ناگفتههای تازه «مادر بابک خرمدین» از جنایت سال
«مجبور بودم با شوهرم همکاری کنم، چرا که میترسیدم به سرنوشت بچههایم (مقتولان) دچار شوم.»
«مجبور بودم با شوهرم همکاری کنم، چرا که میترسیدم به سرنوشت بچههایم (مقتولان) دچار شوم.» این جمله را همسر اکبرخرمدین در جلسه آخرین دفاع پیش روی بازپرس جنایی تهران مطرح کرد. او در ادامه، نقشش در جنایتها را توضیح داد و گفت که از زندگی در زندان خسته شده است. تحقیقات در پرونده جنجالی خرمدینها به مراحل پایانیاش در دادسرای جنایی تهران رسیده و بهزودی منجر به کیفرخواست خواهد شد.
این پرونده از اردیبهشت امسال به جریان افتاد و متهم اصلی آن مردی ۸۱ ساله به نام اکبر خرمدین بود که مرتکب یکی از هولناکترین جنایتهای سالهای اخیر پایتخت شده بود.او پسرش بابک خرمدین را که مستندساز و مدرس سینما بود با همدستی همسرش در خانهشان در شهرک اکباتان به قتل رساند، جسد وی را مثله و بعضی از قطعات آن را در سطل زباله رها کرد که با پیدا شدن بخشهایی از جسد بابک، خیلی زود رازش فاش شد و پلیس او و همسرش را دستگیر کرد.این تنها قتل زوج سالخورده نبود چراکه در تحقیق از آنها اسرار ۲ جنایت دیگر برملا و مشخص شد که آنها سالها قبل دخترشان آرزو و شوهر سابق او به نام فرامرز که پسرعمه آرزو بود را نیز به قتل رسانده بودند.
اکبر خرمدین و همسرش اقرار کردند که فرامرز (شوهر آرزو) را در سال۹۰ و آرزو را در سال۹۷ به قتل رسانده، اجساد آنها را مثله کرده و بعد در نقاط مختلف تهران رها کرده بودند. اکبر مدعی شد که دامادش را بهدلیل اختلافاتی که او با آرزو داشت به قتل رساند. پس از آن از آنجا که آرزو شاهد این جنایت بود، مدام وی را تحت فشار قرار میداد و از این ابزار برای رسیدن به خواستههایش استفاده میکرد.تا اینکه طاقت وی طاق شده و دخترش را نیز به قتل رسانده است. اما پس از آن پسرش بابک به ماجرا مشکوک شده و بعد از بررسیهای فراوان دریافت که خواهرش و دامادشان توسط وی به قتل رسیدهاند و به همین دلیل نقشه قتل پسرش را هم عملی کرد. پس از این اعترافات زوج قاتل با دستور قاضی محمدجواد شفیعی، بازداشت و روانه زندان رجاییشهر شدند.
درحالیکه تحقیقات در این پرونده جنجالی ادامه داشت، خواهر و برادران فرامرز (یکی از مقتولان)، اکبر خرمدین را که داییشان بود بخشیدند. اما هنوز مادر فرامرز نظرش را اعلام نکرده بود و این درحالی بود که پزشکی قانونی اعلام کرد این زن مهجور است و نمیتواند درباره مجازات قاتل پسرش تصمیمگیری کند. در این شرایط پرونده برای کسب تکلیف به دفتر رئیس قوه قضاییه فرستاده شد.
اما اکبر خرمدین مدتی قبل (۳۰ آبان امسال) بهدلیل اینکه دچار سرطان پیشرفته شده بود پیش از آنکه مسئولان بلندپایه قضایی نظر خود را درباره سرنوشت او اعلام کنند، در زندان بهدلیل ایست قلبی جانش را از دست داد. حال آنکه پرونده نیز چند روز پیش از دفتر رئیس قوه قضاییه به دادسرای جنایی تهران بازگشت و مشخص شد که معاون اول رئیس قوه قضاییه ازسوی مادر فرامرز مطالبه دیه کرده است. این یعنی طبق قانون دیه فرامرز باید از اموال اکبر خرمدین به مادر مقتول پرداخت شود.اما این همه ماجرا نبود، چراکه با مرگ اکبر خرمدین هرچند پرونده متهم اصلی مختومه شد، اما بخش دیگری از پرونده مربوط به اتهام متهم ردیف دوم یعنی همسر وی است که همچنان در جریان است. این زن از زندان به دادسرای جنایی تهران انتقال یافت تا آخرین دفاعیات او اخذ و در پرونده ثبت شود.
