محبت به فرزند در سیره رسول اکرم (ص)
رفتار رسول گرامی اسلام (ص) با کودکان الگویی شگرف در تربیت کودک را برای ما ترسیم میکند. عزیزترین برگزیده خداوند وقتی به کودکان میرسید چنان متواضع میشد که تعجب دیگران را بر میانگیخت.
رفتار رسول گرامی اسلام (ص) با کودکان الگویی شگرف در تربیت کودک را برای ما ترسیم میکند. عزیزترین برگزیده خداوند وقتی به کودکان میرسید چنان متواضع میشد که تعجب دیگران را بر میانگیخت.
حتماً این روایت را شنیدهاید که رسول گرامی اسلام (ص)، حسنین (ع) را بر دوش خود سوار میکرد و به آنها میفرمود: «خوب مرکبی دارید و شما هم خوب سوارکارانی هستید.» آنچه در ادامه میخوانید نگاهی به رویکرد و تربیت نبوی نسبت به کودکان دارد.
فرزندان نسبت به سن خویش نیازهایی دارند. گاهى این نیازها مادى و محسوسند که والدین با درک آنها در حد توان در رفع آن نیازها مىکوشند، اما مهمتر از آن نیازهاى معنوى فرزندان از قبیل محبت، تکریم، باورکردن شخصیت و استقلال آنان و توجه به خواستههاى درونى است. در صورت تأمین نشدن این خواستهها در وجود فرزندان خلأ و کمبود به وجود مىآید.
رسول گرامی اسلام در حضور جمع، خود را هم پایه کودکان قرار میداد و با آنان انس میگرفت. همچنین به یاران خود میفرمود: «با کودکان مأنوس شوید و آنان را در آغوش بگیرید.» کودکانی نیز که رسول خدا (ص)، آنان را به دوش میگرفت، به این امر افتخار میکردند.
روزی پیامبر اکرم (ص) برای نماز به مسجد میرفت. در راه گروهی از کودکان انصار بازی میکردند که تا آن حضرت را دیدند، دور او جمع شدند و به دامن او آویختند به گمان اینکه، چون آن حضرت همواره حسن و حسین (ع) را بر دوش خود میگرفت، این بار آنها را نیز به دوش بگیرد. پیامبر از یکسو نمیخواست آنها را برنجاند و از سویی دیگر مردم در مسجد منتظرش بودند و میخواست خود را به مسجد برساند. در این حال، بلال حبشی از مسجد بیرون آمد و به جست وجوی پیامبر پرداخت. پس از مدتی، آن حضرت را کنار گروهی از کودکان یافت و جریان را فهمید. خواست کودکان را تنبیه کند، ولی پیامبر (ص) او را از این کار نهی کرد و فرمود: «تنگ شدن وقت نماز، برای من بهتر از رنجاندن کودکان است.» آنگاه به بلال فرمود: «به خانه برو و آنچه از گردو یا خرما یافتی، بیاور تا خود را از این کودکان باز خرید کنم.» بلال رفت و پس از جستوجو، هشت دانه گردو یافت و آن را به حضور پیامبر آورد. پیامبر آنها را میان کودکان تقسیم کرد و بدینگونه کودکان راضی شدند آن حضرت را آزاد کنند.
در روایت دیگری میخوانیم: روزی امام حسین (ع) در کوچه سرگرم بازی بود. پیامبر نیز به همراه یارانش از خانه خارج شدند. وقتی چشم پیامبر به امام حسین (ع) افتاد، به طرف او رفت و دستانش را گشود تا او را در آغوش بگیرد. امام حسین (ع) خنده کنان به این طرف و آن طرف میگریخت. پیامبر نیز خندان دنبال او میدوید تا اینکه سرانجام او را گرفت. پس دست زیر چانهاش گذاشت و او را بوسید.
فرزندان نسبت به سن خویش نیازهایی دارند. گاهى این نیازها مادى و محسوسند که والدین با درک آنها در حد توان در رفع آن نیازها مىکوشند، اما مهمتر از آن نیازهاى معنوى فرزندان از قبیل محبت، تکریم، باورکردن شخصیت و استقلال آنان و توجه به خواستههاى درونى است. در صورت تأمین نشدن این خواستهها در وجود فرزندان خلأ و کمبود به وجود مىآید.
