صفحه نخست

دیگه چه خبر

فرهنگ و هنر

خانواده و جامعه

چند رسانه ای

صفحات داخلی

۰۷ دی ۱۴۰۰ - ۲۲:۱۵

۴ مهارت مهم برای یک ازدواج موفق

در این مطلب به مهارت‌های مهم در برقراری ارتباط سازنده بین همسران اشاره می‌شود.
کد خبر: ۴۸۸۶۳
تعداد نظرات: ۱ نظر

خانواده در سراسر دنیا از اهمیت زیادی برخوردار است که در کشور ما، ایران، به دلالیل فرهنگی و دینی این اهمیت دوچندان می‌شود. سوء تفاهم‌ها و نهایتاً فروپاشی خانواده، می‌تواند آثار زیان باری برای همسران، فرزندان و نهایتاً جامعه به دنبال بیاورد.
با این حال، رویکرد ارایه‌ی خدمات در ایران، در حوزه‌ی مسایل خانواده بیش‌تر جهت گیری «درمانی» دارد و لازم است «پیش گیری»، «آموزش» و «پربارسازی ازدواج»، بیش‌تر مورد توجه نهاد‌های فرهنگی به ویژه رسانه‌ها قرار گیرد؛ چرا که لازمه‌ی موفقیت در هر امری «آگاهی» است و عدم آگاهی، ضربه‌ی بزرگی است که بر پیکره‌ی هر اقدامی وارد می‌شود.
«پیمان ازدواج» بیش از هر امری نیازمند تجهیز طرفین آن به آگاهی در زمینه‌ی مهارت‌های «شناختی»، «ارتباطی»، «رفتاری» و «مهارت حل تعارض» است. مهارت‌های همسری با یک دیگر پیوستگی زیادی دارند و کسب هر یک از مهارت‌ها با یادگیری و به کارگیری سایر مهارت‌ها دست یافتنی است؛ بنابراین به مهارت‌های مهم در برقراری ارتباط سازنده بین همسران اشاره می‌شود:

مهارت شناختی

مهارت شناختی به معنی آگاهی و استنباط صحیح و واقع بینانه از وظایف خود و همسر در زندگی زناشویی است. این شناخت دو جنبه دارد: یکی شناخت وظایف «خدماتی» خود و همسر است که به طور روزانه برای ایجاد «آسایش» در خانواده انجام می‌گیرد و جنبه‌ی دیگر آن، شناخت سهم عاطفی خود و همسر در ایجاد «آرامش» و صمیمیت است؛ این جنبه از شناخت با آگاهی از ویژگی‌های ذاتی زن و مرد و ویژگی‌های خاص همسر ارتباط می‌یابد.
«مهارت شناختی در درک مسایل زناشویی و تغییر رابطه اهمیت زیادی دارد. گاهی زوجین به علت ناآگاهی، مجموعه‌ای از انتظارات، باور‌ها و تصورات خیالی را که عمدتاً غیرواقع بینانه است و منجر به کاهش ارتباط صمیمی می‌شود، در روابط زناشویی وارد می‌کنند. با افزایش شناخت و آگاهی، استنتاج افراد از مشاهده‌ی رفتار همسرشان به طور جدی، واقعی می‌شود و از باور‌های غیرمنطقی و خطا‌های شناختی جلوگیری به عمل می‌آید».
نتایج تحقیقی در ایران، نشان می‌دهد که «میزان باور‌های غیرمنطقی، نظیر: «باور به تغییرناپذیری همسر»، «انتظار ذهن خوانی از همسر» و «باور به تخریب کننده بودن مخالفت»، در زنان متقاضی طلاق بیش از سایر زنان است».
این تحقیق، نقش آفرینی جدی باور‌های زوجین بر روابط آن‌ها را تأیید می‌کند. باور به «عدم تغییرپذیری همسر»؛ یعنی اعتقاد به عدم قابلیت همسر در تغییر رفتار‌های نامطلوبش. این باور، مصالحه با همسر را ناممکن می‌کند.
«توقع ذهن خوانی» یکی دیگر از باور‌های غیرمنطقی زوجین است. طرفینی که چنین باوری دارند انتظار دارند که بدون بیان خواسته‌ها و نظرات شان، همسرشان احساسات، افکار و نیاز‌های آن‌ها را بداند و برآورده کند؛ که انتظار غیرواقع بینانه است.
باور به «تخریب کننده بودن مخالفت» نیز به معنای تفسیر منفی اختلاف نظرهاست. چنان چه تحقیق مذکور نیز نشان می‌دهد چنین باور‌هایی تقاضای طلاق را افزایش می‌دهد. اصلاح برداشت‌ها و اسناد‌های غلط زن و شوهر از رفتار یک دیگر، باعث رفع سوءتفاهم، کاهش رنجش‌ها و توجه به جنبه‌های مثبت رفتار یک دیگر می‌شود.
بازسازی باور‌های غیرمنطقی اهمیت زیادی دارد. این باور‌ها ممکن است ریشه در سنّت و فرهنگ گذشته داشته باشد. چنان چه نتایج تحقیق دیگری در کشور نشان می‌دهد، در بین باور‌های غلط، خطای «کنترل بیش از حد مرد توسط زن» و «سرزنش شدن زنان توسط شوهران»، بیش از سایر باور‌ها در بین زوجین ایرانی وجود دارد. در تبیین این نتیجه چنین برداشت می‌شود که شرایط تربیتی و فرهنگی جامعه‌ی ما به گونه‌ای است که غالب افراد، زنان و مادران را مسئول تمام اتفاقات و تغییرات در خانواده می‌دانند. این نگرش ریشه در این باور دارد که زن و مادر می‌تواند و باید شوهر و فرزند خود را تغییر دهد و کنترل خود و دیگران را در دست داشته باشد.
بر اساس نتایج این تحقیق، احتمال خطای شخصی سازی و کنترل در زنان بیش‌تر و در مقابل، عمل سرزنش توسط مردان (در صورت بروز هر ناهنجاری) و عدم پذیرش مسئولیت در مردان به دلیل شرایط تربیتی رایج‌تر است. اگر چه تغییر باور‌ها به آسانی امکان پذیر نیست، امّا آموزش مهارت‌های شناختی، تأثیرات مثبتی بر روابط زوجین دارد. آموزش مهارت‌های شناختی و تغییر تفکرات غیرواقع بینانه، تأثیرات مثبتی بر رضامندی زناشویی و اصلاح تفکرات غیرواقع بینانه داشته است.

