشد توجهی نکرده است. پس باید هر فرد شناخت کاملی از خودش داشته باشد و بداند چه نوع فردی موجب تحریکش میشود، این آگاهیها باید صورت بگیرد.
* همچنین افراد باید نسبت به بیماریهای مختلفی که ممکن است طرف مقابل داشته باشد آگاه باشد مثلا بیماریهای مقاربتی را بشناسد و روشهای پیشگیری از آنها را بداند، نسبت به روشهای پیشگیری از بارداری آگاه باشد و از بیمارهای جسمی که عملکرد جنسی فرد را تحت شعاع قرار میدهد بشناسد مثلا بیماری فشار خون، دیابت، ام اس، بیماریهای کلیوی و حتی داروهایی که مصرف میکنند میتواند روی میل جنسی تأثیر بگذارد.
همچنین افراد باید از اختلالات جنسی آگاه باشند و اختلالات جنسی در زنان و مردان را به خوبی بشناسند. اختلال جنسی در زنان شامل کمکاری میل جنسی، ترس از دخول و عدم ارگاسم است. این اختلالات در مردان شامل اختلال نعوظ، زود انزالی، دیر انزالی و کممیلی جنسیست، که این اختلالات قابل درمان هستند. موارد بسیاری دیده شده است که فرد دارای این اختلالات بوده، اما نسبت به قابل درمان بودن آنها آگاهی نداشته است که این مساله به دلیل عدم آگاهی و جهلیست که در مورد مسائل جنسی وجود دارد.
* آگاهی افراد از حقوق جنسی خود نیز مهم است به این معنی که فرد باید نسبت به حقوق جنسی و نظام ارزشی خودش آگاه باشد تا به رفتارهایی که مغایر با نظام ارزشی و حقوق جنسی اوست، نه بگوید، چون این رفتارها باعث میشوند که با انجام آنها فرد دچار احساس گناه شود و بعد از انجام آنها نسبت به مسائل جنسی سرد شده و تمایلی به تکرار این رفتار نداشته باشد؛ بنابراین فرد باید نسبت به خواستهها و ناخواستههای خود آگاه بوده و بتواند آنها را به طرف مقابل خود انتقال دهد. حالا اگر طرف مقابل به این خواستهها احترام نگذارد شناختی است که فرد از او پیدا کرده و درمییابد که طرف مقابل فردی نیست که به خواستههای او احترام بگذارد.
* از طرف دیگر هر فردی باید نسبت به دورههای چرخه زندگی که عبارتند از، دوران عقد، بعد از ازدواج، بارداری، شیردهی، یائسگی و سالمندی اطلاعات کافی داشته باشد که بداند در هر کدام از این چرخههای زندگی چه تغییراتی در میل جنسی او رخ میدهد. شناخت از آناتومی و کارکرد جنسی زنان و مردان ضروریست، مثلا افراد باید بدانند که سرعت رابطه جنسی و آمیزش در مردان زودتر اتفاق میافتد، اما این زمان در زنان طولانیتر بوده و دیرتر برانگیختگی یا ارگاسم درآنان رخ میدهد. عدم آگاهی مردان و زنان از این مسئله باعث کج فهمی و ایجاد انتظارات نابجا در زوجین میشود.
* انتظاراتی که زوجین نسبت به هم دارند نیز مهم است. در یک رابطه عاطفی و جنسی سالم، زوجین درباره انتظاراتشان با یکدیگر صحبت میکنند. باید از افراد از خود بپرسند که آیا این انتظاراتی که از فرد مقابل داریم واقع گرایانه است یا یک نسخه هالیوودی است که با دیدن فیلمهای پورن و مقایسه خود با این فیلمها در ما ایجاد شده است؟ بنابراین هر فردی باید بداند که منشا انتظاراتش کجاست. گاهی انتظارات ما برگرفته از والدین یا چند نسل گذشته است، که نیاز به بازبینی و بهروزرسانی دارد. داشتن انتظارات هالیوودی که از خودمان و فرد مقابل داریم و اینکه انتظار عشق خیلی رمانتیک و رابطه جنسی خیلی پرشور داشته باشیم موجب میشود رضایت ما از زندگی مشترک کاهش پیدا کند.
