ستایشهای قرآنی از سجایای مسیح (ع) و مریم (س)
در سالروز ولادت حضرت عیسی بن مریم (ع) این مطلب را بخوانید.
امروز، سالروز ولادت حضرت عیسی (ع) است؛ پیامبری عظیمالشأن و اولوالعزم که به حکم قرآن و روایات اسلامی، جایگاه بلندی نزد پروردگار دارد؛ پیامبر بزرگی که ولادت و عروجش، هر دو معجزه الهی و نشانهای برای اهل ایمان است. ما مسلمانان، بر اساس آموزههای قرآنی، از حضرت عیسی (ع) و مادر پاکدامن و بزرگوار او، حضرت مریم (س) به نیکی یاد میکنیم، در تکریم آنها میکوشیم و معتقدیم که پیروان ادیان الهی، میتوانند با تکیه بر آموزههای انبیا (ع)، در کنار یکدیگر، با خوبی و به صورت مسالمتآمیز زندگی کنند. گرامیداشتن یاد حضرت مسیح (ع)، سنتی قرآنی است و ما، برای پیروی از این سنت حسنه، در گفتگو با دو کارشناس برجسته مذهبی، وجوه مختلف و متفاوتی را از شخصیت حضرت عیسی (ع) و آیین او، بررسی کردهایم.
حجتالاسلام والمسلمین سیدابوالحسن نواب، رئیس دانشگاه ادیان و مذاهب و حجتالاسلام والمسلمین احمد مبلغی، عضو مجلس خبرگان و رئیس سابق دانشگاه مذاهب اسلامی، مهمانان ما در اینگفتگو هستند؛ گفتوگویی که بحثهای مطرحشده در آن، حول جایگاه حضرت مسیح (ع) و نیز، پیروان آن پیامبر اولوالعزم الهی در متون دینی مسلمانان دور میزند.
حقیقت عروج مسیح (ع) درقرآن
حجتالاسلام والمسلمین سیدابوالحسن نواب، رئیس دانشگاه ادیان و مذاهب، درباره جایگاه حضرت عیسی (ع) در منابع اسلامی میگوید: قرآن کریم حضرت عیسی (ع) را «کلمه» خدا معرفی میکند، پیامبرخدا میداند و او را یکی از انبیای بزرگ الهی برمیشمرد؛ بر همین اساس در منابع اسلامی، آنحضرت را روحا...، کلمها... و نبیا... میخوانند؛ پیامبری که در جوانی عروج کرد و به آسمانها رفت.
وی به اختلاف روایات مربوط به عروج این پیامبر الهی نیز، اشاره میکند و میافزاید: البته در مسئله عروج، میان دیدگاه مسلمانان و مسیحیان اختلاف است؛ آنها معتقدند که مسیح را به صلیب کشیدند و کشتند و سپس، بعد از سه روز، آن حضرت به آسمانها عروج کرد؛ ولی ما مسلمانان، بر اساس نص قرآن کریم، معتقدیم که چنین نیست: «وَقَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسِیحَ عِیسَى ابْنَ مَرْیَمَ رَسُولَ اللَّهِ وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَکِنْ شُبِّهَ لَهُمْ» (نساء - ۱۵۷) و مدعی هستند که ما پیامبرخدا، حضرت مسیح (ع) را کشتیم، در حالی که امر بر آنها مشتبه شد، نه او را کشتند و نه به صلیب کشیدند. حجتالاسلام نواب تصریح میکند که آمدن مسیح، بخشی از آرمانهای بشری است و در ادیان ابراهیمی به آمدن آن تصریح شده است؛ همانطور که ما به ظهور حضرت مهدی (عج) اعتقاد داریم.
شخصیت استثنایی مریم (س)
رئیس دانشگاه ادیان و مذاهب به دیدگاه قرآنی درباره حضرت مریم (س)، مادر عیسی (ع) نیز اشاره دارد و تصریح میکند: حضرت مریم (س) در متون اسلامی و قرآن کریم، شخصیت مقدسی است و در زمره چهار بانوی بزرگ تاریخ بشر قرار دارد؛ هم به واسطه اینکه مادر عیسی (ع) است و هم به دلیل اینکه شخصیت و ایمان او را باید در زمره برترین ایمانها به پروردگار متعال بدانیم. در قرآن کریم، آیات متعددی درباره تقوا و شخصیت بافضیلت حضرت مریم (س) وارد شدهاست که نشان از تکریم و احترام فوقالعاده نسبت به اوست: «فَتَقَبَّلَهَا رَبُّهَا بِقَبُولٍ حَسَنٍ وَأَنبَتَهَا نَبَاتًا حَسَنًا وَکَفَّلَهَا زَکَرِیَّا» (آلعمران-۳۷)؛ پس پروردگار، مریم را با حُسنِ قبول پذیرا شد و او را نیکو پرورش داد و زکریا را به عنوان سرپرست وی مقرر فرمود.
