ناگفته های بازیگر ایرانی که شبیه جانی دپ است!
بازیگر فیلم‌های سینمایی «مارمولک» و «مهر مادری» گفت: پیش از حضور در عرصه بازیگری شغل‌های بسیاری را تجربه کرده‌ام؛ از بامیه‌فروشی و جوشکاری بگیر تا حتی جمع کردن کارتن‌ها.
قسمت پنجم رخ به رخ با حضور حسین سلیمانی جمعه ۲۸ آبان از شبکه دو سیما روانه آنتن شد.
در بخش ابتدایی «رخ به رخ» که از اتاق گریم شروع می‌شد امیرعلی دانایی گفتگو با حسین سلیمانی را از شباهتش با یک بازیگر آغاز کرد و گفت می‌گویند شبیه جانی دپی، یا خودت را شبیه او درست می‌کنی؟ که بازیگر مهر مادری پاسخ داد: نه این سبیل همین است، چه کارش کنم؟ من عینک هم می‌زنم می‌گویند خودش را شبیه جانی دپ میکنه! در حالی که صورتم همین شکل است.
سلیمانی سپس در بحث مربوط به خوش پوشی گفت: یک بار ۱۵ سالم بود شلوار پاره پوشیدم خدا رحمت کند پدر خانم معتمد آریا را بهش گفته بود برای حسین شلوار بخر شلوارش پاره است شاید پول ندارد بخرد.
در بخش میز گفتگو دانایی گفت: تا جایی که من می‌دانم در زندگیت سختی زیاد کشیدی، سلیمانی پاسخ داد: بله مثل خیلی از آدم ها، اما دوست ندارم برگردم به آن سختی ها.
دانایی پرسید یعنی از آن‌ها عبور کردی؟ که سلیمانی پاسخ داد: عبور نکردم هنوزم هست، همیشه بوده و برای همه هم هست نه فقط من، ولی من را پخته‌تر کرد، خیلی کمک کرد که روی پای خودم بایستم، ولی واقعا دوست ندارم برگردم عقب، حتی با هر چیزی که الان دارم اگر به من بگویند هر چیزی که داری را می‌توانی با خودت ببری به بیست سال پیش، ولی با همان شرایط زندگی کنی می‌گویم نه امکان ندارد قبول کنم، چون خیلی اذیت می‌شوم.
در بخش ابتدایی «رخ به رخ» که از اتاق گریم شروع می‌شد امیرعلی دانایی گفتگو با حسین سلیمانی را از شباهتش با یک بازیگر آغاز کرد و گفت می‌گویند شبیه جانی دپی، یا خودت را شبیه او درست می‌کنی؟ که بازیگر مهر مادری پاسخ داد: نه این سبیل همین است، چه کارش کنم؟ من عینک هم می‌زنم می‌گویند خودش را شبیه جانی دپ میکنه! در حالی که صورتم همین شکل است.
سلیمانی سپس در بحث مربوط به خوش پوشی گفت: یک بار ۱۵ سالم بود شلوار پاره پوشیدم خدا رحمت کند پدر خانم معتمد آریا را بهش گفته بود برای حسین شلوار بخر شلوارش پاره است شاید پول ندارد بخرد.
در بخش میز گفتگو دانایی گفت: تا جایی که من می‌دانم در زندگیت سختی زیاد کشیدی، سلیمانی پاسخ داد: بله مثل خیلی از آدم ها، اما دوست ندارم برگردم به آن سختی ها.
دانایی پرسید یعنی از آن‌ها عبور کردی؟ که سلیمانی پاسخ داد: عبور نکردم هنوزم هست، همیشه بوده و برای همه هم هست نه فقط من، ولی من را پخته‌تر کرد، خیلی کمک کرد که روی پای خودم بایستم، ولی واقعا دوست ندارم برگردم عقب، حتی با هر چیزی که الان دارم اگر به من بگویند هر چیزی که داری را می‌توانی با خودت ببری به بیست سال پیش، ولی با همان شرایط زندگی کنی می‌گویم نه امکان ندارد قبول کنم، چون خیلی اذیت می‌شوم.