این زن با قبول اتهامات خود که معاونت در ۳ فقره قتل عمدی است در اظهاراتی جدید گفت: من با شوهرم برای کشتن بچهها و دامادم همکاری کردم، اما همه این کارها را از ترسم انجام دادم چرا که از شوهرم میترسیدم و وحشت داشتم. این زن سالخورده ادامه داد: کار من این بود که قرصها را حل میکردم و در غذا یا نوشیدنی بچهها میریختم.پس از آنکه همسرم آنها را به قتل میرساند و اجساد را مثله میکرد نیز در جابه جایی اجساد به او کمک کردم. یعنی همراهش میرفتم و او بقایای جسد را درون سطل زبالهها در سطح شهر رها میکرد. اما همه این کارها را از روی ناچاری انجام دادم و با میل و رغبت نبود. چون میترسیدم اگر حرف شوهرم را گوش نکنم من هم به سرنوشت بچه هایم دچار شوم.
وی از زندگی سخت خود در زندان گله کرد و ادامه داد: دلم میخواهد آزاد شوم. چند روز قبل خبر فوت شوهرم را شنیدم. او بیمار بود و شرایط خوبی در زندان نداشت. من هم خستهام و زندگی در زندان برایم سخت است. پس از اخذ آخرین دفاع و ثبت اعترافات متهم ردیف دوم، وی مجددا به زندان انتقال یافت تا ظرف چند روز آینده کیفرخواست در پرونده صادر شود و این زن در دادگاه کیفری پای میز محاکمه برود.
این پرونده از اردیبهشت امسال به جریان افتاد و متهم اصلی آن مردی ۸۱ ساله به نام اکبر خرمدین بود که مرتکب یکی از هولناکترین جنایتهای سالهای اخیر پایتخت شده بود.او پسرش بابک خرمدین را که مستندساز و مدرس سینما بود با همدستی همسرش در خانهشان در شهرک اکباتان به قتل رساند، جسد وی را مثله و بعضی از قطعات آن را در سطل زباله رها کرد که با پیدا شدن بخشهایی از جسد بابک، خیلی زود رازش فاش شد و پلیس او و همسرش را دستگیر کرد.این تنها قتل زوج سالخورده نبود چراکه در تحقیق از آنها اسرار ۲ جنایت دیگر برملا و مشخص شد که آنها سالها قبل دخترشان آرزو و شوهر سابق او به نام فرامرز که پسرعمه آرزو بود را نیز به قتل رسانده بودند.
اکبر خرمدین و همسرش اقرار کردند که فرامرز (شوهر آرزو) را در سال۹۰ و آرزو را در سال۹۷ به قتل رسانده، اجساد آنها را مثله کرده و بعد در نقاط مختلف تهران رها کرده بودند. اکبر مدعی شد که دامادش را بهدلیل اختلافاتی که او با آرزو داشت به قتل رساند. پس از آن از آنجا که آرزو شاهد این جنایت بود، مدام وی را تحت فشار قرار میداد و از این ابزار برای رسیدن به خواستههایش استفاده میکرد.تا اینکه طاقت وی طاق شده و دخترش را نیز به قتل رسانده است. اما پس از آن پسرش بابک به ماجرا مشکوک شده و بعد از بررسیهای فراوان دریافت که خواهرش و دامادشان توسط وی به قتل رسیدهاند و به همین دلیل نقشه قتل پسرش را هم عملی کرد. پس از این اعترافات زوج قاتل با دستور قاضی محمدجواد شفیعی، بازداشت و روانه زندان رجاییشهر شدند.