آنچه میان ادیان توحیدی مشترک است
حجتالاسلام والمسلمین نواب به موضوع مهم وحدت ادیان توحیدی در مسئله ایمان به پروردگار نیز اشاره دارد و تأکید میکند: ما بر اساس آموزههای اسلام و آنچه در قرآن به آن اشاره شدهاست، به آنچه پروردگار به پیامبرانش نازل فرمود ایمان کامل داریم؛ «آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنزِلَ إِلَیْهِ مِن ربِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ کُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَمَلَائِکَتِهِ وَکُتُبِهِ وَرُسُلِهِ لَا نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِّن رُّسُلِهِ» (بقره-۲۸۵) رسولخدا (ص) به آنچه که از جانب پروردگار بر او نازل شدهاست، ایمان آورده و مؤمنان، همگی به خدا و فرشتگان و کتابهای الهی و فرستادگان او ایمان آوردهاند. این یک مسئله بسیار مهم و اساسی است؛ به خاطر دارم که حضرت امام خمینی (ره) میفرمود که اگر همه انبیای الهی، در یک مکان زندگی کنند، هرگز میان آنها اختلافی به وجود نخواهد آمد؛ این دیدگاه برگرفته از چنین اندیشهای است. ما مسلمانان و به ویژه شیعیان، بیش از همه مؤمنان به ادیان توحیدی، مفهوم این اشتراک را دریافتهایم و قدر احترام به این اشتراک را میدانیم.
دوستی با تکیه بر مفهوم رحمت
حجتالاسلام والمسلمین احمد مبلغی، عضو مجلس خبرگان نیز، در گفتگو با خراسان، به وجوه دیگری از اشتراکات میان اسلام و مسیحیت که میتواند زمینهساز همزیستی مسالمتآمیز باشد، اشاره میکند: توجه داشته باشید که دین مسیحیت، از نظر زمانی، بیش از دیگر ادیان توحیدی به اسلام نزدیک است و دیگر اینکه پیروان هر دو دین الهی اسلام و مسیحیت، جمعیت معتنابهی در دنیا دارند. در مفاهیم آخرالزمانی که در منابع اسلامی مورد اشاره قرار گرفته، موضوع بازگشت حضرت عیسی (ع) بسیار جدی و مورد توجه است و این را هم باید به گونهای، بر وجه قرابت حَمْل کرد؛ اینکه حضرت مسیح (ع) در زمان ظهور حضرت حجت (عج) به زمین بازخواهندگشت و پشت سر آن حضرت به نماز خواهند ایستاد. مقوله دیگری که باید آن را وجه مشترک میان تعالیم این دو دین آسمانی بدانیم، مقوله «رَحْمت» است. قرآن رسول خدا (ص) را رحمتی برای نوع بشر میداند: «وَمَا أَرْسَلْنَاکَ إِلَّا رَحْمَةً لِّلْعَالَمِینَ» (انبیاء-۱۰۷) و بحث رحمت درمورد عیسی (ع) نیز، هرچند در ابعادی کمتر از نبی مکرّم اسلام (ص)، در منابع اسلامی و مسیحی موضوعیت دارد.
موضوع مودّت در روابط اسلام و مسیحیت
حجتالاسلام مبلغی ارزیابی قرآن را نسبت به حضرت عیسی (ع) و پیروان ایشان، چنین بررسی میکند: در قرآن میخوانیم که «وَلَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُم مَّوَدَّةً لِّلَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ قَالُوا إِنَّا نَصَارَى ذَلِکَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّیسِینَ وَرُهْبَانًا وَأَنَّهُمْ لَا یَسْتَکْبِرُونَ» (مائده ۸۲)؛ نزدیکترین مردمی که میتوان از حیث مودّت به مسلمانان یافت، کسانی هستند که خودشان را نصارا (مسیحی) مینامند؛ توجه داشته باشید که مودّت یک وصف دوطرفه است؛ مودّت زمانی به وجود میآید که دو گروه اجتماعی آن را نسبت به هم رعایت کنند؛ خداوند درباره این مودّت میان مسلمانان و مسیحیان، از فعل «لَتَجِدَنَّ» استفاده میکند؛ یعنی آنها را چنین مییابی و چنین ظرفیتی در آنها وجود دارد؛ در بین اینها افرادی هستند که تکبر نمیورزند. میدانیم که در ادبیات قرآنی، استکبار واژهای مهم و موردتوجه است؛ در ادبیات دینی ما، این واژه و مفهوم آن خیلی پررنگ شده؛ واجد چنین صفتی بودن، در این دنیا، از منظر فردی، معنویت و سعادت دنیوی را از بین میبرد و از منظر اجتماعی باعث ایجاد اختلال و اضطراب در جامعه میشود. در مقابل، مستکبر نبودن، سببساز نرمخویی و برقراری آرامش در جامعه است و همین مسئله میتواند باعث همزیستی پیروان دو دین بزرگ الهی شود.
منبع: روزنامه خراسان
ارسال نظرات