با دستمزد فیلم مارمولک کلاس کنکور رفتم
امیرعلی دانایی سپس به بازی خوب حسین سلیمانی در فیلم مارمولک اشاره کرد و سلیمانی اظهار کرد: یادم می‌آید با پیام‌هایی که می‌شنیدم متوجه شده بودم تمام آدم‌های فرهیخته مملکت این فیلم را دوست دارند. به نظرم خیلی حرف‌ها و نکته‌های قشنگی داشت و تجربه جذابی بود. دستمزد خوبی هم به من دادند. آن موقع کلاس کنکور می‌رفتم. یادم است ۸۰۰ هزار تومان هزینه کلاس کنکور بود و من دستمزدم در فیلم بالاتر بود و این برایم جذاب بود.
آرزو داشتم محل سکونت مادرم را عوض کنم
سلیمانی در بخشی از میز گفتگوی «رخ به رخ» افزود: من اگر به صفر هم برسم باز هم جلو هستم برای این که من از زیر صفر شروع کردم. هیچ وقت عقب نمی‌افتم اگر در سینما کار هم نکنم باز هم جلو هستم من به هر چیز خواستم رسیدم.
او افزود:به عزت و احترامی که می‌خواستم رسیدم. دوست داشتم محل زندگی مادرم را عوض کنم، کردم. دوست داشتم یک روز ماشین داشته باشم، دارم. من به موتور گازی فکر می‌کردم، الان ماشین دارم. من خیلی وقت‌ها وسایل خانه ام را می‌بوسم برای این که برای تک تکش زحمت کشیدم.
این بازیگر ادامه داد: من دنیامه مادرم (بغض می‌کند) مادرم مرا داداش صدا می‌کند. می‌خواستم بروم جشنواره به مادرم گفتم یه کت خردلی تک میخواهم سی هزار تومان آن موقع وام گرفت من را برد خیابان بهار برایم یک کت خرید و هیچ وقت یادم نمی‌رود مادرم برای آن سی هزار تومان مجبور بود شیفت شب کار کند.
او افزود:به عزت و احترامی که می‌خواستم رسیدم. دوست داشتم محل زندگی مادرم را عوض کنم، کردم. دوست داشتم یک روز ماشین داشته باشم، دارم. من به موتور گازی فکر می‌کردم، الان ماشین دارم. من خیلی وقت‌ها وسایل خانه ام را می‌بوسم برای این که برای تک تکش زحمت کشیدم.
این بازیگر ادامه داد: من دنیامه مادرم (بغض می‌کند) مادرم مرا داداش صدا می‌کند. می‌خواستم بروم جشنواره به مادرم گفتم یه کت خردلی تک میخواهم سی هزار تومان آن موقع وام گرفت من را برد خیابان بهار برایم یک کت خرید و هیچ وقت یادم نمی‌رود مادرم برای آن سی هزار تومان مجبور بود شیفت شب کار کند.
حسین سلیمانی از بامیه فروشی و جوشکاری تا بازیگری در سینما
بازیگر هزارپا در برنامه گفتگو محور «رخ به رخ» اضافه کرد: قبل از فیلم مهر مادری زولبیا بامیه می‌فروختم، جوشکاری می‌کردم، کارتن جمع می‌کردم خیلی کار‌ها کردم.
او گفت: سوم دبستان به مادرم گفتم دفتر صد برگ فانتزی با عکس میکی موس میخواهم مادرم گفت برو کار کن بخر، تابستان بود رفتم یک جوش کاری روزی بیست تومان می‌گرفتم همه دستم تاول زده بود آخر سه ماه وقتی حقوقم را می‌گرفتم مادرم همه آن‌ها را برایم خریده بود، ولی می‌خواست کار کنم و روی پای خودم باشم.
سلیمانی با بیان خاطره‌ای از دوران کودکیش گفت: یک بار می‌خواستم استخر بروم آن موقع پنج تومان بود و ساندویچ مغز هم پنج تومان بود. به مادرم گفتم پول بده میخواهم بروم استخر، ساندویچ مغز هم میخواهم. پنج تومان به من داد، گفتم ساندویچ هم میخواهم گفت لقمه از خانه ببر. رفتم از صاحب خانه مان آقا نعمت پنج تومان گرفتم رفتم استخر، ساندویچ هم خوردم. شب خوابیدم صبح مامانم با یک چک بیدارم کرد، تو خواب گفته بودم آقا نعمت پنج تومنت را میارم می‌دم. مادرم بیدارم کرد نگذاشت بروم مدرسه، ۱۰ تومان به من داد گفت می‌روی زولبیا بامیه می‌فروشی شب پول آقا نعمت را می‌دهی. من رفتم یک روز کار کردم شب پول آقا نعمت را دادم و آن روز فهمیدم درس چقدر برایم عزیز است و مادرم باعث شد عاشق مدرسه بشوم.
