شگردهای رسانهای در علومِ شناختی/ مافوق تصویر
بعضی از پدیده های خبری بعد از اینکه زمان و دوره شان گذشت تازه تبدیل به یک تصویر یا نماد می شوند!
سال ۱۳۸۸ در اوج درگیریهای خیابانی دختری به نام ندا به طرز مشکوکی کشته شد، اما ظاهرا هنوز نام و تصویر ندا در رسانههای بیگانه خریدار دارد. رسانههای بیگانه در زمانهایی که نیاز به اوج هیجان و اعتراض دارند سراغ این تصویرسازیها میروند. بعضی از پدیدههای خبری بعد از اینکه زمان و دوره شان گذشت تازه تبدیل به یک تصویر یا نماد میشوند. طبیعی است که کشته شدگان اعتراض ها، توانایی برای تصویرسازی بیشتری دارند و به سرعت به یک نماد سیاسی تبدیل میشوند، به همین دلیل است که در هر اتفاق و آشوبی آنها برای آینده هم برنامه ریزی میکنند تا یک تصویرسازی جدید ایجاد کنند. در همین حال است که رسانههای بیگانه دست به دامن شگردی رسانهای به نام ”مافوقِ تصویر“ میشوند.
علیرضا داودی کارشناس ارشد رسانه و علوم شناختی ضمن تشریح کارکرد رسانههای فارسی زبان بیگانه درخصوص تکنیک «مافوقِ تصویر» گفت: در حوزه علوم شناختی تکنیکی وجود دارد به نام تکنیک ”مافوق تصویر“ و در کنار خود تکنیک دیگری را به نام تکنیک ”مافوق صدا“ همراه دارد.
داودی افزود: تکنیک ”مافوق صدا“ میگوید من مافوق صدای حاکم هستم یعنی صدای قابل شنیدن شما در جامعه هستم، حالا شما کی هستید، هرکسی میخواهید باشید و بسیاری از آن هم ساختگی است، چون خود را به عنوان صدای بلند قابل شنیدن تعریف کرده است، حال شما اگر میتوانید نقض آن را اثبات کنید، امکان پذیر نیست، چون تکنیک صددرصد شناختی است.
کارشناس ارشد رسانه و علوم شناختی گفت: تکنیک ”مافوق تصویر“ از صدای مافوق قابل شنیده شدن، تصویرسازی میکند، حال میتواند از یک واحد یونیک صدا را دریافت کرده یا از یک فرد، یا هنرمند و یا هر صدایی که قابل شنیدن شده استفاده میکند، این یک تکنیک مجزاست.
داودی ادامه داد مافوق تصویر نیز، یک تکنیک مجزاست به دلیل اینکه در بسیاری از مواقع از یک آدم تصویرسازی میکنند مانند خیلی از این هنرمندهایی که از آنان تصویرسازی کردند. او گفت: فرد در جامعه به هیچ موضوعی پایبند نیست، با استفاده از تصویر او، تصویر مثلا حمایت از حقوق زنان را ترسیم میکنند در حالی که اساسا آن فرد به هیچ یک از موضوعات اجتماعی زنان اعتقادی ندارد، اما با این روش از او تصویرسازی میکنند.
داودی افزود: این اقدام، چون مافوق تصویر بوده است، پس از آن تصویری در حد مشاهده جامعه رونمایی میکنند حال از در کنار هم قرار دادن تکنیک ”مافوق صدا“ و تکنیک ”مافوق تصویر“ تکنیک سومی طراحی میشود به نام تکنیک ”مافوق صدا ـ مافوق تصویر“ و در جایگاه خود به عنوان تکنیک بتا تلقی میشود.
داودی ادامه داد: خیلی از افرادی که به جرمهای مختلف امنیتی بازداشت میشوند، رسانههای بیگانه میآیند و با عکسشان تصویرسازی میکنند و با استفاده از تکنیک مافوق صدا، صدای اطرافیان آنها را به صدای مافوق قابل شنیدن در جامعه تبدیل میکنند و با استفاده از تکنیک مافوق تصویر، تصویر و صدایشان را همسان و همگام میکنند و یک وایت جدید را ایجاد میکنند. داودی گفت: عملا با بهره گیری از این روایت، موضوع مادران معترض به مسایل جامعه را راه میاندازند.
علیرضا داودی کارشناس ارشد رسانه و علوم شناختی ضمن تشریح کارکرد رسانههای فارسی زبان بیگانه درخصوص تکنیک «مافوقِ تصویر» گفت: در حوزه علوم شناختی تکنیکی وجود دارد به نام تکنیک ”مافوق تصویر“ و در کنار خود تکنیک دیگری را به نام تکنیک ”مافوق صدا“ همراه دارد.
داودی افزود: تکنیک ”مافوق صدا“ میگوید من مافوق صدای حاکم هستم یعنی صدای قابل شنیدن شما در جامعه هستم، حالا شما کی هستید، هرکسی میخواهید باشید و بسیاری از آن هم ساختگی است، چون خود را به عنوان صدای بلند قابل شنیدن تعریف کرده است، حال شما اگر میتوانید نقض آن را اثبات کنید، امکان پذیر نیست، چون تکنیک صددرصد شناختی است.
کارشناس ارشد رسانه و علوم شناختی گفت: تکنیک ”مافوق تصویر“ از صدای مافوق قابل شنیده شدن، تصویرسازی میکند، حال میتواند از یک واحد یونیک صدا را دریافت کرده یا از یک فرد، یا هنرمند و یا هر صدایی که قابل شنیدن شده استفاده میکند، این یک تکنیک مجزاست.