* انتظارات ما باید بر اساس توانمندیهای طرفین باشد. بحث دیگر درباره انتظارات، مقایسه خودمان با فیلمهاست افراد باید بدانند که این فیلمها فقط در راستای کسب درآمد برای کمپانیهای بزرگ و سرگرمی است و زوجهای واقعی در آن نقش بازی نمیکنند. انتظارات کاذب به ازدواج آسیب میرساند.
* اگر انتظارات فرد در رابطه برآورده نمیشود باید درباره این مسئله با طرف مقابل صحبت کند. اگر انتظار دارید که همیشه همسرتان شروع کننده رابطه باشد، باید ببینید که این انتظار از کجا نشات گرفته و بررسی کنید که اگر شما رابطه جنسی را آغاز نمیکنید چه پیامدهایی برای همسرتان دارد، چه افکاری در ذهن همسرتان به وجود میآید و یکبار خودتان را به جای همسرتان بگذارید. گاهی اگر همسر فرد آماده رابطه جنسی نباشد او احساس میکند که دوست داشتنی، جذاب و کافی نیست و به همین علت همسر به سمتش کشیده نمیشود و تمایل ندارد. این موضوع بر عزت نفس فرد تاثیر میگذارد و احساس زیبا و جذاب بودن در او ایجاد نمیشود؛ بنابراین هر دو نفر مسئول یک رابطه جنسی موفق بوده و هر دو طرف باید سهم خود را در رابطه پذیرفته و برای رابطه سرمایهگذاری کنند.
* در بحث انتظارات باید همواره سعی کنیم نسبت به تجربه رفتارهای جدید گشوده باشیم و سعی کنیم با مطالعه و شرکت در کلاسهای آموزشی روشهای جدید برای رابطه جنسی را یاد بگیریم. در انتظارات قرار نیست همیشه عالی بوده و همواره یک رابطه جنسی عالی داشته باشیم. نباید زندگی جنسی خود را با فیلم های پورن مقایسه کنیم. افرادی که کمالگرا هستند فکر میکنند همه چیز باید همیشه بدون نقص باشد.
* در بحث ارتباطات، ارتباط فرد با خودش و با دیگران مهم است. فرد باید ابتدا بداند که چه نوع ارتباطی با خودش دارد و چقدر از خودش لذت میبرد؟ وقتی که جلوی آینه به خودش نگاه میکند از خودش لذت میبرد یا تصویر بدنی زشت و منفی از خودش دارد؟ این مساله باعث میشود میل جنسی فرد تحت شعاع قرار گیرد، بنابراین فرد باید در ابتدا ارتباط خود با بدن و افکارش را اصلاح کند او باید بداند که وقتی به مسائل جنسی فکر میکند چه افکاری به سراغش میآید؟ آیا دائم خود را سرزنش میکند یا به خودش میگوید خوب نیست و خود را زیر ذره بین میبرد. آیا موجب میشود نسبت به خودش احساس خوبی نداشته باشد، وقتی که فرد نسبت به خود احساس خوبی نداشته و خود را دوست داشتنی نداند، چگونه میخواهد احساس دوست داشتن را به دیگری منتقل کند. گاهی وقتی کسی از فرد تعریف میکند و به او بها میدهد، ولی تعریف طرف مقابل را رد میکنید، به او این پیام را میدهی که دوست داشتنی، زیبا و کافی نیست. در این صورت هیچ کسی از این به او نزدیک نمیشود.
* برای اصلاح ارتباط فرد با بدن خودش تمرینات خودجویی، عبارات تأکیدی مانند گفتن اینکه خودم را دوست دارم، من دوستداشتنی هستم، خوب هستم و صفات مثبت خود را دیدن موثر است. همچنین افراد باید از نگاه کردن به فیلمهایی که در فضای مجازی وجود دارد، چه آنها که بهترینها را نشان میدهند چه آنها که بدترینها را نشان میدهد بپرهیزند، زیرا زمانیکه به بهترینها نگاه میکند خود را با آنها مقایسه کرده و احساس خوبی ندارد، وقتیکه به بدترینها نگاه میکند احساس استرس میکند.