مهارت ارتباطی

عمق ارتباط دو فرد به توانایی آن‌ها در انتقال روشن، صحیح و مؤثر افکار، احساسات، نیاز‌ها و خواسته‌های شان بستگی دارد. مهارت‌های ارتباطی شامل صحبت کردن، گوش دادن و ارتباط غیرکلامی است.
مهارت «صحبت کردن»، شامل توانایی در «بیان احساس»، «ابراز خواسته و نیاز» و «طرح انتقاد و شکایت» به شکل اصولی است. مهارت «گوش دادن»، اصول گوش دادن هم دلانه به احساسات، نیاز‌ها و انتقاد‌ها را به همسران می‌آموزد. مهارت «غیرکلامی» عبارت است از پژواک بدنی مناسب، هنگام برقرای ارتباط همسران با هم.
تأثیر مهارت‌های ارتباطی بر روابط زناشویی، به عنوان «تعیین کننده‌ی اصلی» رضایت و سازگاری زناشویی در پژوهش‌های متعددی بررسی شده است. نتایج بدست آمده از این پژوهش‌ها بدین ترتیب است که «توان مندی زوجین در مهارت گوش دادن، صحبت کردن و مهارت غیرکلامی ارزیابی و سپس میزان رضایت آن‌ها از زندگی زناشویی بررسی شده است. این تحقیقات رابطه‌ی مستقیم بین مهارت‌های ارتباطی همسران و رضایت مندی آن‌ها از رابطه با همسر را به اثبات رسانده اند».
نتایج تحقیقی در ایران در زمینه بررسی مشکلات مربوط به صمیمیت زوجین و تأثیر درمان مشکلات ارتباطی بر صمیمیت، نشان داد که درمان روابط توانسته است مشکلات مربوط به عدم توافق، علاقه، محبت و تعهد زوجین را بهبود بخشد.

مهارت حل تعارض

مشکلات و تعارض‌های حل نشده، اغلب باعث تقابل منفی در روابط زناشویی و بروز احساسات و نگرش‌های منفی در همسران می‌شود. بنابراین، یادگیری مهارت‌های حل مسأله و حل تعارض، پیامد‌های منفی اختلاف سلیقه و اختلاف نظر را کاهش می‌دهد. لازمه‌ی تبحر همسران در مهارت حل تعارض، کسب مهارت‌های شناختی، ارتباطی و رفتاری است. این مهارت‌ها علاوه بر کاهش زمینه‌های تعارض، به مدیریت و حل تعارض نیز کمک می‌کنند.