رسول گرامی اسلام در حضور جمع، خود را هم پایه کودکان قرار میداد و با آنان انس میگرفت. همچنین به یاران خود میفرمود: «با کودکان مأنوس شوید و آنان را در آغوش بگیرید.» کودکانی نیز که رسول خدا (ص)، آنان را به دوش میگرفت، به این امر افتخار میکردند.
روزی پیامبر اکرم (ص) برای نماز به مسجد میرفت. در راه گروهی از کودکان انصار بازی میکردند که تا آن حضرت را دیدند، دور او جمع شدند و به دامن او آویختند به گمان اینکه، چون آن حضرت همواره حسن و حسین (ع) را بر دوش خود میگرفت، این بار آنها را نیز به دوش بگیرد. پیامبر از یکسو نمیخواست آنها را برنجاند و از سویی دیگر مردم در مسجد منتظرش بودند و میخواست خود را به مسجد برساند. در این حال، بلال حبشی از مسجد بیرون آمد و به جست وجوی پیامبر پرداخت. پس از مدتی، آن حضرت را کنار گروهی از کودکان یافت و جریان را فهمید. خواست کودکان را تنبیه کند، ولی پیامبر (ص) او را از این کار نهی کرد و فرمود: «تنگ شدن وقت نماز، برای من بهتر از رنجاندن کودکان است.» آنگاه به بلال فرمود: «به خانه برو و آنچه از گردو یا خرما یافتی، بیاور تا خود را از این کودکان باز خرید کنم.» بلال رفت و پس از جستوجو، هشت دانه گردو یافت و آن را به حضور پیامبر آورد. پیامبر آنها را میان کودکان تقسیم کرد و بدینگونه کودکان راضی شدند آن حضرت را آزاد کنند.
در روایت دیگری میخوانیم: روزی امام حسین (ع) در کوچه سرگرم بازی بود. پیامبر نیز به همراه یارانش از خانه خارج شدند. وقتی چشم پیامبر به امام حسین (ع) افتاد، به طرف او رفت و دستانش را گشود تا او را در آغوش بگیرد. امام حسین (ع) خنده کنان به این طرف و آن طرف میگریخت. پیامبر نیز خندان دنبال او میدوید تا اینکه سرانجام او را گرفت. پس دست زیر چانهاش گذاشت و او را بوسید.
بیشتر بخوانید:
یکی از نزدیکان پیامبر نقل میکند که رسول خدا (ص) گاهی زبان خود را برای حسین (ع) که کودک بود، از دهان بیرون میآورد. کودک با مشاهده این کار پدربزرگ خود، غرق در خنده و شادی میشد. مردی که این کار پیامبر را میدید، با تعجب گفت: به خدا سوگند! پسرم مرد گشته و ازدواج کرده است، ولی تا حالا من او را نبوسیدهام. پیامبر که از سنگدلی مرد شگفتزده شده بود، فرمود: «هر کس لطف و مهربانی نشان ندهد، به او نیز مهر و محبت نمیشود.»
برخورد توأم به مهر و عطوفت در تربیت فرزند حتی هنگام تأدیب او مهمترین اصل تربیتی در دین اسلام است و بیتردید آثار نوع برخورد با کودک تا آخر عمر در ذهن و وجود او میماند.
از اساسىترین وظایف والدین و مربیان در امر تربیت و تعلیم برخورد شایسته در مواجهه با لغزشها و خطاهاى کودکان و نوجوانان و اصلاح و تغییر رفتار نادرست آنان است.