* همچنین باید یاد بگیریم چگونه با دیگری گفتگو کنیم. ما باید بتوانیم در یک محیط امن خارج از رختخواب درباره مسائل جنسی صحبت کنیم و گوش شنوایی داشته باشیم. وقتی همسرمان درباره مسائل جنسی صحبت میکند، سعی نکنیم که او را قضاوت کنیم. باید بدانیم که اگر مشکلی بین زن و شوهر درباره مسائل جنسی یا خارج از رختخواب وجود دارد هر دو نفر در ایجاد این مشکل سهم دارند و باید هر نفر سهم خود را در مشکلی که ایجاد شده است بپذیرد.
* در خصوص ارتباطات باید روی ارتباط مؤثر، گوش دادن فعال و حل مسئله تمرکز کنیم و دریابیم که چگونه میتوانیم مسائل خودمان را حل کنیم باید بررسی کنیم که آیا وقتی در حال گوش دادن هستیم حالت تدافعی میگیریم، آیا مسئله را خیلی کوچک میکنیم، آیا مسئله را بزرگنمایی میکنیم. بزرگنمایی و کوچکنمایی یکی از رفتارهایی است که ما وقتی به فردی گوش میکنیم به کار میبریم و این باعث میشود فرد مقابل اصلا دوست نداشته باشد با ما گفتگو کند، زیرا حس میکند که نمیتوانیم با او همدلی کرده و به خوبی درکش کنیم بنابراین از گفتگو کردن با ما خودداری میکند.
* این مهم است که وقتی در رابطه جنسی هستید به رفتارهای غیرکلامی خودتان دقت کرده و بررسی کنید زمانیکه رفتاری را از همسرتان میبینید چه واکنشی نسبت به او نشان میدهید، همین که اخم میکنید یا احساس انزجار را با رفتار یا حالت صورتتان نشان میدهید اینها پیامهای غیرکلامی هستند. پیامهای غیرکلامی ۶۰درصد از انتقال پیام را بر عهده دارند. پیامهای غیرکلامی که از زبان بدن و میمیک صورت استفاده میشود غنیتر از پیامهای کلامی هستند.
* در ارتباطات باید روی صمیمت کار کنیم. میزان صمیمت میان زوجین مهم است. آیا دائم جنگ قدرت در بین زوجین وجود دارد و با هم لجبازی میکنند؟ آیا میخواهند حرف خود را به کرسی بنشانند؟ به این ترتیب اگر رابطه عاطفی و ارتباطی مناسبی میان زوجین وجود نداشته باشد، رابطه جنسیشان تحت شعاع قرار میگیرد.
* برای ایجاد صمیمت بین زوجین، لمس کردن، بوسیدن و در آغوش کشیدن یکدیگر، طی روز تاثیر زیادی بر کاهش استرس و ایجاد صمیمیت بیشتر بین زوجین دارد. وقتی که زوجین همدیگر را در آغوش میگیرند در بدن آنها آکسی توسین ترشح میشود. آکسی توسین هورمون عشق است و توان رویارویی با استرس را در فرد بیشتر میکند.
* زوجین سعی کنند در طول روز یکدیگر را در آغوش بگیرند، یکدیگر را لمس کنند و بوسیدن را فراموش نکنند. این جنبه از رفتارها در خانمها تأثیر زیادی دارد، زیرا خانمها احساس میکنند همسرشان بیشتر به خاطر مسائل جنسی به آنها نزدیک میشود، اما رابطه عاطفی و در تماس بودن در طول روز میتواند حس خوبی را در زنان ایجاد کند و جرقههایی باشد تا بتوانند در شب رابطه جنسی خوبی داشته باشند.
بیشتر بخوانید
منبع : جامعه 24
ارسال نظرات
نظرات مخاطبان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
همه اینها خوبه ولی استرسی که این روزها به مردم وارد میشود مخل روابط جنسی مناسب و خوبه .