مهارت رفتاری

مهارت‌های رفتاری یعنی انجام رفتار‌هایی که موجب ایجاد احساس خوشایند و هیجان مثبت در همسر می‌شود. این مهارت ها، منجر به مبادله‌ی رفتار‌های مثبت و کاهش رفتار‌های منفی طرف مقابل می‌شود. افزایش تبادلات رفتاری مثبت، نیاز‌های عاطفی- روانی همسران را ارضا می‌کند و باعث ایجاد احساس مثبت در آن‌ها نسبت به یک دیگر می‌شود.
درگیر شدن با مشکلات زندگی و نیز کم اهمیت پنداشتن لزوم کسب مهارت‌های رفتاری، از عواملی است که به کاهش تقویت کننده‌های رفتاری کمک می‌کنند. از سوی دیگر، بروز تعارضات و حل نکردن آن ها، باعث افزایش دل خوری و احساسات منفی و در نتیجه عدم تمایل به انجام رفتار‌های خوشایند می‌شود.
رفتار‌های خوشایند طیف گسترده‌ای دارد از قبیل: انجام خدمتی به همسر، دادن هدیه، رفتار یا گفتار مثبت غیرمنتظره و... غیره. تجهیز زوجین به مهارت‌های رفتاری در وهله‌ی اول نیازمند شناخت جنس مخالف و در مرحله‌ی بعد نیازمند شناخت روحیات و خواسته‌های همسر است.
مهارت‌های رفتاری نظیر تهیه‌ی غذای مطبوع برای همسر، هدیه دادن، تقدیم گل، نوشتن پیام‌های مثبت و عاشقانه و...... شاید در ظاهر امر از امور پیش پا افتاده محسوب شود؛ ولی آثار تربیتی ویژه‌ای دارد. برای مثال در روایات تأثیر هدیه در کینه زدایی مورد توجه قرار گرفته است. هرگاه فردی کینه‌ی همسرش را در دل داشته باشد، امید به سازگاری آن‌ها و ایجاد آرامش در محیط خانواده از بین می‌رود، چه بسا تقدیم هدیه، آن چنان معجزه کند که کینه‌ی دیرینه از رابطه رخت بربندد. چنان چه رسول مکرم اسلام می‌فرماید: «به یک دیگر هدیه دهید تا زمینه ساز محبت شما به هم شود. همانا هدیه کینه‌ها را از بین می‌برد».
مهارت‌های رفتاری به تقویت ارتباط عاطفی همسران می‌انجامد و سازگاری میان زوجین را افزایش می‌دهد. عدم آگاهی همسران به مهارت‌های رفتاری، به سبک زندگی آن‌ها مربوط است. به نظر می‌رسد در جامعه‌ی ما، رفتار‌های لذت بخش روزانه‌ی همسران نسبت به یک دیگر، جزء عادات تربیتی در رفتار نیست و حتی نگرش‌ها و تعبیر‌های منفی (مثل لوس بازی یا بچه بازی) نیز در مورد این رفتار‌ها وجود دارد.
در تبیین این موضوع، عدم شناخت دقیق همسران از یک دیگر و تفاوت‌های فردی در تقویت و تنبیه را نباید نادیده گرفت. بسیاری از همسران، نسبت به آنچه برای طرف مقابل تقویت یا تنبیه است، آگاهی ندارند. شاید علت این است که صراحت در بیان خواسته‌ها و انتظارات از همسر، در این فرهنگ‌ها پسندیده نیست و زوجین هم چنان به «توقع ذهن خوانی» ادامه می‌دهند.
تجهیز همسران به مهارت‌های ازدواج، با مطالعه‌ی کتب علمی، دینی و روان شناسی تا حدود زیادی ممکن می‌شود؛ اما از مسئولیت مسئولان و نهاد‌های فرهنگی در زمینه‌ی آموزش مهارت‌های ازدواج به زوجین و به ویژه جوانان در سن ازدواج، نمی‌کاهد.
 
منبع: پایگاه اطلاع رسانی حوزه
ارسال نظرات
انتشار نظرات حاوی توهین، افترا و نوشته شده با حروف (فینگلیش) ممکن نیست.
نظرات مخاطبان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
ناشناس
|
|
۰۸:۴۱ - ۱۴۰۰/۱۰/۰۸
ای کاش این مطالب از کودکی از مدرسه تا دانشگاه به مردم آموزش داده شود به خدا این جور مهارتها اهمیتش ار ریاضی و فیزیک و شیمی و ... کمتر نیست