خاطرهاى از مرحوم حاج آخوند ملاعباس تربتى در همین زمینه بخوانیم: استاد على قندهارى مىگوید: من از همان دوران نوجوانى شیفته حاج آخوند شدم. شبى در منزل ایشان مجلسى بود و چراغى بر سر در خانه آویزان کرده بودند. من و چند تن از نوجوانان کم سن و سال محله بر سبیل بازى و به اقتضاى شور و شر نوجوانى مرتباً وارد دالان خانه مىشدیم، سنگ مىزدیم، فریاد مىکشیدیم، در راهم مىکوبیدیم و اهل خانه را عاصى کرده بودیم. شاید چراغ را هم شکسته بودیم. در یکى از دفعات ناگهان پیرمردى (حاج آخوند) از تاریکى دالان بیرون آمد و دست ما را گرفت، در حالى که بهرغم انتظار با مهربانى احوال ما را مىپرسید به کسانى که در داخل منزل بودند رو کرد و گفت: این فرزندان من خیلى بازى کردهاند و خسته شدهاند حتماً گرسنه هم هستند از آنها پذیرایى کنید که مهمان مایند.
همچنان که ملاحظه مىشود، رفتار شایسته با لغزشهاى یک نوجوان او را تا آخر عمر شیفته حاج آخوند تربتى کرده و شخصیت او را از همان نوجوانى تحت تأثیر شدید قرار داده است. بیتردید رفتار اصلاح گرایانه آن مرد الهى برگرفته از آموزههاى تربیتى اهل بیت (ع) است که اسطوره آن نیز حضرت محمد (ص) است. کودکان در سنین مختلف، نیازمند توجه و احترام هستند. از این رو، والدین باید با دقت این خواسته آنها را پاسخگو باشند.
البته مکتب تربیتی اسلام نگاهی متعادل و متقابل در روابط میان والدین و فرزندان دارد. آنچه بزرگ از کوچکتر توقع دارد، احترام و تکریم و بزرگداشت است و آنچه نیاز کوچک به بزرگ است، محبت، دلسوزی و شفقت است. از این رو، براساس نیازهای حقیقی هر طیفی، اسلام دستورهای ویژهای صادر کرده است. در مورد فرزندان و زنان به محبت، انفاق، دلسوزی و رسیدگی بسیار تأکید میکند و در مورد بزرگان، به بزرگداشت، اطاعتپذیری جهت رشد و احترام پای میفشارد.
به فرزندان خود شخصیت بدهید تا آنان هنگام بلوغ شما را تکریم و احترام کنند. همانگونه که در روایات آوردیم گاهی پیامبر (ص) به احترام کودک خود سجده نماز را طولانی مینماید تا از دوش آن حضرت پایین بیاید و گاهی به احترام کودک دیگران که صدای شیونشان بلند بود، نماز جماعت را با سرعت خاتمه میدهد و بدین وسیله عملاً به مردم درس و روش حفظ شخصیت اطفال را میآموزد.
در خاتمه باید گفت تقویت نیروى ایمان و باورهاى مذهبى کودکان تأثیر به سزایی در جلوگیرى از خطاها و لغزشهاى آنان دارد. این سخن حقیقتى انکارناپذیر است و در میان خانوادهها از دیرباز امرى مسلم و پذیرفته شده مىباشد. تاریخ و تجربه نشان داده است افرادى که از اعتقادات عمیق مذهبى برخوردار بودهاند و به اصول و ارزشهاى آن پایبندى خود را نشان دادهاند معمولاً افرادى صالح و به دور از خطاها و مفاسد اجتماعى و انحرافات اخلاقى هستند. پس با تأسی به سیره و آموزههای معصومین (ع) فرزندان خویش را آنگونه پرورش دهیم که شایسته نام مسلمان باشند.
منابع:
- شیوههاى اصلاح رفتار کودکان و نوجوانان در فرهنگ اهل بیت (ع) / پرتال جامع علوم انسانی/ عبدالکریم پاک نیا/ مرجع: پاسدار اسلام
- رفتار پیامبر گرامی اسلام (ص) با کودکان/ پایگاه اطلاعرسانی حوزه
- روش صحیح برخورد با کودک/ اسلام کوئست نت
- جایگاه ارتباط والدین در اسلام/ پایگاه اطلاعرسانی حوزه
منبع: روزنامه جوان
ارسال نظرات