او گفت: سوم دبستان به مادرم گفتم دفتر صد برگ فانتزی با عکس میکی موس میخواهم مادرم گفت برو کار کن بخر، تابستان بود رفتم یک جوش کاری روزی بیست تومان می‌گرفتم همه دستم تاول زده بود آخر سه ماه وقتی حقوقم را می‌گرفتم مادرم همه آن‌ها را برایم خریده بود، ولی می‌خواست کار کنم و روی پای خودم باشم.
سلیمانی با بیان خاطره‌ای از دوران کودکیش گفت: یک بار می‌خواستم استخر بروم آن موقع پنج تومان بود و ساندویچ مغز هم پنج تومان بود. به مادرم گفتم پول بده میخواهم بروم استخر، ساندویچ مغز هم میخواهم. پنج تومان به من داد، گفتم ساندویچ هم میخواهم گفت لقمه از خانه ببر. رفتم از صاحب خانه مان آقا نعمت پنج تومان گرفتم رفتم استخر، ساندویچ هم خوردم. شب خوابیدم صبح مامانم با یک چک بیدارم کرد، تو خواب گفته بودم آقا نعمت پنج تومنت را میارم می‌دم. مادرم بیدارم کرد نگذاشت بروم مدرسه، ۱۰ تومان به من داد گفت می‌روی زولبیا بامیه می‌فروشی شب پول آقا نعمت را می‌دهی. من رفتم یک روز کار کردم شب پول آقا نعمت را دادم و آن روز فهمیدم درس چقدر برایم عزیز است و مادرم باعث شد عاشق مدرسه بشوم.
ترانه‌های حسین سلیمانی با صدای رضا صادقی و رضا یزدانی
در بخش بعدی گفتگوی «رخ به رخ» به ترانه سرایی سلیمانی اشاره شد، او در این زمینه توضیح داد: خواننده‌های زیادی به من و ترانه هایم لطف داشتند. رضا صادقی اولین خواننده‌ای بود که ترانه‌ای از من به نام غرور را خواند، رضا یزدانی، مسعود صادقلو، شهاب مظفری و ... هم همینطور.
خاطره سلیمانی از زنده یاد عارف لرستانی
وی در ادامه به خاطره‌ای از زنده یاد عارف لرستانی اشاره کرد و گفت: جای عارف خیلی خالی است. من شنبه‌ای بهش پیام دادم گفتم عارف شنبه می‌آیی سر تمرین؟ گفت نه سر اجرام، چی شده داداش؟ گفتم هیچی میخواهم ببینمت و همان شنبه فوت کرد. برایش نوشتم:
دلگیرم از همه تنهام نذار رفیق
دنیام پر از غمه تنهام نذار رفیق
رو بغض من نمک بیشتر ازین نپاش
نفس بده بهم اینجا بده هواش
این ترانه را رضا یزدانی خواند.
دلگیرم از همه تنهام نذار رفیق
دنیام پر از غمه تنهام نذار رفیق
رو بغض من نمک بیشتر ازین نپاش
نفس بده بهم اینجا بده هواش
این ترانه را رضا یزدانی خواند.
کستینگ حسین سلیمانی برای فیلم زندگیش
حسین سلیمانی در پاسخ به این پرسش، که اگر بخواهند فیلم زندگیت را بسازند دوست داری چه کسانی این کار را بکنند پاسخ داد: بازیگر نقش خودم را باید بگردم پیدا کنم همان طور که خودم پیدا شدم.
او ادامه داد: فیلم نامه را دوست دارم حمید جبلی و ایرج طهماسب بنویسند. کمال تبریزی کارگردانی کند. مادرم را دوست دارم مادرم بازی کند، ولی نمی‌تواند، دوست دارم مادرم را خانم معتمد آریا بازی کند. دو سه نفر را دوست دارم بازی کنند، پرویز پرستویی، شهاب حسینی.
او از صد سال تنهایی و کوری به عنوان کتاب‌های مورد علاقه اش یاد کرد و در بخش رخ به رخ شدن در آئینه ادامه داد: بزرگترین عیب حسین سلیمانی این است که خیلی زود رنجی، یک وقت‌هایی زیادی حساس هستی. صد درصد برای شهرت حاضر نیستم هر کاری بکنم. در سال‌های گذشته بیشتر با خودم می‌جنگیدم، الان بیشتر دارم به خودم کمک میکنم خیلی خودم را دوست دارم.