داودی ادامه داد مافوق تصویر نیز، یک تکنیک مجزاست به دلیل اینکه در بسیاری از مواقع از یک آدم تصویرسازی میکنند مانند خیلی از این هنرمندهایی که از آنان تصویرسازی کردند. او گفت: فرد در جامعه به هیچ موضوعی پایبند نیست، با استفاده از تصویر او، تصویر مثلا حمایت از حقوق زنان را ترسیم میکنند در حالی که اساسا آن فرد به هیچ یک از موضوعات اجتماعی زنان اعتقادی ندارد، اما با این روش از او تصویرسازی میکنند.
داودی افزود: این اقدام، چون مافوق تصویر بوده است، پس از آن تصویری در حد مشاهده جامعه رونمایی میکنند حال از در کنار هم قرار دادن تکنیک ”مافوق صدا“ و تکنیک ”مافوق تصویر“ تکنیک سومی طراحی میشود به نام تکنیک ”مافوق صدا ـ مافوق تصویر“ و در جایگاه خود به عنوان تکنیک بتا تلقی میشود.
داودی ادامه داد: خیلی از افرادی که به جرمهای مختلف امنیتی بازداشت میشوند، رسانههای بیگانه میآیند و با عکسشان تصویرسازی میکنند و با استفاده از تکنیک مافوق صدا، صدای اطرافیان آنها را به صدای مافوق قابل شنیدن در جامعه تبدیل میکنند و با استفاده از تکنیک مافوق تصویر، تصویر و صدایشان را همسان و همگام میکنند و یک وایت جدید را ایجاد میکنند. داودی گفت: عملا با بهره گیری از این روایت، موضوع مادران معترض به مسایل جامعه را راه میاندازند.
کارشناس ارشد رسانه و علوم شناختی در مثالی دیگر گفت در انتخابات بیانیه میدهند، هویت سازی میکنند، مافوق صدا، پایین میآورند، مافوق تصویر را هم پایین میکشند، صدا و تصویر را مافوق برداشت حاکمیت تلقی میکنند و، چون جامعه دوست دارد تصاویری را بدین شکل ببیند، آن را به ذهن مخاطب متصل میکنند. شگردهای رسانههای بیگانه برای تغییر ذهن مخاطب فارسی زبان هر روز بیشتر میشود، شناختن و درک این جنگ شناختی قسمتی از سواد رسانهای مورد نیاز امروز ایرانمان است؛ بنابراین رسانهها تلاش میکنند مطابق اهدافی که دارند در این فرآیند دخالت کنند. ایجاد، تغییر یا تقویت باورها، از کارکردهای رسانهها در همراه سازی مخاطبان است.
نا آگاهی گیرنده یا مخاطب پیام ارتباطی از محتوای پیام، به بروز رفتارهایی میانجامد که او آگاهی چندانی نسبت به آنها ندارد، از این رو، کنشگر بدون آگاهی و وقوف نسبت به آنچه میداند، حب و بغضهایی را سازمان میدهد و رفتارهایی میکند که دلیل چندان متقنی برای بروز این رفتارها، در خویش نمییابد. از طرفی، نا آگاهی فرستنده پیام ارتباطی یا همان رسانه به محتوای پیام ارسالی نیز، به احتمال، به نتایجی در مخاطب میانجامد که مورد نظر و خواست فرستنده نبوده است؛ برای مثال، اگر رسانه ای، با وجود اصرارهای مکرر و روزافزون بر بروز رفتارهایی خاص در مخاطبان، رفتارها و واکنشهایی مخالف با خواست خود مشاهده میکند، باید به این نکته توجه کند که شاید در کنار پیامهای آشکار و از قبل تعیین شدهای که در اختیار مخاطب قرار داده، برخی پیامهای خاموش نیز ارسال کرده و از این طریق، ناخواسته آنان را به رفتارهایی برخلاف آنچه انتظار داشته تشویق کرده است.
نا آگاهی گیرنده یا مخاطب پیام ارتباطی از محتوای پیام، به بروز رفتارهایی میانجامد که او آگاهی چندانی نسبت به آنها ندارد، از این رو، کنشگر بدون آگاهی و وقوف نسبت به آنچه میداند، حب و بغضهایی را سازمان میدهد و رفتارهایی میکند که دلیل چندان متقنی برای بروز این رفتارها، در خویش نمییابد. از طرفی، نا آگاهی فرستنده پیام ارتباطی یا همان رسانه به محتوای پیام ارسالی نیز، به احتمال، به نتایجی در مخاطب میانجامد که مورد نظر و خواست فرستنده نبوده است؛ برای مثال، اگر رسانه ای، با وجود اصرارهای مکرر و روزافزون بر بروز رفتارهایی خاص در مخاطبان، رفتارها و واکنشهایی مخالف با خواست خود مشاهده میکند، باید به این نکته توجه کند که شاید در کنار پیامهای آشکار و از قبل تعیین شدهای که در اختیار مخاطب قرار داده، برخی پیامهای خاموش نیز ارسال کرده و از این طریق، ناخواسته آنان را به رفتارهایی برخلاف آنچه انتظار داشته تشویق کرده است.
منبع : فارس
ارسال نظرات
نظرات مخاطبان
انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۰
در نا آرامی ها صدا و سیما خوب گزارش می دهد
اگر خواهر خودتم بود اینطور درباره اش می نوشتی . واقعا که ....