ماجرای لباسی که بر تن دهقان فداکار رفت
لباس پوشاندن بر تن دهقان فداکار در کتاب درسی امسال باعث تعجب کاربران شده و بحث درباره آن در فضای مجازی داغ است.
لباس پوشاندن بر تن دهقان فداکار در کتاب درسی امسال باعث تعجب کاربران شده و بحث درباره آن در فضای مجازی داغ است. در حالی که تصاویر قهرمان داستان دهقان فداکار طی سالها در کتابهای درسی به صورت برهنه بوده (دلیل تصویرگری برهنه قهرمانِ داستان، فداکاری او در آتش زدن لباسش برای نجات دادن قطار بوده) در کتاب درسی امسال او را با زیر پیراهنی به تصویر کشیده اند.
البته به گزارش برنا از سال ۸۸ تصویر دهقان فداکار در کتابها با لباس، چاپ شده و مسئولان سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی در سال ۹۷ دلیل این کار را سخنان خود دهقان فداکار اعلام کرده اند که در مصاحبهای گفته بود کت خود را آتش زدم. مسئولان وقت معتقد بودند واقعیت موضوع این است که ایشان بعد از آتش زدن کت خود، لباس بر تن داشته است. کاربری نوشت: «حالا که لباس تن دهقان فداکار کردید یه چراغ قوه هم میدادید دستش تا با مشکلات کمتری قطار رو از خطر نجات بده.»
البته به گزارش برنا از سال ۸۸ تصویر دهقان فداکار در کتابها با لباس، چاپ شده و مسئولان سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی در سال ۹۷ دلیل این کار را سخنان خود دهقان فداکار اعلام کرده اند که در مصاحبهای گفته بود کت خود را آتش زدم. مسئولان وقت معتقد بودند واقعیت موضوع این است که ایشان بعد از آتش زدن کت خود، لباس بر تن داشته است. کاربری نوشت: «حالا که لباس تن دهقان فداکار کردید یه چراغ قوه هم میدادید دستش تا با مشکلات کمتری قطار رو از خطر نجات بده.»
بیشتر بخوانید
منبع : روزنامه خراسان
ارسال نظرات
نظرات مخاطبان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
این خدا بیامرز سال 80 که ساکن شهر زنجان بود و جهت گرفتن مفاصای مالیاتی یک باب منزل که اون زمان توسط رییس سازمان مسکن شهر سازی وقت بدون گرفتن پول به این مرحوم انتقال داده بود ب، من گفت اواخر آبان 42 بود وهوا ببرفی وبارانی وشب سردی بود کفتش که من زیرپوش وپیرهن پشمی تنم بود لخت نشدم حتی بقول خودش پستک ( لباس گرم به شکل نیم پالتو) رو خاستم با نفت فانوس آتیش بزنم که باد و توفان نذاشت ودر واقع اصلا آتشی روشن نکرده بود، که بعد از رسیدن قطار از روی ریل کنار میاد وبا تفنگی که همراه داشته به دیواره واگن های وسطی قطار شلیک میکنه که به واسطه صدای برخورد چند گلوله به قطار ، لکوموتیو ران قطاررو موقف میکنه که رییس قطار ومامور انتظامی مستقر در قطار پس از پیاده شدن بنده خدارو بشدت کتک میزنن طوریکه به مدت دوهفته در بیمارستان تبریز بستری میشه وهزینه بیمارستانو بقول خودش با فروش چند گوسفند هریک به مبلغ 200ریال (بیست تومان ) تامین میکنه و اسم واقعی اش ازبر علی خواجوی بود نه ریز علی ومن هربار که میدیدمش از اسمش و اینکه اورا با نیم تنه بالای لخت رسم کرده بودن ناراحت بود ومیگف این واقعیت نداره وبدتر اینکه خانمهای نامحرم منو به این شکل میبینن ایراد شرعی داره!!! روحش شاد و یادش گرامی