درحالیکه تحقیقات در این پرونده جنجالی ادامه داشت، خواهر و برادران فرامرز (یکی از مقتولان)، اکبر خرمدین را که داییشان بود بخشیدند. اما هنوز مادر فرامرز نظرش را اعلام نکرده بود و این درحالی بود که پزشکی قانونی اعلام کرد این زن مهجور است و نمیتواند درباره مجازات قاتل پسرش تصمیمگیری کند. در این شرایط پرونده برای کسب تکلیف به دفتر رئیس قوه قضاییه فرستاده شد.
اما اکبر خرمدین مدتی قبل (۳۰ آبان امسال) بهدلیل اینکه دچار سرطان پیشرفته شده بود پیش از آنکه مسئولان بلندپایه قضایی نظر خود را درباره سرنوشت او اعلام کنند، در زندان بهدلیل ایست قلبی جانش را از دست داد. حال آنکه پرونده نیز چند روز پیش از دفتر رئیس قوه قضاییه به دادسرای جنایی تهران بازگشت و مشخص شد که معاون اول رئیس قوه قضاییه ازسوی مادر فرامرز مطالبه دیه کرده است. این یعنی طبق قانون دیه فرامرز باید از اموال اکبر خرمدین به مادر مقتول پرداخت شود.اما این همه ماجرا نبود، چراکه با مرگ اکبر خرمدین هرچند پرونده متهم اصلی مختومه شد، اما بخش دیگری از پرونده مربوط به اتهام متهم ردیف دوم یعنی همسر وی است که همچنان در جریان است. این زن از زندان به دادسرای جنایی تهران انتقال یافت تا آخرین دفاعیات او اخذ و در پرونده ثبت شود.
این زن با قبول اتهامات خود که معاونت در ۳ فقره قتل عمدی است در اظهاراتی جدید گفت: من با شوهرم برای کشتن بچهها و دامادم همکاری کردم، اما همه این کارها را از ترسم انجام دادم چرا که از شوهرم میترسیدم و وحشت داشتم. این زن سالخورده ادامه داد: کار من این بود که قرصها را حل میکردم و در غذا یا نوشیدنی بچهها میریختم.پس از آنکه همسرم آنها را به قتل میرساند و اجساد را مثله میکرد نیز در جابه جایی اجساد به او کمک کردم. یعنی همراهش میرفتم و او بقایای جسد را درون سطل زبالهها در سطح شهر رها میکرد. اما همه این کارها را از روی ناچاری انجام دادم و با میل و رغبت نبود. چون میترسیدم اگر حرف شوهرم را گوش نکنم من هم به سرنوشت بچه هایم دچار شوم.
وی از زندگی سخت خود در زندان گله کرد و ادامه داد: دلم میخواهد آزاد شوم. چند روز قبل خبر فوت شوهرم را شنیدم. او بیمار بود و شرایط خوبی در زندان نداشت. من هم خستهام و زندگی در زندان برایم سخت است. پس از اخذ آخرین دفاع و ثبت اعترافات متهم ردیف دوم، وی مجددا به زندان انتقال یافت تا ظرف چند روز آینده کیفرخواست در پرونده صادر شود و این زن در دادگاه کیفری پای میز محاکمه برود.
بیشتر بخوانید
منبع : همشهری
ارسال نظرات
نظرات مخاطبان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
دروغ میگه. حیف از نام و جایگاه مادری
ایندو باید در پیشگاه عدل الهی و مردم محاکمه بشن تا چنین امر منکری رو کسی جرات نکنه در جامعه انجام بده. از نظر شخصی که قاضی هم نیستم باید حکم اعدام این زوج جاری بشه. حالا که یکیشون هم مرده دیگری باید به این عدالت برسه.... چقدر این جنایت کثیف و رذیل بود
ایندو باید در پیشگاه عدل الهی و مردم محاکمه بشن تا چنین امر منکری رو کسی جرات نکنه در جامعه انجام بده. از نظر شخصی که قاضی هم نیستم باید حکم اعدام این زوج جاری بشه. حالا که یکیشون هم مرده دیگری باید به این عدالت برسه.... چقدر این جنایت کثیف و رذیل بود