ماجرای انصراف شهید زین‌الدین از دانشگاه پاریس
شهید مهدی زین الدین با وجود اینکه در رشته پزشکی در یک دانشگاه معتبر پذیرفته شده ولی جهاد در جبهه های حق علیه باطل را اولویت قرار داده.
تا صحبت از شهید زین الدین به میان می‌آید بیشتر ما رشادت‌های این فرمانده را در عملیات‌های بیت المقدس بخصوص فرماندهی لشکر ۱۷ علی بن‌ابی طالب به خاطر می‌آوریم. اما کمتر کسی از ما، ماجرای انصراف این شهید از دانشگاه پاریس را می‌داند. این شهید نامدار با وجود اینکه در رشته پزشکی در یک دانشگاه معتبر پذیرفته شده، ولی جهاد در جبهه‌های حق علیه باطل را اولویت قرار داده و به جمع رزمندگان پیوسته. به مناسبت روز دانشجو ماجرای انصراف شهید زین الدین را در ادامه آورده ایم.
پدر شهید مهدی زین الدین از مبارزان و فعالان سیاسی بوده به همین خاطر خانواده این شهید مجبور به تبعید بودند و هر چند سال یک بار به شهر‌های مختلفی سفر می‌کردند. مهدی زین الدین به گفته مادرش کودکستان و دوران ابتدایی را در شهر خرم آباد سپری کرده و از همان ابتدا هم خانواده متوجه هوش بالای او شده بودند. استعداد شهید زین الدین به طوری بوده که توانسته در دوران کودکی قرآن را بدون معلم بیاموزد.
در دوران نوجوانی آقامهدی با شهید آیت الله مدنی که ایشان نیز به خرم آباد تبعید شده بودند آشنا می‌شود و در محضر ایشان الفبای مبارزه با شاه را می‌آموزد و به فعالیت‌های سیاسی گرایش پیدا می‌کند.
شهید زین الدین در مقطع دبیرستان رشته ریاضی را انتخاب می‌کند و مشغول تحصیل در این رشته می‌شود، اما دوران دبیرستان این شهید با راه اندازی حزب رستاخیز به دستور محمدرضا پهلوی مصادف می‌شود و زمانی که شهید در این حزب ثبت نام نمی‌کند از مدرسه اخراج می‌شود. چون دبیرستان دیگری نیز در خرم آباد نبوده که رشته ریاضی داشته باشد شهید مجبور به تغیر رشته می‌شود و تجربی می‌خواند.
پس از اخذ دیپلم به دلیل هوش بالایی که داشته رتبه چهارکنکور تجربی را کسب می‌کند و در رشته پزشکی دانشگاه شیراز قبول می‌شود، اما از دانشگاه انصراف می‌دهد و در مغازه پدرش مشغول به کار می‌شود و دلیل نرفتن اش به دانشگاه را اینطور برای دیگران می‌گوید: «مغازه پدرم سنگر است و رژیم پهلوی با تبعید پدرم می‌خواهد، سنگر محکم او خالی بماند، ولی من نمی‌گذارم این سنگر مبارزه خالی بماند.»
پس از مدتی که اعتصاب‌های مردمی در برابر رژیم استکبارگر شاه بیشتر می‌شود و مغازه‌ها بسته می‌شود پدر آقا مهدی هم مغازه شان را تعطیل می‌کند. این ماجرا باعث می‌شود شهید زین الدین دوباره به تحصیل فکر کند برای همین با دانشگاه پاریس مکاتبه می‌کند و پذیرفته می‌شود.
در همین حین شهید زین الدین از نظر امام خمینی «ره» در خصوص ادامه تحصیل جوانان در خارج مطلع می‌شود که ایشان فرموده اند: «به ایران برگردید، زیرا ایران به جوانانی مثل شما نیازمند است» و از رفتن به پاریس منصرف می‌شود.