او ادامه داد: فیلم نامه را دوست دارم حمید جبلی و ایرج طهماسب بنویسند. کمال تبریزی کارگردانی کند. مادرم را دوست دارم مادرم بازی کند، ولی نمی‌تواند، دوست دارم مادرم را خانم معتمد آریا بازی کند. دو سه نفر را دوست دارم بازی کنند، پرویز پرستویی، شهاب حسینی.
او از صد سال تنهایی و کوری به عنوان کتاب‌های مورد علاقه اش یاد کرد و در بخش رخ به رخ شدن در آئینه ادامه داد: بزرگترین عیب حسین سلیمانی این است که خیلی زود رنجی، یک وقت‌هایی زیادی حساس هستی. صد درصد برای شهرت حاضر نیستم هر کاری بکنم. در سال‌های گذشته بیشتر با خودم می‌جنگیدم، الان بیشتر دارم به خودم کمک میکنم خیلی خودم را دوست دارم.
کودکی نکردم و این خیلی بده از بچگیم استفاده نکردم.
با پول برگشتن به خانه بلیط کلاه قرمزی گرفتم
حسین سلیمانی در بخش کافه «رخ به رخ» توضیح داد: غذا‌های محلی را دوست دارم. اگر بروم شمال شیش انداز گیلانی را خیلی دوست دارم. میرزا قاسمی، کشک بادمجان و کلا خیلی هم شکمو هستم. پیش من دیزی بخوری جای دیگری دیزی نمیخوری، دیزی درست میکنم ۲۴ ساعت می‌گذارم بپزد.
او ادامه داد:من به خاطر کلاه قرمزی از مولوی رفتم سینما قیام، چهار راه ولیعصر طالقانی اگر اشتباه نکنم و هر چی پول داشتم دادم برای بلیت سینما و وقتی آمدم بیرون فهمیدم پول برگشت به خانه را ندارم.
او ادامه داد:من به خاطر کلاه قرمزی از مولوی رفتم سینما قیام، چهار راه ولیعصر طالقانی اگر اشتباه نکنم و هر چی پول داشتم دادم برای بلیت سینما و وقتی آمدم بیرون فهمیدم پول برگشت به خانه را ندارم.
به خاطر عابدزاده پرسپولیسی شدم
حسین سلیمانی در ادامه گفت: قطعا پرسپولیسی ام و شما قطعا استقلالی، اما من رفیق‌های استقلالی خیلی خوبی دارم مثل وریا غفوری، مهدی قائدی، آرش برهانی، نیکبخت واحدی، ولی پرسپولیسی هستم. به خاطر عابدزاده پرسپولیسی شدم.
مجری «رخ به رخ» گفت عابدزاده هم که استقلالی بود؟ که سلیمانی با خنده پاسخ داد:ای خدا سکوت به من عطا کن. من با آقای عابدزاده یک برنامه اجرا کردم و ایشان هم استقلالی‌ها را دوست دارند هم پرسپولیسی‌ها را. نمی‌گویند دقیقا، ولی مطمئنا باید یک پرسپولیسی هم در زندگیت باشید.
گفتگو درامای «رخ به رخ» برنامه جدید گروه اجتماعی فرهنگی شبکه دو به تهیه کنندگی مهدی بابایی، کارگردانی حسین فاطمیان و نگارش یاسر حقیقی پور است که جمعه‌ها حوالی ساعت ۲۳:۰۰ روی آنتن شبکه دو خواهد رفت.
مجری «رخ به رخ» گفت عابدزاده هم که استقلالی بود؟ که سلیمانی با خنده پاسخ داد:ای خدا سکوت به من عطا کن. من با آقای عابدزاده یک برنامه اجرا کردم و ایشان هم استقلالی‌ها را دوست دارند هم پرسپولیسی‌ها را. نمی‌گویند دقیقا، ولی مطمئنا باید یک پرسپولیسی هم در زندگیت باشید.
گفتگو درامای «رخ به رخ» برنامه جدید گروه اجتماعی فرهنگی شبکه دو به تهیه کنندگی مهدی بابایی، کارگردانی حسین فاطمیان و نگارش یاسر حقیقی پور است که جمعه‌ها حوالی ساعت ۲۳:۰۰ روی آنتن شبکه دو خواهد رفت.
منبع: فارس
ارسال نظرات