با پیروزی انقلاب اسلامی آقامهدی به عنوان مسئول اطلاعات سپاه قم انتخاب می‌شود و بعد‌ها مسئولیت‌ها و سِمت‌های مختلفی به او واگذار می‌شود و درنهایت به عنوان فرمانده لشگر ۱۷ علی بن‌ابی طالب انتخاب می‌شود. سرانجام این شهید والامقام در منطقه تپه ساروین در درگیری با ضد انقلاب در بیست و هفتم آبان ماه سال ۶۳ به شهادت می‌رسد.
پدر شهید مهدی زین الدین از مبارزان و فعالان سیاسی بوده به همین خاطر خانواده این شهید مجبور به تبعید بودند و هر چند سال یک بار به شهر‌های مختلفی سفر می‌کردند. مهدی زین الدین به گفته مادرش کودکستان و دوران ابتدایی را در شهر خرم آباد سپری کرده و از همان ابتدا هم خانواده متوجه هوش بالای او شده بودند. استعداد شهید زین الدین به طوری بوده که توانسته در دوران کودکی قرآن را بدون معلم بیاموزد.
در دوران نوجوانی آقامهدی با شهید آیت الله مدنی که ایشان نیز به خرم آباد تبعید شده بودند آشنا می‌شود و در محضر ایشان الفبای مبارزه با شاه را می‌آموزد و به فعالیت‌های سیاسی گرایش پیدا می‌کند.
شهید زین الدین در مقطع دبیرستان رشته ریاضی را انتخاب می‌کند و مشغول تحصیل در این رشته می‌شود، اما دوران دبیرستان این شهید با راه اندازی حزب رستاخیز به دستور محمدرضا پهلوی مصادف می‌شود و زمانی که شهید در این حزب ثبت نام نمی‌کند از مدرسه اخراج می‌شود. چون دبیرستان دیگری نیز در خرم آباد نبوده که رشته ریاضی داشته باشد شهید مجبور به تغیر رشته می‌شود و تجربی می‌خواند.
پس از اخذ دیپلم به دلیل هوش بالایی که داشته رتبه چهارکنکور تجربی را کسب می‌کند و در رشته پزشکی دانشگاه شیراز قبول می‌شود، اما از دانشگاه انصراف می‌دهد و در مغازه پدرش مشغول به کار می‌شود و دلیل نرفتن اش به دانشگاه را اینطور برای دیگران می‌گوید: «مغازه پدرم سنگر است و رژیم پهلوی با تبعید پدرم می‌خواهد، سنگر محکم او خالی بماند، ولی من نمی‌گذارم این سنگر مبارزه خالی بماند.»
پس از مدتی که اعتصاب‌های مردمی در برابر رژیم استکبارگر شاه بیشتر می‌شود و مغازه‌ها بسته می‌شود پدر آقا مهدی هم مغازه شان را تعطیل می‌کند. این ماجرا باعث می‌شود شهید زین الدین دوباره به تحصیل فکر کند برای همین با دانشگاه پاریس مکاتبه می‌کند و پذیرفته می‌شود.
در همین حین شهید زین الدین از نظر امام خمینی «ره» در خصوص ادامه تحصیل جوانان در خارج مطلع می‌شود که ایشان فرموده اند: «به ایران برگردید، زیرا ایران به جوانانی مثل شما نیازمند است» و از رفتن به پاریس منصرف می‌شود.
با پیروزی انقلاب اسلامی آقامهدی به عنوان مسئول اطلاعات سپاه قم انتخاب می‌شود و بعد‌ها مسئولیت‌ها و سِمت‌های مختلفی به او واگذار می‌شود و درنهایت به عنوان فرمانده لشگر ۱۷ علی بن‌ابی طالب انتخاب می‌شود. سرانجام این شهید والامقام در منطقه تپه ساروین در درگیری با ضد انقلاب در بیست و هفتم آبان ماه سال ۶۳ به شهادت می‌رسد.
منبع: فارس
ارسال نظرات
نظرات مخاطبان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
چقدر شبیه سردار آزمونه